فرهنگی و هنری ☕ یک هفتــ7ـــه ، هفتــ7 چهره ☕

  • شروع کننده موضوع *فریال*
  • بازدیدها 9,443
  • پاسخ ها 161
  • تاریخ شروع

*فریال*

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
1970/01/01
ارسالی ها
7,020
امتیاز واکنش
7,770
امتیاز
465
محل سکونت
لارستان
«یک هفته، هفت چهره» را از این به بعد هفته ای یک بار خواهیم داشت؛ دراین سری یادداشت های هفتگی با پر رنگ کردن هفت چهره ی خبر ساز یک هفته ی گذشته گریزی به دنیای سیاست ،ورزش ،فرهنگ و...خواهیم زد و با درشت نمایی موضع گیری ها و مصاحبه ها و کنش های چهره های مختلف نگاهی عمیق تر به مناسبات اجتماع ایرانی خواهیم پرداخت، امیدواریم با استقبال شما عمر «یک هفته هفت چهره» طولانی و پربار باشد .

175 غواص شهید یا «احترام بر انگیز، هفته»

543685_192.jpg


کشف پیکر 175 شهیدغواص عملیات کربلای 4 که با دستان بسته به شهادت رسیدند، موج عظیمی ابتدا در شبکه های مجازی و متعاقب آن در جامعه ایجاد کرد ،خبری که تمام اخبار روزمره ی سیـاس*ـی و حتی ورزشی را زیر سایه ی سنگین خودش محو کرد و حس میهن پرستی و ادای احترام به آنهایی که ورای حرف ها و شعار ها عاشقانه پای میهن جان دادند را زنده کرد، جوانان دهه ی 70 که بارها متهم به دوری از ارزش ها شده اند در یک حرکت خود جوش صفحات مجازی را به نفع غواصان عاشق میهن به رنگ وطن در آوردند ،فرقی ندارد اپوزیسیون باشیم یا وصل ، از هر طیف و رنگی که باشیم ایثار در راه وطن راه مورد توافق همه ی ماست. آن 175 شهید دست بسته با همان دستان بسته 80 میلیون قلب را حول عشقی به نام "ایران" پیوندی دوباره دادند .


علی کفاشیان یا «کی بود؟ کی بود؟ من نبودم ، هفته»

543686_483.jpg



اتفاقات هفته ی پایانی لیگ و دست به دست شدن قهرمانی از تبریز تا اصفهان منجر به استعفا و یا برکناری رییس دپارتمان داوری جناب آقای حسین عسگری شد، در حالی که انتقادات به داور بازی هر روز بیشتر شده ، کفاشیان با حفظ موقعیت خود حالا حمایت جامعه ی داوری را هم از دست داده است. ، در همین کش و قوس خبر بی اعتبار بودن مدرک مربیگری سرمربی تیم امید در رسانه ها منتشر می شود و در حالی که تیم امید باید مهیای مسابقات مرحله ی پایانی مقدماتی المپیک باشد، حالا جایگاه سرمربی خود را متزلزل می بیند ، چگونه کفاشیان و تیم مدیریتی فدراسیون فوتبال متوجه موضوعی به این مهمی نشده اند؟! دو روز قبل تیتر روزنامه ی (خبر ورزشی ) هم به ماجراها ی رییس فدراسیون اضافه شد، تیتر خبر از مازراتی یک میلیارد و پانصد میلیونی یک آقا زاده ی ورزش داد و البته فدراسیون فوتبال قرار است این اتهام را پیگرد قضایی کند.


آزاده نامداری یا «منو از یاد نبرید ، هفته»

543687_760.jpg



بعد از اتفاقات پر تب و تاب جدایی نامداری و فرزاد حسنی ، مدتی بود که خانم نامداری از صدر اخبار فاصله گرفته بود، تا اینکه انتشار عکسی از فیلم جدید پرویز شهبازی (نسیم) با بازی نامداری که به نوعی اولین تجربه ی بازیگری ایشان است دوباره خانم مجری را به صدر اخبار برد ،سایت های ارزشی نظیر صراط نیوز با انتقاد از نامداری که قبل تر به پوشش چادرش افتخار کرده بود ، دوباره نامداری را به صدر اخبار بردند ؛ انتقاد صراط نیوز و پاسخ نامداری را بخوانید تا ماجرا را بهتر متوجه بشویم.


صراط نیوز : جالب است که این مجری سابق تلویزیون، در مصاحبه های پیشین خود بارها به پوشش همیشگی چادر خود از جمله در تلویزیون، افتخار کرده بود اما بلافاصله پس از گرفته شدن آنتن از او، این پوشش را کنار گذاشت.


نامداری : من، آزاده نامداریام؛ چادریام ولی هیچوقت نان چادر را نخوردهام، ادای اعتقاد را درنیاوردهام. برعکس؛ اگر اهل نفاق بودم، هیچوقت زندگیام را با دوستانم به اشتراک نمیگذاشتم. مثل خیلیها پشت همان نقابهای ظاهرالصلاحی پنهان میشدم.


حداد عادل و ... یا «تغییرات اصولگرایانه ی ، هفته»

543688_455.jpg



جشن دو سالگی مجموعه طنز «دکتر سلام» در مجموعه تالار وزارت کشور افرادی را گرد هم آورد که کنار هم بودنشان با توجه به مواضع مشترکی که دارند تعجب آور نیست، اما جمع شدن آنها حول محوری مثل "طنز" کمی عجیب به نظر می رسید ؛غلامعلی حداد عادل،سید محمد حسینی ،سید نظام الدین موسوی (مدیر خبرگزاری فارس)،سعید قاسمی ،فاطمه آلیا،علیرضا زاکانی ،عزت ضرغامی ...همایش از دو جهت جالب توجه بود، اول اینکه همایش منتقدین دولت در تالار وزارت کشور انجام شد و دولت به منتقدینش فرصت ابراز داد و دوم اینکه افرادی که با توجه به سابقه و اعمال سیـاس*ـی آنها طناز بودنشان کمی بعید به نظر می رسید با استفاده از ابزاری مثل طنزرویه ی انتقادی شان را به دولت حفظ کردند.


مهدی طارمی یا «پسر خوب ، هفته»

543689_937.jpg



در میان نسل فوتبالیست های جو زده و عمدتا بی اخلاق و بد اخلاق وطنی ،نظیر جوان بوشهری پرسپولیس کمتر پیدا می شود، در روزگار افاده فروشی با ماشین و شب زنده داری های شبانه به صرف قلیان، یک نفر انگار به جا مانده از نسل های قبلی فوتبال ایران؛ حجب و حیا را با خودش به زمین سبز آورده ،طارمی جایزه ی انتخاب بهترین بازیکن فصل از نگاه هواداران ؛ (یک دستگاه ماشین ام وی ام ) را تقدیم "مجتبی محرمی" کرد و شاید ناخواسته مهرش را در دل هواداران پرسپولیس بیشتر کرد ، خدا کند همیشه خوب بمانی پسر...


محسن رضایی یا «بازگشت سردار، هفته»

543690_850.jpg



بخشی از یادداشت حسین شریعتمداری در روزنامه ی کیهان خطاب به محسن رضایی : ((مرزهای عربستان از سوی هیچ کشوری غیر از انصارالله مظلوم یمن مورد تهدید نیست. اکنون باید خطاب به دبیر محترم مجمع تشخیص مصلحت گفت؛ آیا منظور شما در تاکید بر دفاع از مرزهای عربستان، در مقابل تعـ*رض دیگران، مقابله نظامی ایران با یمن است؟! به یقین چنین منظوری نداشتهاید ولی اظهارات شما مخصوصا در شرایط کنونی غیر ازاین مفهوم و مصداقی نمیتواند داشته باشد.))


بخشی از پاسخ محسن رضایی به یادداشت شریعتمداری:


((هیچگاه فکر نمی کردم افرادی در جبهه ی انقلاب پیدا شوند ، که نسبت به برادران خود این همه بی حرمتی کنند جنابعالی و برخی از دوستانتان قریب به 15 سال،بویژه در سالهای اخیر اینجانب را با ده ها توهین و افترا همراهی کرده اید، مخصوصا مجموعه بی حرمتی های اخیر و زنجیره ای شما در مورد مصاحبه بنده با شبکه المیادین لبنان که از حد تحمل عبور کرده است .))


ناصر حجازی یا «مرگ پایان کبوتر نیست ، هفته»

543691_678.jpg



شاید "آزادگی" ناصر حجازی گوهر کمیابی است که او این همه پس از مرگش هم خبرساز می شود ، در مجموعه ی آبی و حتی فراتر از آن این روزها در حوالی سالگرد دروازه بان اسطوره ای فوتبال ایران هرکه می خواهد مشروعیت بگیرد تلاش می کند خودش را به نام حجازی وصل کند و چه زیباست نام او که به تاسی از مرام ماندگارش مانا شده است ...
 
  • پیشنهادات
  • *فریال*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    7,020
    امتیاز واکنش
    7,770
    امتیاز
    465
    محل سکونت
    لارستان
    مهدی کوچک زاده یا (مردی آرام اما چالشی، هفته)

    547664_112.jpg


    کوچک زاده یا کوچکف زاده البته آنطور که علی مطهری از دوران هم کلاس بودنش با کوچک زاده نقل کرده ،این هفته با ادبیات ویژه اش محمد جواد ظریف را نوازش کرد، جلسه ی غیر علنی مجلس در رابـ ـطه با مذاکرات هسته ای منجر به درگیری لفظی ظریف و کوچک زاده شد و ظریف از پس این درگیری خائن لقب گرفت، اعضای جبهه ی پایداری که پیش از این نگرانی خودشان را از روند مذاکرات هسته ای نشان داده بودند این بار به پیشقراولی کوچک زاده نماینده ی مردم تهران ری و شمیرانات فارغ التحصیل مهندسی زراعی گرایش آبیاری اظهار نگرانی کردند ،البته بهتر است جناب ظریف بداند که کوچک زاده به طور کلی با همین ادبیات حرف میزند وقتی که کاترین اشتون را عجوزه می خواند یا در درگیری با یک خبرنگار او را زنازاده لقب می دهد ،خائن خیلی هم واژه ی سنگینی نیست ،گلایه ی کوچک زاده از ظریف در این رابـ ـطه بود که چرا طبق خواسته های رهبری مذاکرات را پیش نمی برد و البته کوچک زاده در مصاحبه ای بعد از درگیری گفته بود این یک گفت و گوی« آرام و چالشی» بوده است.


    جهانگیر الماسی یا (بابا تو دیگه کی هستی؟، هفته)

    547665_406.jpg


    اظهارات جهانگیر الماسی در مراسم نکوداشت 33 سال فعالیت هنری (فرج الل سلحشور) را مرور می کنیم ،آن بخش از صحبت های الماسی که راجع به تحول اخلاقی جولی در اثر صحبت های سلحشور است را در اینجا آورده ایم «مدتی پیش در سفری که به خارج از کشور داشتم، فردی از من پرسید، ایشان (سلحشور) چطور آدمی است؟ و من گفتم؛ او فردی است که به حرفهایی که میزند کاملاً اعتقاد دارد. به نظر من معرفتی که در کلام سلحشور در پاسخ به آنجلینا جولی بود، وی را تحت تأثیر قرار داد و باعث شد که او حتی در بازی کردن در فیلمهایش تغییر نگاهی داشته باشد و من از این جهت به سلحشور تبریک میگویم.»

    «خانم جولی تا جایی که یادم است واکنشش نسبت به سخنان سلحشور جالب بود چون خانواده او را میشناسم. ایشان در اثر صحبتهای سلحشور عکسالعمل تندی نشان دادند. او گفت من ممکن است که خودم نتوانم به ایران بیایم ولی از همسرم برد پیت خواهم خواست که به ایران بیاید و به شدت با سلحشور برخورد کند و حتی او را کتک هم بزند. به خصوص چون آن زمان باردار بودند من از این واکنش ایشان خیلی خوشم آمد چون یک نوع «غیرت شرقی» از خود نشان داد. اصلا فایل فعالیتهایشان را عوض کردند. حتی بعد از آن اتفاق در دو فیلم بد هم بازی کردند اما من دیدم که«پوشش »خود را رعایت کردهاند.»


    مهناز افشار یا (سلبریتی، هفته)

    547666_797.jpg


    مهناز افشار در هفته ای که گذشت از دو جهت تحت توجه قرار گرفت؛ یکی به خاطر نقش آفرینی در فیلم نهنگ عنبر و گریم متفاوت و ضد ستاره اش و دیگری خبر فارغ شدنش، افشار نمونه ی کامل یک سلبریتی است او از همان ابتدا به جهت شباهتش به گوگوش مورد توجه قرار گرفت و بعدتر با بالابردن کیفیت بازیگری اش به جایگاه مورد قبولی در میان منتقدین رسید ، جایگاه او در میان مردم عادی به قدری خاص است که خبر بارداری ، فراغتش و عکس های آغازین فرزندش جزو پر بازدید ترین مطالب هفته ی گذشته بوده است. ازدواج او با شخصی خلاف عادت و انتظار جامعه (پسر محمدعلی رامین)، دعوای او با یک کارگردان (روح الله حجازی) ،اعلام حمایتش از یک فوتبالیست (علی کریمی) و...همه و همه مورد توجه قرار می گیرد، تنها به این دلیل که او واجد تمام مولفه های یک سلبریتی است، به همین سادگی...


