▪◾پیدا کردن رمان های بی نام◾▪

mahsa.ghasemi123

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/11/19
ارسالی ها
7
امتیاز واکنش
18
امتیاز
21
سن
25
  • پیشنهادات
  • mahsa.ghasemi123

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/11/19
    ارسالی ها
    7
    امتیاز واکنش
    18
    امتیاز
    21
    سن
    25
    سلام خوبین بچه ها؟ یه رمان بود چند وقت پیش خونده بودم سیر داستان تقریبا پلیسی عاشقانه بود ولی رمان برای چند سال پیشه داستان این بود که یه دختری بود که 2 رگه بود که پدرش ایرانی بود ولی در خارج از کشور نظامی بود خود دختره هم مثل باباش نظامی بود و اینکه نقش جاسوس رو داشت و بهش ماموریت داده بودن بیاد ایران برای جاسوسی با اسم دیگه ایی خلاصه میاد ایران و یه سری اطلاعات جمع میکنه از اینجا پسر ماجرا وارد داستان میشه اونم پلیس هست تو ایران و اینکه ادامه داستان اینه که میفهمن یه جاسوس خیلی ماهر فکر میکنم انگلیسی وارد ایران شده و اطلاعات جمع میکنه دنبال دختره میوفتن دختره خیلی از دست پسره فرار میکنه تو یکی از ماموریت هاش دختره تو یه خونه داشته فک کنم میگشت که پسره و همکاراش از راه میرسن دختره هم قایم میشه و موفق میشه که فرار کنه ولی گردن بندش که یاد گاری پدرش بوده میوفته و دختره یه کم بعد متوجه میشه ووقتی بر میگرده دنبال گردن بندش پسره میگیردش ولی دو باره موفق به فرار میشه و بعدش بر میگرده به کشورش . وقتی برمیگرده کشور خیلی اطلاعات هم در مورد ایران و هم در مورد شاهزاده اون کشور میشه که اون شاهزاده تصمیم میگیره دختره رو بکشه تا اطلاعات درز نکنه که دختره ازپسره کمک میگیره و.... ببخشید طولانی شد کسی اسم داستان رو میدونه؟
     

    SARA23ac

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/29
    ارسالی ها
    54
    امتیاز واکنش
    298
    امتیاز
    216
    سن
    26

    Hamta.Gh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/09/16
    ارسالی ها
    2
    امتیاز واکنش
    9
    امتیاز
    16
    محل سکونت
    Amol
    سلام دوستان ...من دنبال رمانیم که موضوعش اینطور بود : برادر دختره و خواهر پسره که همو دوست داشتن ولی برادره دختره مخالف بود باهم فرار میکنن و ازدواج میکنن پسره هم میاد خواهر رو میبره خونش و بزور باهاش ازدواج میکنه این حین هم عاشق دختره میشه پسره همراه مادرش زندگی میکنه و دختره رو بعد اینکه باهاش ازدواج کرد میبره پیش مادرش ولی مادرشوهره خیلی دوسش داره و بهش محبت میکنه یکسری هم پسره از شدت عصبانیت دختره رومیزنه یا باهاش زوری برقرار میکنه طوری که یه مدت اصلا نمیتونست بخاطر شوکش حرف بزنه...اخرای رمان هم میره به چند سال بعد که پسر این دوتا و خواهر زاده پسره عاشق هم میشن ولی اینا مخالفن و در نهایت اینا هم ازدواج میکنم😑هرکس میدونه دمش گرم زودتر بگه اسمشو بد رفته رو مخم
     

    🎀вargozιdeн

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/06/13
    ارسالی ها
    208
    امتیاز واکنش
    471
    امتیاز
    247
    محل سکونت
    нaмoon cιтy

    Mahshid Ojagvand

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2021/03/02
    ارسالی ها
    1
    امتیاز واکنش
    4
    امتیاز
    6
    سلام من ی رمان خوندم که دختره توی ی خونه خدمتکار بود بعد ی پسره ب اسم مهرزاد ک ی زن فلج داشت اومد این دختررو گرفت بعد چن وقت ک دختره بچه اورد اسمه پسرشو مهرداد گذاشت بعد زن فلجه نقشه ریخت و خودشو مرده مردن و دختره و پسرش موندن بعد رسم بود ک برادر شوهرش بیاد دختررو بگیره مهرراد از خارج اومد و دختررو گرفت و حضانت پسررم گرفت برای خودش و دختره دوباره بعد چن وقت دو قلو باردار شد و بخاطر بچش ول کرد رفت اخر سرم همشون اشتی کردن و پیش هم زندگی کردن کسی اسمشو میدونه ؟؟لطفا اگر میدونید بگید چن روزه درگیرشم😑
     
    آخرین ویرایش:
    بالا