باران

  1. M

    اشعار کاربران مجموعه اشعار باران خورده|مهدیه سجده کاربر انجمن نگاه دانلود

    به نام خالق احساس.... نام مجموعه: باران خورده. نام نویسنده: مهدیه سجده کاربر انحمن نگاه دانلود . ژانر: عاشقانه مجموعه‌‌ای از شعرهای دلی و با قاعده احساس.... خلاصه: باران که بارید عطر شعر همه جا را پر کرد. باران که بارید دلی رفت پی عاشقی... اصلا باران که بارید یک چتر پناه دو نفر شد....
  2. avishan۲۰

    دلنوشته کاربران دلنوشته من کمی ویرانم | مه‌دخت جاوید کاربر انجمن نگاه دانلود

    نام دلنوشته: من کمی ویرانم نویسنده: مه‌دخت جاوید حال من این روز‌ها... کمی به رنگ آسمان است. گاه ابری گاه طوفانی، گاهی هم... آه! باران می‌زند به حالم خراب می‌شوم. آباد نیستم... بغض به جانم چنگ می‌زند و سپس... صاعقه شروع می‌شود. باران از آسمان زرد چشمانم می‌بارد. باران می‌بارد...
  3. White Moon

    اخبار روز اهواز دوباره زیر آب رفت+عکس

    به نام خدا کد خبر: 75990 تاریخ انتشار: پنجشنبه 22 آبان 1399 - 18:50...
  4. White Moon

    اخبار روز در خوزستان باران بارید ۱۰۲ نفر راهی بیمارستان شدند

    به نام خدا پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۹ - ۱۶:۴۰ در خوزستان باران بارید ۱۰۲ نفر راهی بیمارستان شدند رئیس دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز گفت: ۱۰۲ بیمار با مشکل تنگی نفس از شب گذشته و در پی باران پاییزی در اهواز تاکنون به...
  5. ^A.Zeinab.06

    والپیپر و آواتار والپیپر باران

  6. کوکیッ

    جالب و دانستنی در سوئیس حتی باران هم از جنس شکلات است!

    از آسمان سوئیس شکلات بارید! در حالیکه نقاط مختلف جهان از انواع بلایای طبیعی، از سیل و زلزله گرفته تا شیوع ویروس کرونا و... رنج می برند، ساکنان یکی از شهرهای سوئیس باران شکلات را تجربه می کنند و بخاطر این حادثه خسارت هم می بینند. به گزارش اعتمادآنلاین، اهالی یکی از شهرهای سوئیس با سقوط گلوله...
  7. فاطمه معصومی

    اشعار کاربران مجموعه شعر آشوبگر باران|فاطمه معصومی کاربر انجمن نگاه دانلود

    «بــه نـامــ یــگــانــهـ آفـریــدگـار احسـاس» توضیح: «وشاید عشق تنها جوهر باقی مانده از سیاه قلم زندگیمان باشد برای نگاشتن زیبایی.» نام: آشوبگر باران نام نویسنده: فاطمه معصومی سبک نوشتاری: شعر سپید سبک موضوعی(ژانر): عاشقانه *** غمتون همیشه پشت خونه دلتون، لباتون خندون، وجودتون پرشور از عشق و...
  8. nadia.seif

    دانلود کتاب سپتامبر بی‌باران

    #سپتامبر_بی_باران ✨☝️ ✍ نویسنده: ویلیام فاکنر تعداد صفحات: 249 خلاصه: یکی از داستانهای کوتاه فاکنر که در هر خوانش، ایده های تازه ای به ذهن خواننده متبادر می کند، داستان «سپتامبر بی باران» است که به نام «سپتامبر خشک» هم ترجمه شده است. این داستان کوتاه از پنج بخش تشکیل شده است، اما به دلیل نوع...
  9. zeynab227

    نقد رمان معرفی و نقد رمان باران عشق غرور zeynab227 کاربر انجمن نگاه دانلود

    رمان: باران عشق و غرور نویسنده: zeynab227 کاربر انجمن نگاه دانلود ناظر: @شکوفه حسابی ژانر: عاشقانه- جنایی پلیسی- اجتماعی خلاصه‌ رمان: داستان، راجع به دختری مغرور و سرد و در عین حال خوش قلبی به نام باران است، که همیشه سعی می‌کند پایبند عقایدش باشد و زندگی‌اش را براساس همان مسیر طی کند. دختری‌ که...
  10. zeynab227

    رمان باران عشق و غرور | zeynab227 کاربر انجمن نگاه دانلود

    رمان: باران عشق و غرور نویسنده: zeynab227 کاربر انجمن نگاه دانلود ناظر: rita.ros ژانر: عاشقانه- جنایی پلیسی- اجتماعی خلاصه‌ رمان: داستان، راجع به دختری مغرور و سرد و در عین حال خوش قلبی به نام باران است که همیشه سعی می‌کند پایبند عقایدش باشد و زندگی‌اش را براساس همان مسیر طی کند. دختری‌ که به...
  11. me_myself

