اشعار کاربران مجموعه اشعار باران خورده|مهدیه سجده کاربر انجمن نگاه دانلود

^M.Sajdeh.76

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2020/07/26
ارسالی ها
1,650
امتیاز واکنش
7,439
امتیاز
646
محل سکونت
تهران
به نام خالق احساس....
نام مجموعه: باران خورده.
نام نویسنده: مهدیه سجده کاربر انحمن نگاه دانلود .
ژانر: عاشقانه
مجموعه‌‌ای از شعرهای دلی و با قاعده احساس....
خلاصه: باران که بارید عطر شعر همه جا را پر کرد. باران که بارید دلی رفت پی عاشقی... اصلا باران که بارید یک چتر پناه دو نفر شد....
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • الهه.م

    .
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/03
    ارسالی ها
    816
    امتیاز واکنش
    61,009
    امتیاز
    966
    سن
    26
    محل سکونت
    مشهد
    IMG_20200602_102457.png

    کاربر گرامی!
    ضمن تشکر از انتخاب تالار ادبیات برای فعالیت، لطفا قبل از ایجاد تاپیک و ارسال پست،
    قوانین کلی تالار ادبیات - انجمن نگاه دانلود و قوانین ساب آثار و ادبیات نوشتاری | انجمن نگاه دانلود - انجمن نگاه دانلود را مطالعه فرمایید.
    برای ایجاد موضوع جدید در ساب ادبیات نوشتاری، موارد زیر را رعایت کنید:
    - عنوان تاپیک نباید تکراری و مشابه باشد.
    - حجم پست‌ها نباید کم باشد.
    - پست اسپم و تکراری نباید در تاپیک وجود داشته باشد.
    - سبک و ژانر و توضیح محتوا را در پست آغازین تاپیک ذکر کنید.
    تاپیک دلنوشته‌ی شما تایید شد
    درصورت بروز هرگونه سوال و مشکل، با مدیریت تالار درارتباط باشید.
     

    ^M.Sajdeh.76

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/07/26
    ارسالی ها
    1,650
    امتیاز واکنش
    7,439
    امتیاز
    646
    محل سکونت
    تهران
    ۱.باران ببارد...

    باران ببارد می رود..
    باران نبارد می رود...
    امشب تمامش می کنم...
    آخر تمامم می کند..
    دارد نگارم می رود و آرام جانم می رود.
    می برد عشقی که دارم، هرچه دارم می برد.
    می شود باران نبارد؟ سیل چشمانم ببارد؟
    می شود آرام بسوزد، رد پایش روی قلبم؟
    می شود شمعی بذارم رد پاهایش بماند؟
    می رود، آهسته یا کند؟ می رود اینها مهم نیست!
    او هوایِ زندگی بود، می شود من مرده باشم؟
    وَهمش آمد واقعی شد، وهمش آمد زنده باشم...
    کاش اینبار را ببیند، تکیه گاهی من ندارم.
    کاش اینبار من را ببیند، این من پاشیده ازهم.
    حیف این عشقی که اخر زیر باران،
    پاشید ازهم....
    #مهدیه سجده
     

    ^M.Sajdeh.76

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/07/26
    ارسالی ها
    1,650
    امتیاز واکنش
    7,439
    امتیاز
    646
    محل سکونت
    تهران
    ۲.نوشدارو

    من نوشداروی بعد مرگم را هم دوست دارم...
    من آمدنت بعد رفتنم را هم دوست دارم...
    تو را هرچه باشی، بد و خوب، دوست دارم...
    عشق با تمام تلخی هایش با تو شیرین است....
    من این عشق تلخ را چه شیرین دوست دارم...
    شاید مرا ببینی و بگویی که دیوانه شده‌ام...
    شاید هم واقعا مجنون شده‌ام و با خبر نشدم...
    تنهایی در اوج جمعیت را هیچ وقت لمس نکردم...
    تا که تو رفتی و من در اوج شلوغی تنها شدم...
    من این تنهایی را با حس خاطراتت میخواهم...
    من این دیوانگی را با تمام وجود میخواهم...
    هرکه آمد قطع امید کرد و تنهایم گذاشت...
    هرکه آمد نسخه عشقت نوشت و تنهایم گذاشت...
    تو هرجور که میخوای بیا چه حالا که زنده‌ام..
    چه روزی که خواستن خاکم کنند، با لباس سفید بیا....
    شاید بخندی به حال روزم و فراموشم کنی...
    اما همین که بخندی و خوب باشی من راضیم...
    #مهدیه سجده ....
     

    ^M.Sajdeh.76

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/07/26
    ارسالی ها
    1,650
    امتیاز واکنش
    7,439
    امتیاز
    646
    محل سکونت
    تهران
    ۳. من را هم خط بزن...

    خط بزن، خط های تو زیباترین تقدیر من است.
    خط بزن؛ حتی اگر عشقم در این خطها گم است
    خط خطی کن هرچه خواهی کن؛ ولی حرفی بزن...
    قبل رفتن، دل بریدن، از غمت حرفی بزن...
    نه! خودخواه نیستم، فکر خودم هم نیستم.
    من نمیخواهم میان راه گلویت سد شود.
    من که ساکت می شوم مثل همیشه، بی حرف...
    واهمه دارم لب از لب وا کنم آهی شوم بر راهت...
    واهمه دارم شکایت‌هایم از عشق تو بالاتر روند...
    هیچ‌ چیز از ارزش خوب بودنت بیشتر نبود...
    تو خوب بودی و این رسم زمانه خوب نبود..
    خنده دارست این همه تجمید، دم رفتن زِ تو...
    این همه ته مانده عشق من است، تقدیم تو...
    یا بماند یادگار از تلخی و شیرینی‌ام...
    یا بزن خُردش بکن قلبی که دادم دست تو....
    #مهدیه سجده ...
     
