اشعار کاربران مجموعه شعر زیبای جَسور |sama.tکاربرانجمن نگاه دانلود

sama_t

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/09/14
ارسالی ها
1,044
امتیاز واکنش
10,706
امتیاز
738
سن
24
محل سکونت
Earth
سلام علیکم.
حالتون خوبه؟
امیدوارم خوبِ خوب باشین
ممنونم ازتشکرات دوستان!

همیشه قبل ازاینکه درس بخونم وبرم جایی باید اتاقم تمیز باشه
حتی اگه دیرم شده باشه بازم میمونم تاتمیزش کنم
این عادت منه که نمیتونم اصلا هم عوضش کنم
امروز طبق روال همیشگی اتاقمو تمیز ورفتم سر جلسه امتحان
وقتی که اومدم با لـ*ـذت در اتاقمو بازکردم
شاید تنها گوشه ی جهان ودنیای رویای من همین یه اتاق باشه که قلمروی خیالات منه
چراغ اتاقمو صبحا خاموش میکنم وبا لـ*ـذت به خورشیدی که از پنجره بازهم نورش به صورتم میخوره زل میزنم
واین یه شروعه برای اغازِ یه روز رنگی
واین دلخوشیهای کوچیک من چقدر قشنگِ!!

قشنگترین چیزها در ساده ترینشان هستند...

این متنو باهم بخونیم
یه مدته که این متن ذهنمو مغول کرده وواقعا دوستش دارم
یه دلنوشته ی کوتاه وواقعی!

******


می‌گفت محکم نگهش دار، محکمِ محکم...
اونقدر که آدما جونشونو، شاعرا شعرشونو، نویسنده‌ها داستاناشونو،
رُزای قرمز بوشونو، درختا تنه شونو و پرنده ها بالاشونو...
می‌گفت اگه یه روز صبح پاشدی و آینه دیگه نشونت نداد،
اگه دیدی جلو رفتن تقویم برات بی‌اهمیت شد و توام شدی اون آدمی که فقط صبحا صبحانه میخوره ظهرا ناهار و شبا شام و قبل از خوابم از خالی بودن قابِ پنجرش از ستاره ها دلگیر نیست، یعنی گمش کردی.‌‌..
میگفت اون تویی، خودِ توئه
و اگه نباشه تو دیگه تو نیستی و دیگه فرقی نداری با بقیه که فقط صبحا صبحانه میخورن و ظهرا ناهار و ..‌.
‌‌
می‌گفت رویاتو نگهدار، محکم نگهدار...
وسط همون محالا، وسط همون نشدنا، وسط همون روزمرگیا وسط همون رعشه ای که افتاده به زانوی باورت، درست همونجا که داره لیز میخوره از سرت...
حرفاش توی سرمه و همش دارم فکر میکنم همینجا. تو همین صفر مطلقِ امید، تو همین صرف مُدامِ نشدنا، چقدر دارم مقاومت می کنم برای شبیه نشدن به اونایی که
فقط صبحا صبحانه میخورن،
ظهرا...

photo_2016-10-28_11-08-09.jpg





#امروز_به سبک_من☀
#سپیده_بیگدلی
پ.ن:نظرتون درمورد این قسمت چیه؟
پ.ن۲:دوشنبه تون به خوشی!
این کتاب بی نظیره!فقط میتونم بگم بخونید
 

پیوست ها

  • photo_2016-10-28_11-08-09.jpg
    photo_2016-10-28_11-08-09.jpg
    283.3 کیلوبایت · بازدیدها: 1
  • پیشنهادات
  • sama_t

