▪◾پیدا کردن رمان های بی نام◾▪

farzane19891368

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2019/10/29
ارسالی ها
4
امتیاز واکنش
11
امتیاز
16
  • پیشنهادات
  • aavaa.m.f

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/11/29
    ارسالی ها
    46
    امتیاز واکنش
    2,765
    امتیاز
    533
    محل سکونت
    moon
    سلام ، از کل رمان فقط یک قسمت یادمه ، پسره به اصرار مادرش ، زنش ک حامله بوده اونم هفت هشت ماه رو میبره به مسافرت ،اینا میخواستن از گردنه رد شن ک یه حیوون میاد جلوی ماشین و ماشین منحرفش میشه و میره ته دره ،ولی هر دو سالم ان و زنه دردش میگیره و روستایی همون نزدیکی بوده ک از قضا هم جشن عروسی پسر خان همون روستا بود البته اگه اشتباه نکنم . پسرش اونجا به دنیا میاد .موقع زایمان هم مرده برای زنش قرآن میخونده و فرداش زنگ میزنن به خانوده اشون و خبرمیدن ک سالمه . زنه بعده به دنیا اومدن بچش ، به خاطر ترسی ک توی زایمان به سراغش اومده بود و فکر کرده بود عزرائیل اومده سراغش ، خیلی حساس میشه.بعد فکر کنم نقش مرد داستان هم فردی مذهبی بوده....جزو صفحات آخر رمان هستش
     
    آخرین ویرایش:

    M-ST

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/30
    ارسالی ها
    13
    امتیاز واکنش
    104
    امتیاز
    111
    سن
    23
    #r1153


    سلام یه رمان آنلاین بود دنبال اسمشم
    دختره اسمش زلال بود اخلاق یخ و سردی داشت ک پدرش اونجور بهش یاد داده بود دانشگاه تهران قبول میشه پدرش یع واحد آپارتمان میگیره ودختره میمونه عاشق شربت بهارنارنج روزی ک میره واسه تایین کلاساش اتفاقی میفتع ک بامدیر دانشگاه دعوا میکنه بعدش میفهمه واحد روبه روییش مال اونه خلاصه باهم میرن مهمونی مـسـ*ـت میشن و باهم رابـ ـطه برقرار میکنن و...
    اسمشو میخام لطفاااااا
     

    دریارادمنش

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2021/03/08
    ارسالی ها
    1
    امتیاز واکنش
    6
    امتیاز
    1
    سلام ، رمانه دختره اسمش رهاست بخاطر یه تهمت از خانوادش طرد میشه وقتی حاملست شوهرش طلاقش میده یه دختر ب اسم مرسانا به دنیا میاره بعد چند سال بدبختی یه کاره خدمتکاری پیدا میکنه وقتی میره تو خونهه میبینه خونه ی باباشه همه با بداخلاقی باهاش رفتار میکنن و نمیزارن بره و میگن باید واسمون کار کنی.و متوجه میشه ک خواهرش ازدواج کرده با شوهره سابقه خودش میشه اسم رمان بگید ممنون
     

    Miss.nabati

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2021/03/09
    ارسالی ها
    27
    امتیاز واکنش
    85
    امتیاز
    101
    سن
    25
    سلام وقت بخیر دنبال چند تا رمان هستم که قبلا خوندم متاسفانه اسمشون یادم نیست
     

    Miss.nabati

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2021/03/09
    ارسالی ها
    27
    امتیاز واکنش
    85
    امتیاز
    101
    سن
    25
    اولیش فکر کنم رمان درباره ازدواج مصلحتی یا اجباری باشه دختر چادری بود فکر کنم و پسر مخصص زنان
     

    Miss.nabati

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2021/03/09
    ارسالی ها
    27
    امتیاز واکنش
    85
    امتیاز
    101
    سن
    25
    دومین رمان اینکه یه دختر و دو تا برادرش اسم دختر ثمین و اسم برادراش سامیار و سالار و خواننده و اهنگ ساز بودن ثمین میخواد بره خارج که داداش هاش نمیزارن و فکر میکنم تو این رمان این سه نفر نوه های گوگوش بودن و همسر سامیار دوست ثمین بود
     

    Miss.nabati

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2021/03/09
    ارسالی ها
    27
    امتیاز واکنش
    85
    امتیاز
    101
    سن
    25
    سومی رمان اینکه دختر چادری و مذهبی ولی پسر اهل جشن و ..
    دختر تو پارک بود با دوستاش
    پسر هم واسه کارش میاد شهر دختر
    بعدش دختر دوستاش میدویدن دنبالش که میخوره به پسر و پسر بهش یه حرفی میزنه و دختر میزنش یا یه حرفی بهش میزنه که عصبانیش میکنه .پسر هم سه تا صیغه داشت که برادر دختر با یکیشون تصادف میکنه و صیغه میمیره .پسر هم وقتی میفهمه میگه باید دخترتون با من ازدواج کنه تا رضایت بدم
     

    Miss.nabati

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2021/03/09
    ارسالی ها
    27
    امتیاز واکنش
    85
    امتیاز
    101
    سن
    25
    رمان بعدی دختریه که بی پول و یادم‌ نیست که چطور با پسر داستان آشنا میشه ولی بعدش پسر تو مجتمعی که شرکتش هست واحدی که انبار شرکت بود رو میده دختر واسش لباس میخره و منشی شرکتش میکنه دختر هم کم کم درسش رو میخونه کنکور میده و یک رشته ی خیلی خوب قبول میشه
     
    بالا