    آخرین ویرایش:

    ^M.Sajdeh.76

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/07/26
    ارسالی ها
    1,650
    امتیاز واکنش
    7,439
    امتیاز
    646
    محل سکونت
    تهران
    ۴.چایی‌ام یخ کرد!...

    چایی‌ام یخ کرد...

    قند هم ذوب شد...
    یک نفر مجنون...
    گشت و آوار شد..
    چایی‌ام یخ کرد...
    یک نم باران...
    پرسه زد در شب..
    رفت و تنها ماند...
    او خودش را کشت!
    زیر یک انکار!
    اینکه شیرینست...
    من شدم فرهاد...
    او خودش کوه بود...
    در دلش غم داشت..
    تا که عشق آمد..
    پر زد و رفت..وای...
    وای از این باران...
    حرف ها دارد...
    اینکه او ترسید..
    عشق را پس زد...
    اینکه او دل بست...
    بی دلیل دل بست؟
    او دلیل میخواست.با دلیل خواستن ...
    عشق را سرد کرد...ذوق را کور کرد.
    یک دله بود را سخت کرد...
    عشق را انکار، با دلیل رد کرد...
    اما من هر شب چایی میریزم...
    جای هردونفر...
    چای می نوشم...
    باز هم باران...
    باز هم رفتن...
    در پی انکار...
    چایی‌ام یخ کرد...

    #مهدیه سجده
     

    ^M.Sajdeh.76

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/07/26
    ارسالی ها
    1,650
    امتیاز واکنش
    7,439
    امتیاز
    646
    محل سکونت
    تهران
    ۵. قله قاف....

    مثل هربار،این دلم با من رفیق نیست.
    مثل هر روز، می کِشد نقشه برایم...
    مثل بار قبل که با جنگ...
    دستش را از من جدا کرد.
    دست دل در دست عشق بود.
    دست من در دست کی بود؟
    یادم آمد من که تنهام!
    من به تنهایی دچارم..
    این دلم هم رفت با یار...
    یار من بازیچه میخواست...
    این دلم هم ساده دل بود...
    من که دوست بودم ندیدُ
    یک نگاه گوشه‌ی چشم...
    برد دلم را تا نوک قاف...
    آخرش من هستم و دل...
    آخرش من هستم و درد...
    این دلم هم بیخ ریشم!
    یار هم مثل همیشه...
    مـسـ*ـت میخندد به ریشم...
    #مهدیه سجده
     

    ^M.Sajdeh.76

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/07/26
    ارسالی ها
    1,650
    امتیاز واکنش
    7,439
    امتیاز
    646
    محل سکونت
    تهران
    ۶. تنها شده...

    من تنها وپریشان شده از سیل غمت دل به دریا زده ام.
    تو که رفتی همه را خط زده‌ام تا که دلم تنگ شود.
    نکه دلتنگ نباشم ز نبودت، نه عزیز!...
    من بهانه‌ی کم بودن خود را آتش زدم...
    من کم بودم و این حد تعادل در حد فلک بود...
    من با چنته پر امدم باز تمام منم کم بود...
    حالا به خاکستر اندوخته‌هایم که رسیدم...
    تو کم بودن من را به غلط گیر سفید کن عزیزم...
    #مهدیه سجده
     

    ^M.Sajdeh.76

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/07/26
    ارسالی ها
    1,650
    امتیاز واکنش
    7,439
    امتیاز
    646
    محل سکونت
    تهران
    ۷. قصد شناخت تو...

    به قصد شناختت آمدم جلو...
    خودم را در میانه راه گم کردم...
    موشکافانه در پی تو می گشتم...
    نیمی از خودم را به هوایت باختم...
    تو خیلی ساده و بی تحریر...
    وام میدادی هرزگاهی نیم نگاهی به نگاهم...
    بهای وام هایت چه بالا بود...
    منم لنگ عشق و سوسوی نگاهت...
    تو ده برابر هرچه دادی پس گرفتی زمن...
    من اما محتاج تر زاین حرف‌ها بودم...
    مدام بدیهی روی بدیهی....
    آخر به زندان افتادم و کنج نگاهت..
    روی دیوار سنگی‌اش می نویسم با شمع...
    سوختم و ساختم تا بمانی به هوایم....
    #مهدیه سجده ...
     

    ^M.Sajdeh.76

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/07/26
    ارسالی ها
    1,650
    امتیاز واکنش
    7,439
    امتیاز
    646
    محل سکونت
    تهران
    ۸.تفسیر نشدم

    خود را به غلط به توی بی روح مدام فهماندم...
    نه تو دانستی، نه دلت خواست که تفسیر شوم.....
    به غلط آمدم و غرق در این راه شدم...
    من در این راه کمی پیر شدم.. کمی کور شدم..
    من در این راه کمی از پا فتادم و فرتوت شدم...
    تو مرا دیدی و گفتی که چه قدر پخته شدی...
    خندیدم و خواستم بگویم که چه قدر خوب شدی!...
    دیدم که چه قدر بودن و هستند که تحسین کنند...
    لب به لب دوختم و رفتم که تو را تمجید کنند...
    در دلم همهمه‌ی بود و در سرم فریاد ها....
    حیف! تو بودی مشغول تر از این حرف ها...
    رفتم و گرد مسیر رفتنم را پوشاند...
    تو ندیدی و نخواستم ببینی که دلم ماند آنجا...
    .... تو ندیدی که دلم مُرد آنجا....
    #مهدیه سجده
     
    آخرین ویرایش:

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    16
    بازدیدها
    401
    بالا