جالب و دانستنی tarsناک

مطالب چطور بودن

  • جالب بودن

    رای: 25 96.2%
  • اصلا خوب نبودن

    رای: 1 3.8%

  • مجموع رای دهندگان
    26

Nιℓσƒαя.Gн

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/08/20
ارسالی ها
4,554
امتیاز واکنش
69,314
امتیاز
976
سن
27
محل سکونت
S⊕u†h

اه،اذیت نکن رضا،غلغلکم می یاد،اینو به برادرم گفتم،که این نصفه شبی داشت پامو غلغلک مید،وقتی دیدم دست بردار نیست پا شدم که بزنمش،ولی هیچکس تو اتاق نبود!

 
  • پیشنهادات
  • Nιℓσƒαя.Gн

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/20
    ارسالی ها
    4,554
    امتیاز واکنش
    69,314
    امتیاز
    976
    سن
    27
    محل سکونت
    S⊕u†h
    ناگهان از خواب پریدم،یه نفر منو به تخت جراحی بسته بود،با ترس به اطاق نگاه می کردم،صدای پای چند نفر می یومد،همین که به بالای سرم رسیدن،فهمیدم تمامشون مریضایی بودن که زیر دستای من مرده بودن!


     

    Nιℓσƒαя.Gн

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/20
    ارسالی ها
    4,554
    امتیاز واکنش
    69,314
    امتیاز
    976
    سن
    27
    محل سکونت
    S⊕u†h
    خوابیده بودم... ناگهان حرارت دستی رو به دور گردنم احساس کردم... به اطراف نگاه کردم؛ کسی در آن نزدیکی نبود


     

    Elle marie

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/03/06
    ارسالی ها
    1,432
    امتیاز واکنش
    19,501
    امتیاز
    914
    آخرین چیزی که دیدم، ساعت رومیزیم بود که 12:07 دقیقه رو نشون می داد و این زمانی بود که یه زن ناخون های بلند و پوسیده اش رو تو سینم فرو کرد و با دست دیگش جلوی دهنم رو گرفته بود که صدام در نیاد. یهو از خواب پریدم و روی تخت نشستم و خیالم راحت شد که خواب می دیدم، که چشمم به ساعت رومیزیم افتاد... 12:06.... در کمد دیواریم با یه صدای آروم باز شد...
     

    _oxygen

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/04/27
    ارسالی ها
    967
    امتیاز واکنش
    3,361
    امتیاز
    481
    همیشع بهم میگفت
    قلبم متعلق به توئه

    پس چرا وقتی از تو سینش بیرون کشیدمش

    نارحت و ترسیدع به نظر میرسید
     

    'maede'

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/10/25
    ارسالی ها
    291
    امتیاز واکنش
    4,819
    امتیاز
    441
    سن
    22
    کسایی که یه نفرو از دست دادن ارزو میکنن دوباره بتونن ببیننش
    ولی من ارزو میکنم حداقل شبا دست از سرم برداره
     

    Nιℓσƒαя.Gн

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/20
    ارسالی ها
    4,554
    امتیاز واکنش
    69,314
    امتیاز
    976
    سن
    27
    محل سکونت
    S⊕u†h
    کاترین 5 ساله در وندورث یک جن را در بخاری اتاقش دید او تقریبا هم سن و سال دخترک بوده و تمرین رقـ*ـص میکرده.
    قداین جن نصف قد این دخترک بوده سر تا پا سبز پوشیده بود و کلاهی قرمز به سرداشت وقتی دخترک زانو زده تا آن موجود کوچک را بردارد او لبخندی به دخترکزده سری تکان داده و غیب شده است .

     

    Nιℓσƒαя.Gн

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/20
    ارسالی ها
    4,554
    امتیاز واکنش
    69,314
    امتیاز
    976
    سن
    27
    محل سکونت
    S⊕u†h
    بعد از دوش گرفتن به اتاقم برگشتم،در کمدم باز بود در صورتی که حاضرم قسم بخورم خودم قفلش کرده بودم....من تنها زندگی میکنم
     

    _BlackStar_

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/05/25
    ارسالی ها
    2,429
    امتیاز واکنش
    4,523
    امتیاز
    666
    تو خونه تنها بودم
    رفتم حموم چراغ رو روشن کردم
    بعد از چند دیقه که کارم تموم شد میخواستم برم بیون که
    یهویی چراغ خاموش شد و صدایی جیغی اومد از بیرون.
    در حموم رو خواستم باز کنم ولی در از پشت قفل شده بود:| :aiwan_light_lol:


    :aiwan_ligsdht_blum: :aiwan_ligsdht_blum:

    #من :aiwan_light_lol:
     
    آخرین ویرایش:
    بالا