اشعار کاربران مجموعه شعر رفته از یاد (جلد دوم) | همایون ثالثی کاربر انجمن نگاه دانلود

[همایون]

به فدای تو رفیقم که نمونه‌ای به عالم
نشود دمی مشوش چو غنی شود خیالم
تو به کیش مهربانی، که کنون بود نهانی
بشتاب و بهره گیر از، تبعات مهربانی

 

[همایون]

رسیده فصل بهار و چمن به گل پیوست
گشود ‌برگ شقایق به دشت و صحرا دست
بهار دست خزان را به آن زمستان بست
شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مـسـ*ـت
صلای سرخوشی ای صوفیان باده پرست

دوباره مرغ خوش‌آواز و رقـ*ـص، خوانده سرود
و شبنم سحری بر درخت داده درود
میان کشمکش نفس و عقل رو به خمود
اساس توبه که در محکمی چو سنگ نمود
ببین که جام زجاجی چه طرفه‌اش بشکست

نشسته منتظِر یار منتظَر تنها
از آفتاب و نسیم سحر رسد معنا
به نزد عاشق دیرینه‌ات بت رعنا
بیار باده که در بارگاه استغنا
چه پاسبان و چه سلطان چه هوشیار و چه مـسـ*ـت

ادامه دارد

 

[همایون]

روی تو چون صبح روشن از سرم برد عقل و هوش
هم من از آن مـسـ*ـت و هم جام می و هم می فروش

ای نگاهت آفتاب و صبح صادق بر جهان
جان به قربان دل دریایی‌ات، آن بی خروش

ضامن آرامش قلبم نگاهی از شماست
از زبانت میرسد بر گوش جان بانگ سروش

یادگار مهرتان بر دل نشسته تا ابد
چشم من را خیس کرد و گشت لبهایم خموش

هرچه گویم هیچ باشد از جهان مهرتان
جام عمرم را بگیر و یکنفس آن را بنوش

 

[همایون]

روز و شب بی شما که زیبا نیست
با شما هرچه هست زیباییست

از میان تمام احساسات
حق قلب قشنگتان شادیست

زائر چشمهایتان هستم
حج چشم شما چه رویاییست

یوسف مصری دل مایی
بیت الاحزان به رنگ تنهاییست

هرچه از خوبی شما گویم
قطره‌ای از تمام دریاییست

 

[همایون]

رخ زیبایتان مهتاب را در پرده می‌دارد
نگاهت بذر ایمان را به دشت سـ*ـینه میکارد

امان از چشمتان بانو، چه صیاد توانمندی
به مژگان شما جانم سر تسلیم میدارد

ضحای عمر من طی شد، طلوع نیمروزم باش
من آن نحلم که جان را در وفا و عشق بگذارد

همیشه عطرتان در کوچه‌های شهر میپیچد
ز کیش مهرتان حبل‌المتین آرایه می‌آرَد

یهودی گبر و نصرانی، همه در پیله‌ی خود گم
خدا در سوره‌هایش از وجودت آیه‌ بردارد

مهتاب

دانلود رمان های عاشقانه

 

[همایون]

ای مادرم فرشته‌ی زیبا و مهربان
از عشق تو سرشته وجود و سرشته جان

هر چین به روی چهره‌ی جذاب و گرم تو
باشد نشان زحمت و ایثار جاودان

جانم فدای دست پر از مهر و زخم تو
پروردی از عصاره‌ی جانت به رایگان

ای خالق محبت و ای ناخدای عشق
ای تو فروغ ماندنی ای جان این جهان

صد بـ..وسـ..ـه میزنم به دو دست و دوپای تو
ای سایه‌ی تو حاشیه‌ی امن و بی زیان

با عطر و بویِ موی تو عمریست زنده‌ام
بر خاک پای تو بزند بـ..وسـ..ـه آسمان

ای مادرم تو صاحب آرامش منی
بانگ صدای توست مقدس‌تر از اذان

تو خوب خوب خوبی و تو جاودانه‌ای
در خوبی تو عشق و صفا کرده آشیان

مهتاب

دانلود رمان های عاشقانه

 

[همایون]

روزی که مهرتان به دل تنگ من نشست
افکار و باور و نگه کهنه را شکست

از مهر بی‌دریغ شما نور جاودان
تابید و تا به عمق دل خسته‌ام نشست

زیباترین وجود جهان را به چشم خود،
دیدم، شدم به جرعه‌ی این مهر مـسـ*ـت مـسـ*ـت

یاقوت سرخ و درّ دهانت چه دلرباست
با یک نگاه گرم تو گشتم خدا پرست

هم ناز و هم نیازی و هم ماه دلنواز
آیا شود که دست تو را آورم به دست؟

مهتاب

دانلود رمان های عاشقانه

 

[همایون]

روز شما بخیر ای مهربان من
آرامش شما، آرام جان من

از بوی عطرتان، گلزار مـسـ*ـت مـسـ*ـت
مسـ*ـتانه تر ببین، روح و روان من

ضامن تویی و من، آهوی دشت تو
شهر نگاهتان، تنها جهان من

یک آسمان صفا در سـ*ـینه‌ی شما
یک عشق جاودان، راز گران من

هنگام صحبتت، جاری شود صفا
ای ماه مهربان، ای خوش بیان من

مهتاب

دانلود رمان های عاشقانه

 

[همایون]

عشق من آرامش جان صبح زیبایت بخیر
دختر زیبای آبان صبح زیبایت بخیر

آرزوی قلب عاشق ای تو طعم زندگی
قلب تو خورشید تابان صبح زیبایت بخیر

ضامن خوشبختی هر آدمی آرامش است
بهترینی تو به دوران صبح زیبایت بخیر

یار زیبا خوشتر از روی تو در هر صبح چیست؟
ای وجودت مهر و ایمان صبح زیبایت بخیر

هاله ماه از نگاه روی ماهت شد پدید
در پناه حق و قرآن صبح زیبایت بخیر

مهتاب

دانلود رمان های عاشقانه

 

[همایون]

پدر ای زندگی، ای نورِ هستی
چو مروارید در جانم نشستی

بزرگی، مثل کوه و آسمانی
دل آرامم به هرجایی که هستی

پدر ای قهرمان ای تکیه گاهم
چه غیرتمندی و میهن پرستی

گمان کردم خدا هستی زمانی
که رحمان و رحیم و بی شکستی

تو تنها قهرمانی در همه عمر
سپر گشتی برای تنگدستی

شرافتمندی و این افتخار است
نیالودی وجودت را به پستی

اگر از سفره‌‌ نان کم شد ولیکن
طمع بر نان همسایه نبستی

به دریا موج و صد طوفان اگر بود
یگانه ناخدا و سرپرستی

جوان جاهلت هرگز نفهمید
چه وقتی سرو قامت را شکستی

زمان دندان گرفت و رنگ مویت
کمان شد قامت و از عشقْ مـســ‌ـتی

پدر لطف خدا روی زمینی
پدر جان زنده هستم تا که هستی

مهتاب

دانلود رمان های عاشقانه