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/14
    ارسالی ها
    1,044
    امتیاز واکنش
    10,706
    امتیاز
    738
    سن
    24
    محل سکونت
    Earth
    سلام؟
    خوبین؟
    امیدوارم که حالتون خوب وعالی باشین!
    همیشه از اینکه زندگیم تکرار بشه وروتین زندگیم تکراری متنفربودم
    یعنی واقعا بعضی ازمواقع کاری از دستم برنمیاد وخسته میشم از لجبازی با روزگار....
    از غدبازی......
    خسته میشم وتوان مقاومت ندارم
    حس میکنه وجودم غرق تیرگی وتاری میشه
    وهرچی تلاش میکنم که حالم بهتربشه...فقط به این باور غلط میرسم که دیگه زیادی تراز کپنم مقاومت کردم!
    مثل انسانی که هرچی توی بیابون به دنبال اب میدوه فقط با خشکی وخشکی مواجه میشه!
    !امیدوارم هیچوقت ان احساس بهتون دست نده
    امیدوارم قدر این چندروزی رو که زندم بدونم!این شعر قشنگو
    بخونیم؟شماهم فیض ببرین!
    ************

    ای نگاهت نخی از مخمل و از ابریشم

    چند روزیست که هرشب به تو می اندیشم

    به تو آری به تو یعنی به همان منظر دور

    به همان سبز صمیمی به همان باغ بلور

    به همان سایه همان وهم همان تصویری

    که سراغش ز غزلهای خودم می گیری

    به همان زل زدن از فاصله ی دور به هم

    یعنی آن شیوه ی فهماندن منظور به هم

    به تبسم به تکلم به دل آرایی تو

    به خموشی به تماشا به شکیبایی تو

    به نفس های تو در سایه سنگین سکوت

    به سخن های تو با لهجه ي شیرین سکوت

    شبحی چند شب است آفت جانم شده است

    اول نام کسی ورد زبانم شده است

    در من انگار کسی در پی انکار من است

    یک نفر مثل خودم عاشق دیدار من است

    یک نفر ساده چنان ساده که از سادگیش

    می شود یک شبه پی برد به دلدادگیش

    آه ای خواب گران سنگ سبک بار شده

    اي که بر روح من افتاده وآوار شده

    در من انگار کسی در پی انکار من است

    یک نفر مثل خودم تشنه ی دیدار من است

    یک نفر سبز چنان سبز که از سرسبزیش

    می توان پل زد از احساس خدا تا دل خویش

    شبحي چند شب است آفت جانم شده است

    اول نام کسی ورد زبانم شده است

    آي بی رنگ تر از آینه یک لحظه بایست

    راستی این شبح هر شبه تصویر تو نیست ؟

    اگر این حادثه ی هر شبه تصویرتو نیست

    پس چرا رنگ تووآینه اینقدر یکیست؟

    حتم دارم که تویی آن شبح آینه پوش

    عاشقی جرم قشنگی ست به انکار مکوش

    آری آن سایه که شب آفت جانم شده بود

    آن الفبا که همه ورد زبانم شده بود

    اینک از پشت دل آینه پیدا شده است

    وتماشاگه این خیل تماشا شده است

    آن الفبای دبستانی دلخواه تویی

    عشق من آن شبح شاد شبانگاه تویی


    #بهروز_یاسمی

    دلم واسه یه روزایی خیلی تنگ شده
    واسه همون روزایی که هرگز توی سرنوشتم تکرارنشدن!
    امیدوارم باز هم تجربشون کنم!
    پ.ن:شبتون اروم وخیالتون اسوده!
    پ.ن:۴شنبتون به خوشی!
    پ.ن:اهنگ هندی فیلم دیلواله رو به نامjaanam janamحتما گوش بدید....تراک زیباییه

    این کتاب قشنگ توصیه میشه
    709278_Foa8ZWJz.jpg
     

    sama_t

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/14
    ارسالی ها
    1,044
    امتیاز واکنش
    10,706
    امتیاز
    738
    سن
    24
    محل سکونت
    Earth
    سلام علیکم...
    خوبین؟حال دلتون چطوره؟
    امیدوارم که خوب خوب باشین...
    فرا رسیدن ماه رمضان...
    ماه دلدادگی وخلوص نیت....
    ماه عبادت...
    ماه بندگی رو به همه تبریک میگم..
    امیدوارم از این روزها که درسال حکم روزهای طلایی رو داره نهایت استفاده روببرین.
    این شعر زیبارو بخونیم که از قضا تازه گفتم...
    شماهم کمی فیض ببرین..
    ***************