    مهران دوستی یا (تنها صداست که می ماند، هفته)

    547667_470.jpg


    بخشی از یادداشت فرزاد حسنی، دوست و همکار مرحوم مهران دوستی. گرم ترین صدای رادیو ایران بر روی تختش خاموش شد! مهران ترجیح داد چشمش را باز نکند مهران مرگ مغزی شد، مهران رفت! هر کسی را دوست داشتم بهار از من گرفت رفیق! استاد! خداحافظ ...
    مهران دوستی، خداحافظ همین حالا


    دلواپسان در خیابان یا (چانه زنی از پایین، هفته)

    547668_207.jpg


    هرچه به فینال مذاکرات هسته ای نزدیک می شویم، تقابل و جدال میان جناح های دوگانه ی سیـاس*ـی پر رنگ تر می شود،جمعه ی گذشته پس از پایان نماز جمعه گروهی از نمازگزاران در تهران و چند شهرستان دیگر در تجمعی نسبت به سیاست های هسته ای دولت روحانی اعتراض کردند. نمازگزاران با در دست داشتن پلاکارد هایی که حاوی جملات اعتراضی به ظریف و تیم مذاکره کننده بود، خواستار قاطعیت بیشتر و ایستادگی بر سر اصول بودند مواضع معترضین بی شباهت به مواضع جبهه ی پایداری نبود ،پایداری ها معترضند زیرا معتقدند با این شکل مذاکرات" استقلال " کشور خدشه دار می شود و همچنین آنها می گویند مذاکرات در توافق کامل با مقام معظم رهبری نیست، در سوی دیگر نزدیکان دولت و موافقین توافق گره ی بسیاری از مشکلات را در کسب "توافق" می دانند و معتقدند تمام مواضع آنها در مذاکرات در هماهنگی کامل با مقام معظم رهبری است ،در این میان آنچه که برای مردم می ماند حس تعلیق و سردرگمی است که از میان منازعات سیـاس*ـی نصیب آنها می شود.


    سارق سریالی مشهد یا (چقدر شبیه فیلمهای، هفته)

    547669_485.jpg


    سارقی که با 120 کیلوگرم وزن موفق شد نزدیک به 160 میلیون تومان از سه بانک بدزدد، بی شباهت به شخصیت اسکیزوفرنیک فیلم ؛طلای سرخ ،جعفر پناهی نیست ،هم از لحاظ فیزیکی و هم از لحاظ روانی ،مصاحبه ای که از سارق سریالی در یکی از نشریات منتشر شده است به خوبی نشان می دهد او هم مثل «حسین» در طلای سرخ انسانی است معمولی؛ صرفا قرار نیست تمام دزدها انسان بد سرشت و پلیدی باشند. گاهی یک شکست اقتصادی و زیر دین دیگران رفتن سرافکندگی می آورد و "نیاز" آغاز خیلی از کژی ها می شود، سارق مشهد نشان از یک وضعیت بد اقتصادیست که این سال ها زیر سیل اخبار رانت ها و سواستفاده ها گهگاهی شنیده می شود و مدتی بعد فراموش می شود ؛ بخشی از حرف هایش را مرور می کنیم؛«من پول قرض گرفته بودم که یک کاری انجام بدهم نشد ،اعتبار نداشتم ،پول هم خرج شد فقط بدهکاری اش ماند.کلا 160 میلیون سرقت کردم می خواستم آنقدر سرقت کنم که همه بدهی هایم را پرداخت کنم ،بدهی داشت مرا بیچاره می کرد »


    یحیی گل محمدی یا (آقای مربی، هفته)

    547670_793.jpg


    شاید یحیی خیلی زود به نیمکت پرسپولیس رسید و تجربه ی کمی داشت وگرنه آنقدر راحت فینال جام حذفی را مقابل سپاهان از دست نمی داد و اگر آن روز تلخ خداحافظی مهدوی کیا و کریمی پرسپولیس قهرمان شده بود، حالا سرنوشت یحیی و پرسپولیس چیز دیگری بود اما یحیی به نفت رسید و موفق شد از نفت بی نام و نشان تیمی بسازد که حالا منصوریان با میراث یحیی آبرو داری می کند ،امسال هم گل محمدی اگر کمی زودتر تیمش را هماهنگ می کرد، حالا ذوب آهن جای سپاهان قهرمان شده بود ،گل محمدی در لیگ هم نشان داده بود که دست علیمنصور را خوانده و با اقتدار نفت را شکست داد، اما ذوب آهن در فینال جام حذفی دوباره نفت را به آتش کشیدو جام را گرفت ،اگر شالوده ی تیمی ذوب آهن حفظ شود با توجه به آنچه که از یحیی و تیمش مشاهده کردیم سال بعد می توانند در آسیا آبروداری کنند به مانند نفت تیم دوست داشتنی تهران.
     

    *فریال*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    7,020
    امتیاز واکنش
    7,770
    امتیاز
    465
    محل سکونت
    لارستان
    یک هفته ، هفت چهره این هفته تا اندازه ای تحت تاثیر مسابقات جهانی والیبال قرار دارد ،یک تشکر جانانه از حجت الله ایوبی داریم و یک انتقاد جانانه از احسان علیخانی و شکر کرده ایم وجود عزت الله انتظامی را،همچنین پس از مدت ها رسانه ای شدن احمدی نژاد، او را جزو چهره های هفته قرار داده است.


    خدیجه مولاوردی یا (می بخشیم اما فراموش نمی کنیم، هفته)


    568659_779.jpg


    هرچقدر که فدراسیون جهانی والیبال برای حضور زنان در سالن های ورزشی فشار آورد افاقه نکرد، زنان حاضر درسالن آزادی منحصر به معاون کنسولی سفارت روسیه و چند شهروند مجارستانی بودند!! ،مقاومت عجیب افراد و نهادهای تاثیر گذار دیگر در راه ندان خانم ها به سالن باعث شد ، معاون زنان رییس جمهور این گونه در صفحه ی شخصی خود گلایه وار بنویسد : «چرا عده ای هنرشان پیچیده کردن مسائل و دشوار کردن حل آن است تا گرهی که با دست باز می شود را با دندان هم نتوان باز کرد» ،مولارودی ساعتی پس از اتمام مسابقه ی والیبال ایران و آمریکا آمارهایی از معضلات اجتماعی منتشر کرد ؛ معتادان زن ، پنج هزار زن کارتن خواب ،تغییر الگوی مصرف از سنتی به صنعتی و...شرایط نا بسامان زنان را یاد آور شد اما شاه بیت متن جنجالی مولارودی جایی بود که از "یاران خدا" یاد کرد او نوشت : «کسانی که نام یاران خدا را بر خود نهاده اند، با وجود توصیه دیگران به حیا برای نهی از منکر، ده ها منکر دیگر مرتکب شدند، الفاظی که قلم از یادآوری و نوشتن آن شرمسار است. اگر روزی زنان و دختران عزیزمان این جماعت را ببخشند؛ بی تردید فراموششان نخواهند کرد ودر حافظه ی تاریخی خود این روزها را به یاد خواهند سپرد»، سراسر متن مولارودی خطاب به "معترضین حضور زنان" در استادیوم ها بوده است.



    محمود احمدی نژاد یا (دلمان تنگ شده بود آقای رییس جمهور!!، هفته)


    568663_838.jpg


    پس از بازداشت حمید بقایی خیلی ها در فضای رسانه ای منتظر واکنش احمدی نژاد بودند همو که در قضیه ی رحیمی پشت او را خالی کرد، اما در مورد بقایی، احمدی نژاد متفاوت رفتار کرد :«بقایی فردی مومن انقلابی وکاملا پاک دست است ،فرصت طلبان با استفاده از شرایط انواع اتهامات را متوجه کسی میکنند که در حبس است و امکان پاسخگویی و دفاع از خود را ندارد » خبری از احمدی نژاد نبود تا مراسم پر حرف و حدیث تشییع پیکر 270 شهید عملیات کربلای 4 ، حضور احمدی نژاد در جایگاه ویژه و هنگام سخنرانی محسن رضایی اتفاق عجیبی بود، در حالی که بسیاری از مقامات دولتی امکان حضور در جایگاه وِیژه را نداشتند احمدی نژاد از آن بالا دست تکان می داد! اما بخش سوم حضور خبری احمدی نژاد در طی روزهای گذشته عجیب تر بود ، روزنامه ی شرق در اولین روز تابستان تیتر عجیبی داشت، این روزنامه به نقل از احمدی نژاد که در جمع طلاب ودانشجویان سخنرانی می کرده است آورده :«بیش از اینکه ما دنبال امام زمان باشیم آنها دنبالش هستند ،با بسیاری از کسانی که به زعم آنان می توانستند با امام زمان ارتباط داشته باشند؛ تماس گرفته اند و با آنها مصاحبه و اطلاعاتشان را تخلیه کرده اند، به قول دوستی که می گفت پرونده ی امام زمان راتکمیل کرده اند و برای دستگیری اش بسته اند، تنها عکسش را کم دارند » جدا با عدم حضور فعالانه ی رییس جمهور سابق، در محافل خبری طنز پردازان آسیب جدی دیده اند؛ مسئولین امر لطفی کنند و این امکان را از قشر آسیب پذیر طنازان دریغ نکنند!



    محسن چاوشی یا (بابا بی خیال ، هفته)


    568662_485.jpg


    محسن چاوشی بی گمان خاص ترین خواننده ی داخلی است؛ از کنسرت برگزار نکردنش بگیرید تا تعداد هوادارانی که دارد و فضای مجازی را در تصرف خود دارند ،چاوشی کارنامه ی خوبی هم دارد و به مرور از شمایل یک خواننده زیر زمینی درجه دو به خواننده ای با سبک مشخص و کیفیت کاری بالا تبدیل شده است، اما بی انصافیست اگر از نقش داریوش مهرجویی و فیلم سنتوری در تثبیت جایگاه چاوشی بی اعتنا بگذریم ، چند روز پیش بود که خبر ساخت (سنتوری دو- مرد پائیزی) روی خبرگزاری ها آمد ،و البته متعاقب آن گلایه ی مهرجویی از درخواست 500 میلیونی، چاوشی برای آواز خوانی در این فیلم ، ،مهرجویی که قبلتر در مورد چاوشی گفته بود :«بیشتر خانواده های ایرانی اگر نان هم سر سفره شان نباشد، یک سی دی چاوشی دارند » حالا می گوید :«ایشان قطعا جایی در فیلم من نخواهد داشت و من از دست ایشان رنجیده ام» هر چقدر مهرجویی در سالهای اخیر نشانی از مهرجویی اوج نداشته ، چاوشی تازه نفس است و درعرصه ی موسیقی طرفداران زیادی جمع کرده است اما اگر این خبر صحت داشته باشد ؟! مخالفان چاوشی را با انگیزه تر می کند، همان هایی که کیفیت کار او را محصول افکت هایی می دانند که نواقص صدای او را می پوشاند و از همین رو نداشتن اجرای زنده را یک "نقطه ضعف" بزرگ تلقی می کنند، حالا زیاده خواهی را هم به نواقص احتمالی او اضافه خواهند کرد.




    عزت الله انتظامی یا (زنده باشی هزار سال،هفته)


    568661_142.jpg


    31 خرداد ماه «عزت سینمای ایران» 92 ساله شد ، خالق کاراکترهای خاطره انگیزی چون :عباس آقا سوپر گوشت ،همین که باشد برای سینمای ایران نعمتی است، به تازگی هم خبر ایفای نقش او در فیلم جدید کیمیایی منتشر شده است و امیدواریم این اتفاق بیفتد و دوباره آقای بازیگر را روی پرده ببینیم ،اما نکته ای که در مورد عزت الله انتظامی حائز اهمیت است، توجه به سبک زندگی اوست، نقل است در میان محافل سینمایی که خیلی از بازیگران جوان هنگام گیر و گرفت از انواع آن؛ چه مالی چه از نوع مشکلات زناشویی به او مراجعه میکنند، اگر جایگاه انتظامی تا این حد بی همتاست نه صرفا به دلیل قدرت بازیگری (البته در آن شکی نیست) بلکه بیشتر به خاطر سالم زندگی کردن و شکل پیشرفت است. او و هم نسلانش با مشقت و به سختی به جایگاه بازیگری رسیدند، نه چهره خیلی تاثیر گذار بوده، نه رانت های مختلف، بلکه فقط استعداد و پشتکار بود که انتظامی، نصیریان، کشاورز و..را به این جایگاه رسانده است .عمرشان مستدام باد.



