فرهنگی و هنری ❖ پـیشنهادهای فـرهنگی آخـر هـفته

  • شروع کننده موضوع Behtina
  • بازدیدها 7,289
  • پاسخ ها 143
  • تاریخ شروع

Behtina

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/11/08
ارسالی ها
22,523
امتیاز واکنش
65,135
امتیاز
1,290
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
برترین ها - ایمان عبدلی:
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
اکران: فصل خوبی برای سینما رفتن نیست. روزهای شلوغ ماه آخر سال خیلی اکران قابل توجهی ندارد معمولا، مگر این که بخواهید بخندید و خب چه پیشنهادی بهتر از «خوب بد جلف» که یکی از آثار کمدی موفق این سال هاست، غیر از آن «ماحی» هم هست. فیلم سینمایی «ماحی» با مضمونی سیـاس*ـی واجتماعی و برگرفته از حوادث واقعی روایت می شود. اتفاقاتی که در مورد یک زن به نام «ماحی» ودر بازه زمانی سال های ۹۱ تا ۹۲ می گذرد.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
1176426_859.jpg
[/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
«ماحی» را داود خیام ساخته و داستان در مورد سال هایی است که تحریم ها خیلی ها را فربه کرده و مفاسد اقتصادی جولان می دهند. فیلم در روایتی کمتر دراماتیک دائما حال و روزگار تحریم فساد های نفتی و نقش ساختار دولتی را نقد می کند. فضای فیلم بالطبع تلخ است و بازی ها هم البته در حد قابل قبولی است. در فیلم همایون ارشادی، آنا نعمتی و مهران احمدی بازی می کنند.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
نمایش خانگی: «سیانور» یک پیشنهاد قابل تامل برای آن دسته از علاقه مندان به سینماست که از هجوم فیلم های کم مایه ی تلویزونی روی پرده سینما خسته شده اند و طالب یک فیلم واقعا سینمایی هستند. داستانی که دریچه هایی جدیدی را روی ذهن باز می کند و شاید برای آن ها که بخواهند شروع یک مسیر فکری تازه باشد. مسیری که در آن گمان حذف هیچ کس و هیچ تفکری نباشد، فیلم داستان شکاف مارکسیست های سازمان مجاهدین از مذهبی ها را روایت می کند. فیلمی که بهتر است در سینما ببینید تا زحمت عوامل فنی آن را بهتر درک کنید، اما تماشای آن در منزل هم غنیمتی است، یک اثر خوش ساخت و با کیفیت.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
1176427_296.jpg
[/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

بهمنش: یه جور بگو مام بفهمیم.../ مرتضی(صمدیه لباف): دعای موسی رو خوندم./ بهمنش: به موقعش خدمت موساتونم می رسیم./ مرتضی: شماها خیلی شبیه افراخته و دوستاشین./ بهمنش: کجامون؟ / مرتضی: اینکه هر دوتون به فکر حذف کردین
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
تماشاخانه: «خانه ای در انتهای خیابان بهار» به کارگردانی ندا هنگامی و بر اساس متنی از محمد چرمشیر، داستان پنج خواهر در یک خانه که هر لحظه امکان انفجار (فروپاشی) می رود. نمایش به عینه مساله فروپاشی فرد و در نهایت خانواده می پردازد، مخصوصا از نگاه زنان و برای زنان. برای دیدن چنین نمایشی بی گمان باید کمی به نشانه ها توجه کنید
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
1176428_271.jpg
[/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

نردبان فلزی که احتمالا نشانه ی مردسالاری است و نشانه ی سایه ی پدری است که فوت شده ، همان نردبانی که همه بالای آن مونولوگ می گویند و در واقع نسبت خودشان را با جامعه مردسالار مشخص می کنند. دکور خالی و مینی مال کار که باعث می شود به شخصیت های توجه بیشتری داشته باشیم و زبان نقد کارگردان و متن را بهتر درک کنیم. آن چه که واضح است مواجهه متن با موقعیت زنان در جامعه امروز ایران است. زنانی که در کسب هویت دچار تعارضات متعددی هستند و آن طور که خانم کارگردان هم گفته ازپس عمل های زیبایی فراوان به یک فهم عروسکی از وجود خودشان تنزل پیدا کرده اند. در ضمن در نمایش لیندا کیانی و نازنین بیاتی هم ایفای نقش می کنند!
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
خورجین: «تونی اردمان» جدی ترین رقیب «فروشنده» در اسکار امسال است. فیلمی آلمانی که به رابـ ـطه از دست رفته یک پدر و دختر می پردازد. پیتر سایمونیشک در نقش «وینفرد» یکی از متفاوت ترین پدرهای تاریخ سینماست. پدری که از آلمان تا رومانی می آید تا در تعقیب حال و روز زندگی دخترش «اینس» باشد. او دائما حوالی دخترش می چرخد و با گذاشتن کلاه گیس و دندان شمایل دیگری از خودش می سازد.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
1176429_838.jpg
[/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

رفتارهای عجیب و غریب پدر که ترس بی آبرویی را به جان دختر تاجرمسلک انداخته، تضادهای کمیکی برقرار می کند که البته به درام کار آسیب نمی زند و در پیوستگی خوبی با آن قرار دارد. «تونی اردمان» البته حوصله می خواهد، چون زمان فیلم طولانی است شاید در بسیاری از مواقع حرکت چندانی دردرام مشاهده نکنید، اما به هر حال این قسم فیلم ها فضای ذهنی جدیدی پیش رویتان باز می کند به اضافه بازی های بسیار قدرتمند و وچند خرق عادت!
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
کتاب: «علیه تفسیر» به قلم سوزان سانتاگ و ترجمه مجید اخگر در نشر بیدگل سه بار تجدید چاپ شده، برای کتابی در حوزه فلسفه و پژوهش هنرقرار دارد، این آمار قابل توجه است. کتاب در بخش های مختلف با نگاهی تازه به مساله نقد و تفسیر آثار هنری می پردازد.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
1176430_870.jpg
[/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
سانتاگ در این سلسله مقالات آثار نویسندگان و فیلسوفان مشهوری چون: ژان پل سارتر، آلبر کامو،اوژن یونسکو، گئورگ لوکاچ و... را بررسی می کند. همچنین برخی مقالات کتاب نیز به نقد و بررسی آثار فیلمسازانی چون: روبر برسون و ژان لوک گدار ــ سینماگران برجسته فرانسوی ــ اختصاص دارد.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
بخش نخست «علیه تفسیر»، «درباره سبک» است. بخش دوم کتاب هم مقالاتی مثل «هنرمند به مثابه رنجبرِ نمونه‌ وار»، «یادداشت‌های کامو»، «انسان شناس به مثابه قهرمان» را دارد، اگر به مباحث هنری علاقه دارید خواندن این کتاب واجب است و حتی اگر احساس قرابتی با این قسم مسائل ندارید خوانش کتاب تجربه ی متفاوتی است. جملات تفکر برانگیز کم ندارد مثل: «هنر اغواست نه تجـ*ـاوز».
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
کیوسک: ماهنامه «اطلاعات حکمت و معرفت» را قبل تر در همین بخش معرفی کردیم مجله وزین موسسه اطلاعات که هر بار در موضوعی خاص گفت و گوها و مقالاتی تخصصی پیش روی خوانندگانش می گذارد. دفتر این شماره به مقوله «امید و ایمان» پرداخته. امید و امیدواری از منظر اسلام و بودا، بررسی تاریخچه دیدگاه های نظری مختلف در باب امید، نومیدی و گذر از آن از دیدگاه کی یر که گور و امید و معنویت در عصر اضطراب، سلسله مطالب جالبی است که هر کسی با هر میزان از سواد را در جذب خودش می کند، چون مقولاتی است که همه با آن درگیریم و به آن احتیاج داریم. این که بدانیم دین و مذهب تا چه اندازه می تواند کمک رسان ما به وقت نا امیدی و هنگامه مواجهه با مشکلات باشد و این که آدمی که از دین کناره می گیرد تا چه اندازه تحت آسیب پذیر می شود در هر صورت جالب و درگیر کننده است. می ارزد که از بحث های سطحی و سر در گم در این رابـ ـطه فاصله بگیریم با یک مجله پنج هزار تومانی.

1176431_260.jpg
[/BCOLOR]
 
  • پیشنهادات
  • Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    یک کتاب واجب؛ «جستارهایی در باب عشق»
    درباره کتاب «جستارهایی در باب عشق» آلن دوباتن که گلی امامی با قلمی خوب و روان آن را به فارسی ترجمه کرده است.
    هفته نامه کرگدن - امیررضا پوررضایی: درباره کتاب «جستارهایی در باب عشق» آلن دوباتن که گلی امامی با قلمی خوب و روان آن را به فارسی ترجمه کرده است.

    ما در حوزه هایی که متر و معیار مشخص دارند اسیر تعارف زدگی هستیم، چه رسد به حوزه هایی که ذاتا چنین شفافیتی ندارند. بسیار پیش می آید که صحبتی درباره عشق می شنویم، اما واقعا نمی توانم بگویم چند درصد از ما عشق را تجربه کرده یا در اطراف خود دیده ایم و یا حداقل می توانیم تعریفی از آن ارائه بدهیم. جوانان ما در بسیاری از موارد تاوان همین تفکر فانتزی را می دهند و در حالی که از زندگی و رابـ ـطه ای قابل قبول برخوردارند، با این تصور که عشق آن چیزی نیست که در رابـ ـطه فعلی خود دارند، این روابط را نادیده می گیرند و با سودای رابـ ـطه ای رویایی، امروز و فردا و فرداها را به باد می دهند.

    1180805_150.jpg

    وقتی نگران کاهش ازدواج هستیم و رشد آمار طلاق بر نگرانیمان می افزاید، لازم است در جهت تعارف زدایی بکوشیم... اگر در این یادداشت این تعریف را از عشق بپذیریم که علاقه مندی یک انسان به انسان دیگر است، به اندازه ای که او را بر خود ترجیح بدهد، پیدا می شود که آنچه در بسیاری از موارد در جامعه می بینیم و عشق خوانده می شود، تنها عنوان عاشقی را با خود دارد.

    می بینیم که منفعت طلبی، انحصارطلبی، مالکیت طلبی و شاید از همه مهمتر، میل به معشوق بودن را عاشق بودن می نامیم. افراد زیادی را می بینیم که تلاش می کنند مالک دیگری باشند و این تلاش منفعت طلبانه را فعالیت برای عشق می نامند... آنچه در بالا به عنوان مقدمه آمد، تلاشی بود برای این که تا حد امکان روشن شود چرا امروز تا این حد به مفاهیم و نکاتی که به آن در «جستارهایی در باب عشق» پرداخته شده است، نیازمندیم. حال، در حد مجال به کتاب، نویسنده و مترجم آن بپردازیم.

    آشنایی با خانواده امامی برای من شانس بزرگی بود و من در خلال این آشنایی شاهد بودم که گلی امامی و زنده یاد دکتر کریم امامی زندگی عاشقانه ای داشتند و این امتیاز بسیار مهمی بوده است برای انتخاب این کتاب و ترجمه موفق آن.