    ازاعماق قلبت دوستم داشتی
    وهندوانه زیر بغلم نگذاشتی..
    عشق تو زیباترین هندوانه ام بود
    خدا...چه لطفی به من داشتی...
    دوتا چشم به رنگ دریا داشتی..
    یه عالم ..درجهانت رویا داشتی
    دنیای اطراف..برایت مهم نبود...
    توخود..یک دنیا داشتی..
    یه رویای خیلی دور داشتی..
    یه لبخندپراز نور داشتی
    در قلبت عشق کسی را
    پنهان..بی غرور داشتی...
    یه هندوانه در بغلش کاشتی
    وبه او گفتی که دوستش داشتی
    یه حال عجیب ...خوبی داشتی..
    احساس بی سابقه ای داشتی..
    درقلبت...حس قشنگی داشتی
    این شبها..بی خوابی داشتی..
    بی دلیل ..مدتها ذوق داشتی
    یه هندوانه در قلب داشتی
    یه. حس...مثل عشق داشتی..
    سما.ت
    Negar_٢٤٠٥٢٠١٧_١١٥١٣٥.png


    #سما_ت
    #شعر_به سبک_من✔♥

    پ.ن:امیدوارم شبتون غرق رویا وخیالتون اسوده باشه..
    پ.ن: جمعه ی خوبی داشته باشین...
     

    sama_t

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/14
    ارسالی ها
    1,044
    امتیاز واکنش
    10,706
    امتیاز
    738
    سن
    24
    محل سکونت
    Earth
    سلام خوبین....
    حال دلتون چطوره....
    امیدوارم اوون کسایی که هنوز امتحان دارن توی این ماه پربرکت وهوایی گرم...بتونن دووم بیارن..
    همیشه ادم یه چیزهایی رو...یه کسایی رو ..به طور خای دوست داره...
    بعضی ادمها برای دوست داشته شدن نیستند
    ونمیشه داشتشون....
    فقط میشه یه جور خاص از یه جای دور دوستشون داشت.
    ..این عقیده ی جودیه....!
    منم همیشه به جودی وعقایدش احترام میزارم ودوستش دارم.
    ادمها همیشه یه سری چیزارو بیشتر نسبت به باقی دوست دارن...
    همیشه جودی رو دوست داشتم وازدتا کارتون مورد علاقم اولیش جودیه..
    جودی همیشه واسه خودش زندگی میکرد وافکارش رو ازادانه مطرح میکرد...همیشه پراز شور ونشاط وانرژی بود وهیچوقت خودش رو درمقابل سرنوشت کوچیک نمیکرد
    جودی الگوی من در زندگی بوده وهست.

    در مورد ماشین هم باید بگم که ماشین مورد علاقم همیشه وهمیشه سوناتای سفید از مارک هیوندای بوده.
    وهرچقدر به خریدش پافشاری کردم پدر عزیز سانتافه ی مشکی رو ترجیح داد.

