شعر •■مرثیه‌ی جدایی■•

[کوکیッ]

از ما که گذشت
به شما اگر رسید
به جای ما
روزی هزار وعده،
دوستش داشته باشید
#بهمن عطایی

 

[کوکیッ]

پدرم گاه صدا می‌زندم
شعر سپید
بس که آشفته و رنجور و
به هم ریخته‌ام...

 

[کوکیッ]

یا درد و غمی که داده‌ای بازش گیر
یا جان و دلی را که بـرده‌ای بازم ده ...
#رهی معیری​

 

[کوکیッ]

فصل عوض می‌شود
جای آلو را
خرمالو می‌گیرد
جای دلتنگی را
دلتنگی ...
#علیرضا روشن

 

[کوکیッ]

چه کسی گفته که زمان طلاست؟
من مزه مزه‌اش کردم. زمان عین الـ*کـل است...
ثانیه ثانیه می‌سوزاند و می‌رود در عمق وجودت...
مـسـ*ـت مـسـ*ـت که شدی، چشمانت را باز می‌کنی و می‌بینی
عمرت گذشته و تو ماندی و خماری از دست رفتن یک عمر ...
#فروغ فرخزاد

 

[کوکیッ]

همه چیزهای از دست رفته یک روز بر‌می‌گردند
اما درست وقتی که یاد می‌گیریم بدون آن‌ها زندگی کنیم ...
#ژوزه ساراماگو

 

[کوکیッ]

مرا از یاد برد آخر
ولی من
بجز او عالمی را بردم از یاد ...
#فریدون مشیری

 

[کوکیッ]

من هنوز
گاهی
یواشکی خواب تو را می‌بینم
یواشکی نگاهت می‌کنم
صدایت می‌کنم
بین خودمان باشد
اما من هنوز
تو را
یواشکی دوست دارم ...
#ناظم حکمت

 

[کوکیッ]

زخم‌ها خوب می‌شوند
اما خوب شدن، با مثل روز اول شدن خیلی فرق دارد ...
# اوریانا فالاچی

 

[کوکیッ]

من
هر آنجایم که درد آنجاست
زیرا
من
بر هر دانه اشک
مصلوب شده‌ام ...
#مایاکوفسکی