    تیم ملی والیبال آمریکا یا (دم شما گرم ، هفته)


    568660_573.jpg


    وقتی گزارشگر بازی والیبال ایران و آمریکا از حرکت قابل ستایش بازیکنان آمریکایی در احترام گذاشتن به آداب مذهبی ما گفت ، شرمندگی اش برای ما ماند، برای مایی که سرود ملی کشور آمریکا را از سیمای ملی پخش نمی کنیم(اگر آنها این کار می کردند ؟ چه می کردیم !چه می گفتیم؟!) برای مایی که یک پیروزی ورزشی را سیـاس*ـی می کنیم و سالن والیبال را با میز مذاکرات هسته ای اشتباه میگیریم ، برای مایی که بازیکن جوانمان را توجیه نمی کنیم (میرزاجانپور) که بداند بعد از اسپک زدن چگونه رفتار کند؟! شرمسار شدیم، چون یاد نگرفته ایم به عقاید همدیگر احترام بگذاریم ، ماه رمضان به بهانه ی روزه فرصت پیدا می کنیم،همدیگر را زیر سئوال ببریم؛ مذهبی ها آنهایی را که روزه نمی گیرند کافر و لایق جهنم می دانند. لائیک ها هم مذهبی ها را خرافاتی و امل خطاب می کنند، اما مردانی از ینگه ی دنیا به ما یاد دادند که چگونه می توانیم به انسان هایی که مثل ما فکر نمی کنند احترام بگذاریم.



    احسان علیخانی یا ( یک لیوان آب سرد بدم خدمتتون ، هفته)


    احسان علیخانی قرار است جزو شومن های محبوب تلویزیون باشد؛ اما نوع رفتار او نشان از آن دارد که (غوره نشده مویز شده است)، «ماه عسل » برنامه ای است که چند سالی در بهترین ساعت قبل از افطار آنتن شبکه ی 3 را تصرف کرده و علیخانی با کت های رنگارنگ و ژست هایی در غالب فیلم هندی با انتخاب سوژه هایی زرد و عوام پسند سعی در جذب مخاطب دارد، البته یکسری از مخاطبان را هم با خود همراه کرده است ؛ گونه هایش به وقت نیاز سرخ می شود، اشک در چشمانش حلقه می زند و قلب دختران دبیرستانی فتح می شود، علیخانی در اجرا از هیچ رفتار زردی دریغ نمی کند.


    568664_816.jpg


    او که امسال در جذب همان مخاطبان همیشگی هم ناکام بوده، حالا درگیر حاشیه هایی شده که برنامه ی مناسبتی اش را زیر سئوال بـرده ؛از حمایت مالی یک موسسه غیر مجاز تا در آمد هنگفت علیخانی از برنامه ی ماه عسل باعث شد، علیخانی این گونه واکنش نشان دهد :«برخی گمان می کنند تلویزیون خانه پدر بنده است ، بعضی ها می گویند علیخانی هر کاری بخواهد می تواند انجام دهد و دستمان در پول بیت المال است این برنامه هزینه ای از پول بیت المال ندارد ،این مطلب را باید می گفتم چرا که حالم با شنیدن این حرف ها بد می شود» فرض که ندارد اما شما به عنوان یک مجری باید کیفیت اجرا و برنامه ات را بالا ببری ،وقت مردم که از جیب بیت المال است ، نیست؟!



    حجت ایوبی یا ( همین فرمون رو ادامه بده، هفته )


    568667_565.jpg


    پس از رفع توقیف "قصه ها" ، و نمایش فیلم در سینماها ، همچنین مقاومت معاونت سینمایی وزارت ارشاد در مورد مخالفت با اکران «نهنگ عنبر»، حالا "پاداش" یا (از رییس جمهور پاداش نگیرید) هم به سینماها رسیده است ، اکران «گس » در هنر و تجربه هم دست مریزاد دارد ، آقای ایوبی کار دشواری را انجام می دهید ، پایدار باشید.
     

    *SAmirA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/09
    ارسالی ها
    30,107
    امتیاز واکنش
    64,738
    امتیاز
    1,304
    سعید معروف یا (چقدر کاپیتانی بهت میاد، هفته)

    تا پیش از او واژه ی "کاپیتان" برای ما با فوتبال گره خورده بود؛ هرچه کاپیتان در ذهن داشتیم فوتبالی بود : علی دایی ، احمدرضا عابدزاده و..کاپیتان هایی که هر کدام برای ما خاطراتی منحصر به فرد رقم زدند، حالا در دوران افول فوتبال و در روزهایی که والیبال و والیبالیست ها از مردم دلبری می کنند، یک نفر در میانه ی میدان می درخشد؛اکت او، میمیک صورتش در اوج هیجان و دلهره، زمانی که میلیون ها نفر پای تلویزیون ناخن می جوند، او در میانه ی میدان با خونسردی لبخندی کنترل شده در گوشه ی لبش دارد.

    574895_492.jpg


    هیجانات جوان های تیم نظیر: عبادی و میرزاجانپور را کنترل می کند، چند صحنه را در ذهن مرور کنید تا بهتر متوجه شوید که کاپیتان تیم ملی والیبال چه ترکیبی دلنشینی ارائه می کند؛ همان تصویری که عابدزاده با آدامس جویدن هایش به ما ارائه می کرد همان تصویری که علی کریمی با عصیانش نشانمان می داد، حالا "معروف" ترکیبی از همه ی اینهاست به وقتش عصبانی می شود سر داور فریاد می زند وقتی که باید، خونسرد است، کری هم تیمی اش در تیم روسیه را با گوشه ی چشمی پاسخ می دهد ، مهم هم نیست بازنده ایم و یا برنده، مهم تر اینکه ورزش ایران پس از مدت ها یک «کاپیتان دوست داشتنی» رو کرده است، از آنهایی که می شود پوسترش را تن دیوار زد.



    بهرام رادان یا (با کاری که کار نداری چی کار داری، هفته)

    ماجرا از جایی آغاز شد که بهرام رادان متنی جنجالی را در صفحه ی شخصی اش توئیت کرد ،«رای دیروز دیوان عالی آمریکا در قانونی اعلام کردن ازدواج همجنسگراها، اتفاقی تاریخی بود. شاید به اندازه لغو بـرده داری ...از لینکلن تا اوباما...» خب این رسم دنیای مدرن است که هنرمندان و به طور کلی تر سلبریتی ها با رفتارها و کنش هایی که دارند،پیشقراول بسیاری از حرکت ها می شوند، به عبارت ساده تر فرهنگ سازی می کنند؛ چون برد تبلیغاتی زیادی دارند و در دل مردم قدرت نفوذ بالایی دارند، این از مختصات مناسبات دنیای مدرن است، اما همه ی این اتفاقات در جامعه ای شدنی است که بستر "گفت و گو" در آن فراهم باشد.

    574896_672.jpg


    جمله ای که رادان توئیت کرده دردسر ساز است و آینده ی کاری او را به مخاطره می اندازد، اما او حق دارد هر چه را که فکر می کند تایید کند یا رد کند فقط به این خاطر که یک "انسان" است، شخصا هیچ باوری نسبت به ازدواج همجنسگرایان ندارم و به قول معروف در کتم نمی رود، بعد از تماشای فیلم «آبی گرمترین رنگ است» تا مدت ها دچار دوگانگی شده بودم و زجر زیادی کشیدم، با همه ی این حرف ها رادان باید بداند در چه زمینی قدم می زند، واکنش کیهان گویای همه چیز است «چرا مدعی العموم هنوز در قبال نظر ساختارشکنانه و غیر اخلاقی بازیگر ایرانی تبعه آمریکا سکوت اختیار کرده است؟ممنوع از کارکردن وی و حذف تصاویرش در برخی از اتوبان ها حداقل کاری است که در این رابـ ـطه ملت مسلمان ایران انتظار دارند»



    مهناز افشار یا ( هولوکاست رسانه ای !! هفته)

    داستان را که احتمالا می دانید، مهناز خانم افشار ازدواجی کرد و درواقع انتخابی کرد که با مواضع اجتماعی و سیـاس*ـی اش در تضاد بوده است، بعد از آن داستان پرغصه ی ایشان شروع شد ، مردم و یا حداقل عده ای از مردم که نتوانستند با این تضاد کنار بیایند به رفتار خانم بازیگر حساس شدند و رسانه ها هم با پوشش خبر ازدواج ، مهریه ، تابعیت ، زایمان و...به این فضا دامن زدند، حالا انگار نوبت "جوابیه" است؛ یک هفته یاسین رامین، یک هفته مهناز افشار، اما بهتر است خانم بازیگر بداند نمی شود ستاره بود و درخواست حریم خصوصی کرد.

    574897_263.jpg


    همه جای دنیا همین است؛ فلان ستاره ی هالیوودی جورابش را عوض می کند،کل دنیا خبردار می شوند. شما هم که نا سلامتی بازیگرید، بدجور توی چشم هستید، نخواهید که مردم به سکنات شما توجه نکنند، گذشته از آن اگر هزار حرف و موضع گیری داشته باشید و فقط یک بار خلاف مواضع تان رفتار کنید،همین می شود که شده ، مثال شما مثال آن مجری است که از عشق به همسر و زندگی خانوادگی می گفت، غافل از اینکه چند روز قبلتر از همسرش جدا شده بود و...خلاصه که جماعت سلبریتی؛ «آش با جاش» لطفا. قسمتی از متن منتسب به مهناز افشار: «هولوکاست رسانه ای علیه من و همسرم راه انداخته اند که این بار سکوت نخواهیم کرد، ما حقوقی داریم و آنطور که شایسته بدانیم از آن استفاده خواهیم کرد»



    مسیح مهاجری یا (یک ژورنالیست واقعی، هفته)

    سنت "افطاری های سیـاس*ـی" خیلی فراتر از یک افطاری است، هفته ی گذشته از حسن روحانی تا محمدرضا عارف میزبانان افطاری هایی بودند که بسیاری از سیاسیون در آن مشارکت داشتند ،مسیح مهاجری که پیش ازاین یک بار دیگر هم در هفت چهره ذکرش را آورده بودیم، در مهمانی افطار حجت السلام ناطق نوری حرفهایی به زبان آورد که در ادامه با هم مرور می کنیم.

    574898_384.jpg


    او با اشاره به صحبت های سیـاس*ـی و اهانت های برخی مداحان گفت: «متاسفانه این مداحان سخنران شده اند و سیاست تعیین می کنند مداحی که می گوید آقایان استخر می روند و جت اسکی می کنند، معتقدند کسی که به استخر می رود ضدانقلاب و انحصار طلب است» اما شاه بیت سخنان مهاجری آنجایی بود که گفت «کشور ما جمهوری اسلامی است نه جمهوری مداحان» کاری به خوب و بد مواضع مهاجری نداریم، اما همین که با این سن و سال و این موقعیت در هر بزنگاهی اظهار نظر می کند، نشان از شجاعتی دارد که خیلی از روزنامه نگاران جوان بنا به دلایل زیادی فاقد آن هستند.



    دکل نفتی یا (وطنم خسته از التهاب دوران های، هفته)

    این یادداشت بر چهره ها استوار است، اما گاها یک شی از هر چهره ای چهره تر می شود، در هفته ای که گذشت خبر گم شدن دکل نفتی خبر عجیبی بود که در کنار به وثیقه گذاشتن کویر لوت برای دریافت وام، جزو اخبار پربازدید بود. خبرهایی که بیشتر و بیشتر حاکی از فساد های عجیب و غریب سالهای گذشته است، اوضاع جوری شده که ترکمنچای و گلستان احساس حقارت می کنند.

    574899_297.jpg


    گزارش روزنامه ایران درباره ی دکلی که در زمان وزارت رستم قاسمی خریداری شده و این روزها در خلیج مکزیک در حال حفاری است با تایید بیژن زنگنه همراه شد و پس از آن ابعاد رسانه ای ماجرا پر رنگ شد، مفقود شدن دکل با خود پروپاگاندایی داشت که جلب افکار عمومی را حاصل شد و توجهات را دوباره به "فساد اقتصادی" جلب کرد، دکلی که خریداری شده و تحویل گرفته نشده و حالا در جای دیگری استفاده می شود، رستم قاسمی این گونه واکنش نشان داده «وزارت نفت یک مجموعه حاکمیتی و کارفرمایی است و دکل های حفاری مربوط به شرکت های پیمانکاری است، بر اساس آنچه مدیر عامل سابق این شرکت (بنیاد تعاون ناجا) گفته یک فروند دکل حفاری خریداری شده و بخشی ازبهای آن پرداخت و ضمانت های لازم دریافت کرده اند» قاسمی افزوده است در زمان ما گزارشی مبنی بر اینکه مشکلی در این رابـ ـطه پیش آمده به ما گزارش نشده است.



    مردم محروم سیستان یا ( خجالت زده ایم، هفته)

    دمای 40 تا 48 درجه زابل و روستاییانی که روزگاری از آب هامون سیراب می شدند، حالا در روزگار خشکسالی و بادهای 120 روزه سیستان دوران سختی را می گذرانند؛ گرمای شدید و قطعی آب باعث شده مردم از روستاهای اطراف زابل به شهر هجوم بیاورند، آب قطع است و آلودگی هوا تا 26 برابر حد مجاز است ،کاش کسی آنها را ببیند.منابع آبی منطقه وابسته به رودخانه هیرمند است و افغنستان متعهد است در هر ثانیه 24 متر مکعب آب به ایران بدهد، اما افغانستان به تعهداتش عمل نمی کند...