    ابمیوه ی مورد علاقم از بچگی وتالان که دیگه ۱۷ سالم شیرموز بوده....۷ ساله که بودم مادرم واسه مدرسم وسالهای بعدش همیشه کیک دوقلوی تاینی وشیرموز میخرید.
    وحتی گاهی اوقات برای خوشحال کردنم از این کیکا میاورد....
    ومن هنوز که هنوزه به غیرازاین دو هیچ هله هوله ای رو اینقدر دوست نداشتم.
    همیشه طراحی رو دوست داشتم و مواقعی که حالم خوب باشه طرح میزنم....
    درمورد شعر حرفی ندارم بگم...فقط ارادت خاصی به ایشون دارم....
    برعکس جوونای امروزی از فست وفود بیزارم و یه غذای خونگی ساده رو بهتر دوست دارم...اگه سوپ جو هم باشه که بی نظیره...
    بآینکه سبک اهنگهایی که گوش میدم سنتی هست اما گروه oh wonder کاملا نظرمو عوض کرد وعاشق کارهاشون هستم....
    عاشق کتاب وکتابخوانی هستم وکتاب بخش عمده ای از زندگیه منو در بر میگیره...
    رشتم تجربی هست وداروسازی میخونم وامیدوارم یه روز بتونم اکتشافاتی که دوست دارم رو به نتیجه برسونم....
    یه اکتشاف جدید...دو عنصر...یه محلول...ازمایشگاه...ومن بآینها زندگی میکنم...
    همیشه تریپ شخصیتیم از دور یه دختر غد..لجباز...بی احساس وخشک نشون داده میشد که اینطور نبود ومن سالهاست نقاب زدم.....شاید روزی شخصیت اصلی ودرونیمو به کسی که واقعا برام ثابت شده وقابل اعتمادهست نشون بدم
    پس طرز لباس پوشیدنمم ...همیشه لباسهای رسمی و کت وشلوار.....چونکه لبس رسمی وخوش دوخت....
    نشونه ی استحکام وقدرتمند بودن یه زن یا یه دختره...
    ....ورزش جزو مهمی از زندگی وروزهای منو تشکیل میده...که بدونش هرگز نمیتونم زندگی کنم....پس همیشه فیتنس ودوست داشتم ورزش همیشه باعث شده که در زندگیم احساس قدرت وتوانایی رو تجربه میکنم ......پس دوستش دارم.
    عقیده ی من اینه که یک دختر بدون چادر هم میتونه حجابشو حفظ کنه....چادرفقط به عنوان پوشاننده ی کامل بدن شناخته شده....طرز رفتار وسنگینی وقار وحفظ نگاه وحجاب سخن ورفتار وفکر و منظور همه مهم هست..حجاب پوششی فقط بخشی از حجاب کامله...
    یک دختر اگه همه ی اینهارو حفظ کنه...
    وحتی اگه مانتو بپوشه وچادری نباشه میتونه در درگاه خداوند روسفید باشه..
    من پوششم مانتویه...اما مانتوهای گشاد وشلوارهایی میپوشم که اندام وهندسه ی بدنمو به نمایش نزاره...
    نگاهمو زبونمو گفتارمو تا جایی که درتوانم هست کنترل میکنم
    وخیلیدچیزها..
    چادر پوشیدن فقط یه دختر رو بآرزش تر ومقدس تر میکنه....
    وبسیار افتخاره بزرگیه...
    اما نشونه ی این نیست که هرکسی که مانتو میپوشه بده وخوب نیست.....
    اینها همه زندگیه منو تشکیل میده وباهاش زندگی میکنم.
    امیدوارم از عقاید وعلایق من خوشتون اومده باشه....
    ....
    PhotoGrid_1495938199380.jpg


    ...
    #سما.ت
    #منطق _به سبک_من✔♥

    پ.ن:شبتون خوش وخیالتون اسوده....
    پ.ن:علایق شما چیست...!هرچی که هست...ثبات شخصیتی داشته باشین وفراموش نکنید که عقایدتون چی بوده...هیچ چیز به اندازه ی شخصیت ادمو جذاب نمیکنه!
    #علی_قاضی_نظام....
    پ.ن:اهنگهای Heavy و Lifetimes از oh wonder رو بهتون پیشنهاد میکنم...
    به شدت تراکهای زیبایی هستند....
     

    پیوست ها

    • PhotoGrid_1495938199380.jpg
      PhotoGrid_1495938199380.jpg
      393.2 کیلوبایت · بازدیدها: 0

    sama_t

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/14
    ارسالی ها
    1,044
    امتیاز واکنش
    10,706
    امتیاز
    738
    سن
    24
    محل سکونت
    Earth
    سلام حالتون چطوره..
    امیدوارم خوب خوب باشین عزیزان....
    عاشق این شبهای رویایی هستم که عاشقانه با خالق عشق عاشقی میکنم
    وچه انسانی دوست نداره این شبهارو
    وچه عشقی بهتر ووالاتر از او.....
    حرفی ندارم ....
    فقط شعر جدیدم رو باهم بخونیم..
    فیض ببریم...

