- عضویت
- 2015/04/15
- ارسالی ها
- 86,552
- امتیاز واکنش
- 46,640
- امتیاز
- 1,242
عزت الله انتظامی قطعا یکی از سه بازیگر بزرگ و همهفن حریف تاریخ سینمای ایران است.
او حضوری طولانی مدت، بیش از شصت سال در عرصه تئاتر و سینما داشته است و برآیند آن یک کارنامه کاری درخشان و بهیادماندنی است. در این مطلب پنج نقشآفرینی برتر وی در طول این سالها از آثار قدیمیتر تا فیلمهای متاخر را مرور کردهایم.
«گاو»
اولین نقش مهمی که عزتالله انتظامی با آن در سینما مطرح میشود، «گاو» ساخته داریوش مهرجویی است. هرچند این اولین نقشآفرینی استاد نیست و پیش از این چیزی نزدیک به دو دهه فعالیت روی صحنه تئاتر و فیلم دیگری به نام «واریته بهار» (که البته نخسهای از آن در دسترس نیست) داشته است، با این فیلم نامش بر سر زبانها میافتد.
داستان تمثیلی معروف غلامحسین ساعدی که به اینارسیون و استحاله در جوامع جهانسومی و استعمار اندیشه میپردازد، یک «مش حسن» دارد که تصویرش را در فیلم «گاو» بارها دیدهایم و کسی حتی اگر تماشاگری، پیگیر تاریخ سینمای ایران هم نباشد بیشک جایی آن سکانس معروف فیلم «گاو» در زیرزمین را دیده است و آن دیالوگ معروف را که استاد با جنونی حیرت انگیز آنرا ادا میکند، بهخاطر دارد: «من مش حسن نیستم، گاو مش حسنم».
«گاو» درباره این است که کالا وارگی –بهعنوان بارزترین نماد لیبرالیسم و سرمایهداری- چطور مردمان جهانسومی را تحت سلطه خود درمیآورد و علاقه به سرمایه تا کجا آدمی را زبون میکند که گاوش را به خود ترجیح دهد. «گاو» داستان مشحسن مردی است که بهتدریج در مواجهه با استحاله خویش، خود را از یاد میبرد و از یک انسان به گاوش که او را بسیار دوست دارد و تنها سرمایه زندگیش است و ناگهان در حادثهای از دستش میدهد، تبدیل میشود.
بازی انتظامی در این نقش فقالعاده است. انتظامی در درآوردن اغراقهایی که در بسیاری از لحظات فیلم دارد که لازمه نقش است و سیر رسیدن به جنون نهایی آنرا از بازیگر میطلبد تا نقش یک انسان حیواننما را بازی کند، کار خود را بسیار خوب انجام داده و در عین حال توانسته است با بازی خود بر مقاصد مورد نظر مهرجویی و ساعدی در آن بازه زمانی و مواضع انتقادیشان نسبت به حکومت شاه و از خودبیگانگی عموم جامعه نقطه تاکید بگذارد
او حضوری طولانی مدت، بیش از شصت سال در عرصه تئاتر و سینما داشته است و برآیند آن یک کارنامه کاری درخشان و بهیادماندنی است. در این مطلب پنج نقشآفرینی برتر وی در طول این سالها از آثار قدیمیتر تا فیلمهای متاخر را مرور کردهایم.
«گاو»
اولین نقش مهمی که عزتالله انتظامی با آن در سینما مطرح میشود، «گاو» ساخته داریوش مهرجویی است. هرچند این اولین نقشآفرینی استاد نیست و پیش از این چیزی نزدیک به دو دهه فعالیت روی صحنه تئاتر و فیلم دیگری به نام «واریته بهار» (که البته نخسهای از آن در دسترس نیست) داشته است، با این فیلم نامش بر سر زبانها میافتد.
داستان تمثیلی معروف غلامحسین ساعدی که به اینارسیون و استحاله در جوامع جهانسومی و استعمار اندیشه میپردازد، یک «مش حسن» دارد که تصویرش را در فیلم «گاو» بارها دیدهایم و کسی حتی اگر تماشاگری، پیگیر تاریخ سینمای ایران هم نباشد بیشک جایی آن سکانس معروف فیلم «گاو» در زیرزمین را دیده است و آن دیالوگ معروف را که استاد با جنونی حیرت انگیز آنرا ادا میکند، بهخاطر دارد: «من مش حسن نیستم، گاو مش حسنم».
«گاو» درباره این است که کالا وارگی –بهعنوان بارزترین نماد لیبرالیسم و سرمایهداری- چطور مردمان جهانسومی را تحت سلطه خود درمیآورد و علاقه به سرمایه تا کجا آدمی را زبون میکند که گاوش را به خود ترجیح دهد. «گاو» داستان مشحسن مردی است که بهتدریج در مواجهه با استحاله خویش، خود را از یاد میبرد و از یک انسان به گاوش که او را بسیار دوست دارد و تنها سرمایه زندگیش است و ناگهان در حادثهای از دستش میدهد، تبدیل میشود.
بازی انتظامی در این نقش فقالعاده است. انتظامی در درآوردن اغراقهایی که در بسیاری از لحظات فیلم دارد که لازمه نقش است و سیر رسیدن به جنون نهایی آنرا از بازیگر میطلبد تا نقش یک انسان حیواننما را بازی کند، کار خود را بسیار خوب انجام داده و در عین حال توانسته است با بازی خود بر مقاصد مورد نظر مهرجویی و ساعدی در آن بازه زمانی و مواضع انتقادیشان نسبت به حکومت شاه و از خودبیگانگی عموم جامعه نقطه تاکید بگذارد