    574900_654.jpg




    بهنام صفوی یا (تندرستیت آرزویمان است، هفته)

    خواننده محجوب و با پرستیژ موسیقی پاپ کشورمان پس از دو سال خبر بیماری اش را علنی کرده است و در هفته ی پیش رو زیر تیغ جراحان می رود، تومور مغزی به جان "بهنام صفوی" افتاده، اما روحیه ی محکم او نوید بخش یک پیروزی بزرگ است. نکته ی جالب توجه عدم تمرکز صفوی بر بیماری اش و بهره برداری رسانه ای است در جهت جلب محبوبیت و تیتر یک بودن، او از بیماری اش سواستفاده نکرده و این در نوع خود قابل ستایش است.

    574901_917.jpg
     

    *SAmirA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/09
    ارسالی ها
    30,107
    امتیاز واکنش
    64,738
    امتیاز
    1,304
    مهدی طارمی و .... یا (پیراهنت حرمت دارد ،هفته)

    580369_957.jpg


    اینکه چرا اوضاع پرسپولیس اینگونه شده مجال جداگانه ای می طلبد، اما تحولات بازار نقل و انتقالات تلنگری بود و دوباره یادمان آورد که پرسپولیس تیم درخشان تمام دهه های گذشته اصلا اوضاع مناسبی ندارد ،هجوم یکباره ی مدیران سیـاس*ـی در جهت کسب شهرت و منفعت های زود گذر و سیل دلالانی که در پوشش های مختلف ،بازار پر پول فوتبال را انتخاب می کنند باعث شده عشق و تعصب و عرق به پیراهن نزد بازیکنان به مضحکه ای تبدیل شود، شاید بتوان به آنها هم حق داد وقتی هیچ ساختار و تعریفی در مناسبات باشگاه نمی بینند آنها هم در جهت منافع قدم بر می دارند ،اما حداقل انتظاری که می توان داشت این است که سر هواداران منت نگذارند،عالیشاه و طارمی جزو بهترین های پرسپولیس بوده اند، اما باید بدانند اگر اسمی از آنها است، اگر نیمچه اعتباری دارند از صدقه سری هوادارانی است که به عشق نام "پرسپولیس "آنها را فریاد می زنند، اینکه در بازار نقل و انتقالات برای قرارداد بستن ناز و غمزه می آیید ایرادی ندارد ،اما یادتان نرود که هرچه هستید از برکت «پرسپولیس» است کافی است، یک فصل پیراهن تیم دیگری تن کنید آن وقت متوجه می شوید، اعتباری که داشته اید فقط از پس هواداران میلیونی بوده ،تمام این داستان ها را در مورد استقلال هم صدق می کند(نمونه اش کرار) ،یاد باد روزگارانی که پیوس ، زرینچه ،مهدوی کیا و مجیدی و...این پیراهن ها را تن می کردند.


    حمید رسایی و...یا(چرا انقدر خشن؟!،هفته)

    580370_502.jpg


    نه درصلاحیت من است و نه هیچ علاقه ای هم به بازی های سیـاس*ـی دارم ،اما طی هفته ی گدشته حرف هایی به گوش رسید که در که کمی عجیب بود ؛ادبیاتی خشن و مسدود کننده ی هر نوع گفتمان و تبادل نظر ،حتی اگر فحوای کلام این بزرگان درست و قابل تامل باشد ،با این شکل بازتاب جالبی نخواهند داشت ،آیت الله سید احمد علم الهدی امام جمعه ی محترم مشهد طی سخنانی انتقادش از دوستداران موسیقی را اینگونه بیان کرد : «بعضی از کنسرت ها بلیط هایشان هفتاد هزار تومان است، و افرادی که این بلیط ها را خریداری می کنند یک اقلیت هوسباز شهوتران هستند و باید گفت شما به عنوان کسی که در نظام مسئولیت دارید می خواهید مسیر را برای شهوترانی فراهم کنید» ودر ادامه به حرف های حجت السلام رسایی می رسیم که در انتقاد از مذاکره کنندگان گفته است :«تیم مذاکره کننده موظف به رعایت خطوط قرمز رهبری است آقای روحانی در انتخابات می گفت هم سانترفیوژها بچرخد هم چرخ زندگی مردم،هر دستی که خطوط قرمز رهبری و منافع ملی را رعایت نکند ملت این دست را خواهد شکست» ، هوسباز ،شهوتران ، دستانی که خواهد شکست ،با این واژه ها آرامش نخواهیم داشت ،همین!


    محسن تنابنده یا (آروغ روشنفکری،هفته)

    580376_950.jpg


    محسن تنابنده این روزها با «گینس »روی پرده ی سینما خوب می فروشد ،آنتن تلویزیون را هم با «پایتخت 4 »در اختیار دارد ، کسی که با کاراکتر: نقی معمولی در اذهان همه ی ما نشسته است در پاسخ به انتقاداتی که از پایتخت شده اینگونه واکنش نشان داد :«ما با شرایط سختی کار را به آنتن رساندیم گرمای وحشتناک شمال ،لوکیشن های متعدد... در این شرایط توقع نداریم، توسط گروهی مورد هجمه بی مورد قرار بگیریم،افرادی که بی خبر از شرایط کار در رسانه ملی هستند زیر باد کولر می نشینند سیگار می کشند و آروغ روشنفکری می زنند» ظاهرا گرما خیلی محسن تنابنده را ازار داده، البته هوای شمال شرجی هم هست و تحملش دشوار ،اما فقر داستان در پایتخت و لحن دو گانه ی کار که گاه فانتزی ،گاه رئال می شود، بدون پیشینه بودن شخصیت ها نظیر: هما سعادت که بعد از 4 سری همچنان هیچ خبری از خانواده و پشتوانه اش نیست، لهجه ی تهرانی اش وایراداتی از این دست را باید قبول کرد،منصفانه قضاوت کنیم پایتخت هنوز جذاب است و قبول هم داریم وقتی آدمهای غیر متخصص در این حوزه نظیر مداحان هم با شما در می افتند کمی کار دشوار می شود اما میان آنها که منتقدند و آنها که نظر شخصی را بلند گو می کنند ،تفاوت زیادی است ،اصلا مگه داریم ؟ مگه میشه؟ آقای تنابنده همه را به یک چوب نرانید،انصافا گرمای هوا چه ربطی به شخصیت پردازی نامناسب دارد؟،منتظر قسمت های پیش رو می مانیم و خنده هایی که شما خلق می کنید


    رامبد جوان یا (ستاره بچینی ،هفته)

    580372_890.jpg


    بعد از مسائلی که در زندگی شخصی رامبد جوان حادث شد، تصور اینکه برگردد وبا برنامه ای در شکل و سیاق خندوانه تا این حد موفق شود ،دور از ذهن بود، اما رامبد جوان موفق شده با طرحی مناسب و اضافه کردن به موقع کاراکترهایی همچون؛ نیما و یا جناب خان موفق ترین تاک شوی تلویزیون را عرضه کند ، برخلاف آنچه که در شبکه های دیگر عرضه می شود ،برنامه ی جوان به دنبال رقم زدن "لحظات شاد" است و به قولی از مردم باج نمی گیرد، برنامه ی هفته ی گذشته ی "خندوانه" که حمید گودرزی را به عنوان مهمان داشت، تجربه ی زیست راحت و بی آلایش یک سلبریتی را مقابل دوربین رقم زد ،همان کاری که خندوانه شروع کننده ی آن بوده ، ستاره ی سینما مقابل دوربین فارغ از هر قید و بندی خودش می شود و مردم که ستاره را عـریـان می بینند به شدت از برنامه ی شاد و مفرح خندوانه استقبال می کنند ،آقای رامبد جوان، دم شما گرم که به دنبال خود نمایی نیستی و خودت را بر مخاطب و مهمان مسلط نمی کنی ،همین که یک ساعتی از کنترل بازی خلاص می شویم ،نتیجه ی آسایشی است که با برنامه ی شما داریم


    پیروز ارجمند یا (از صدا افتاده ساز و کمونچه ی ،هفته)

    580373_406.jpg


    مدیر کل دفتر موسیقی وزارت ارشاد به دلیل آنچه که خود پیگیری دغدغه های تحصیلی نامیده از سمت خود استعفا داد ، دوران سخت و پرماجرای ریاست او که با لغو 21 کنسرت همراه بود در نهایت با استعفای قابل پیش بینی او همراه شد ؛استعفایی که اگر چه بهانه اش پیگیری تحصیل و دغدغه های شخصی عنوان شده ولی کیست که نداند فشارهای خارج از تصور از افراد و نهادهای متعدد شاید پر رنگ ترین دلیل آن بوده ،ارجمند بهانه است، آنچه که هدف قرار می گیرد «موسیقی» است ،ذکر خاطره ای از او شاید روشنگر داستان باشد : ارجمند که نوازنده ی ؛نی ،تنبک ،دف و سه تار است، از دوران کودکی و تلمذ نزد اساتید می گوید دورانی که مادر برای بد نام شدن فرزندش مجبور بوده تنبک را زیر چادر پنهان کند، مبادا که مردم فرزندش را "مطرب" بخوانند ،سالها بعد زمانی که او مدیرکل دفتر موسیقی می شود، ادامه ی همان نگاه را در بین مسئولین و افراد تاثیر گذار می بیند ،همان نگاهی که ارجمند را به جایی می رساند که می گوید :موثر نیستم پس می روم، او از جمله افرادی بود که سر جای خود قرار گرفته بود اما نگاه تعارف مابانه ی مسئولین به موسیقی باعث آشفتگی بیشتر شده و انگار قرار نیست به این زودی ها موسیقی به آرامش برسد.وقتی علیرضا قربانی اجازه ی اجرای زنده پیدا نمی کند، اما نازل ترین شکل موسیقی پاپ در سالن ها جولان می دهد وقتی...


    علی شهابیان یا (مهرداد پولادی یاد بگیر، هفته)

    580374_605.jpg


    سرباز وظیفه ی 45 ساله با داشتن هشت فرزند و سه نوه در دهه ی پنجم زندگی اش دچار تحول شده و داوطلبانه خود را معرفی کرده است .او که هم اکنون در یگان ویژه ی خوزستان مشغول طی کردن دوران آموزشی است ،کمی دیر دچار تحول شده اما ما همین تحول را هم غنیمت می شماریم ! داستان تحول این مرد دهدشتی از زبان خودش :«با دیدن صحنه شهادت دلاور مردان عرصه مرزبانی در شبکه های تلویزیونی که در شرق کشور شهد شیرین شهادت را نوشیدند، تحولی عجیب در درونم اتفاق افتاد در حال حاضر هیچگونه در آمدی ندارم و تنها در روزهای مرخصی از طریق حرفه ام؛ کارگری ساختمان ،خانواده وپدر و مادرم را سرپرستی می کنم »البته که هیچوقت برای تحول دیر نیست اما شما با این اوصافی که در خانواده داری در حال انجام خدمت وظیفه ای و سرپرستی این تعداد انسان در این روزگار خیلی فراتر از طی کردن خدمت سربازی است !


    محمد جواد ظریف یا (چشم ها به توست ، هفته)

    580375_643.jpg


    کوران هسته ای به آخرش رسیده و مردم چشم به زنگ اخبار خوشی هستند که از اتریش خواهد رسید، ظریف؛ نه مصدق است نه وطن فروش، نه آنقدر بت وارگی دارد ،نه انقدر پلشتی و سیاهی؛ اما هر چه که هست جزو معدود سیاستمداران دوست داشتنی این روزهاست ؛پر تلاش و خستگی ناپذیر ، فردای توافق هیچ اتفاق خاصی نخواهد افتاد ،اما همین که تیتر هسته ای از صدر اخبار بیفتد و حالمان کمی خوب شود، ما را خوش است، آقا "جواد ظریف" خدا قوت ،منتظر "لبخند" لحظه ی طلوع مذاکرات هستیم ،شاید همین فردا که آفتاب در بیاید...
     

    *SAmirA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/09
    ارسالی ها
    30,107
    امتیاز واکنش
    64,738
    امتیاز
    1,304
    آقا ظریف یا (میهن پرست و حرفه ای ، هفته)


    • آفتاب یزد : کلید چرخید، ایران خندید
    • مردم سالاری : خجسته باد این پیروزی
    • هفت صبح : ظریف و یارانش به تاریخ پیوستند
    • اعتماد : انقلاب دیپلماسی : جهان تغییر کرد
    • آرمان : دنیا به احترام ایران خواهد ایستاد
    • خبرورزشی : ظریف گل زد، ایران خندید
    • شرق : پیروزی بدون جنگ ...

    587938_359.jpg


    تیتر روزنامه ها پس از توافق در حد انفجار بود؛ کلمات نمی توانستند به طور کامل شادی را منعکس کنند، هر چقدر تیترها درشت شده بود، هر چقدر خلاقیت به کار رفته بود، باز هم آن حس جاری در بین مردم منتقل نمیشد، کار «کلمه» و «تیتر» و «عکس» نیست، مردم خوشحالند؛ چون امیدوارند توافق روی زندگی روزمره ی آن ها تاثیر مثبت بگذارد کمی زندگی راحت تر شود، برای خرید مایحتاج ضروری به دردسر نیفتند، اشتغال بهبود پیدا کند.