    1180806_801.jpg

    نگاه به زندگی عاشقانه از درون و داشتن تجربه آن و در اختیار داشتن یک متر و معیار معتبر برای دیدن اتفاقات این حوزه از دیدگاهی واقع بینانه از مهم ترین امتیازات مترجم است. علاوه بر این، کتاب صراحت جدی در راستای بیان حقیقی دارد که می توان آن ها را تابو دانست. این جا صراحت لهجه گلی امامی به کمک آمده و با صلابت تحسین برانگیز و با همان تسلط مثال زدنی همیشه، متن را بی تعارف به زبان مقصد درآورده است و سعی دارد خواننده را دودستی تکان دهد تا بیدار شود.

    آلن دوباتن (1969) متولد سوییس و ساکن لندن است. او همسر و دو فرزند دارد؛ داستان هایش را فکر فلسفی اش غنا می بخشد و فلسفه اش را فکر داستان گویی اش شنیدنی و روان می کند. او از نشانه های انسان های بزرگ، رسیدن به بحث های فلسفی قابل تامل در سنین جوانی و ترک تحصیل دانشگاهی را دارد و این علامت ها ما را امیدوار می کند که آینده ای درخشان تر نیز داشته باشد. او فیلسوف- داستان پردازی است که با سارتر و کامو شباهت هایی دارد.

    «جستارهایی در باب عشق»، مثل تمام داستان های خوب دنیا، با خود بار مفهومی به اندازه ای دارد. در این کتاب، مفهوم و پیام از قالب های خشک خارج و در قالب داستان ریخته شده است؛ در آن نه مفاهیم چنان زیاد است که گلوگیر باشد و نه چنان که خواننده جویا را معطل بگذارد.

    داستان با بررسی احتمالات یک برخورد و آشنایی پیامد آن آغاز می شود و در گام نخست سعی دارد هاله قدسی را که پیرامون این آشنایی ها ساخته می شود، پاک کند. ما عادت داریم در ابتدای آشنایی ها و در زمانی که «آدم گرسنه خواب نان سنگک می بیند» به آشنایی که برایمان پیش آمده است، جنبه قدسی و ماوراءالطبیعه بدهیم و آن را هدیه الهی یا هدیه کائنات و حاصل تفکر مثبت و قانون جذب قلمداد کنیم.

    بالابردن ضریب آسیب پذیری از همین جا شروع می شود، چرا که هدیه الهی به کار و تلاش و سازندگی نیاز ندارد و دوستی و ارتباط خوب چیزی جز کار و تلاش و سازندگی نیست. ما در زندگی دوست مناسب را پیدا می کنیم ولی دوستیِ خوب را باید بسازیم.

    1180807_681.jpg

    گلی امامی

    داستان با ساختار بُرِشی بسیار خوبی که دارد، توانسته آنچه را مورد نظرش است در داستانک هایی منسجم و دارای پیوستگی با یکدیگر ارائه دهد؛ بدون این که مجبور باشد فضای بین آنچه را گفتنی است، با حرف های بیهوه و درازگویی های خواننده آزار پُر کند.

    نویسنده در فصل های جلوتر اشاره می کند عشق با تعریفی که از آن ارائه می شود، تقریبا وجود ندارد. و می توان این را اضافه کرد که آنچه وجود داشته است یا وجود دارد، عشق یکطرفه است. یک مفهوم کاملا متناقض نما در این جا وجود دارد که کتاب به خوبی به آن پرداخته است. زمانی که کسی عاشق دیگری است، احساس می کند او یک وجود برتر است، اما به محض اینکه در طرف مقابل نیز علائمی از علاقه مندی ظاهر شد، این پیام را دارد که آن وجودِ رو به رو یک انسان معمولی است و دلیلی ندارد که عاشق یک آدم معمولی باشیم! و اشاره می کند یک شوخی قدیمی از مارکس هست که گفته باشگاهی که فردی مثل او را به عضویت بپذیرد، لیاقت عضویت او را ندارد.

    مهم ترین و مفیدترین نکته هایی که کتاب در روابط بین یک زوج مطرح کرده، تعارف زدایی از علاقه مندی های انسانی و عشق خواندن این علاقه هاست. و پس از آن، «هنر مهرورزیدن» است. به عبارت دیگر، اگر ما به کسی علاقه مند هستیم، باید در این مهرورزی و ابراز علاقه جانب اعتدال را نگه داریم تا مهرورزی مان خفه کننده نباشد و محبت از جنس مزاحمت نشود. به هر روی، این نکته بسیار مهم است که ما وسیله ای برای تملک دیگران نداریم؛ حتی مهرورزی فراوان. و هر شیوه و وسیله ای به این منظور به کار گرفته شود، به متضاد خود تبدیل خواهدشد.
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    تماشاخانه: «حرفه ای» نوشته ی دوشان کواچویچ و به کارگردانی رضا کیانیان در تماشاخانه پالیز در حال اجراست. بازیگران کار هدایت هاشمی و بهاره رهنما و دیگرانند، نمایشی که با جریان غالب این روزهای تئاترسازگار است و هم ستاره سینمایی دارد و هم لبخند به لب می آورد و هم افه ای از یک کار معنادار را دارد.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1191065_548.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

    نمایش در سال های حکومت یوگسلاوی و پرچمداری صرب ها می گذرد با استفاده ازکمونیسمی که آن سال ها یکه تازی می کرد. «حرفه ای» در دولایه روایتش را پیش می برد؛ یکی بحث کمونیسم وانقلابی گری است و دیگری بحث تغییراتی است که از درون تک تک افراد جامعه شروع می شود. «حرفه ای» در کارگردانی ضعیف نیست و قابل توجه است، اما خب آنقدرهم نیست که بخواهد تا مدت ها ذهن شما را درگیر کند. دیالوگی از نمایش:
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

    همه چیز را باید از بنیاد عوض کنیم
    هیچ چیز در این دنیا از بنیاد عوض نمی شه
    اگر میخوای چیزی عوض شه ، خودتو عوض کن
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    اکران: «هلن» کاری از علی اکبر ثقفی با بازی بازیگرانی نظیر: پژمان بازغی و رویا نونهالی. داستان دختری به نام هلن که می خواهد با پسری به نام اشکان از ایران برود. فیلمنامه ای که اساسا لاغر است و قابلیت یک فیلم بلند داستانی را ندارد، پس در روایت لنگ می زند و نمی تواند داستان ها و آدم هایش را باورپذیر نشان بدهد. این لاغری فیلمنامه البته مشکل بسیاری از فیلمنامه های سینمای ایران است. اما این که چنین فیلمنامه ای با یک کارگردانی معمولی که دربستن قاب ها هم چندان حرفه ای عمل نمی کند همراه شود و البته تدوینی که ریتم توزیع شده و متناسب با داستان ندارد، به غایت تماشای اثر را دشوارتر می کند. بماند که در بازی ها هم اتفاق خاصی نمی بینیم. همه ی این ها اما در کنار سوژه نسبتا جذاب کار به هر حال یک اثر معمولی می سازد، که دیدنش در سینما شاید خیلی هم تجربه بدی نباشد.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1191066_800.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    کیوسک: «اندیشه پویا» نوروزی منتشر شده با تصویرعزت الله فولادوند روی جلد که ترجمه ای از او درباره روشنفکران و افیون ناسیونالیسم به چاپ رسیده. نویسنده این مقاله جرج اورول است. در این ویژه نامه، گفتگوهایی با برخی اعضای خانواده، و نزدیکان دفتر آیت الله هاشمی رفسنجانی درباره آخرین روزهای زندگی او منتشر شده.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1191067_784.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

    اندیشه پویا در این شماره چند گفتگوی سیـاس*ـی دارد از جمله احمد توکلی و شهیندخت مولاوردی معاون امور زنان رئیس جمهور است. که این دومی گفت و گوی جاندارتری است، حمیدرضا جلایی پور هم راجع به تلگرام و تاثیرات آن در فضای سیـاس*ـی و فرهنگی در جامعه با نگرشی مثبت حرف زده. از دیگر خواندنی های این شماره اندیشه پویا مطالب مربوط به دکتر مصدق است، به هر حال در مورد مصدق همیشه حرف های تازه ای وجود دارد، اما برگ برنده این شماره مطالبی است که راجع به عشق تدارک دیده شده، از نگاه فلسفی و عمیق به عشق تا داستان ها وروایاتی مربوط به عشق که تا جایی که شخصا خوانده ام، همه جذاب بود. در ضمن پرونده ماجرای نیمروز و معرفی کتاب های موفق عرصه های مختلف از دیگر مطالب خواندنی این شماره است.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    نمایش خانگی: داستان اکرم (پردیس احمدیه) در یک خانواده فقیر با پدری معتاد (بهنام تشکر) زندگی می کند. پدر روزی بر حسب اتفاق از پشت بام می افتد و فوت می کند. مادر (پانته آ پناهی ها) از پس اداره ی خانواده بر نمی آید...خلاصه ای از داستان «لاک قرمز» فیلمی خوش ریتم در سینمایی موسوم به اجتماعی.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1191069_268.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

    «لاک قرمز» فیلم محترمی است که با داد و فریاد جلب توجه نمی کند، ستاره هم ندارد و بی ادعا عرضه شده و در مجموع سرگرم کننده است و از همه مهم تر زبان سینمایی دارد؛ اصلا انتخاب همین اسم و بازی با همین عنصر در جای جای فیلم حتی در مورد سانتی مانتال و نمایشی آخر داستان (سبیل عروسک ها کنده می شود و جایش لاک قرمز قرار می گیرد) یا میزانسن آخرین سکانس فیلم و چرخش دوربین از نوجوان فیلم به نوجوانی دیگر که می تواند با شرایط حال حاضر اجتماع در آستانه سقوط قرار بگیرد، از نکات دلچسب و چشمگیر کار است. اما تا زمانی که فیلم های موسوم به اجتماعی (مگر فیلم غیر اجتماعی هم داریم؟) زیاده گو و در عرض ساخته شود و عمق نگیرد، قدرت تاثیر گذاری و ماندگاری اش خیلی زیاد نخواهد بود. «لاک قرمز» هم از این قاعده کلی مستثنی نیست.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    خورجین: «زوتوپیا»، منطقه ای است که در آن حیوانات مختلف در کنار هم به خوبی و خوشی در حال زندگی هستند. در این سرزمین رنگی و دوست داشتنی جودی هپس که یک خرگوش است، از کودکی آرزو داشته تا بتواند به عنوان اولین خرگوش در اداره پلیس زوتوپیا مشغول به کار شود و به تازگی نیز به آرزویش رسیده است. اما رئیس پلیس بوگو به او وظیفه ای خسته کننده سپرده تا او را از خطر دور نگه دارد. با این حال پس از اینکه جودی یک روباه مکار به نام نیک را ملاقات می کند و ...
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1191070_178.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

    اگر مثل من قبل از تماشای این انیمیشن گمان می کنید با یک کارتون کودکانه مواجهید، سخت در اشتباه هستید. روایت در این انیمیشن از چنان قوتی برخورداراست که خیلی از فیلم های فاخر ما چنین قدرتی را ندارند. زوتو پیا به خوبی داستانش را تعریف می کند، آن هم داستانی که سویه های جامعه شناسی و فلسفی دارد، تجربه تماشای زوتوپیا، تجربه ی متفاوتی است که پررنگ ترین پیشنهاد این هفته است.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    تلویزیون: مجموعه «هزار دستان» هر شب ساعت 23 از آی فیلم پخش می شود. برای یک مجموعه تلویزیونی با کیفیت، هزاردستان هیچ چیز کم ندارد. انتظامی، نصیریان، رشیدی، کشاورز و مشایخی به کارگردانی علی حاتمی. داستانی تاویل پذیر، دیالوگ های موزون و وزین و بی شمار. حیف است نبینید. از همان موسیقی تیتراژ تا مرور دردهای تاریخی بدون تاریخ انقضا.

