عدادی از استاد دانشگاه هارو دعوت کردن به فرودگاه و اونارو بردن تو یه هواپیما جمع کردن در های هواپیمارو بستن و از بلند گو ها اعلام شد : این هواپیما کاملا ساخت دست دانشجوهای شماست
ناگهان همه استاد ها سراسیمه پا به فرار گذاشتن و به سمت درب خروج رفتن !!
بچز یه استاد که خیلی آروم سر جاش نشسته بود و لبخند میزد !!!
ازش میپرسن چرا نشستی ؟؟
میگه : اگه این هواپیمارو دانشجوهای من ساختن عمرا پرواز نمیکنه !!!
تازه اگه رووووووشن شه!!!
وقتی میرم بانک به جای یه شماره ، پنج شیش تا شماره می گیرم
اینطوری اون آدمی که بعد من میاد وقتی هی شماره هارو اعلام میکنن و می بینه که کسی نیست از خوشحالی تا دم باجه ذوق مرگ میشه !
کار ما شاد کردن دل ملته دیگه !
خدایا مارو شاد کنه !