یک روز هم وقت بگذارید
و تمام عکس هایتان
را از اول آشنایی تا روزی که جدا شدید
را کنار هم بچینید
ببینید از کجای داستانتان لبخندش شل شد
ساعت ها جلوی آینه برای دیدنتان وقت صرف نکرد
از کدام عکس چشم هایش ندرخشید
یک روز وقت بگذارید
و شر این همه سوال را از ذهنتان کم کنید
از رفتن تو قافله ای رفت ز شهرم
آرام جدا، صبر جدا، هوش جدا رفت
بی تو اینجا که منم؛ سخت هوا بارانی است
دل جدا،ابر جدا، چشم جدا، بارانی است
هی نگو پاییز است ،نگو معمول است!
چشم هایی که کویر است چرا بارانی است؟!
بی تو، عطار ترین شاعر این شهر گریخت!
و از آن لحظه ی غمگین،همه جا بارانی است!
گفتم آرام شوم باز کنم قرآن را
دیدم ای داد ! الف..لام خدا بارانی است
چتر بردار، از آغاز غزل تا آخر
اول و آخر هر قصه ی ما،بارانی است