    1191071_206.jpg
    [/BCOLOR]
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    با کتاب‌ها به استقبال بهار برویم
    کتاب‌های خوب، بلندپروازی انسان را تحـریـ*ک می‌کنند و همیشه تاثیر خود را روی آدم‌ها می‌گذارند؛ این تاثیر شاید به شکل یک حس رضایت‌مندی باشد یا تغییر به سمت خوبی‌ها. هر حسی که باشد،‌ زندگی آدم‌ها با مطالعه کتاب غنی می‌شود؛ نوروز فرصت خوبی است برای زندگی و دوستی و همذات‌پنداری با کاراکترهایی که بزرگ‌ترین نویسنده‌های دنیا خلق کرده‌اند
    روزنامه آرمان امروز: کتاب‌های خوب، بلندپروازی انسان را تحـریـ*ک می‌کنند و همیشه تاثیر خود را روی آدم‌ها می‌گذارند؛ این تاثیر شاید به شکل یک حس رضایت‌مندی باشد یا تغییر به سمت خوبی‌ها. هر حسی که باشد،‌ زندگی آدم‌ها با مطالعه کتاب غنی می‌شود؛ نوروز فرصت خوبی است برای زندگی و دوستی و همذات‌پنداری با کاراکترهایی که بزرگ‌ترین نویسنده‌های دنیا خلق کرده‌اند؛ آن‌طور که ماریو بارگاس یوسا، نویسنده نوبلیست پرویی می‌گوید «ما با خواندن کتاب‌های خوب، در پنهانی‌ترین وجوه شخصیت انسانی‌مان به حس نزدیکی با یک فرهنگ می‌رسیم.

    خواندن، همان‌طور که‌ غرایز، شور و احساسات و رفتارهای‌مان را تعریف می‌کنند، روانشناسی ما را غنا می‌بخشد.» به بیانی دیگر «کتاب خوب خواندن راهی برای مجهزشدن در بحبوحه اعتقادات و روبه‌روشدن با هرچه نادرستی در جهانی است که در آن زندگی می‌کنیم؛ راهی که از آن طریق بتوانیم در جهت تغییر جهان بکوشیم و آن را به دنیای تخیلاتی که با وجود کاستی‌ها و محدودیت‌های‌مان خلق کرده‌ایم، نزدیک کنیم.» پس امسال نیز همچون سال‌های پیش، با کتاب‌های تازه به استقبال بهار برویم و سال نو را با کتاب‌های نو جشن بگیریم...

    محبوبه میرقدیری:

    در بندر آبی چشمانت

    1197038_548.jpg

    پیشنهاد اولم همراه‌شدن با نزار قبانی است با «در بندر آبی چشمانت» ترجمه احمد پوری، نشر چشمه. شعرهای کتاب اغلب کوتاهند. مثلا نزار قبانی در شعر «وقتی عاشقم» می‌گوید: «وقتی عاشقم/ سلطان جهانم/ زمین و یکسره هرچه در آن است از آن من است/ و سوار بر اسب تا دل آفتاب می‌رانم.» خواندن چنین شعری، آن هم در بهار لااقل برای لحظه یا لحظاتی هم که شده برای شما حال خوش به ارمغان می‌آورد و حال خوش چیزی است که همه ما به آن نیاز داریم. یا در جایی دیگر می‌سراید: «تنها زن و نوشتن/ ما را از مرگ می‌رهاند.» عشق در جهان زیبا و وسیعی که قبانی خلق می‌کند جایگاهی بس برازنده دارد و زن نیز. او با تک‌تک سلول‌هایش دوست می‌دارد و این دوست‌داشتن را با شیواترین واژه‌ها بیان می‌دارد. در شعر «زبان» می‌نویسد: «وقتی مردی عاشق است/ چگونه می‌تواند واژه‌های کهنه به کار گیرد؟» قبانی انگار که خود یکی از عاشق‌ترین های این دنیاست، علاوه بر عشق، از بی‌عدالتی‌ها می‌گوید، از رنج و تحقیر انسان‌ها و در اشعارش با این دیوان و ددان جوامع انسانی می‌ستیزد.

    مرگ ایوان ایلیچ

    1197039_476.jpg

    و اما پیشنهاد دوم من از ادبیات روس است که در جهان مقامی خاص دارد؛ پیشانی‌بلند است این سرزمین سرد و وسیع که چخوف دارد و گوگول و پوشکین. «مرگ ایوان ایلیچ» رمان کوتاهی است از تولستوی با ترجمه سروش حبیبی (نشر چشمه). تولستوی خود زندگی متفاوتی را تجربه کرد، رمان «جنگ و صلح» را در کارنامه هنری خود دارد و تعداد زیادی داستان کوتاه اما «مرگ ایوان ایلیچ» کاری است درخور و به‌یاد‌ماندنی. هر کدام از ما ممکن است شاهد مرگ یکی از نزدیکان یا آشنایانمان بوده باشیم یا شرح احتضار آدمی را از زبان دوستی شنیده و یا در فیلمی نظاره کرده باشیم و در اینجا هم با مرگ، با لحظه‌های پایانی عمر یک کارمند دادگستری سروکار داریم. تولستوی هوشمندانه این شغل را برای شخصیت داستانی خود انتخاب کرده است. مردی که در دستگاه عدالت‌گستری کار می‌کرد، اکنون در بستر بیماری، زار و ناتوان آه و ناله سر می‌دهد، به زندگی‌اش می‌اندیشد، به آنچه گذشت، آنچه هست، حال و آنچه در پیش‌روست، در جهانی دیگر و با ترازو و میزانی دیگر. ایوان ایلیچ پیوسته به یاد می‌آورد و از نومیدی و یاس به امیدواری می‌رسد و برعکس. انگار دست سرنوشت با او سر سازگاری ندارد. تا درد آرام می‌گیرد و بهبودی نسبی پیدا می‌شود بیماری با چهره‌ای تازه‌تر از جایی که هیچ انتظارش نمی‌رود پیدا می‌شود و به مرد بیچاره سلام می‌کند. خواندن «مرگ ایوان ایلیچ» خوب است؛ چراکه یادمان می‌آورد مهمان هستیم و جهان مهمان‌پذیر و مسافرخانه. گذشته از این یاد می‌دهد آغـ*ـوش و بـ..وسـ..ـه‌های‌مان تنها برای عید و جشن تولد نباشد و حرف‌های خوب، نگاه‌های مهربانانه و مکث، مکث و ایستادن و نگریستن به هر آنچه در این جهان زیباست و دلنشین بیش از آنکه به مانند ایوان ایلیچ یک نفر در بالای سرمان بگوید: «تمام کرد.»


    احمد آرام:

    حکومت نظامی

    1197040_862.jpg

    آشنایی ما با خوسه دونوسو با ترجمه اولین رمانی از او بود که به‌درستی در لحن و زبان فارسی نشست: «باغ همسایه». اما اینکه باید دونوسو را در بایگانی ذهنمان محفوظ نگه داریم به این دلیل است تا با تبحر او در روایت تاریخ، و گنجاندنش در روایت داستان، آشنا شویم؛ و به‌عنوان مرجعی سترگ که می‌تواند ما را از پرتگاه روایت‌های اینچنینی دور نگه دارد قابل اعتنا است. دونوسو عادت دارد به مصائب مدرن روزگار خود و همچنین پسادیکتاتوری‌ها نگاه خاص داشته باشد؛ این نگاه تاریخی وقتی با روایت داستانی پالوده می‌گردد رخدادهای تراژیک و مدرن نیز به بیان تازه‌ای می‌رسد. آنچه دوسونو واقعیت تاریخی می‌داند و در آثارش نمود می‌یابد نوعی اتفاق ادبی است که از آن خودش است. درواقع او در مقام نویسنده‌ای است که محکوم است به دفاع از انسان‌هایی بپردازد که با گذر از ذهن نوشتاری‌اش به اصالت می‌رسند. جهان داستانی دونوسو جهانی نیست که به‌زودی به فراموشی سپرده شود، بلکه مدام پوست می‌اندازد تا حقایق را عـریـان‌تر نشان دهد. پویایی تاریخ در روایت داستانی او توجه بایسته‌ای را می‌طلبد؛ چراکه درمی‌یابیم نه تاریخ و نه روایت داستانی هیچ‌کدام به یکدیگر لطمه نمی‌زند. رمان «حکومت نظامی» (ترجمه عبداله کوثری، نشر نی) از آثار معروف دونوسو است. این رمان ما را به درون تصاویری می‌کشاند که سعی دارد زندگی اقشاری از مردم شیلی را در دوران خفقان و ترور دیکتاتوری پینوشه به خواننده نزدیک کند. رمان به گونه‌ای پرمعنی با مرگ ماتیلده اوریتا همسر شاعر بزرگ شیلی، پابلو نرودا، و مراسم تشییع و تدفین او آغاز می‌شود. رمان در سه بخش روایت می‌شود: شامگاه، شب و صبح. کسی که در میان این سه بخش دیده می‌شود و ما از نگاه و کنکاش‌هایش رمان را زیرورو می‌کنیم مانونگو ورا، خواننده محبوب شیلیایی است که بعد از سال‌ها دوری از وطن به شیلی برمی‌گردد.

    تانگوی شیطان

    1197041_525.jpg

    اگر سینمای بلا تار، فیلمساز مجاری، سکوت و تنهایی را به درستی کشف می‌کند، یقینا لسلو کراسناهورکایی، نویسنده هم‌وطنش، در آن نقش بسزایی داشته است. کراسناهورکایی پنج فیلمنامه برای بالاتار می‌نویسد که آخرین آنها «اسب تورین» بود؛ داستانی حیرت‌انگیز و تجربی که در سینمای بلا تار سیاهی و تباهی برجا می‌گذارد، مضاف بر اینکه شیوه مطلق‌دیدن را نیز به ما می‌آموزد. اما «تانگوی شیطان» (ترجمه سپند ساعدی، نشر نگاه) سومین همکاری نویسنده با بلا تار بود که این‌بار داستانی را در دل خود روایت می‌کند. رمان روایت‌گر زندگی آدم‌هایی است که تک افتاده‌اند و در یک مزرعه اشتراکی، در دشتی توفان‌زده زندگی می‌کنند و همگی علیه هم در حال توطئه‌اند. رمان زمانی صاحب یک تنش جدی می‌شود که شایعاتی مبنی بر بازگشت دو تن از اعضای پیشین این مزرعه که همگی فکر می‌کردند مرده‌اند، جان می‌گیرد. رمان درباره زوال کمونیسم در اروپای شرقی است. برای تکمیل معرفی این رمان کافی است که به سوزان سونتاگ مراجعه کنیم که می‌نویسد: «استاد مجار روایت آخرزمانی که قابل قیاس با گوگول و ملویل است.»