    **********
    به من میگفت که از عشقش دست بکشم
    برای همیشه دور اسمش خط بکشم
    بهش گفتم عاشق نشدی تلخی نکشیدی
    چگونه دور دیوانگی یک خط بکشم؟
    گفت من خود عاشق دیگری ام..
    خدا..کمک کن از او دست بکشم
    قانعم ومنت عشاق کشیدن چرا؟
    ترجیح میدهم شبها سیگار یک بند بکشم
    در نبودش با بی خوابی سر کنم
    عاشقانه بر روی قاب عکس دست بکشم
    کارم به خودزنی بکشد اخر..اما
    روی این رگ بی رحم یک خط بکشم
    اشکهایم را به دوش می کشم تا اخرش
    قطع نمی شود...نه نمیشود دست بکشم
    چشمهای سیاهش هنوز در فکرم هست
    بزنم قید تو را پرده بر عشقت بکشم..
    قلب من با تک تک خندهایت درگیر است
    عاقبت از حرف دل دست بکشم یا نکشم
    عشق..ای حسی که دامان مرا سوزاندی
    چشمهایت را ببندم....یاکه درد را بکشم
    بر روی دیوارت تصویر دو تیله را..
    عاشقانه با رویا بکشم یا نکشم
    خسته ام وقلبم مدتهاست پیر شده
    قلب یک عاشق پیر میخواهی؟یا دست بکشم؟

    Negar_٢٧٠٥٢٠١٧_١٧٢٢٤٦.png


    #سما.ت
    #شعر به سبک _من

    پ.ن.:شبهاتون غرق عشق وعاشقانه... وغمهاتون بی وجود...
    پ.ن:فردای رنگی فراموش نشه...شب خوش
     

    sama_t

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/14
    ارسالی ها
    1,044
    امتیاز واکنش
    10,706
    امتیاز
    738
    سن
    24
    محل سکونت
    Earth
    سلام علیکم
    حالتون چطوره...؟
    امیدوارم خوب خوب باشین..
    یه چیز خیلی کلافم میکنه...هر وقت بخوام از مشکلاتم فرار کنم...ویا یه تصمیم خوب بگیرم .....
    به حموم پناه میبرم و اینقدر زیر دوش اب سرد می ایستم که به ی نتیجه برسم....
    امااین فقط یه گوشه ای از راهکارهای عجیب منه.....
    واقعاگاهی اوقات نمیشه از مشکلات فرار کرد.....باید مثل یه زن محکم روبروی مشکلاتم بایستم.....
    واین ..
    جرعت میخواد واقعا.....!
    راه دیگم کمی بهتره......
    صبح که میشه به سرعت به باشگاه میرم و انقدر ورزش میکنم و میچرخم وتمرین میکنم که حس کنم مشکلی نبوده....
    عاشق اون لحظاتم...
    موسیقی اوج گرفته...
    ومنی که توی اوج قدرتم.....
    و خستگی وسرعت....
    نفس های مداوم...
    واون لبخند کمرنگ...
    بعد از دو ساعت به خودم میام ومیبینم که تمرین تموم شده ...و چقدر زیباست اون لحظاتی که به هیچ چیزی فکر نمیکنم...
    همیشه دوست داشتم چشمای همسرم سبز باشه....
    رنگ سبز رو خیلی دوست دارم...اونم سبز خیلی زلال....
    درسته چهره ملاک واولویت اول نیست....
    ولی خب دله دیگه....!
    انشالله که خدا بهم یه شوهر چشم سبز وبآیمان عطا کنه.....
    و همه ی جوونا سفید بخت بشن..
    خیلی پروشدم...میدونم!
    Screenshot_٢٠١٧-٠٦-١٣-٠٢-٠٦-٤٣.jpg