    سلطان باران از سال بلو

    سلطان باران سال بلو عباس کرمی فرد 242 صفحه این کتاب نامزد دریافت جایزه پولیتزر شد هر چند برنده نشد. سولومون بلو که بعد ها خود را سال بلو نامید از تحسین بر انگیزترین نویسندگان کانادایی تبار آمریکا بوده است. او برنده ی جایزه ی نوبل در سال ۱۹۷۶ و همچنین برنده ی مدال ملی هنر در سال ۱۹۸۸ است. بلو...
  12. Ziziw:)

    نقد رمان معرفی و نقد رمان دختری از جنس باران|sh3zeynabکاربرانجمم نگاه دانلود

    نام رمان:دختری از جنس باران ژانر:عاشقانه،اجتماعی نام تایید کننده: demard نویسنده:sh3zeynab خلاصه:رمان راجع به دختری به اسم باران هست.باران دختری بوده که هیچ غمی تو زندگیش نداشته و یه دنیای خود ساخته و عاری از هر غم داشته. اما مردی پیدا میشه که دنیای اون رو سرنگون میکنه و باران یه آدم دیگه ای...
  13. fatemeh_gh

    نقد رمان معرفی و نقد رمان یهویی عاشقت شدم (جلد دوم)|fatemehzahra_gharib کاربر انجمن نگاه دانلود

    نام رمان : یهویی عاشقت شدم (جلد دوم) نویسنده؛ fatemehzahra_gharib ژانر : عاشقانه خلاصه؛ این رمان پر از اتفاقات یهوییه یهویی دیدن .یهویی عاشق شدن.تصمیم یهویی.رفتن یهویی.تصادف یهویی و خیلی اتفاقات یهویی دیگه باران دختریه که با یه پسر به نام محمد اشنا میشه و کم کم بهش دلبسته میشه فارغ از اینکه...
  14. morgana

    داستان شاید روزی|morgana کاربر انجمن نگاه دانلود

    به نام خدا رمان : شاید روزی نام نویسنده : morgana(فاطمه حاتمی) ژانر :عاشقانه ،تا حدودی طنز،اجتماعی خلاصه: داستان این رمان راجب دختری به اسم بهاره که حدود ده سال پیش پدرش به جرم قتل میره زندان و مادرش از اون به بعد با کار کردن تو خونه ها بچه هاشو بزرگ میکنه ... تا اینکه بهار بزرگ میشه و به...
  15. سانیا سلطانی

    نقد رمان معرفی ونقد رمان دختر بابا،پسرمامان | سانیا سلطانی کاربر انجمن نگاه دانلود

    رمان دختر بابا/پسرمامان خلاصه رمان : سهند با گذشته ی نامشخصش تن به ازدواج با زنی می ده که یه فرزند پسر داره و درواقع به خاطر مشکل مشترکشون که وجود دختر بچه ای به نام باران هست با دیدی مثبت وارد این زندگی میشه ... باران و آریا تحت شرایط اجبار ی که پدر و مادر شون براشون ایجاد کردن باید کنار...
  16. Elka Shine

    والپیپر و آواتار ملایم و دلپذیر... - والپیپر

  17. meli770

    نقد رمان معرفی ونقدرمان باران|meli770کاربر انجمن نگاه دانلود

    :wave1:سلاممم سلاممم به همگی!امیدوارم همیشه خوبو عالی باشین:)):aiwan_light_aggressive: خیلی خوشحال میشم نقداونظراتتون رو درمورد رمانم بگین:aiwan_light_dance: این دومین رمانی که دارم توی انجمن مینوسیم اولیش اشراف زاده هاهست:aiwan_light_curtsey: اینم دومیش باران:aiwan_light_whistle3: خب خلاصه...
  18. meli770

    کامل شده رمان باران | meli770 کاربر انجمن نگاه دانلود

    نام : باران نویسنده : meli770 ژانر:عاشقانه,اجتماعی,هیجانی,،پلیسی،مافیایی :) :wave1:سلامممممممممم سلامممممم من بازم امدم:campeon4542: ایندفعه بایه رمان جدید:ura:بااینکه هنوز اشرا زاده های شیطون روتموم نکردم,ولی دلم خواست یه موضوع دیگه روهم شروع کنم وکنارش اشراف زاده های شیطون روهم...
  19. sarabano

    داستانک کاربران باران یک آذر نویسنده :sarabano

    خاطرات همیشه شیرین نیستن و لبخند به لب نمیارن.بارون همیشه عشق نیست بعضی وقت ها عذابه. قلم رو لای سررسید قهوه ای رنگم که تو هر صفحش گل های خشک شده پخش کرده بودم جا دادم و دفتر رو بستم. شال کاموایی آبی رنگم رو که هدیه ای از مادر بزرگم بود روی شونه هام انداختم کنار پنجره ای که کمی باز بود...
بالا