    علی خدایی:

    کتاب اصفهان

    1197043_441.jpg

    «کتاب اصفهان» مجموعه‌ای است از هفت داستان کوتاه که از اصفهان می‌گوید. اصفهان در این داستان‌ها نقش مهمی دارد و بدون اصفهان این داستان‌ها‌ وجود نداشتند. هفت نویسنده مختلف؛ اصغر عبدالهی، جعفر مدرس‌صادقی، کیهان خانجانی، نسیبه فضل‌الهی، محمد طلوعی، آرش صادق‌بیگی و علی خدایی نویسنده‌های این هفت داستان‌‌اند. داستان کیهان خانجانی به دنبال شهر، یک مسیر شهری و رودخانه زاینده‌رود، داستان پراندوه یک خداحافظی را می‌گوید و محمد طلوعی با نگاهی به شهر اصفهان و خاطراتی از هنرمندان و قصه‌گوهای دوران کودکی و یادآوری روزگاری رفته از رمزی پنهان در اصفهان داستان می‌سازد. «یک تکه مینیاتور» داستان اصغر عبدالهی، نگاه به اصفهان، تاریخ و زندگی امروز است و آنچنان این آمیختگی در داستان نمایش داده می‌شود که کلمات مجبورند از خانه تبدیل به کاخ و عمارت شوند. جعفر مدرس صادقی با داستان «شهرام و شهریار»، نسیبه فضل‌الهی با داستان «گربه مادر» و آرش صادق‌بیگی با داستان «از طرف ما» نویسنده‌های دیگر این مجموعه هستند. چند سطر از داستان «از طرف ما» نوشته آرش صادق‌بیگی را می‌خوانیم: «یک سالی می‌شد بعد از مردن آقام به اتاق تنهایی‌هاش نرفته بودم. دلش را نداشتم. اتاق دوبردو دری بود گوشه حیاط که انگار باغچه را بغـ*ـل گرفته باشد. آقام می‌گفت همان سی‌سال پیش اتاق را ساخته که قناسی حیاط را بگیرد اما دروغ می‌گفت.»

    نی‌نا

    1197042_914.jpg

    «نی‌نا» نام رمان شیوا ارسطویی است که نشر پیدایش منتشر کرده. کتاب ارسطویی را دوست دارم به دلایلی که می‌نویسم. جهان داستان بر سال‌هایی استوار است که آن را حس کرده‌ام و به مکان‌های جغرافیایی داستان آشنایی دارم. همین دو عامل جذاب‌ مرا سوی «نی‌نا» می‌کشاند تا آن را بخوانم. اما «نی‌نا» فقط همین‌ها نیست. داستان زندگی دختری است که قرار است از نوجوانی به فضاهای تازه‌ای پا بگذارد که تغییر زمانه آن را پیش رو قرار می‌دهد؛ حالی خوش که دگرگون می‌شود. «نی‌نا» داستان جراحت‌های پنهانی است که آرام‌آرام در پنج فصل کتاب که با عنوان کتاب اول تا پنجم مشخص شده گشوده و روایت می‌شوند: جوانی، عشق، انقلاب، جنگ و تهران، تکه‌هایی هستند که با اتکا به آن، «نی‌نا» ساخته می‌شود، تَرَک‌ها نمودار می‌گردند، از ترک‌ها گفتم، اساس این رمان همین ترک‌هایی هستند که نویسنده بی‌آنکه از آن به روشنی بگوید بر جان خواننده می‌نشاند. از همین‌رو روابط زن صاحبخانه با زن سرخپوش، روابط زن صاحبخانه با دختر داستان، و رابـ ـطه‌های دیگر این رمان هر کدام دلهره، اضطراب، تیرگی به داستان می‌ریزند. دوست دارم از زن سرخپوش داستان و میدان فردوسی هم بگویم. شیوا ارسطویی در «نی‌نا» با آوردن زن سرخپوش و میدان فردوسی، علاوه بر اینکه یک دوره تاریخی را با استفاده از این المان ماندگار کرده، آن را خواندنی کرده؛ به سن‌وسال من نیز این زن و این میدان را رنگی و تپنده کرده است. «نی‌نا» تکه‌تکه است و می‌شود هر کتاب را در یک نوبت خواند و بالاخره نمی‌توانم چشم بر کتاب پنجم ببندم که با من چه بازی‌ها که نکرد!


    محمد قاسم‌زاده:

    سایه‌‌ باد

    1197044_365.jpg

    پیشنهاد اولم اختصاص دارد به ادبیات کشور اسپانیا: رمان «سایه‌ باد» نوشته‌ کارلوس روئیس‌ثافون، ترجمه نازنین نوذری، نشر دیبایه. «سایه باد» از دل جنگ داخلی اسپانیا (۱۹۳۶-۱۹۳۹) برمی‌آید و نویسنده نقبی به وقایعی می‌زند که یکی از دهشت‌بارترین ماجراهای قرن گذشته بود و اثر خود را بر روح مردم اسپانیا و فرهنگ آن به جا گذاشت. «سایه‌ باد» با تصویری گوتیک از کتابخانه‌ای شروع می‌شود که نام گورستان کتاب‌های فراموش‌شده را دارد؛ جایی که نه‌تنها کتاب، بلکه‌ آدم‌هایی که به‌نحوی با وقایع سال‌های جنگ به آن مرتبط‌اند. اینجا کتا‌بخانه نیست، هزارتویی است پررمزوراز که بوی کاغذ کهنه و گردوخاک و جادو می‌دهد. راوی کتابی را برمی‌گزیند که بنا به رسم کتابخانه باید مسئولیت آن را بپذیرد، اما درواقع کتابی است که مسئولیت راوی را به عهده می‌گیرد. هم کتابخانه و هم کتاب آرام‌آرام ما را به فضایی وهم‌زده می‌برند که بی‌شباهت به داستان‌های ادگار آلن‌پو نیست.

    مارش رادتسکی

    1197045_200.jpg

    محمد همتی مترجمی است که در آرامش کار می‌کند و بدون هیچ هیاهویی که برخی بر سر کارهای دست چندم خود به راه می‌اندازند، کارهای جدی را با وسواس ترجمه می‌کند. یکی از این کتاب‌ها «مارش رادتسکی» (نشر نو) است، نوشته‌ یوزف روت، نویسنده‌ کولی‌وار اتریشی که دوره‌ خلاقه‌ نویسندگی‌اش مصادف بود با سال‌های حکومت رایش سوم و او با این بداقبالی روبه‌رو شد که از چندین جنبه رویاروی رایش قرار گرفت و این رویارویی منش کولی‌وار او را تشدید کرد. روت به نسل نویسندگانی تعلق دارد که هریک جنبه‌هایی از فرهنگ و زندگی کشورهای آلمانی‌زبان را کاویدند و انحطاط و فروپاشی ارزش‌هایی را نشان دادند که خود را تمام و کمال در چهره‌ رایش سوم نشان می‌دهد؛ نویسندگانی همچون توماس مان، ریلکه، کافکا، هرمان هسه و موزیل. «مارش رادتسکی» آنطور که مترجم در مقدمه کتاب می‌نویسد به‌تعبیری رمان تاریخی است و به‌ تعبیر دیگری نیست؛ رمان تاریخی است، چرا که به وقایع تاریخی و اجتماعی دوره‌ خاصی می‌پردازد که هم به روزگار نویسنده نزدیک و هم به ‌لحاظ ورافتادن آن، دور به حساب می‌آید. رمان تاریخی به حساب نمی‌آید، چراکه بیشتر از زندگی عادی مردم فرودست ساخته‌شده و حتی آنجا که به شخصیت‌های تاریخی می‌پردازد، از هرگونه استناد تاریخی خودداری می‌کند. اما اثری است که از زمان انتشار همواره توجه منتقدان بزرگ را برانگیخته است. تا آنجا که هرمان هسه آن را شاهکاری بی‌بدیل دانست و گئورک لوکاچ مقاله‌ای در ستایش آن نوشت. روت روایتگری چیره‌دست است و چه در کتاب و چه بیرون از آن، در مصاحبه‌ها و یادداشت‌هایش نقطه اتکایی برای خواننده باقی نمی‌گذارد تا او در برداشت خود از وقایع کتاب و احیانا تطبیق آن با تاریخ، آزاد باشد. هرچند گاه در مقدمه‌‌ یا یادداشتی دیدگاه خود نسبت به تاریخ را بیان می‌کند. رمان «مارش رادتسکی» اثری است خواندنی، به‌ویژه برای نویسندگان ایرانی از این نظرکه چگونه می‌توان با تاریخ روبه‌رو شد و آن را به سمت ادبیات برد.


    مهشید میرمعزی:

    آنها که ما نیستیم

    1197046_514.jpg

    رمان «آنها که ما نیستیم» نوشته محمد حسینی از تنهایی‌ها و مشغله‌های انسان‌های شهری و طبقه‌ متوسط می‌گوید: «تمام حقیقت این رمان این است که تمام آدم‌های آن، در همه‌ بخش‌ها (شش بخش) یک نفر هستند»: «حالا که همه از گفت‌وگو می‌گویند، تو هم بگو. نفس عمیق بکش. ده قدم که بیشتر نیست. همه مثل همید. با گذشته‌ای انگار قرن تا قرن کپی‌شده از هم.» نثری پاک و بدون حتی یک کلمه اضافه. مشخص است که دغدغه‌ نویسنده، اضافه‌کردن یک کتاب دیگر به کارنامه کاری‌اش نیست، از ریاکاری و زوال فرهنگی می‌ترسد و از «فقدان عزت تاریخی کتاب». برای مخاطب احترام قائل است و این را می‌توان از زحمتی که برای برگزیدن هر یک از کلمات خود انجام داده است، متوجه شد. نگاه ریزبین و زیرک محمد حسینی در تمام جملات کتاب حس می‌شود. «اگر از تک‌تک مردم دنیا بپرسید: حالتان چطور است؟ میلیون‌ها تن خواهند گفت: افتضاح... باید راهی پیدا کرد که به ذهن این آدم‌ها خطور کند که خودشان این راه را انتخاب کرده‌اند.» محمد حسینی گاهی در گفتن حقیقت انسان‌ها چنان تلخ و بی‌پرده می‌شود که پشت آدم را می‌لرزاند. این کتاب را دو مرتبه خواندم و بار دومش برای این بود که همان نکات ریز و شاید ناگفته‌های میان سطرها را دریابم. به کسانی که به خواندن یک کتاب خوب با نثری عالی علاقه دارند این کتاب را توصیه می‌کنم.