    #سما.ت
    #رهایی از مشکلات_به _سبک من✔♥

    پ.ن:شبتون خوش و لبتون خندان...۴ شنبتون به خوشی
    پ.ن:از این شبهای طلایی نهایت استفاده روببرین...
    دعا فراموش نشه
     

    sama_t

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/14
    ارسالی ها
    1,044
    امتیاز واکنش
    10,706
    امتیاز
    738
    سن
    24
    محل سکونت
    Earth
    من ادم شناس خوبی هستم.
    اما هرگز نتوانستم درون ادمهایی که مدام خوشحالند را بیابم !
    _سما_



    تکیه کردن به بعضی ادما..مثل اینه که بخوای توی اسمون یه خونه بسازی..ولی میدونی که پایدار نمیمونه وفرو میریزه !
    _سما_



    سه نقطه غرق حرف است..ولی شاعر حرفهایش را در ان میان پنهان کرده!
    _سما_


    دنیای جالبیه !
    تا یه ادم مهربون وصادق دیدن فکر کردن مشنگه..ازش دوری کردن!..
    خبر نداشتن مشنگ خودشون بودن که واسه خاص بودن نقاب زدن!...
    _سما_



    توی منطق من ..انسان تلاشگر کسیه که برای <<خود واقعی,ش>> بودن مقاومت میکنه.
    _سما_



    تجربه نشون داده که ادمایی که از خودشون تعریف میکنن....کمبود جلب توجه دارند...خواهشمندم حمایت کنید!
    _سما_


    زندگی مثل چایی وقنده!
    این قدر درش غرق میشیم که اخرش از بین میریم وفقط طعم شیرین قند ازما توی چایی به جا میمونه
    _سما_


    چه سخت است فهماندن احساسی که دلت میخواهد عزیزترینت بداند....
    بدون انکه...غیر مستقیما..گوشزد کنی!
    _سما_


    ..من واقعا توقع زیادی از این زندگی ندارم...
    اما...
    از اعماق قلبم.میگویم...
    من چیزی بیشتر از این زندگی معمولی میخواهم!

    _سما_


    یه عاشق هیچوقت از عاشق شدن پشیمون نمیشه...
    اما پشیمونه راهیه که بخاطر یه بی لیاقت رفته .!
    _سما_


    ....زندگی برای ما انسانها ساده است...
    اگر_
    1.رفتار خود را کنترل کنیم
    2.مرز ها را رعایت کنیم
    3.و در فاصله ی این دو..لذتی از این سفر کوتاه بـرده باشیم.
    ...4.سفر خوبی داشته باشید.!
    _سما_


    تو هیچ وقت به فکر من وقلبم و صبری که ته کشیده بود نبودی...
    تو فقط عقیده ت این بود که من زنم...
    و محکومم به تحمل!....
    زندگی نبود برای ما....صرفا یک وظیفه و روتین تکراری !
    _سما_


    ..
    در پس هر نگاه بی روحم
    در پس هر غمم
    در پس هر لحظه ی غمگین...

    اموختم که باید ...زندگی کرد و عاجزانه سوخت !
    _سما_


    من انسان خوبی هستم..
    اما..
    دست به حریمم دراز کنی..
    قول نمیدهم طوفانی نشود این ارامشم !
    _سما_


    من مترجم خوبی بودم
    اما هرگز نتوانستم زبان چشمهایت را ترجمه کنم ..!
    _سما_


    ادم مهربون احمق نیست
    احمق به اونی میگن که دو بار اشتباهو از یک راه مرتکب بشه !
    _سما_


    شنیدی میگن تنهاترینهآ..نقاشند....
    من میگم یک تجدید نظری بکن
    ادمهای تنها....همانهایی هستند که شاعر بودند و تنهایی خود
    را در پس واژه ها بیان کردند..!
    تنهاترینها...شاعرند!
    _سما_


