دلنوشته ♦قهوهـ ـی سرد :)

- کـیـمـیا -

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/02/25
ارسالی ها
5,643
امتیاز واکنش
45,406
امتیاز
1,001
محل سکونت
بندر انزلی
اون لحظه بود که حس کردم ؛

چقدر دلم واسه خودم تنگ شده، تلخ ترین حس دلتنگی،
دلتنگی واسه خودته، واسه کسی که بودی.
از اون شب به بعد شروع کردم دنبال خودم گشتم؛
به آهنگ هایی که گوش می کردم سر زدم، کتاب هایی که می خوندم،
عطرهایی که می زدم، جاهایی که پیاده می رفتم.
اما آخر سر یه روز دوشنبه خودم رو تو قلب کسی که سال ها پیش دوست داشتم پیدا کردم.
بنده خدا فکر می کرد دلم واسه اون تنگ شده...

-روزبه معین

b3p9_or8e_8p7quvclr3jvp5uj2pzo.jpg
 
  • پیشنهادات
  • - کـیـمـیا -

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/25
    ارسالی ها
    5,643
    امتیاز واکنش
    45,406
    امتیاز
    1,001
    محل سکونت
    بندر انزلی
    تمام بدبختی هام به خاطر یک دختر مو مشکی بود!
    من یکی از بزرگترین کشف های تاریخ بشریت را انجام دادم،قرص فراموشی؛
    وقتی در خدمت ارتش بودم کشفش کردم،کافی بود یکی از اون قرص ها رو بخوری اون وقت کل حافظت پاک می شد و بعدش، یک زندگی جدید...
    به درد سربازهایی می خورد که زندگیشون تو جنگ تباه شده بود!
    یک ژنرال تصمیم گرفت واسه اولین بار امتحانش کنه،وقتی اون رو خورد کل حافظش پاک شد.
    جز یک چیز؛
    یک دختر با موهای مشکی!
    مدام از اون و نگاهش حرف می زد، حتی از نگین های روی موهاش می گفت که مثل ستاره ها بودن....
    بعضی ها هیچ وقت فراموش نمیشن!
    ژنرال پاک دیوانه شد،من رو تبعید کردن به سردترین نقطه زمین، به آنتارکتیکا، هشتاد و نه درجه جنوبی!

    [آنتارکتیکاهشتاد و نه درجه جنوبی]
    -روزبه معین

    4va4_1445702314711192.jpg
     

    - کـیـمـیا -

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/25
    ارسالی ها
    5,643
    امتیاز واکنش
    45,406
    امتیاز
    1,001
    محل سکونت
    بندر انزلی
    هنگامی که باران می بارد،
    درست است که تنها قدم زدن طعم دلپذیری دارد،
    اما باید کسی باشد که زیر باران لبخند بر لب هایت بیاورد،
    موهای آشفته ات را دوست بدارد، آغوشش امن باشد و پا به پایت خیس شود.
    باران لذتی دارد که باید آن را دوتایی چشید و به راستی چه کسی دوست دارد زمانی که بهترین لباسش را پوشیده،
    بهترین عطرش را زده و در مجلل ترین رستوران شهر نشسته است، تنهایی غذا بخورد؟

    -روزبه معین
    hhyr_500x625_1454346291127005.jpg
     

    - کـیـمـیا -

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/25
    ارسالی ها
    5,643
    امتیاز واکنش
    45,406
    امتیاز
    1,001
    محل سکونت
    بندر انزلی
    من از نظر تو آدم معمولی هستم،
    چون دست هام زور چندانی ندارن،
    یه بازیگر معروف و دلربا نیستم و پولی هم ندارم تا مثل دیگران واست کادو بگیرم.
    اما چیزهایی درباره من،
    پیچیدگی های ذهن من و قلب بزرگ من هست که تو شاید در هنگام کار کردن،
    تلویزیون دیدن یا خندیدن با دوست هات متوجه نباشی،
    ولی هنگام تنهایی،
    آهنگ گوش دادن و خوابیدن همه چیز فرق می کنه،
    اون وقت خاطرات، حرف ها و داستان های من جان می گیرن، من اسم این رو گذاشتم نفوذ.

    [قهوه سرد آقای نویسنده]
    -روزبه معین
    ao6u_1444225144903060.jpg
     

    - کـیـمـیا -

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/25
    ارسالی ها
    5,643
    امتیاز واکنش
    45,406
    امتیاز
    1,001
    محل سکونت
    بندر انزلی
    فکر کن توی یک جزیره گیر کردی،
    نه ساعت داری، نه قطب نما،
    نه کسی که ازش تاریخ رو بپرسی؛
    اگه بخوای بدونی چند شنبه هست، می دونی باید چی کار کنی؟
    باید هفت تا غروب خورشید رو در نظر بگیری، گندترینش فرداش میشه شنبه!