    مارون

    1197047_348.jpg

    آخرین کاری که از بلقیس سلیمانی خواندم و به نظرم بهتر از کارهای دیگرش بود رمان «مارون» (نشر چشمه) بود. قبل آن هم رمان «سگ‌سالی» و قبل‌ترش هم «به هادس خوش آمدید» را خوانده بودم. ناخودآگاه وقتی چند کتاب از نویسنده‌ای می‌خوانم، نثر او را مقایسه می‌کنم. به نظرم نثر سلیمانی پخته‌تر شده و داستان‌پردازی او در «مارون»، پیچیده‌تر و جالب‌تر است. داستان در روستای مارون می‌گذرد و حکایتی از مردم این روستاست و اتفاقاتی که برای روستای مارون، پیش، حین و بعد از انقلاب می‌افتد. سلیمانی همیشه گفته با فضای روستایی آشناست. حتما به همین دلیل هم در همین حوزه می‌نویسد که به آن احاطه دارد و به‌خوبی می‌تواند فضاها و شخصیت‌ها را ملموس و باورپذیر کند. داستان «مارون» با تنوع شخصیت‌های دوست‌داشتنی‌اش آدم را به روستاها با فضای ساده و بی‌ریا و گاه خفقان‌آورشان می‌برد: «مارونی‌ها گفته بودند تو زن نیستی وگرنه شوهرت را نگه می‌داشتی. حالا ایستاده بود جلو مرصع و می‌خواست شوهرش را پس بگیرد. ساعت چهار صبح دخترک هفت ماهه‌اش را بسته بود به پشتش، دستمال نان و مغز گردویش را برداشته بود و از مارون زده بود بیرون. جاده مارون تا گوران را پیاده آماده بود. صدای جیرجیرک‌ها، شغال‌ها، سگ‌ها، خروس‌ها و خرهای مارون بدرقه‌اش کرده بود. باد خنک شمال که به صورتش خورده بود زیرلبی درویش را لعنت کرده بود. این باد جان می‌داد برای باددادن خرمن‌ها. کجا بود درویش؟ کجا بود مردش، وقتی باد شمال می‌آ‌مد و او نبود تا رزق‌وروزی زن و بچه‌اش را از دهن باد بگیرد؟»
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    برترین ها - ایمان عبدلی:
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    تلویزیون: مجموعه «دیوار به دیوار» شاید موفق ترین مجموعه نوروزی تلویزیون بود. سامان مقدم پس از «شمس العماره» دوباره به تلویزیون بازگشت و با بازیگرانی مثل پژمان جمیشدی، امیرمهدی ژوله، فرهاد آئیش و رویا تیموریان، طنز موقعیت موجود در کار که در قالب الگوی روابط بین همسایه ها جای گرفته به خوبی پرداخت شده و سریال را با مزه نشان می دهد.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1208963_934.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    نکته خوشحال کننده این که پخش این سریال تا پایان اردیبهشت ادامه دارد و پس از کوچ نا بهنگام «لیسانسه ها» حالا تلویزیون یک سریال آبرومند شبانه دارد. «دیوار به دیوار» را خشایار الوند نوشته که نامی خوش در نویسندگی طنز دارد. به هر حال پیشنهاد مناسب کم دردسری است برای سرگرم شدن در شب های بهاری.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    آلبوم : «رگ خواب» البته قبل از نوروز به بازار آمد و همایون شجریان یک بار دیگر با قدرت نبض بازار موسیقی را در دست گرفت. واقعیت هم همین است که همایون شجریان با اختلاف بی رقیب است و با صدای یگانه اش دلبری می کند. «رگ خواب» شامل چهار تركِ باكلام از جمله «آهاى خبردار»، «رگ خواب»، «ابر مى‌بارد» و«گريه مى‌آيد مرا» با اشعارى از امیر خسرو دهلوی، حسین منزوی و مولانا است.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1208964_465.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

    پیشنهاد ویژه گوش سپردن به قطعه «رگ خواب» است. قطعه ای که حس و حال عجیبی دارد و احتمالا هیچ کس غیر از همایون از پس اجرای آن بر نمی آمد. قطعه «رو سربنه به بالین» هم با شعری از مولانا در ادامه ی تجربه آرایش غلیظ است. دیوید گارنر آمریکایی بردیا کیارس و پورناظری ها در تهیه این آلبوم نقش داشته اند.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    اکران: «آباجان» ساخته هاتف علیمردانی روایت سال های جنگ در شهر زنجان است. البته فیلم مستقیم به جنگ نمی پردازد و با این همانی فضای آشفته ی یک خانواده و فضای آشفته ی بیرون، داستانش را جلو می برد. در «آباجان» بازیگرانی چون فاطمه معتمد آریا سعید آقاخانی و شبنم مقدمی ایفای نقش می کنند. علیمردانی فیلمساز پر کاری است و هر سال فیلم می سازد اما هیچ کدام از آثارش به کیفیت «کوچه بی نام» نرسیده، مشکل شاید این است که دچار کلیشه شده و شخصیت هایش در حد تیپ می مانند و فیمنامه هایش هر بار ضعف های آشکاری دارد. مثلا در همین «آباجان» تعدد بحران ها و عدم گره گشایی و شخصیت پردازی های نه چنداق دقیق بیننده را بلاتکلیف می گذارد. با همه این ها «آباجان» یک فیلم متوسط قابل تماشاست که شاید انتخابش برای تماشا در یک آخر هفته بد هم نباشد.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1208965_963.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    خورجین : «محله چینی ها» ساخته رومن پولانسکی از آن دست فیلم هایی است که تماشایش چیزهایی بیشتر از سرگرمی برای تماشاچی دارد. جک نیکلسون در نقش یک کارگاه سمج به لایه های زیرین فساد در شهر محل سکونتش می رود و پی به مافیای وحشتناکی می برد که بی رحمانه به دنبال اهداف منفعت طلبانه خودش است. گیتس (جک نیکلسون) کارگاه داستان نمی تواند بی خیال حقیقت شود. او که تخصصش فاش کردن خــ ـیانـت های زناشویی است درگیر ماجراهایی می شود که گمانش هم نمی رود. خشکسالی و و وسوسه منابع آبی مقامات لس آنجلس را درگیر فساد می کند. گیتس موی دماغ آن ها می شود آن هم در فیلمنامه ای جذاب و درگیر کننده که یک نفس تماشاچی را میخکوب می کند. بازی جک نیکلسون در نقش گیتس از نقاط قوت کار است. چشمان شرور و پرسشگر او در این نقش از یادها نمی رود. خلاصه که اگر می خواهید دوساعت درست و حسابی سرگرم شوید و خیلی چیزها از نظام بورکراتیک دستتان بیاد «محله چینی ها» را از دست ندهید.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1208966_924.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    تماشاخانه : نمایش «سیزیف و کمدی مرگ»؛ سیزف از اساطیر یونان باستان است است او توسط زئوس؛ پادشاه خدایان یونان باستان به مجازاتی همیشگی محکوم می شود که بر اساس این حکم موظف است سنگ بزرگی را تا نزدیکی قلۀ کوه بلندی حمل کند و پیش از رسیدن به پایان مسیر شاهد باز غلتیدن آن به پایین کوه باشد.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1208967_627.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

    در حقیقت او گرفتار چرخه ای عبث و بیهوده می شود، چون خیال طغیان بر علیه خدایان را دارد و می خواهد اختیار مرگ و زندگی آدمیان را دست خودش بگیرد. سیزف از اساطیر به نام یونانی است و قصه های زیادی حول او شکل گرفته. در این نمایش هم ترکیب فانتزی شخصیت آسمانی و نامیرا با شخصیت های میرا که پرداختی رئال دارند کمدی خوبی را شکل داده که مفاهیم عمیق و گسترده را به همراه دارد. ضمن این که در تماشای چنین نمایش هایی باید به زبان استعاره ای و تمثیلی کار هم توجه ویژه ای داشته باشید.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

    نمایش «سیزیف و کمدی مرگ» را علی ضیائی و مسعود روستا کارگردانی کرده اند و محمد رضا مالکی و فرامرز قلیچ خانی و دیگران در آن ایفای نقش می کنند، این نمایش در تئاتر باران در حال اجراست.
    [/BCOLOR]
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    برترین ها - ایمان عبدلی:
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    تماشاخانه: «کافه پولشری» به کارگردانی الهام پاوه نژاد و با بازی خودِ پاوه نژاد نمایشی است مونولوگ وار که با حفظ درست ریتم و متنی صمیمی و تمهیداتی که تماشاگر را درکیر خودش می کند و موفق می شود 455 دقیقه جذاب برای مخاطب رقم بزند. مهم ترین چیز این نمایش سادگی و روان بودن متن است که تماشاچی را با آدم های داستان پاوه نژآد همراه می کند زنی که از حسرت هایش و از مرد هایی می گوید که به «کافه پولشری» رفت و آمد داشته اند هر کدام پازلی از شخصیت او را ساخته اند. نمایش ظاهری ساده و مینیمال دارد اما از نگاه زن ها به مردان پرده بر می دارد و با ظرافت تمام موانع شکل گیری یک رابـ ـطه درست میان زنان و مردان را نشان می دهد و نقد می کند. همین که یک نمایش شلوغ کاریهای رایج را نداشته باشد و بتواند شخصیتش را خوب پرداخت کند در روزگار امروز قابل ستایش و است کاری که پاوه نژاد در اولین تجربه کارگردانی اش در آن موفق شده است.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1215419_952.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    اکران: «مفت آباد» به کارگردانی پیمان تیمور تاش که اولین تجربه اش هم هست در گروه هنر و تجربه در حال اکران است. در فیلم بازیگرانی چون برزو ارجمند ، سجاد افشاریان و دنیا مدنی(دخترِ رویا تیموریان) ایفای نقش می کنند. تیمور تاش البته در داستان نویسی مجموعه ای چون «تهران -28» را دارد او تسلط خوبی رو بازسازی فضاهای جنوب شهری دارد. بدون اغراق و واقعی و نه سانتی مانتال. در «مفت آباد» هم در پلاتی آشنا پرداخت قابل توجهی دارد به هر حال فیلم هم آن وجهه رئال کار را دارد و هم تا آخر جذاب و گیراست.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1215420_940.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    خلاصه ای از داستان:« داستان در یک خانه‌ی مجردی شلوغ می‌گذرد که پنج جوان مجبورند در آن با شرایط سخت زندگی کنند. یکی از آن‌ها معتاد است و در حال ترک اعتیاد. یکی لال است. یکی باید برای امتحانات دانشگاه درس بخواند که دوباره مشروط نشود. یکی خانه‌ی پدری را در زد و بند با پیمانکار از دست داده حالا با پای شکسته خانه نشین شده و دیگری یعنی رسول که در واقع صاحب اصلی خانه‌است یک بی‌خیال تمام عیار است که برای کار به تهران مهاجرت کرده‌. خبر آمدن ناگهانی همسر رسول به تهران وضعیت خانه را از حالت عادی خارج می‌کند»
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    نمایش خانگی : «خشکسالی و دروغ». فیلمی که پدرام علیزاده از روی متن محمد یعقوبی آن را ساخته و در آن بازیگرانی نظیر: محمدرضا گلزار،علی سرابی و پگاه آهنگرانی بازی می کنند. فیلم به طور خاص به «دروغ» می پردازد و این مضمون را در چهار رابـ ـطه بسط می دهد و البته در سطح بعدی این کنش های خانگی و خانوادگی را به اجتماع می کشاند.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1215421_281.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