    همه ی این توقعات حداقلی است و چیز زیادی نیست آنها وامدار هیچ حزب و دسته ای نیستند، آنها زندگی بهتر می خواهند، حداقل می توان از طرف عده ای زیادی از مردم این را گفت که آنها مرگ هیچ کس را نمی خواهند، خیلی ها از سرتاپای سیاست بیزارند، آن ها فقط هوای بهتر،تغذیه ی سالم تر پدری سرحال تر، فرزندی امیدوارتر، مادری آرامتر و خانه ای امن تر می خواهند، احترام به سلایقشان و امید به آینده ...حال اسمش اصلاحات است، اصولگرایی است؛ کیهان یا اعتماد ،هیچ تفاوتی ندارد.ظریف با لبخندش با شکل سیاست ورزی اش تمام این احساسات را منتقل می کند، از این روست که"جان کری" هم او را اینگونه خطاب می کند :«میهن پرست و حرفه ای» ،میشد تمام هفت چهره ی این هفته را به نام "ظریف" زد، بس که تمام اتفاقات را زیر سایه ی رفتار دیپلماتیکش قرار داد.


    شهرام محمدی یا (نامت جاویدان باد ،هفته)

    587939_982.jpg


    واحد پلی اتیلن مارون در ماهشهر نهم تیرماه در محاصره گاز هگزان قرار گرفت ، تنفس دشوار شده بود و جان صدها تا تن کارگر در معرض خطر بود، هر لحظه انفجار می توانست فاجعه ای را رقم بزند؛ اما یک «مرد» به جا مانده از سالهای پهلوانی، شیر گاز را می بندد جان همه را نجات می دهد ، اما خودش ... در «مخمصه» می ماند و انفجار 50 درصد بدنش را می سوزاند : تمام اعضای حیاتی (ریه، قفسه سـ*ـینه...)، شهرام 10 روز تاب می آورد و بعد دنیای ما آدم های معمولی را ترک می کند، مرد انگار از داستان های اساطیری و از لای کتاب ها سربر آورده بود، در میان حجم اخبار رنگارنگ او سپید بود تام و تمام، انسانیت را آبرو بخشید و دوباره «امید» را به اردوی آدمیت آورد ،روحش شاد.


    داریوش کاردان یا ( تازه کجاشو دیدی !؟ هفته)

    به لطف گسترش شبکه های مجازی هیچ سوژه ای معطل نمی ماند؛ حتما کلیپ چند دقیقه ای مربوط به مسابقه ی ثانیه ها را که در موبایل ها دست به دست می شود دیده اید، همان تصاویری که پرسش های نه چندان دشوار "داریوش کاردان" با پاسخ های مضحک «جوانان وطن» همراه شده و بهت و حیرت را به بیننده وارد می کند و تکانه ی شدیدی می دهد، یادمان باشد لزوما فقط المان هایی چون "خشونت" تکان دهنده نیست.

    587940_171.jpg


    گاه هر آنچه که کاستی ها را به رخ می کشد تکان دهنده است، بله، آقای کاردان خیلی تعجب نکنید مگر چه کاشته ایم؟ که حالا انتظار درو داریم، وقتی ذهن دانش آموز را با حفظیات دور انداختنی انباشت می کنیم، وقتی فرمول های ثقیل ریاضی را در ذهنش فرو می کنیم و اندکی «مدنیت» برایش تدریس نمی کنیم، همین میشود که عربستان را جزو همسایگان شمالی تصور می کند و انقراض سلسله ی قاجار را تصمیم مجلس خبرگان می داند!!!،

    آن کتاب تاریخ دست کاری شده و نحیف، آن جغرافیای کسل کننده ای که در مدارس تدریس می شود؛ نتیجه ای بهتر از این ندارد ، راحت طلبی نسل جدید و پدیده هایی چون سواد "وایبری" هم که همراه شود از قضا سرکنگبین صفرا می افزاید و با حجم عجیب و غریبی از بی سوادی در نسل های جدید مواجه میشویم، نتیجه بی اهمیت انگاشتن سواد عمومی و مدنی در آموزش و پرورش و لاغر شدن مطالعه در خانواده و اجتماع می شود؛ مضحکه ای مثل : مسابقه ی ثانیه ها!!!


    بابک زنجانی یا (سنگ پای قزوین شرمنده ی توست !! هفته)

    «كميته استيناف بايد بداند اگر فكر ميكند صاحب سهام در زندان است و دستش كوتاه است، بتواند با همدستي با يك باشگاه سقوط كرده چون پيكان اتفاقاتي را رقم بزند کاملاً در اشتباه است و از دادستان محترم تقاضاي پيگيري دارم من چه كنم كه همه دنبال ضايع كردن حق و زندگی من شدهاند كه به خواسته خود برسند.هركس از هر جا ميتواند به مجموعه من آسيب ميرساند و پاسخگويي هم وجود ندارد.»

    587941_135.jpg


    جملات بالا متعلق به بابک زنجانی یا همان "بسیجی اقتصادی" سابق است ، کسی که 200 جلد پرونده دارد و فهرست اتهاماتش سر به فلک رسیده است ، او از «دست کوتاه» می گوید از «پاسخگویی» و از همه مهمتر از «ضایع کردن حق »، جناب آقای زنجانی ! شما به عنوان یک شهروند حق پیگیری دارید، اما این حقی که تصور می کنید از تیم تحت تملک شما ضایع شده در مقابل آن حجم ظلمی که به لطف تحریم ها در حق مردم کشورتان داشته اید چقدر است ؟ آیا در قیاس می گنجد ؟ شما ما را چه تصور کرده اید ؟یک روز تهیه کننده سینما می شوید، روز دیگر ویلن به دست عکس می اندازید ،در نقش ناجی اقتصادی فرو می روید و وخودتان هم باور می کنید که واقعا خبری است ؟! می شود سالها بعد مثل ها را تغییر داد، با اینهمه جسارتی که شما دارید "سنگ پای قزوین" خجالتی و گوشه گیر شده است!


    احمدرضا عابدزاده یا (دل آتش گرفته ی ،هفته)

    سفر بی بازگشت و بی سرو صدای "عابدزاده" دروازه بان اسطوره ای تاریخ فوتبال ایران به آمریکا، دوباره زنگ بی وطنی نخبگان ایرانی را به صدا در آورد ،نخبگانی که در عرصه های مختلف ظهور می کنند و پس از چندی انگار که خاک وطن تحملشان را ندارد، ترک دیار می کنند ،عابدزاده در سکوت رفت، اسمش را که می شنویم ؛تلخ و شیرین های زیادی مقابل چشمانمان رژه می رود ؛هری کیول، ملبورن، الدعایه، ژاپن، آدامس جویدن هایش، کلینزمن، کمری که به دیرک کوبیده شد، تونی ویدمار، دفع توپ با یک دست ،دستی که روی سر استاد اسدی کشید، بیمارستان کسری و....هیچ جایی برای تو در فوتبالمان نداشتیم نه تیم ملی، نه پرسپولیس و نه هیچ فرزندی از ایران به تجربه ی گران تو احتیاج نداشت.

    587942_399.jpg


    اینجا باشی غرق حاشیه می شوی، مصاحبه بر علیه این یا به نفع آن، مدیران سیـاس*ـی بازیچه ات می کنند ، همان بهتر که رفتی حالا از دور هر از چند گاهی عکسی منتشر می کنی به تنهایی در حال تمرین یا با یک خواننده ی لس آنجلسی یا ..و ما هر بار که تو را می بینیم خاطرات جلوی چشمانمان رژه می رود ،راستی چرا ایران تحمل فرزندانش را ندارد؟


    آب یا (آن همه تمدن را چه شد ؟هفته)

    اگر پوست پفک یا سنگ کوچکی دیدید، می توانید آن را با فشار آب به سر منزل مقصود هدایت کنید؟! اگر حوصله محترم شما سر رفته شیر آب را تا حد نهایت باز کنید و با آب پاشی خود و اطرافیان لحظاتی شاد خلق کنید ! اگر آسفالت مقابل منزل یا محل کار شما خاک گرفته و دوست دارید آسفالت احساس تازگی کند، آنقدر آب دهید که خدا را چه دیدید شاید درخت سبز شد! اگر در هنگام شست و شو هـ*ـوس صدایی در بک گراند داشتید می توانید آب را باز بگذارید و از صدایش روی سینک لـ*ـذت ببرید !

    587943_809.jpg


    هنگام شست و شوی بدن شیر دوش را باز بگذارید، برخورد قطرات آب روی سطح زمین و برخورد آن با پوست انسان لـ*ـذت غیر قابل وصفی دارد؟! در فصل تابستان با آب دادن به موزاییک ها و دیوارها می توانید از نم بازتابی نهایت لـ*ـذت را ببرید؟با فشار دادن انگشت شست به گونه ای که نیمی از خروجی شیلنگ مسدود شود و با گرفتن شیلنگ به سمت بالا شما موفق به ایجاد یک فواره ی مصنوعی می شوید، که جای تبریک دارد! در ضمن ما تنها نیستیم زیرا شهرداری ها، آب و فاضلاب و نهادهای مربوط ،هر روز با رها کردن آب در خیابان ها و خیس کردن آسفالت به ما حس تازگی می دهند ؟ باشد که همیشه تازه و آبکی باشیم ! هر کس هم اعتراض داشت می توان با مشتی بر گونه، پاسخ اعتراضش را بدهیم، والسلام!


    داود رشیدی یا (نسل بی تکرار ،هفته)

    587944_152.jpg


    امروز جناب داود رشیدی، 82 ساله می شود؛ او از تبار نسلی است که کم توقع و پرتلاش در دهه ی درخشان 40 خورشیدی به باروری هنری رسیدند و کارهایی خلق کردند که تا دهه ها بعد جاودانه شد؛ نسلی که به جای تبلیغات و تمرکز بر تعداد لایک ها، فقط تلاش کرد، از بازیگران تئاترو تلویزیونش،نظیر: داود رشیدی ، محمدعلی کشاورز ، عزت انتظامی و...تا موزیسین هایش نظیر : شجریان ، لطفی ، بنان و...و حتی پاپ موزیسین هایش، که همگی بدون تکرارند؛ "نسل بی تکرار" به معنی واقعی کلمه ،«داود رشیدی» امروز در تولد 82 سالگی اش آنقدر سرحال نیست ،که نقش آفرینی کند و بیشتر بر مطالعه و ترجمه متمرکز شده ، همین که ایشان مشغول ترجمه است جای خوشوقتی است، به امید اینکه ایشان حالشان خوشتر شود و به صحنه بازگردند ،وجودتان مستدام.
     

    *SAmirA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/09
    ارسالی ها
    30,107
    امتیاز واکنش
    64,738
    امتیاز
    1,304
    مرحوم دکتر پیرزاده یا (سرگیجه ی ، هفته )

    597748_511.jpg


    نمی دانم فیلم «قضیه ی شکل اول، شکل دوم » به کارگردانی عباس کیارستمی رادیده اید یا نه ، اتفاقاتی که هفته ی گذشته در اردبیل افتاد روایتی از جنس فیلم کیارستمی داشت ،قتل یک پزشک در اردبیل چنان پیچ و تاب خورده که به این راحتی ها گره اش باز نمی شود. شکل اول :مرحوم پیرزاده فوق متخصص آنکولوژی و خون ساعت یازده روز پنجشنبه در منزل یکی از بیماران قدیمی اش که هشت سال تحت نظارتش بوده و طی این سالها روند درمانش نزولی بوده به قتل می رسد با ضربات کارد آشپزخانه آن هم توسط فرزند 18 ساله ی بیمار ،پیرزاده که عضو هیات علمی دانشگاه اردبیل هم بوده، از پزشکان خوشنام منطقه بوده است .

    شکل دوم : مرحوم پیرزاده فوق تخصص آنکولوژی و خون ساعت یازده روز پنجشنبه در منزل مجردی یکی از دانشجویانش واقع در خیابان یاسر با ضربات کارد آشپزخانه به قتل رسیده است قاتل از دوستان دکتر بوده و 23 سال سن دارد او اصالتا اهل مشگین شهر است .

    پی نوشت : هر دو روایت محصول منابع رسمی است و این قتل واکنش وزیر کشور ، وزیر بهداشت و کلی مقام و مسئول را در پی داشته، یک روزهم عزای عمومی در اردبیل اعلام شده است و جالب توجه اینکه هر روز که می گذرد اوضاع مبهم تر می شود! به هر حال میان شکل اول و شکل دوم روایت این قتل فاصله ی زیادی است.


    دختر بوکانی یا (داوطلب کنکور ، هفته)

    597749_565.jpg


    "دختر جوان بوکانی" پس از دیدن نتایج کنکور و عدم حصول نتیجه ی مورد نظر خودش را از طبقه ی سوم به پایین پرتاب می کند و اگرچه که در کنکور موفق نمی شود، اما در خود کشی موفق می شود ، در هر صورت اتفاق خاصی نیفتاده!