    [قهوه سرد آقای نویسنده]
    -روزبه معین
    7zbd_1447948152777371.png
     

    - کـیـمـیا -

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/25
    ارسالی ها
    5,643
    امتیاز واکنش
    45,406
    امتیاز
    1,001
    محل سکونت
    بندر انزلی
    به نظرم مونالیزا یه حرفی داره می زنه،
    چشم هایی که غمگینن و لبهایی که می خندن!
    مثل یه فرار می مونه...
    انگار مونالیزا بارها دلش شکسته،
    اتفاق های ناگواری رو دیده و چیزهای زیادی رو فهمیده،
    اما هنوز سعی می کنه که لبخند بزنه.
    غافل از اینکه چشم ها هیچ وقت نمی تونن دروغ بگن.

    -روزبه معین
    ahto_65799079787418512822.jpg
     

    - کـیـمـیا -

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/25
    ارسالی ها
    5,643
    امتیاز واکنش
    45,406
    امتیاز
    1,001
    محل سکونت
    بندر انزلی
    نمیشه انکار کرد که زندگی زبر و خشن و گاهی هم حال بهم زنه،
    اما لـ*ـذت هایی هست که باهاشون می تونیم زندگی رو لطیف کنیم،
    اهلی کنیم، خوشایند کنیم، باید لـ*ـذت های زندگی رو بچشیم، هر چی می خواد باشه،
    عشق، هنر، ورزش حتی جنگیدن و پیروز شدن،
    بعدا می تونیم درباره مسخره بودن یا نبودن زندگی صحبت کنیم.
    فکرش رو بکن تو هفتاد یا هشتاد سالگی لذتی رو تجربه کنی و بعد با خودت بگی: اَه لعنتی چرا من این رو تا الان تجربه نکرده بودم!

    [قهوه سرد آقای نویسنده]
    -روزبه معین

    dhhs_1444663283585076.jpg
     

    - کـیـمـیا -

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/25
    ارسالی ها
    5,643
    امتیاز واکنش
    45,406
    امتیاز
    1,001
    محل سکونت
    بندر انزلی

    اگه بخوای یه داستان بنویسی درباره سقوط یک هواپیما، باید سوار هواپیما بشی.

    کمربندت رو محکم ببندی، شروع کنی به اوج گرفتن،
    پرواز کردن و لـ*ـذت بردن از پرواز. بعد یکباره سقوط میکنی، با تمام سرعت به زمین میخوری و همه چیز نابود میشه.
    ولی تو از بین خرابه ها بیرون می آیی، لباست رو می تکانی و میری سمت خونه!

    پشت میزت می نشینی و شروع میکنی به نوشتن...

    اما اگه بخوای یه داستان بنویسی درباره از دست دادن کسی که دوستش داشتی،
    باید با او قدم بزنی، در آغوشت بگیری،
    کمربندت رو محکم ببندی، با او شروع کنی به اوج گرفتن،
    پرواز کردن و لـ*ـذت بردن. بعد یکباره سقوط میکنی و اون با تمام سرعت از دست میره، همه چیز نابود میشه.

    و تو از بین خرابه ها بیرون می آیی، ولی این بار دیگه نمیتونی بری خونه!

    همان جا می نشینی، بین اون همه خرابه

    اگر کسی رد شد، برایش می گویی.

    برایش می گویی، اگر کسی رد شد، از بین اون همه خرابه!


    | عطر چشمان او|
    -روزبه معین
    d7cm_a7c9065184129d654331b2413edc6910.jpg
     

    - کـیـمـیا -

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/25
    ارسالی ها
    5,643
    امتیاز واکنش
    45,406
    امتیاز
    1,001
    محل سکونت
    بندر انزلی
    - تو چمدونت رو بسته بودی و داشتی فرار می کردی

    + من نمی خواستم فرار کنم، فقط می خواستم سریع برم.

    - کجا می رفتی با این عجله؟

    + نمی دونم.

    - پس داشتی فرار می کردی چون می خواستی سریع بری و نمی دونستی کجا می خوای بری.

    + می خوای که من بگم فرار می کردم؟ آره من داشتم فرار می کردم. اصلا من همیشه دارم فرار می کنم.

    - از چی فرار می کردی؟

    + این هم نمی دونم. شاید از خودم...

    | کتابفروشی خیابان بیست و یکم شرقی |

    -روزبه معین

    photo-2017-01-13-12-21-24.jpg

     

    - کـیـمـیا -

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/25
    ارسالی ها
    5,643
    امتیاز واکنش
    45,406
    امتیاز
    1,001
    محل سکونت
    بندر انزلی
    من بعد از سال ها زندگی کردن با این مردم فهمیدم که خطرناک تر از آدم هایی که هیچ کتابی نخوندن،
    آدم هایی هستن که فقط چندتا کتاب خوندن،
    اون ها دیگه خودشون رو از روشن فکرها می دونن
    و می خوان در مورد هر چیزی اظهار نظر تخصصی کنن،
    هر اتفاق و داستانی رو به اون کتاب ها ربط میدن و از سطر به سطرش نقل قول می کنن.
    مطمئن باش اگه اون ها روشن فکر واقعی باشن
    در مورد مسائلی که تخصص ندارن حرف نمی زنن و به چند تا کتاب بسنده نمی کنن.
    | قهوه سرد آقای نویسنده |
    -روزبه معین
    1389160338762663240.jpg
     
    بالا