    خشکسالی و دروغ» پیش از این توسط خود یعقوبی به روی صحنه ی تئاتر رفته بود، اما این که علیزاده تا چه حد توانسته مفاهیم مستتر در متن را به تماشاچی منتقل کند داستان دیگریست. البته آن چه که تا همین جای کار مشخص و واضح است این که فیلم عامدانه از یک سری کلیشه ها فرار کرده و دروغ و تبعات آن را به شکلی ظریف تر نشانمان می دهد. جوری که کمی دقت و کند و کاو می خواهد و اگر نبود رگه های طنز داستان، شاید کمی تحمل ماهیت تراژیک کار برای تماشاچی کم حوصله دشوار می شد.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    کتاب: «عقل در سیاست» اثر حسین بشیریه در این روزهای منتهی به انتخابات بیشتر می چسبد. کتابی که حجم زیادی دارد و اما به بخش های مجزا تقسیم شده. می توانید هر بخش را جدا بخوانید بدون آن که خللی در خوانش کتاب پیش بیاید. از ویژگی های نثر بشیریه یکی این که خیلی دشوار نیست و هر کس بنا به سوادش درصدی از متن را متوجه می شود و ویژگی دیگر جامعیت موضوعاتی است که مطرح می کند و دست به تحلیل می زند. مثلا اگر جریان از لیبرالیسم می نویسد تمام تحولات این مکتب را بدون آن که از حوصله خارج شود مرور می کند. درهرصورت با خواندن حتی بخش های کمی از این کتاب شناخت جامعی از شرایط سیـاس*ـی و اجتماعی پیدا می کنید و شاید بتوانید در حد یک انتخاب درست قدرت تحلیل پیدا کنید.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1215422_938.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

    این مجموعه حاوی سی و پنج مقاله با موضوع فلسفه، جامعه شناسی و توسعه سیـاس*ـی است كه عناوین برخی از آنها بدین قرار است: «مسائل اساسی در فلسفه سیـاس*ـی»، «لیبرالیسم نو: گرایش‌های اخیر در تفكر سیـاس*ـی و اقتصادی در غرب»، «مكتب فرانكفورت: نگرش انتقادی، نقد آیین اثباتی و نقد جامعه نو»، «جامعه شناسی مذهبی ماكس وبر و جایگاه اسلام در آن»، «تحول در روابط دولت و جامعه مدنی در خاورمیانه»، «سرگذشت نظریه و وابستگی و توسعه نیافتگی»،«ایدئولوژی و فرهنگ سیـاس*ـی گروه‌های حاكم در دوره پهلوی»، «جامعه مدنی، قدرت و ایدئولوژی: موانع تحقق جامعه مدنی در ایران»، «كاریزما، سنت و قانون: منابع مشروعیت سیـاس*ـی در ایران» و «ایدئولوژی سیـاس*ـی و هویت اجتماعی در ایران»
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    خورجین: فیلم «خرچنگ»؛ در پادآرمان‌شهری در آینده و یا شاید یک دنیای موازی عجیب، بزرگ ‌سالانی هستند که مجردند و یا در پیدا کردن زوج ناتوانند. آن‌ها باید به یک هتل بروند و ظرف ۴۵۵ روز شریک زندگی مناسبی پیدا کنند؛ در غیر این صورت، به حیوانی دل‌خواهِ خودشان تبدیل می‌شوند و آن‌ها را در جنگل رها می‌کنند و از آن طرف هم در جنگل با حکومت یک زن جوان مواجهیم که اجازه هیچ گونه زندگی مشترک را نمی دهد و افراد را تنها و مجرد می خواهد و امیال آن ها تحت سلطه خودش در می آورد. فیلمنامه درخشان خرچنگ با نقد ظریف نظام سرمایه داری و نظام کمونیستی مقوله ازدواج و عشق را زیر ذره بین می برد آن هم در یک بستر خیالی اما جذاب، دیدن خرچنگ از آن تجربیاتی است که دریچه های زیادی روی ذهن بیننده باز می کند.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1215423_498.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    کیوسک: اطلاعات حکمت و معرفت در شماره جدید به پدیدار شناسی مکان پرداخته و فلسفه معماری را بهانه یک پرونده خواندنی کرده است. از مطالب خواندنی این شماره می توان از«دلوز در آستانه معماری: فضای شدن» و همچنین «دسته بندی پدیدار شناختی بنیادین باغ و منظر» نام برد. فکر نکنید که چون پرونده در مورد معماری است با یک موضوع خاص و کسل کننده مواجهید خوبی مقالات خواندنی این ماهنامه همین است که با هر موضوعی که بشود شما را به جاهایی می برد که اندوخته مناسب از آن برای فکر کردن بر خواهید داشت.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1215424_294.jpg
    [/BCOLOR]
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    برترین ها - ایمان عبدلی:
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    تماشاخانه: نمایش «بازگشت به خانه» بر اساس نمایشنامه ای از هارولد پینتر در سالن ارغنون در حال اجراست، نمایشی نه پوچ اما بر اساس پوچی نگاه پینتر که با کمک سورئالیسم و در عین حال کمدی ماهیت آدم ها و روابط را افشا می کند و انگار مقابل تماشاچی ایستاده و بی رحمانه خیلی از درونیانتش را بیرون می ریزد. سبک اجرا در «بازگشت به خانه» تازه و کمتر کار شده است و با بی نهایت نمایش های مشابه و کپی شده سالن های تئاتر تفاوت دارد. از همین جهت تماشا و سعی در تطبیق با فضای چنین نمایشی به نوعی تمرین آشنایی با فضای مدرن تئاتر امروزی است. به عبارت دیگر در «بازگشت به خانه» با فضایی کاملا متفاوت در اتمسفر نمایشی ایران مواجهیم که سعی کرده با اجرای فرمیک و هماهنگ در طراحی صحنه، میزانسن، موسیقی و اجرای بازیگران کاری استاندارد را تحویل مخاطب بدهد. این همه از کیفیت کار نوشتم و این هم را هم اضافه کنم که در محتوای نمایش با اثری مواجهید که بعد از پایان در ذهنتان ادامه خواهد داشت.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1222402_603.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

    دیالوگی از نمایش: « شماها مثل شی میمونین ، مثل چیز ، مثل یه سری چیز ارتعاش میکنین ، از این طرف به اون طرف، از اون طرف به این طرف. فقط میخورین و میخوابین و گند میزنین به همه جا، به همه چیز. شماها تو خودتون غرق شدین ، نمیتونین ببینین»
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    نمایش خانگی: سریال «عاشقانه» ساخته منوچهر هادی با هنرنمایی کلی ستاره نظیر: همون سیدی، مهناز افشار، محمدرضا گلزار، حسین یاری و ساره بیات و... به پنجمین قسمت رسید. تجربه تلخ سریال های نمایش خانگی بیش از هر چیز نگرانمان می کند که این سریال هم مثل خیلی ها نیمه کاره نماند. سریالی که تا اینجای کار علی رغم ضعف های زیادی که دارد، مخاطبان خودش را پیدا کرده.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1222403_568.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

    به هر حال «عاشقانه» فضایی شیک و زیبا تحویل مخاطب می دهد و با تمرکز روی ستاره هایش و پرداخت نسبی یک داستان درگیر کننده مخاطب پیدا کرده، گرچه که در فیلمنامه و پرداخت شخصیت ها و حتی بازی بازیگرانی نظیر ساره بیات و رضا گلزار آشکارا ضعف دارد اما در میان گزینه های کم موجود برای تماشای سریال انتخاب بدی نیست. تصور کنید یکی از سریال های روتین شبانه تلویزیون را در فضایی بازتر و رنگ و لعاب دارتر می بینید.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    اکران: «یک روز بخصوص» ساخته ی همایون اسعدیان که پیش از این از او آثاری نظیر «طلا و مس» و «بوسیدن روی ماه» را دیده ایم. فیلمی در مورد یک روزنامه نگار که در دوراهی اخلاقی قرار می گیرد و مابین افشای نام یک واردکننده داروهای تقلبی در زمان تحریم و نجات جان خواهرش در صف اهدای قلب، دومی را انتخاب می کند و رفته رفته تمامی آرمان و ایده آل های اخلاقی اش را به خاطر نجات جان خواهرش کنار می گذارد. در فیلمنامه با یک حذف احتمالا عامدانه مواجهیم. حذف کشمکش حامد برای انتخاب وضعبیت اخلاقی یا نجات خواهرش، در واقع فیلم عمده زمانش را به تمهیدات مصطفی زمانی (حامد) می پردازد که پول عمل اهدای قلب خواهرش را جور کند و از مرحله کشمش درونی خیلی راحت گذر می کند. نقطه ی قابل انتقاد داستان شاید همین باشد، وگرنه «یک روز بخصوص» در میان فیلم های اکران شده جزو متوسط ها قرار می گیرد، تماشایش تجربه بدی نخواهد بود.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1222404_305.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    تلویزیون: نمی دانم باید برای عوامل سازنده سریال پایتخت خوشحال باشیم که پس از چندین و چند بار تکرار سری های این سریال همچنان طرفدار دارند و یا ناراحت مدیران سیمایی باشیم که از فرصت بی نطیر سریال سازی غافل اند و بی توجه به خواست عمومی هیچ برنامه ای برای پرکردن وقت مخاطبات در باکس آخر شب کانال های تلویزیونی ندارند. این روزها سریال پایتخت از شبکه شما پخش می شود و خیلی ها با این سریال به این شبکه کوچ کرده اند،پرداخت دقیق جزئیات ملموس یک زندگی معمولی برگ برنده این سریال محبوب است، در ضمن دیوار به دیوار در شبکه سه هم کار آبرومندی است که تماشایش حداقل آزارتان نمی دهد.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1222405_370.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    کیوسک: این روزهای نزدیک به انتخابات روزنامه های سیـاس*ـی جان تازه ای گرفته اند، برخلاف باقی روزها که خبرهای روزگذشته خبرگزاری را انعکاس می دهند، تولید کننده شده اند و کلی یادداشت و گفت و گو تولید می کنند، در واقع در روزگار پسا نوروزی و خواب ماهنامه ها و این روزنامه ها هستند که از فرصت یک ماهه تا انتخابات استفاده می کنند و حتی برخی به عمق رفته اند و معضلات سیـاس*ـی و اجتماعی را در سطح ماهنامه های تخصصی علوم انسانی نقد می کنند. از خوب های این روزها می توان به اعتماد و شرق در میان نشریات اصلاح طلب و صبح نو در میان نشریات اصولگرا اشاره داشت.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1222406_536.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    خورجین: «کاغذ بی خط» اثر ناصر تقوایی با بازی درخشان هدیه تهرانی و خسرو شکیبایی داستان یک زوج است که در روزمرگی های زندگی دچار تلاطم شده اند و نمی توانند بدون کنایه و تعریض با هم حرف بزنند. تقوایی فیلم را درمیانه افشاگری های قتل های زنجیره ای ساخت و فیلم آشکارا چند اشاره عیان به آن مباحث دارد. شاید از ساخت فیلم 17 سالی گذشته باشد، اما با تماشای این کار متوجه می شویم که چگونه با یک فیلمنامه ی سرحال و درست و شخصیت پردازی عمیق می توان داستانی بدون افت و خیز را در یک چار دیواری برای مخاطب جذاب کرد و میخکوب نگهش داشت. تماشای آثاری چون کاغذ بی خط هم حسرت غیبت کسانی چون تقوایی را یادمان می آورد و هم نشان می دهد که مسیر کلی سینما ایران حتی با توجه به جوایز قابل اعتنای جهانی خیلی رو به پیشرفت نبوده است.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1222407_922.jpg
    [/BCOLOR]
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    برترین ها - ایمان عبدلی:

    کیوسک: ماهنامه ها و فصل نامه های وزین و قابل توجه عرصه ی مطبوعات هنوز در خواب پسا نوروزی هستند و روزنامه که البته این روزها سرشار از مصاحبه و تحلیل ها داغ انتخاباتی اند. به هر حال این روزها هیچ چیز بیشتر از انتخابات رونق ندارد و عرصه ژورنالیسم هم به این سمت کشش دارد. با همه این ها در میان ماهنامه های سینمایی هم «فیلم» درآمده و هم 24 که هردو پرونده ی ویژه ای در مورد «ماجرای نیمروز» دارند. فیلمی که توجه دو ماهنامه سینمایی را به خودش جلب کرده. ماهنامه «فیلم» البته یک مصاحبه تر و تمیز با پژمان جمشیدی دارد به بهانه موفقیت ها اخیرش و جشنواره بین المملی فجر را هم که این روزها در پردیس چارسو در حال برگزاری را مرورکرده. 24 اما غیر آن پرونده، چیز خاص دیگری ندارد.