    من به این خوشبختی مشکوکم!
    _سما_


    هیچوقت ارزش مکانی ادمهای زندگیت رو براساس قیمت وجودشون مقایسه و تعیین نکن !
    _سما_


    بعضی ها اینقدر خوبن که ادم دوست نداره ثانیه ای ازشون دور باشه !
    سما . ت


    میدونی ارامش از نگاه من به چه معناست ؟
    _ خب ..! به چه معناست ؟
    ارامش از نظر من ، یه خیاله قشنگیه که وقتی سرم رو روی بالشت میزارم ، تصورش میکنم ، وبعد با حسرت نداشتنش میخوابم .
    _ سما _


    به این فکر نکن که راهی که انتخاب کردی و رفتی چقدر سخت و پرپیچ وخم بوده
    به این فکر کن که همه ی این راه به داشتن این ارامش می ارزید.
    _سما_


    حالت خوبه ؟
    نظرت چیه ؟
    .خب، خیلی بهتری
    چطور فهمیدی
    از همدیگه دوریم اما میتونم از همیشه نزدیک تر احساستو با قلبم لمس کنم ..
    با خجالت خندیدم..مگه عشق همین نیست ؟
    -سما-
    # دردو دلانه


    _مردا موجودات عجیبین !
    + اره !
    _ هر چقدر که سنشون بره بالاتر بازم هموت پسر بچه ی بازیگوشن ، ما زنـ*ـا باید ازشون مراقبت کنیم .
    + مردا پسر بچن ، اما زنـ*ـا قرار نیست که نقش یه مادر رو بازی کنن !
    # دردو دلانه
    ـ سما ـ


    امشبم باز بیا به خوابم
    البته اگه من بخوابم!
    سما _ ت


    من حسرت نداشتنتو نمیخورم
    فقط از وقت زیادی رو که صرفت کردم حرص میخورم...


    زندگی برگ پاییزی زردیست که
    عاقبت میخشکد و میمیرد و می روید
    ...دل به پاییز نبند یار دل ارام من!


    اگه نتوانستی با شرایطتت کنار بیای نیا .
    ولی اینو هم خوب تو گوشت فرو کن که هیچ وقت بدون گذشت ، تغییری توی زندگیت به وجود نمیاد
    و تو میشی یه ادم معمولی، مثل نود درصد مردم جهان !
     

    sama_t

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/14
    ارسالی ها
    1,044
    امتیاز واکنش
    10,706
    امتیاز
    738
    سن
    24
    محل سکونت
    Earth
    سلام خوبین
    ...
    امیدوارم خوب باشین..
    عجب روزهای تکراری ایه.....
    ادم رو کلافه میکنه واقعا..
    دارم به این نتیجه میرسم که لایه ی اوزون از سمت شهرما سوراخ شده...
    گرمای هوا به ۶۷ درجه رسیده و نمیگن..عجب..
    هنرما فقط در اینه که توی شرایط سخت دووم بیاریم..
    هنرتو به رخ بکش دوست من...



    بخونیم متنو....شاعر جدیدی کشف کردم!
    ****
    • در محل حرف افتاده بود كه دايی عاشق شده است! سنم كم بود نميفهميدم چه ميگويند! از مادرم پرسيدم با كلی اخم و تخم گفت هيچی نيست! دايی ات زده به سرش! ديوانه شده! با خودم فكر كردم ای بابا بيچاره دايی ام ديوانه شد...كمی كه گذشت فهميدم دخترِ خان هم ديوانه شده! درست مثل دايی ام! همزمان باهم ديوانه شده بودند. دايی ام دير به خانه می آمد. هروقت هم می آمد حسابی بهم ريخته بود! دلم برای مادر بزرگم ميسوخت، تک پسرش ديوانه شده بود.

