دنـــدانپزشکـــ آخرین دندان گــــــرگ را کشید!
نگاهی به صورت گرگ انداخت و پوزخندی زد
گرگ زیر لب گفت:بخنــــــــد…اینست عاقبت گرگی که عـــــــــاشق گوسفندی شده باشد….
بی اختیار از خواب خاک می اییم
بی اختیار از تکلم بی هنگام بعضیها میترسیم
گاهگاهی نیز از سر اتفاق زندگی میکنیم
و سرانجام در فراموشی ناپیدای خاموشمان میمیریم…
هــی فـِلانـی ؟!
تـَـمام کـتاب هایـم را ریختـم کـف اُتاق دانه دانه ورق زدم و کـلنجار رفتـم !
در هیچ لـغت نامه ای هیچ واژه ای نــبود تا حماقـَت دلم را تــوجیح کــنـد …
به گوش خدا برسانید آدم این حوا سالهاست که رفته است …
این حواى تنها را برگردان پیش خودت …
بهشتش را نمیخواهم ؛ به جهنمش هم راضىم ؛ هرجایى باشد جز این دنیا …
این دنیا زیادی بوى آدم گرفته است !