    1228349_340.jpg

    در میان هفته نامه ها هم «جامعه پویا» و «آیت ماندگار» درآمده که اولی به جرات بهتر از دومی است. نگاه تحلیلی به سواستفاده از کودکان در گروه های تروریستی، پرونده قابل توجه این شماره جامعه پویا است و گفت و گو با هاتف علیمردانی در مورد «آباجان» دیگر مطلب خواندنی این شماره جامعه پویا است. آیت ماندگار اما زیادی جانبدارانه، هوای دولت روحانی را دارد و بی خیال خریدش شوید.


    خورجین: روز گذشته «جاناتان دمی» کارگردان شهیر آمریکایی درگذشت و خورجین این هفته را فیلم مشهور او «سکوت بره ها» اختصاص دادم. فیلمی که تلفیق جالبی از سینمای فانتزی وحشت و سینمای واقع گرای پلیسی دارد. در داستانی اقتباسی از «هاریس» روانشناس مشهور آمریکایی. فیلم تقابل یک کارگاه جوان و با استعداد پلیس با یک قاتل زنجیره ای بی رحم است. یک طرف کار جودی فاستر جوان قرار دارد و طرف دیگر کار آنتونی هاپکینز نابغه در نقش هانیبال.
    1228350_443.jpg

    اگر می خواهید تعلیقی جاندار و دقیق چه در اجرا و چه در فیلمنامه ببینید و اگر تا به حال «سکوت بره ها» را ندیده اید، حتما تجربه اش کنید. فیلم در مسائلی مثل مونتاژ و میزانسن و نور و فیلبمبرداری استادانه کار شده و از آن طرف هم پیرنگ فیلمنامه واقعا نفس گیر است، در واقع «سکوت بره ها» تسلط دقیق جاناتان دمی را بر جامعه اش نشان می دهد و یادآور می شود برای روایت زیر پوست یک جامعه چقدر باید با وسواس و دقیق ساخت که کار دربیاید و دچار احساسات گرایی نشود.


    نمایش خانگی: «عصبانی نیستم» ساخته ی رضا درمیشیان نتوانست بر غول توقیف غلبه کند و عاقبت در روزهای نزدیک به انتخابات به شکل غیرقانونی در بازار یافت می شود همین که در نزدیکی انتخابات چنین فیلم بحث برانگیزی بیرون آمده نمی دانم اتفاقی است یا...مهم تر این که «عصبانی نیستم» اثر قابل توجهی است. روایت دو جوان عاشق پیشه که یکی به علت فعالیت سیـاس*ـی از دانشگاه اخراج شده و آس و پاس است. فیلم آشکارا اتفاقات 88 را در زیر متن خودش دارد و یک نوید محمدزاده ی قدرتمند در کنار باران کوثری. نگاه نوستالژیک فیلمساز به گذشته ای که رفته و حالی که درگیر تورم و نارضایتی است و تدوین پر تنش و ملتهب که در کنار دوربین روی دست فیلمبردار کار، فضای کلی اثر را ملتهب کرده از «عصبانی نیستم» اثری دارای قابل استناد تاریخی می سازد، توصیه به تماشای یک فیلم به اصطلاح قاچاق شاید عرف نباشد اما خب واقعیت این است که این فیلم از تمام تازه های این روزهای نمایش خانگی قابل توجه تر است.

    1228351_521.jpg


    تلویزیون: مناظره های انتخاباتی از جمعه بعدازظهر شروع می شود و به مانند تمام فصول نزدیک به انتخابات این بهترین فرصت برای تماشای عـریـان تر فضای سیـاس*ـی ایران است پیش بینی این که مناظره ها فراگیر شود و بریده هایش در فضای مجازی دست به دست شود دشوار نیست فرقی هم نمی کند، حسین دهباشی یا مرتضی حیدری یا هر کس دیگر که مجری مناظره ها باشد در هر صورت سوژه مخاطبان بی شماری جذب خواهد کرد و این برگ برنده ای است برای صدا و سیما.

    1228352_251.jpg


    تماشاخانه: نمایش «بی پدر» به کارگردانی محمد مساوات در سالن قشقایی مجموعه تئاتر شهر در حال اجراست. نمایش، روایت امروزی از داستان شنگول و منگول و حبه انگور است، اما گمان نبرید با روایتی سرخوش و کودکانه مواجه است. بلکه برعکس این بار پایان و قصه تلخ است و اصلا سراسر داستان انتزاعی است. قصه ی بزهایی که میل به گرگ شدن پیدا می کنند و چون گرگ می شوند، از خود گرگ ها هم بی رحم تر و خطرناک تر می شوند.
    1228353_809.jpg

    پایان داستان خوش نیست و روایت، کلی مکث و تامل دارد، چون خشونت را به شکلی نه چندان مفرح و بلکه آزار دهنده نشانتان می دهد و هم وجه فردی دارد و هم وجه اجتماعی. اگر نیت تفریح و سرخوشی دارید و این نمایش انتخاب مناسبی نیست اما اگر هدف از تماشای تئاتر برای شما تکانه و درگیری ذهنی است، کار محمد مساوات قابل توجه است و می تواند انتخاب مناسبی باشد. سعی کرده ام همیشه نمایش متفاوت تر و با اصالت را در این ستون بگذارم مثل: «بی پدر».


    اکران(ضد پیشنهاد): «نقطه کور» ساخته مهدی گلستانه از آن دست فیلم هایی است که بیخودی آدم های بدبخت و بیچاره را دورهم جمع کرده و بی دلیل سیاه است، فیلم و کاراکترهایش را به راحتی می تواند پیش بینی کنید و روند داستان هیچ غافلگیری ندارد. باز هم خــ ـیانـت و باز هم فروپاشی اخلاقی و باز هم ادعای نگاه آسیب شناسانه اجتماعی، در فیلم بازیگرانی نظیر: محمدرضا فروتن و هانیه توسلی در فیلم بازی می کنند که کار خاصی هم برای نجات فیلم نمی کنند چون اساسا طرح کلی فیلمنامه مشکل دارد.

    1228354_474.jpg


    کتاب: اردیبهشت و شعرعجب همنشینی دلپذیری! این روزها که زادروز سهراب سپهری و قیصر امین پور و شیخ سخن سعدی شیرازی است می توانید از گنجینه ی واژه های آن ها سبدی بردارید و حظش را ببرید نه حوصله آن چنانی

    1228355_408.jpg
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    برترین ها - ایمان عبدلی:
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    اکران: «تیک آف» به کارگردان احسان عبدی پور روایت چند جوان است که از آرزوها و عقده هایشان جا مانده اند و از جایی به بعد قمار می کنند. برای آن که داستان کلی نسوزد، تا همین جایش را داشته باشید. از حال و هوای فیلم همین قدر بدانید که در بوشهر و جنوب می گذرد. عبدی پور تسلط خاصی به زادگاهش دارد و به مانند آثار قبلی اش با فیلمبرداری ظریف و دقیق حال و هوای جنوب را روایت می کند. او در فیلمبرداری و مسائل فنی از کیفیتی خاص پایین تر نمی آید اما در تازه ترین اثرش از فیلمنامه شلخته و نامتناسبش ضربه خورده. داستانی که یک دفعه تند می شود و ناگهان کند! شاید خیلی جذبتان نکند اما به هر حال در فیلم رضا یزدانی، مصطفی زمانی و پگاه آهنگرانی بازی می کنند که هر چند خلی خوب نیستند اما به ضرب و زور اتمسفر خوب کار و موسیقی های سرحال و دلچسب قابل تحملند در فیلم های این فصل اکران تیک آف نسبت به «امتحان نهایی» و «نقطه کور» انتخاب بهتری است گرچه که شاید ایده آل نباشد اما حداقل یک فضای جوان پسند دارد.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1235039_277.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    تماشاخانه: گالي لي مرد ساده دلي است كه قدرت نه گفتن ندارد . روزي او به قصد خريد ماهي از خانه خارج مي شود و با 3 سرباز مواجه مي شود كه در اثر حادثه اي نفر چهارم هنگشان از آن ها جدا شده و در دردسر بدي افتاده اند. سربازها كه متوجه سادگي گالي لي شده اند سعي مي كنند به او بقبولانند كه گالي لي نيست بلكه جيپ سرباز چهارم هنگ آن ها مي باشد
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1235040_904.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

    «آدم آدم است» به کارگردانی حبیب الله دانش در تالار مولوی در حال اجراست، نمایشی در مورد مسخ هویت که موزیکال اجرا شده است و توانسته به خوبی دشواری های یک متن برشتی را حریف شود و با کیفیتی قابل توجه روی صحنه بیاورد . تمامی اجزای صحنه در خدمت متن قرار گرفته اند و با بازیگرانی که همه به نظر کم تجربه اما با مهارت نشان می دهند یک تئاتر اصیل را به مخاطب نشان می دهند. «هویت» البته فکر نکنید دغدغه ای روشنفکرمآبانه و فلسفی است نه اتفاقا ما همه این روزها چیزی هستیم و چیز دیگری نشان می دهیم .همین اینستاگرام هایمان را که چک کنید متوجه می شوید که چقدر متظاهر و دروغین شدیم اگر هـ*ـوس تئاتر درمانی کرده اید، این نمایش انتخاب مناسبی است.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    نمایش خانگی: «سلام بمبئی» به کارگردانی قربان محمد پور که در اکران هم خیلی خوب فروخت یک انتخاب مناسب صرفا برای تفریح راحت و کم هزینه آخر هفته است. فیلم آشکارا متاثر از فضای فیلمفارسی و فیلم هندی است . در چنین فیلمی به دنبال منطق روایی نباشید اتفاقات یهویی و بی منطق حادث می شود. زوج عاشق پیشه داستان گلزار و دیا میرزا خیلی معمولی بازی می کنند، اما خب فیلم خوش آب و رنگ است و فضای کارتونی و سرگرم کننده ای دارد، قرار نیست با چنین فیلمی دریچه ای در ذهنتان باز شود و یا حتی فکرتان درگیر شود. این که پسوند بین المللی را هم به کار اضافه کرده اند نه این که کیفیت قابل ملاحظه ای داشته باشد،احتمالا سازندگان از کنار بازیگران هندی و لوکیشن هندوستان چنین پسوندی را به اثرشان اضافه کرده اند.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1235041_878.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    کتاب: « تمایز» اثر پی یر بوردیو یکی از ده اثر تاثیر گذار در حوزه جامعه شناسی در قرن بیستم است، کتاب به تفصیل و در نهصد صفحه در مورد سلیقه های طبقات مختلف جامعه می نویسد. بوردیو در کتاب «تمایز» از روش های مختلفی استفاده کرده است، در بررسی های آماری، مصاحبه، مشاهده، تحلیل محتوای تبلیغات بازرگانی … موسیقی ها، موزه ها، آداب غذا خوردن و شیوه خواندن، نمایشگاه، بازار مکاره ی کتاب، نوار یا دیسکت موسیقی، پشتوانه آماری برای اثبات ایده ای فراهم می کنند.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1235042_695.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