      چندماه بعد فهميديم برای دختر خان خواستگار آمده؛ تعجب كردم! اخر مگر ديوانه ها هم ازدواج ميكند...؟ شب كه دايی ام به خانه آمد از دهانم پريد و گفتم... بايد ميبوديد و ميديدید خودش را به در و ديوار ميزد! درست مثل همان كبوتری كه با پسر اصغر نانوا در حياط با تيركمان چوبی اش زديم و كبوتر طفلكی وقتی به زمين افتاد هنوز جان داشت ولی از حركاتش معلوم بود درد دارد! دايی ام انگار كه درد داشت هی به خودش ميپيچيد...با خودم گفتم ای وای ديوانه شدن هم مكافاتی دارد! بايد مواظب باشم ديوانه نشوم... خيلی طول كشيد تا بفهمم دايی ام از اين ناراحت بود كه ميخواستند دختر ديوانه خان را شوهر بدهند! با خود گفتم خب حق با دايی ام هست ميخواهند مردک را بدبخت كنند كه چه؟! شب عروسی دختر خان كه رسيد مادرم و مادربزرگم و پدرم دايی را در اتاقش زندانی كردند؛ تا نيايد و عروسی دختر ديوانه را خراب كند... دايی ام مدام خودش را به در ميكوبيد و فحش ميداد. به عروسی رفتيم دخترک ديوانه بود! برعكس همه عروسها كه ميخنديدند، اين ديوانه گريه ميكرد و تمام زحمات شمسی آرايشگر را به باد داده بود!

      مادرم هم ناراحت بود... فکر كنم همه دلشان برای پسرک ميسوخت! آخر از رفتارش معلوم بود ديوانه نيست و سالم است! شب كه به خانه برگشتيم مادرم با اضطراب كليد انداخت و در اتاق دايی را باز كرد... دايی كف اتاق خوابش بـرده بود! مادرم هراسان بالای سرش رفت... دايی رنگ صورتش شده بود گچ ديوار! مادرم جيغ ميزد و به سر و صورتش ميكوبيد. همسايه ها آمدند! قلب دايی ام ايستاده بود...آن روز بود كه فهميدم ديوانه ها قلب ضعيفی دارند! ديوانه های عاشق قلب ضعيفی دارند...
    ******
    #حامد _عطایی
    #شعر_به _سبک _من✔♥

    jmj14.jpg







    پ.ن:اهنگ دو پنجره از گوگوش توصیه میشه....
    دوشنبتون به خوشی......
    منتظر اتفاقاتی جدید باشید.از استایلش خوشم اومد...مرد ایده ال..ریش بلند....
     

    sama_t

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/14
    ارسالی ها
    1,044
    امتیاز واکنش
    10,706
    امتیاز
    738
    سن
    24
    محل سکونت
    Earth
    به نام خدایی که همیشه هست .
    سلام . این مجموعه از جدیدترین اشعار من هست . تصمیم گرفتم در اشتراکش بزارم که چنان که مایل بودین ، بخونید .
    تذکر :
    کپی با ذکر منبع و یا اسم .
    ممنون میشم ...و در اخر
    این مجموعه رو تقدیم میکنم به همه کس لحظات بی کسیم ..
    حرفی ندارم فقط ...امیدوارم لحظات خوبی رو با خوندن اشعارم رقم بزنید
    ..یا علی .
    سما ـ ت
     

    sama_t

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/14
    ارسالی ها
    1,044
    امتیاز واکنش
    10,706
    امتیاز
    738
    سن
    24
    محل سکونت
    Earth
    زندگیم شده یه تنهایی ممتد
    تو خوابم غرقم از افکارِ پر درد
    عادتم شده یه گوشه ساکت بشینم
    مرگ رویاهای دنیامو ببینم
    عادتم شده طاقت بیارم
    دردامو به رو خودم نیارم
    عادتم شده تنهام بزارن
    منو تو خاطرهاشون جا بزارن
    عادتم شده به رو خودم نیارم
    کنار ادما هیچ کم نیارم
    بشینم یه جا چشمامو ببندم
    به دنیای پر از دردم بخندم
     

    برخی موضوعات مشابه

    • قفل شده
    • مهم
    قواعد و اصول قوانین تایپ شعر
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    115
    بالا