    برنامه ریزان نظام آموزشی می توانند سیستم فرسوده و معیوب خود را ادامه دهند تا از قبل آن موسسات رنگارنگ آموزشی کسب روزی حلال کنند! یک نفر جان سپرد ، مهم نیست ! از کنار کنکور خیلی ها نان می خورند ؛ تدریس خصوصی ، شیوه ی تست زنی ، کلنگ چی ، گذشتگان ، جفنگ سازان ، شریفان مدرس و... این همه اشتغالزایی در مقابل سالی چند افسردگی و چند تایی تشویش اصلا دیده نمی شود ، می شود؟


    معتمد آریا یا (دشمن شاد کن ، هفته )

    597750_772.jpg


    تیزر فیلم «یحیی سکوت نکرد» با حذف تصویر و نام سیمین (فاطمه ) معتمد آریا همراه شده است ، نام معتمد آریا را از تیتراژ سریال قدیمی «آرایشگاه زیبا» هم حذف کردند، طبیعتا مطابق نمونه های قبلی دلیل خاصی ذکر نمی شود ، اما نکته ی شگفت انگیز در این گونه اتفاقات آبی است که دوستان صدا و سیما به آسیاب توقیفی ها می ریزند و به محبوبیت چهره ها و پدیده های حذف شده دامن می زنند، نمونه اش سازهایی که نشان داده نمی شوند و شوق فراگیری و روز افزونی که نسبت به موسیقی ادامه دارد.

    جنس اینگونه اقدامات فقط و فقط دشمن شاد کن است وگرنه که معتمد آریا جایگاه رفیعی در سینمای ایران دارد نمی شود ذهن ها را از حضور درخشانش در «روسری آبی »،«گیلانه» و نظایر آن پاک کرد، گیریم که او شش سال پیش از کاندیدایی حمایت کرده مطلوب نظر نبوده است ، چیزی عوض نشده؛ وقتی وزین ترین نشریه سینمایی کشور عکس روی جلدش را در این شماره به تصویر او اختصاص داده است ؛ بخش از واکنشش را با هم می خوانیم :«مهم ترین اثر آن (لغو تحریم ها)باز شدن دریچه های جدیدی از امید و شادی و صلح و دوستی در جامعه است، این چیزی است که جامعه امروز ما بیش از هر زمان دیگری به آن نیازمند ،امروزه دیگر عصر دشمنی ها گذشته است »


    علی کفاشیان یا ( هوا را بگیر اما صندلی ام را نه ! هفته)

    597751_159.jpg


    پدیده ی عجیب فدراسیون فوتبال تحت هر شرایطی و تا هر اندازه ای که نیاز باشد می چرخد و می چرخد تا در جهتی قرار بگیرد که صندلی اش را حفظ کند به عبارت دیگر "قدرت " را حفظ کند؛ روزی از اقتدار مجمع می گوید، آن روز همان روزی است که به رای مجمع نیازمند است. پس می گوید :«همه ما تابع نظر مجمع هستیم و هر وقت مجمع بگوید برو ، می روم تا هر وقت که مجمع به بنده نیاز داشته باشد، با وجود تمام مشکلاتی که هست با تمام قدرت به کارم ادامه خواهم داد»روز دیگر در اقدامی تناقض وار از آلترناتیوهای مطلوب خودش می گوید: «اسلامیان را من آوردم تا به من کمک کند، ضمن اینکه کاشانی و تاج هم می توانند رییس شوند».

    او تلویحا برای خودش جانشین معرفی می کند، همو که چندی پیش تحت فشار مدیران بالا دستی؛ نبی ، آیت اللهی و فریده شجاعی را برکنار کرد ،او که قرار بود پشت مدیرانش بایستد و هوایشان را داشته باشد در آستانه ی برگزاری جام ملت های آسیا و هنگامه ی طرح "ابهامات مالی" صلاح را در این دید که قید زیر دستانش را بزند.صندلی، صندلی ،صندلی و دیگر هیچ!


    علی لاریجانی یا (وقتی که دلواپسان، دلواپس تر می شوند ، هفته)

    597752_241.jpg


    اصولگرایان بعد از آمدن احمدی نژاد دچار تحولات شگرفی شدند ، پرده دری، تهمت زنی، پخش فیلم و شب نامه شاید در ابتدا برای تمام گروه های اصولگرا نفع داشت ،اما رفته رفته ادبیات سیـاس*ـی جدیدی که رواج یافته بود بخش های میانه رو تر اصولگرا را هم نشانه رفت ،علی لاریجانی در سه شنبه ای که گذشت با پیشقراولان مخالف توافق هسته ای یا به عبارت دیگر ؛دلواپسان وارد تنش لفظی شد؛ او بعد از اینکه «سلطنت ماب » لقب گرفت، اینگونه پاسخ داد :«برخی گفته بودند که "سگ احمدی نژاد " و مشایی به اینها شرف دارد ، چطور ممکن است سگ کسی شرف داشته باشد به کسی که شهادتین گفته و مسلمان است؟»

    او البته لحظاتی قبلتر گفته بود: «برخی گفته بودند لاریجانی نمی گذارد مساله ی هسته ای در مجلس مطرح شود، چون روحانی و هاشمی، لاریجانی را رییس مجلس کرده اند . آخر این چه حرفی است؟ آیا این مدل حرف زدن توهین به مجلس نیست؟» صحبت های لاریجانی که حسابی مجلس را تحت تاثیر قرار داده بود واکنش (رسایی ،کوچک زاده و حسینیان) را در پی داشت، آنها سراسیمه به طرف جایگاه رییس رفتند و صحبت هایی ردو بدل شد که احتمالا در جهت رفع قضیه بوده است ،این سومین حمله ی افراطی ها به علی لاریجانی بود؛ اولی در ماجرای پخشش فیلم برادرش، دومی در 22 بهمن و شهر قم با کفش و مهر، سومی هم با برچسب زنی ...بازی ادامه دارد.


    فروغ رزمجویی یا ( عجیب و غریب ، هفته )

    597753_956.jpg


    ماجرا از این قرار است نامبرده که پزشک جراح می باشند در حال رسیدگی به حال شخصی بوده است که طی یک نزاع خانوادگی مجروح شده ،بازپرس همان طور که خانم دکتر "فروغ رزمجویی" در حال مداوای مصدوم بوده از ایشان بازجویی میکند ؛خب طبیعتا دکترها در چنین اوضاعی اولویت را با بیمار می گذارند ،بازپرس چون نتوانسته پاسخ قانع کننده بگیرد، قرار جلب صادر می کند و فروغ رزمجویی را به کلانتری می برند؛ به عبارت دیگر جان چند نفر به خاطر اینکه خانم دکتر موفق نشده بازپرس را قانع کند به خطر می افتد، بازار شایعات هم که مطابق معمول داغ می شود: یکی از ضرب و شتم دکتر توسط مامور قضایی می گوید ، دیگری از درگیری لفظی ،به هر حال پزشک ها این روزها در صدر اخبار هستند، از «درحاشیه »تا در متن، از اردبیل تا ممسنی ،لازم به ذکر است همکاران خانم رزمجویی چند ساعتی دست از کار کشیدند و تحصن کردند، جنس اتفاق جوری است که نمی دانیم ناراحت باشیم ،افسوس بخوریم، اشک بریزیم و یا حتی بخندیم! این همه پیگیری و سرعت عمل در چنین موقعیتی عجیب است !!


    مسعود کیمیایی یا (زنده باد رفیق ، هفته )

    597754_901.jpg


    هفتمین روز مرداد ماه متولد شده است، این روزها موسیقی فیلم هایش با همکاری بهزاد عبدی و رضا یزدانی در حال اجرا است و وارد یک مباحثه کلامی با اسفندیار منفرد زاده شده ، فیلمسازی که فضاهای منحصر به فردی در سینمای ایران خلق کرده و همراه بانامش واژه های زیادی به ذهن هجوم می آورد : قیصر ، سید ، فاطی ،گنجشکک اشی مشی ، گوگوش ،سعید امامی،ضیافت ، رفاقت ،چاقو ،ناموس،فرهاد ، منفردزاده ،پولاد ،فروغ فرخزاد ..هر چند دیگر فیلمهایش به قوت گذشته نیستند اما نقش او در سینمای ایران غیر قابل انکار است.زادروزتان مبارک
     

    *SAmirA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/09
    ارسالی ها
    30,107
    امتیاز واکنش
    64,738
    امتیاز
    1,304
    عباس عراقچی یا (افشاگری بی موقع ،هفته)

    604249_588.jpg


    محتوای یک جلسه خصوصی و کاری با شورای خبر صدا و سیما به صورت ناقص،مخدوش وبا اغلاط محتوایی و نگارشی در سایت خبری صدا وسیما منتشر شد و شد هر آنچه نباید می شد، فردایش روزنامه اعتماد تیتر زد :«رمز و راز مذاکرات» ودر مشروح خبر جملاتی گزیده شده از عراقچی منتشر شد، که بخش عمده ای از آن برای اولین بار بود که منتشر می شود جملاتی که شاید به صلاح نبود انتشار عمومی داشته باشد :«شب هایی بود حدود سال های مثلا 85 -86 که ما هر شب با این نگرانی که فردا صبح ممکن است تمام امکانات لازم برای حمله به ایران را دور تا دور ایران چیده باشند،حمله به ایران فقط به اراده سیـاس*ـی آقای اوباما مانده بود که تصمیم بگیرند و بزنند» عراقچی متعاقب این اقدام نه چندان خردمندانه، از صدا و سیما شکایت کرد و اما نکته ی مهم تر از شکایت و حواشی این اتفاق ، فاش شدن دشواری اوضاع مملکت در سالهایی است که عده ای نوای اقتدار سر می دادند، غافل از اینکه کشور بیشتر ازهمیشه در معرض خطر بوده است ، شاه بیت حرف های عراقچی شاید در همین جملات بود «رهبر معظم انقلاب اسلامی در جریان کلیات قضیه وخطوط قرمز بودند و به موقع هم با هر یک از اعضای تیم مذاکره کننده که مدنظرشان بود تشکیل جلسه دادند و به ما هم ابلاغ می شد ، در طول مذاکرات هم دو بار پیک هایی آمد و پیغام آورد» نکته ای که "مشروعیت" خاصی به اقدامات تیم مذاکره کننده می دهد.


    فابیوس یا (پلیس بد ،هفته)

    604250_975.jpg


    "لوران فابیوس" وزیر امور خارجه فرانسه در تهران حضور یافت ؛این بالاترین مقام رسمی اروپایی است که پس از توافق سعد آباد در تهران حضور پیدا می کند ، اصولا عرصه ی دیپلماسی را نمی توان با متر و معیارهای صفر و صدی سنجید روزی دشمن و روز دیگر دوست ،فقط "منافع" تعریف کننده ی چرایی ارتباط با کشورهای دیگر هستند، اما حضور فرانسوی سختگیر مذاکرات باز هم مجالی برای تسویه حساب های سیـاس*ـی شد «همشهری » ارگان شهرداری تهران که مدتی است از رسالت اصلی اش دور شده باز هم با مانور روی یک موضوع سیـاس*ـی حضور فابیوس را بر نتابید و با یاد آوری نقش منفی او در مذاکرات و ماجرای "خون های آلوده" دست به نوعی جوسازی رسانه ای زد، از آن طرف یک مباحثه ی کلامی نه چندان دوستانه مابین صادق زیبا کلام و محمد باقر قالیباف حادث شد و مضاف بر همه ی اینها تصویر گرافیکی بود که روزنامه شرق از یکی از زیر مجموعه های شهرداری تهران منتشر کرد، تصویری که به شکلی معنا دار فرش قرمزی آغشته به خون را نمایش می داد ،تجمع اعتراضی به حضور فابیوس در فرودگاه مهر آباد را هم اضافه کنید؛ گویی هیچ کس آگاه به دیپلماسی نیست ،از مردم عادی توقعی نیست اما ژورنالیست ،سیاستمدار و.. ارتباط با فرانسه و یا هر کشور دیگری تا زمانی که برای دو طرف منفعت و توجیه داشته باشد فارغ از تمامی این ماجراهاست.


    علیرضا جهانبخش یا (تک افتاده ی، هفته)

    604251_712.jpg


    پیوستن "علیرضا جهانبخش" هافبک مهاجم نفوذی تیم ملی به تیم «آلکمار» اتفاق ویژه ای در فضای حاشیه زده ی فوتبال ایران بود، در دورانی که فوتبال اروپا از وجودبازیکنان ایرانی خالی شده است و قطرو دلارهایش تمام بضاعت فوتبال ما را بلعیده یک نفر خلاف جهت آب شنا می کند و افق های دورتری را می بیند، جهانبخش در مسیری تعریف شده و حرکتی گام به گام قصد کرده است راه امثال مهدوی کیا و دایی را در اروپا ادامه دهد، انگار زور دلارهای عربی به او نرسیده ،موفقیت جهانبخش می تواند دوباره اروپا را به ساق های ایرانی خوشبین کند،جوانی که بدون حاشیه پیش می رود و از مشورت های کیا و کیروش استفاده می کند حتما موفق می شود ،امیدواریم...