    حتی اگر خیلی تسلطی به مباحث جامعه شناسی ندارید خوانش یک یا دو فصل از کتاب هم در ایجاد نگرشی جدید برای شما کمک می کند. مثلا در بخش هایی از کتاب حتی نوع غذا خوردن مردان در طبقات مختلف بررسی شده و یا این که مردم در طبقات مختلف چگونه با رفتار بدن، انتخاب لباس و غذا و شکل تفریح برای خودشان هویت کسب می کنند و سعی در ایجاد تمایز دارند. فقط حجم کتاب زیاد است و قیمت کتاب هم بالاست اما خب اگر شبی چهارصفحه هم از چنین کتابی بخوانید کلی دیدگاه پیدا می کنید به نظرم پیشنهاد به صرفه ای است!
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    خورجین: «روزی روزگاری در آمریکا» اثر سرجیو لئونه فیلمی در سه ساعت و چهل و پنج دقیقه فیلمی که نیاز به معرفی و پیشنهاد ندارد. فیلم سراسر زندگی است داستان چهار پسر پاپتی که در خیابان ها ولگردی می کنند و فیلم تا بزرگسالی آن ها را روایت می کند و سرنوشت متفاوت هر کدام از آن ها پیش روی ما می گذارد. تماشای لـ*ـذت بخش این رمان تصویری طولانی تجربه ی بی بدیلی است که تا لمسش نکنید متوجه لـ*ـذت سینما نخواهید شد. «روزی روزگاری در آمریکا» همه ی زندگی را در خودش دارد؛ غرور،خودخواهی،اشک و لبخند و...ترس از زمان طولانی کار نداشته باشید که انقدر خوش ریتم و موزون است، متوجه گذر زمان نخواهید شد، لئونه ی کبیر و دنیروی درخشان در این 4 ساعت تماما می درخشند.

    1235043_862.jpg
    [/BCOLOR]
     

    Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    تلویزیون: شور انتخاباتی صدا و سیما هر روز بیشتر می شود و چیزی هم تا انتخابات نمانده. در میان همه برنامه ها ی تلویزیونی، مورد ویژه برنامه «تریبون آزاد» است. این برنامه تریبونی را در اختیار دانشجویان قرار می دهد که حرف ها و ناگفته هایشان را بگویند. اما در مجموع خیلی کم رمق تر از آن است باور کردنی به نظر برسد. تمام صحبت ها کلیشه ای و بعضا لوس به نظر می رسد.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1241520_365.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    حرف ها هیچ چالشی و تکانی ایجاد نمی کند. گاه آن قدر بی وزن و تکراری است که خود حضار هم دسته جمعی می خندند. از همه جالب تر دو خطی است که آخر برنامه می آید؛ «این برنامه ادامه خواهد داشت اگر خدا بخواهد» انگار که چه خط قرمزی را رد کرده اند و ...چه کاری است؟ خب همان مستندها و مناظره ها و گفت و گوی ویژه خبری کافیست دیگر!
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    تماشاخانه (ضد پیشنهاد): «هملت» به کارگردانی امیر دادگر در سالن اصلی تئاتر شهر را نبینید و اصولا فریب اسم های دهان پرکن را در هیچ تئاتری نخورید. این که پانته آ پناهی ها و شبنم فرشاد جو و.. این ها بازی می کنند و این که اصلا ابر متنی چون «هملت» پایه ی کار است، دلیلی بر یک نمایش وزین و موجه نیست .
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1241525_419.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

    جناب دادگر یک تراژدی سنگین را به یک کمدی چند لحن و تکه پاره تقلیل داده، با چند کاراکتر اضافه که از «هملت» چیز خاصی به جا نمی گذارند. چند شوخی سخیف رو حوضی و تقلید و طعنه های انتخاباتی مثل: گاز انبری قالیباف و لحن احمدی نژاد، تکراری و فاقد خلاقیت. والا که دیدن کمدی ها درجه سه شرف دارد به نمایش هایی که ادعای کار روشنفکری دارند و از درون تو خالی هستند.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    کیوسک: «اندیشه پویا» شماره ی خوبی را به کیوسک عرضه کرده. از آن شماره های باحوصله و دقیق. از خواندنی های این شماره: مقاله سعید حجاریان در مورد انتخابات، گفت و گو با محمود دولت آبادی که صریح و بی پرده است او روحانی و جهانگیری را به دیگران ترجیح داده. گفت و گو با بهمن فرمان آرا که از حال و هوای این روزهایش و از «دلم میخواد» می گوید. مقاله جرج اورول در مورد ناسیونالیسم به ترجمه عزت الله فولادوند هم خواندنی است، همچنین سه چهارصفحه ای که در مورد همایون کاتوزیان تهیه دیده شده هم خوب از کار درآمده. «اندیشه پویا» در این شماره البته که در بخش معرفی فیلم و کتاب هم پربار و خواندنی است و می شود کلی از آن نکته برداشت. در آخر مصاحبه با نجفی و آشنا هم بدک نیست، گرچه که کمی زیادی انتخاباتی است و می توانست متعادل تر باشد.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1241521_297.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    نمایش خانگی(ضد پیشنهاد): «دو» با نگاهي به داستان «كفش‌هاي خدمتكار» اثر برنارد مالامود نوشته شده و داستان زن خدمتكاري را روايت مي‌كند كه در خانه بهمن كار مي‌كند. بهمن بعد از سال‌ها زندگي در اروپا به ايران بازگشته و ارتباط عاطفي‌اش را با زندگي و گذشته‌اش قطع كرده و بعد از بازگشت به خانه‌اش در ايران قصد فروش آن را دارد.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1241522_326.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

    کل فیلم همین دو خط است وهیچ گونه کشش و جذابیت و فراز و فرودی ندارد! به جرات می توان «دو» را یکی از کند ترین فیلم های یک دهه اخیر سینمای ایران نامید. پرویز پرستویی و مهتاب نصیرپور البته که نام های قابل اتکایی هستند اما وقتی داستانی در کار نباشد، تلاش هیچ کسی نمی تواند فیلم را نجات دهد. به نظر سهیلا گلستانی اگر می خواهد کارگردانی را ادامه دهد کمی هم باید فکر حوصله وقت تماشاچی را بکند. این حجم از کسل کنندگی تماشاچی را شکنجه می دهد.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    خورجین: «کازینو» اثر مارتین اسکورسیزی حدودا سه ساعتی زمانتان را می گیرد تا پشت پرده قمار بازی های ل*ـاس وگاس را نشانتان دهد. در فیلم رابرت دنیرو بازی می کند و شارون استون. دنیرو در فیلم نقش یک قمار باز کم اشتباه را دارد که به مدیریت یک کازینوی درست و حسابی منصوب می شود. او و دوستش نیکی در دو مسیر جداگانه می روند، اما دائما با هم برخورد می کنند. زن اغواگر داستان شارون استون است که شاید بهترین بازی اش را برای کازینوی اسکورسیزی می کند.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1241523_265.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

    فیلم خوش رنگ و لعاب است. نور و زرق و برق ل*ـاس وگاس و کشش داستان، ریتم فیلم را سرحال نگه داشته و سر گرم کننده است. البته شخصیت پردازی های خوبی هم دارد نکته آزار دهنده کار، شاید خشونت افسارگسیخته اش باشد که گرچه در فیلم می نشیند اما شاید کمی زیاد است. کازینو را ببینید، از خوب های اسکورسیزی است و البته دنیرو.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    اکران: «نهنگ عنبر» باشد و رضا عطاران و نوستالژی های دلفریب دهه 60 و 70، آن وقت ندیدن چنین کاری دشوار خواهد بود. ظاهرا قرار است در هر دوره اکران یک فیلم کمدی جای داشته باشد. حالا در شلوغی های انتخابات نهنگ عنبر به اکران رسیده، فیلمی که مطمئنا پر فروش خواهد شد.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1241524_113.jpg
    [/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

    آن هایی که نهنگ عنبر2 را دیده اند راضی اند و در هر صورت باید چند روز از اکران بگذرد تا حال و هوای کار بیشتر دستمان بیاید. با این حال این قمار بازنده ندارد! تجربه ثابت کرده که سامان مقدم و عطاران ترکیب خوبی است. فقط این که تماشای چنین فیلم هایی که معمولا تیغ سانسور زخمی شان می کند در روزهای ابتدایی عاقلانه تر است. کما این که نسخه نمایش خانگی هم قطعا جرح و تعدیل خواهد شد.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    فرهنگ شهر: «فرهنگ شهر» را از این به بعد در پیشنهاد های فرهنگی خواهیم داشت با نگاهی به مهم ترین خبرهای یک هفته حوزه فرهنگ و هنر.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

    حالا که بحث انتخابات نقل محافل است، اعلام موضع هنرمندان نقل محافل شده. در این میان به مانند همیشه بداخلاقی ها جولان می دهد تا این جای کار صدای امیر جعفری و لیلی رشیدی را درآوردند. گفته بودند ضد روحانی اند در صورتی که ظاهرا کذب بوده.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

    از انتخابات که بگذریم به «عاشقانه» می رسیم، سریالی که در توزیع دچار مشکلاتی شد و نهایتا قسمت هشتم آن به بازار آمد. مشخص نیست دقیقا چه جریانی مخالف ادامه ی کار عاشقانه است. گرچه که از سیگنال های یک روزنامه می شود حدس زد چه کسی یا کسانی عاشقانه را دوست ندارند.
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]

    در همین فضای نمایش خانگی جدیدترین آهنگ چاوشی برای «شهرزاد» منتشر شد. تیم شهرزاد که در اطلاع رسانی و کارهای تبلیغاتی نمونه اند، فضا سازی را شروع کرده و این میان حسرت برای چاوشی می ماند که یک کار معمولی تهیه کرده. به هر حال با توجه پرهیز چاوشی از کنسرت، او باید برای انتشار تک آهنگ ها وسواس بیشتری داشته باشد که لااقل این بار نداشته.مورد آخر اما سقوط سالار عقیلی بود که از فرط خجالت آور بودن به کمدی پهلو می زد کنسرت ظاهرا هیچ جوره در این دیار شانس نمی آورد.
    [/BCOLOR]
     
    بالا