    برکت جوذری یا (یک مرد بود و یک مرد،هفته)

    604252_741.jpg


    بامداد جمعه هتل هرمز بندرعباس آتش می گیرد و باز هم یک حادثه مجالی برای نقش آفرینی یک آتش نشان در غالب "قهرمان" شد. «برکت جوذری» که صدای داد و فریاد مردم درآتش و دود گرفتار مانده را می شنود، همراه همکارش به طبقه دوم می رود و پس از اینکه ماسک و کپسولش را به حادثه دیده ها می دهد، خود به دلیل گاز گرفتگی روی نردبان آویزان می ماند و در اذهان مردم شهرش جاویدان می شود ، جوذری 40 ساله، آرزوی داماد کردن پسر بیست ساله اش را جایی میان نجات همشهریانش جا گذاشت، حالا 4 فرزند به جا مانده ی او «پدر» ندارند، اما تا ابد میتوانند به همین پدر نداشته ببالند ،جوذری فقط یک سال تا بازنشستگی فاصله داشت.


    علی سعد یا (علی کوچولوی ،هفته)

    604253_302.jpg


    "سهراب سپهری" خیلی قبلتر از اینها گفته بود که ؛«جای مردان سیاست ،درخت بکارید تا هوا تازه شود» ،بیراه نگفته بود ، مردانی که می نشینند و حکم می دهند و با ترتیب دادن جنگ های همیشگی سلاح هایشان را می فروشند ، آدم ها در خاورمیانه سالهاست که در حد یک "عدد" تقلیل پیدا کرده اند، هر روز در تیتر اخبار آدم های این جغرافیا سرکوب "جبر" می شوند می میرند و کسی نمی داند با هر مرگ چقدر رویا و آرزو مشوش می شوند ، علی سعد کودک 18 ماهه نابلسی حتی آنقدر عمر نکرد که آرزویی داشته باشد اوهیچ وقت نفهمید متعلق به کجای دنیاست ؟ و نفهمید مختصات این جغرافیا "باید" درگیر و جنگ و خون باشد ، آرزوی صلح و دوستی برابری و برادری در دنیای واقعی جایی ندارد، این واژه های نرم ولطیف را فقط در کتاب ها و ترانه ها می شود لمس کرد، ما آدم ها هیچ وقت اراده نکردیم "دسته بندی" ها را کنار بگذاریم و این دنیا باز هم "علی" ها خواهد سوزاند.


    حامد بهداد یا (شدید الحن ،هفته)

    604254_808.jpg


    جایگاه هنری "حامد بهداد" در سینمای ایران با همین جنس رفتار ها به دست آمده است ؛هیستریک و عصبیت زده، او حتی وقتی که از عشق سخن می گوید در فرمی کاملا هیجانی و عصبی عشق راتشریح می کند، همین رفتار را در نشست نقد و بررسی با پریدن روی میز ادامه می دهد؛ در مصاحبه هایش حرف های عجیب و غریب می زند و کاراکترهای عصیان زده را به بهترین شکل در می آورد؛ دفرمه و مغشوش ،همه ی اینها به همین دلیل است اینکه بهداد تشخصش را از شکل رفتارش می گیرد پس تعجب آور نخواهد بود اگر در انتقاد از فیلم های روی پرده اینگونه حرف بزند ؛«این روزها برام چیزى چندش آور تر از اكران و فروش فیلمهاى مستهجن و لجن وجود نداره. من خشمگین میشم از سقوط سطح سلیقه عموم مردم. باید ركورد میزان این سقوط متعفن رو در گینس به ثبت رسوند»، مستهجن ، لجن ،چندش و از همه مهمتر «گینس» ،واژگانی است که او هدفدار انتخاب می کند تا در صدر قرار بگیرد، اما تاسف انگیز است که او به عنوان یک هنرمند با اتخاذ این واژه ها نا خودآگاه الگوی سخیفی را در مقابل شمار زیاد استفاده کنندگان از فضای مجازی می گذارد .بهداد و هنرمندانی از این دست بعدتر حق انتقاد از واژه های نه چندان محترمانه در قبال خود را نخواهند داشت چون خودشان به این فضا دامن زده اند.


    فریبرز لاچینی یا (زودتر برگرد ،هفته)

    604255_735.jpg


    "لاچینی" پیانو نواز برجسته و صاحب سبک موسیقی ایران روز جمعه در خانه اش دچار سانحه آتش سوزی شد و این روزها در بیمارستان بستری است، این خبر را الناز یوسفی دستیار او رسانه ای کرده ،لاچینی تا امروز دو بار تحت عمل جراحی قرار گرفته و روند رو به بهبودی دارد ،پنجه های طلایی او این روزها بانداژ شده است، مجموعه ی «پاییز طلایی » از جمله آثار ماندگار اوست ،همچنین سابقه ی همکاری با خوانندگانی چون : محمد نوری ، داریوش اقبالی ، فائقه آتشین، سیمین غانم و ساخت بیش از یکصد موسیقی فیلم در کارنامه ی پر بار او ثبت شده است.
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242

    اکبر هاشمی رفسنجانی یا (کارکشته ی ،هفته)

    609831_539.jpg


    آیت الله هاشمی رفسنجانی بی گمان مهم ترین چهره ی سیـاس*ـی تمام سالهای پس از انقلاب است ،حضور مستمر او در وقایع تاثیر گذار سیـاس*ـی از او چهره ای ساخته که می توان با تمسک به نامش جریان ساز شد ؛له یا علیه فرقی ندارد،انتخابات 84 آن دو قطبی معروف و انتخابات 88 و نامی که پشت کاندیداهای معترض جلوه داشت و انتخابات 92 و نام او که در به کرسی نشستن روحانی تاثیر بسزایی داشت،حالا دوباره به فصل انتخابات نزدیک می شویم ؛ برشی ازمصاحبه ی جناب رفسنجانی ؛آیا اساسا شما اینها را انقلابی می دانید ؟

    پاسخ :«فرق می کنند بعضی هایشان انقلابی بودند و وقتی که سختگیری های حکومت زیاد شد ،دیگر ادامه ندادند،بعضی ها هم اصلا آن موقع ها نبودند،ودر کوچه ی روستاهایشان می گشتند ولی الان آمده اند و انقلابی شده اند»همین دو خط دستاویز جنجال هایی شد که اسمش را گذاشته اند ؛کمپین من یک روستایی ام ، حامیان کمپین حرف های رفسنجانی را توهین به روستاییان تلقی کرده اند و با قطب بندی و جدا سازی ساکنین روستا از شهر دست به بازی خطرناکی زده اند ؛تحـریـ*ک احساسات عمومی در جهت مصرف سیـاس*ـی ، البته این هفته برای اکبر رفسنجانی یک اتفاق ویژه ی دیگر هم داشت ،مهدی فرزند چهارم او دوران محکومیتش را در اوین آغاز کرد، لحظات انتهایی و بدرقه ی مهدی با حرف های آیت الله همراه بود :«من به روشنی می بینم که ان شا الله به زودی سالم و با نشاط بیرون می آیید و برای خدمت به جامعه وارد می شوید و خداوند اجر زحمات طولانی ات را فراموش نخواهد کرد»



    امیر قلعه نویی یا (خیلی بلایی،هفته)

    609832_845.jpg


    امیر خان مربی تیز هوشی است، او بیشتر از آنکه دانش مربی گری خاصی داشته باشد و مجهز به علم روز باشد، توانش را صرف معادلات خارج از زمین می کند :مصاحبه ،داور ، روزنامه ،مدیر برنامه و..او راز بقا در "فوتبال ایرانی" را خوب یاد گرفته ،همیشه تیم هایی را می گیرد که خوب بسته شده باشند ،توان مالی بالایی داشته باشند و البته مدیران متنفذی داشته باشند(سپاهان،تراکتور ،استقلال) ،انتخاب ملوان تیم خصوصی شده و کم توان انزلی خارج از قاعده ی مربی گری ژنرال بود، او ژنرال است در صورتی که تمام ابزار فراهم باشد :کم ریسک و مطمئن ،او می داند تیم آشفته اش در مقابل تیم سرحال و پر انگیزه ی استقلال حرف زیادی نخواهد داشت، پس از نشستن روی نیمکت ملوان سر باز می زند ،ژنرال درجه هایش را حفظ می کند حتی به قیمت غیبت ،ملوان امسال پر خطر است پس استعفا می دهد و می رود و در کمین لغزش استقلال مظلومی خواهد نشست تا سکوها خیلی خود جوش نام او را فریاد بزنند.



    بهنوش بختیاری یا (شما خودشو ناراحت نکن ،هفته)

    609833_806.jpg


    «دوس دارم جامعه شناسی بخوانم تا مثلا بعد از توافق هسته ای ،سریع ذوق زده نشوم وبه عواقب و آینده ی آن فکر کنم ،مثلا درباره اینکه بعد از ترکمنچای چه اتفاقی افتاد» این حرف ها را بهنوش بختیاری در یک برنامه ی رادیویی زد و با آوردن توافق هسته ای در کنار ترکمنچای نشان داد که با چه حجمی از دلواپسی مواجه است ،البته روز بعد روزنامه ی "آفتاب یزد" در مطلبی که عنوان«واسه نونه ،واسه نونه» را در تیترش داشت ،حسابی از خجالت خانم بختیاری در آمد :«چون نیازمند حضور در صدا و سیما است چنین حرف مضحکی زده است ،حتما به اندازه افراد عادی هم حرفش اهمیت ندارد ؛فقط نشانه سو استفاده دلواپسان از چهره هاست ...به هر حال هر کس حرفش به اندازه ی خودش اهمیت دارد ،دلقک به اندازه ی خودش »بعد از انتشار این مقاله عده ای که قبلتر از هیچ توهینی نسبت به هنرمندان فروگذار نبودند به یکباره نگران شان هنر و هنرمند شدند و آفتاب یزد را نکوهش کردند، خلاصه که بهنوش خانم بختیاری توافق هسته ای را کنار ترکمنچای نشاند و از قضا نامش کنار واژه ی "دلقک" آمد!



    شادمهر عقیلی یا (حس خوبیه ،هفته)

    609834_535.jpg


    خبر عجیب هفته شاید همین بازگشت شادمهر عقیلی باشد، آن طور که "داود ناقور" دوست صمیمی شادمهر در مصاحبه با "تماشاگران امروز "گفته ،شادمهر قرار است برگردد ودر "پر پرواز " ایفای نقش کند، البته باید دید انبوه نهادهای تصمیم گیرنده چه واکنشی نشان خواهند دادو اصلا پر پروازی خواهد ماند که شادمهر را به مام میهن باز گرداند ،شادمهر که پیشتر او را به عنوان نوازنده و آهنگساز می شناختیم، پس از آنکه در قامت نسل اول خواننده های پاپ پس از انقلاب ظهور کرد درخشید و در سالهای اصلاحات به معنای واقعی کلمه شمایل یک سوپر استار را داشت مهاجرت کرد،او نا ملایمات نهادهای تصیم گیرنده را تاب نیاورد و پس از توقیف آلبومش رفت و از "ادم فروش" خواند، اندکی بعد وقتی که اوضاع آرامتر شد "تقدیر بی تقصیر نیست" را فریاد کرد و حالا در روزهایی که از "حس خوبیه "می گوید، خبر بازگشتش منتشر شده ،رویای بازگشت او حتی اگر بلوف باشد برای هواداران آتیشی او شیرین خواهد بود،و اینکه ایران سهم ایرانی باشد با هر مسلک و تفکری حقیقتا که حس خوبی را به دنبال خواهد داشت.



    خبرنگاران یا ( صرفا جهت تزئین، هفته)

    609835_962.jpg


    هفدهم مرداد ماه در تقویم رسمی جمهوری اسلامی به نام خبرنگاران ثبت شده ،در کشورهای بیشتر توسعه یافته البته که ارج و منزلت روزنامه نگار و خبرنگار جماعت خیلی بالاتر از این حرف هاست اما در این دیار ارزش کار به میزان درآمد و ثباتش می سنجند یعنی دقیقا همان دو مشخصه ای که کار روزنامه نگاری و خبرنگاری فاقد آن است ،اینجا روزنامه نگار را برای تزئیین می خواهند که مثلا رکن چهارم دموکراسی اند و این حرف ها ،به مناسبتی چهار تا همایش می گیرند و موقعیت روزنامه نگار را تکریم می کنند!

    وگرنه خبرنگار مزاحم و فضول است ،نباید خیلی رویش زیاد شود ، رویش که زیاد شود سر از کار همه چی در می آورد پشت پرده ی انتخابات فلان فدراسیون ورزشی، پشت پرده ی گرانی فلان بازار حساس ، کمیابی ناگهانی یک جنس ،اختلاس فلان آقازاده و...اینهایی که نوشتم نگاه مدیریتی(البته نه همه ی مدیران) بود، جالب تر اینکه مردم هم در همین راه گام بر می دارند ؛تو چکار داری با این کارا ؟ به تو چه که کی چی کار کرد ؟ سرت تو لاک خودت باشه ؟! و در این تبانی ناخواسته ی مردم و مدیران موجودیت خبرنگاران و روزنامه نگاران به اقلامی تزیینی فرو کاسته می شود ، هفدهم مرداد روز خبرنگار بر تمامی اهل قلم تهنیت باد!



    مردم ماهشهر و سیستان یا (کاش کسی شما را ببیند ، هفته)

    609836_659.jpg


    مردم خوزستان خصوصا شهرهایی همچون؛ ماهشهر و اهواز این روزها تابستان وحشتناکی را تجربه می کنند ،آمارهای رسمی و غیر رسمی دمای ماهشهر در جمعه ی گذشته را بین 64 تا 74 درجه تخمین زده اند ،رطوبت هم که تا نود درصد رسیده است ،فکرش هم آزاردهنده است ، گاردین در گزارشی ماهشهر را گرمترین نقطه ی کره زمین معرفی کرده است ، از آن طرف در سیستان بادهای 120 روزه به اوجش رسیده ، گرمای هوا را هم که اضافه کنید ، درک خواهید کرد مردم سیستان که با مشکلاتی مثل "کمبود آب" دست و پنجه نرم می کنند چه شرایط دشواری دارند ،خشک شدن تالاب هامون و تغییرات اکولوژی در منطقه، شدت گردو غبار را افزایش داده است؛ به هر حال اگر درصد خیلی کمی از این معضلات در پایتخت اتفاق افتاده بود ،همه به فکر حل موضوع بودند، اما موقعیت جغرافیایی، شاید منجر به کم اهمیت شمردن معضلات این روزهای مردم «خوزستان و سیستان و بلوچستان» شده است.



    ایمان صادقی یا (وارث نفرین سرخ ، هفته )

    609837_939.jpg


    دروازه بان جوان پرسپولیس در هفته ای که گذشت گاف وحشتناکی داد که منجر به شکست پرسپولیس شد ،پرسپولیس پرهوادارترین تیم ایرانی که سالهاست روز خوش ندارد ، آخرین لبخند پرسپولیسی ها در آن قهرمانی شگفت انگیز و دراماتیک سال 86 دیده شد و بعد آن هر چه رفت ،شکست بود؛ با نام های متفاوت از بازیکن گرفته تا مربی ،هلندی ، کروات ، پرتغالی ،ترک ،آلمانی و حتی وطنی نیمکت ملتهب پرسپولیس هیچکدام را تحمل نکرد ،بازیکنان رنگارنگی هم آمده اند؛ جوان و کم حاشیه تا مسن و نامدار هیچکدام درد را دوا نکردند که هیچ ،در گرداب ناکامی های پرسپولیس تباه شدند، پرسپولیس تبدیل به تیمی بازیکن خراب کن، مربی تباه کن شده؛ اما یک کارکرد مهم پیدا کرده مدیران گمنام سیـاس*ـی را مطرح می کند و چه امتیازاتی که به اعتبار برند پرسپولیس نصیب آقایان نمی شود ، هرچه که هست این درد را چاره باید وگرنه این موج یاس و ناکامی که از حوزه های پرطرفدار ورزش تزریق می شود، می تواند تبعات دردناکی داشته باشد.
     

    ♥MASTANE♥

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    4,316
    امتیاز واکنش
    3,789
    امتیاز
    546
    محل سکونت
    شیراز
    علی ضیا یا (شما حرف نزن، هفته)

    616272_840.jpg


    قصه ی پر غصه ی مجریان صدا وسیما از زمانی شروع شد که مدیران سیما تصمیم گرفتند برای مقابله با هجوم برنامه های رنگارنگ ماهواره ای و مجریان خوش بر و روی آن ور آبی مجریانی از همان جنس، اما با حفظ اصول معرفی کنند، کسانی مثل : فرزاد حسنی ، فرزاد جمشیدی ،آزاده نامداری ،احسان علیخانی و علی ضیا،، کپی های دست چندم و نسخه های جعلی از اجرا که هر کدام به دام حاشیه های مختلف افتادند.

    مجریانی که حتی از روی دست هم می نویسند و راحت اجرا کردن را با بی ادبی و وسط حرف مهمان پریدن و حرکات اضافی بدن و توهم علامه ی دهر بودن اشتباه می گیرند و دائما در صدد این هستند که خود را صمیمی نشان دهند ،سید علی ضیا در در برنامه «این شب ها» حسابی از خجالت خبرنگاران درآمد، او گفت:« پس از آنكه بسياري به حرفه خوانندگي روي آوردند، حال به نوعي شده است كه هركس از مادرش قهر می کند خبرنگار می شود، زيرا فكر مي كنند به تخصص نياز ندارد .» جالب اینجاست که شخص آقای ضیا، مهندس مکانیک می باشند و ما همچنان در فکر ارتباط ارگانیک و سازمان یافته ی مجری گری با مهندسی مکانیک هستیم!


    افشین یداللهی یا (ضد زرد، هفته)

    616273_463.jpg


    افشین یداللهی از جمله ترانه سراهای درجه یک چند سال گذشته است، ترانه سرای آثاری چون: «وطنم ای شکوه پا برجا» به تازگی کمپینی(ضد زرد) راه انداخته که تلاش دارد با هر گرایش زردی در عرصه ی فرهنگ و هنر به طور خاص در فضای مجازی مقابله کند ،زردی دارد تمام زندگیمان را می گیرد، جناب!

    خطر را درست تشخیص داده اید، این روزها ذوق هنری صرف شمارش لایک و فالوئر می شود ، انتقاد و توهین مرزی ندارند ، ،موج و پروپاگاندا برای هنر و هنرمند از نان شب واجب تر شده؛ کافیست از فلان خواننده ی درجه سه کمی انتقاد کنی هواداران بی شمارش ! خجالت زده ات می کنند ، "نان" فقط برای قرض دادن از تنور در می آید و بس : این جمله ی افشین یداللهی شاید فضا را روشنتر کند «همهچیز احتمال زرد شدن دارد: روانشناسی، فرهنگ، عرفان، هنر، آداب معاشرت، روشنفکری، رسانهها، مطبوعات، ورزش، رنگهای مختلف مثل مشکی، آبی، قرمز و... و حتی همین حرکت #ضدزرد و گاهی این اتفاق آنقدر تدریجی میافتد که متوجه پیشرفت آن نمیشویم و نکتهی آخر این که همه باید رفتار #ضدزرد را ازخودمان شروع کنیم.»


    خانم قربانی یا (شیر زن، هفته)

    616274_932.jpg


    خانم قربانی پرستار بخش کودکان و اطفال بیمارستان 17 شهریور رشت چند روز پیش کاری کرد که خیلی از مردها هم توان و جسارت انجام آن را ندارند، در حالی که یکی از اتاق های بخش اطفال به دلیل نامعلومی دچار آتش سوزی شده بود او یک تنه 14 نفر را از اتاق خارج می کند و در انتها آتش را هم خاموش می کند ،البته خانم قربانی دچار آسیب تنفسی شده، اما مطمئنا نامش برای همیشه ماندگار می شود ،چند هفته ای هست که « یک هفته هفت چهره» یک پاراگراف از جوانمردی و از خودگذشتگی دارد ،خبرهایی از این دست حال همه را خوب می کند، در روزگار "قفل فرمان" و "الفاظ رکیک" این آدم ها انگار از سرزمین عجایب آمده اند تا ما را به زندگی امیدوار کنند.


    سعید مرتضوی یا (تبرئه ترین متهم، هفته)

    616275_817.jpg


    قاضی پرونده سعید مرتضوی گفت: «مرتضوی از اتهام معاونت در قتل و ارائه گزارش خلاف واقع تبرئه و در رابـ ـطه با شکایت سازمان تأمین اجتماعی، به رد مال و حبس محکوم شد»، مرتضوی نامش به ماجراهای بزرگی گره خورده؛ از سازمان تامین اجتماعی و روزهای پرحرف و حدیث از لحاظ مالی تا پرونده ی کهریزک پس از اتفاقات سال 88- از توقیف روزنامه های مختلف در سال های اصلاحات تا ریاست در ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا.

    او از به جا مانده های جریان احمدی نژادیسم است، همان جریانی که با وعده های رنگی زیادی آمد و یادگارهای چندان خوشایندی به جا نگذاشت، شاید سقوط او پس از اکران فیلم جنجالی دو نفره اش در مجلس شروع شد و حالا امروز که حکمش اعلام شده، به نظر ماجرا پایان نگرفته؛ چون وکیل خانواده ی روح الامینی حرف های دیگری دارد :« به طور قطع به حکم صادره اعتراض میکنیم و تا جایی که قانون اجازه میدهد این پرونده را دنبال میکنیم و از تمامی فرصت های قانونی استفاده خواهیم کرد، تمام سعیمان را برای احقاق حق انجام دادیم و از این پس نیز بدون واهمه از کسی به تلاش خود ادامه میدهیم»


    سیمین بهبهانی یا (چرا رفتی؟ هفته)

    616276_605.jpg


    حالا در یک سالگی نبودنت ،واژه ها سرگردان شده اند ،بانو «چرا رفتی؟ چرا من بی قرارم ؟ندیدی جانم از غم نا شکیباست ؟ »بانو امشب آسمان در نبودت هوای دیگری دارد «آسمان شد ابری و غمگین و تار ،باز خشم آسمان کینه توز» بانو برای آن ها شب و روز فرقی نداشت تو را در میان لجاجت های چپ و راست کمرنگ کردند اما نمی دانستند معمار واژه ها آهنگ کلامش را به نسل های بعدتر قرض داده «همیشه سبز بمان ای سرو، همیشه باد بهارانت » بانو رفتی و روزگار همان طور است که گفته بودی :«عشق حسرتی ست کنون ،بـ..وسـ..ـه حسرت دگری»، بانو مانده ام در توصیفت :«می نویسم و خط می زنم ،کانچه گم شده پیدا کنم ،وان تخیل آشفته را، واژه بخشم و گویا کنم»، افسوس که نیستی تویی که «زندگی در دلت بود،مرگ در دست هایت،زندگی با دو دستت،حیف شد زیر پایت» و رفتی و ما می خوانیم «رفت آن سوار کولی با خود تو را نبرده» - تمام اشعار داخل گیومه از سروده های سیمبن بهبهانی است،غزلسرای آزادی 28 مرداد 93 درگذشت.


    مرتضی پاشایی یا (مرگی به وسعت زندگی، هفته)

    616277_330.jpg


    پاشایی اگر می ماند شاید هیچ اتفاق خاصی در موسیقی پاپ ایرانی نبود و نمیشد ؛ شاید مثل خیلی های دیگر نهایت آمالش تکرار موفقیت آلبوم اولش بود، اما خواست خداوند یا دست تقدیر، هرچه که بود او در پروسه ای عامه پسند و دراماتیک رو به مرگ رفت ، می شود گفت رفتنش خیلی به ماندنش کمک کرد ؛ از آن جنس رفتن هایی که خیلی بهتر از ماندن های بی خاصیت است.

    پاشایی خوش اقبال بود که نامش آنقدر بزرگ شد که نشناختنش برای یک بازیگر مجازات سختی داشت (هانیه توسلی) و یک جامعه شناس را به جرم انتقاد از او در سیبل قرار داد (اباذری) منصفانه اگر قضاوت کنیم؛ سبک موسیقی که او عرضه می کرد آنقدر جالب توجه نبود که در دنیای جامعه شناسی قابل تحلیل باشد. ،آلبوم «اسمش عشقه» که به نوعی جامانده های آثار مرتضی پاشایی است، به فاصله چند روز از سالروز تولدش به بازار عرضه شده و با استقبال مخاطب موسیقی مواجه شده است ،در مورد کیفیت کار پاشایی اظهارنظر کردن دل شیر می خواهد، برای فهم بیشتر داستان پاراگراف افشین یداللهی را بخوانید.


    حسن کامران یا (آنکه به دنبال 23 مرد می گشت، هفته)

    616278_862.jpg


    نماینده ی مردم اصفهان خیلی عصبانیست، او از استیضاح کننده ترین مجلس تاریخ جمهوری اسلامی راضی نیست، مجلسی که با تمرکز زیاد روی وزرای دولت روحانی ،با طرح سئوال و اهدا کردن کارت های رنگارنگ هر دم در دل دولتمردان رعب و وحشت ایجاد می کند! او می گوید :«ما در بسیاری از مواقع شاهد اقدامات جانبدارانه برخی اعضای هیات رییسه بودیم ،برای نمونه می توان به موضوع استیضاح وزیر راه و شهر سازی اشاره کرد ،وزیر راه از دوستان رئیس و نواب آن است » حسن کامران معتقد است :«این کارها هیچ معنایی جز کارچاق کنی عده ای در مجلس برای افراد در مسئولیت های مختلف ندارد و نمی تواند معنای دیگر داشته باشد» ختم کلام اینکه نماینده اصفهان گفته :«اگر 23 نفر مرد در مجلس باشند می تواند تحقیق و تفحص از هیات رئیسه را کلید بزند.
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا