خسته شده ام ..
ودرک مى کنم که تنهام...
که سرگردانم...
که ول شده ام...
ايا راهى براى رهايى وجود دارد؟؟؟؟
که بغض هاى شبانه ام اشک شود...
که دردى بر دلم خدشه اى وارد نکند...
که ايمانم تضعيف نشود...
راهى هست؟؟؟..
براى منى که غيراز تنهايى هايم همدمى ندارم..
براى منى که مدام درحال سقوط هستم...
براى منى که درد کشيده ام...
ايا گريه حرام است؟؟؟که هميشه در حال کنترل کردنشان هستم...
ايا....
وايا.......
بى سوال...بى چون وچرا..سوال هايى.. که هنوز هم بى جواب مانده را از تو قبول کردم...
وحرفى نزدم...چون به تو ايمان دارم..
من به تو ايمان دارم...
من را زندانى کن در اغوش گرمت...
براى من قشنگترين لحظات زندانى شدن در اسارت اغوش توست...
کاش مى دانستى..توخاصى براى من..
تو فرق دارى باهمه...
تو..فرق دارى..
دوست داشتن تو فرق مى کند..
گل لبخندت...حال وهواى ديگرى دارد..
وبودنت..حضورت..
وجودت..به زندگى سرد وبى معنى ام..
رنگ مى بخشد..
حس مى دهد..
روح مى بخشد..
گرماى حضورت..وخلوتهاى دونفره مان را..حاضر نيستم با کل ارزشهاى دنيا عوض کنم..
مرسى مهربونم...
ممنونم براى وجود رنگين کمانى ات در زندگيم..
ممنونم معبود من..
ودرک مى کنم که تنهام...
که سرگردانم...
که ول شده ام...
ايا راهى براى رهايى وجود دارد؟؟؟؟
که بغض هاى شبانه ام اشک شود...
که دردى بر دلم خدشه اى وارد نکند...
که ايمانم تضعيف نشود...
راهى هست؟؟؟..
براى منى که غيراز تنهايى هايم همدمى ندارم..
براى منى که مدام درحال سقوط هستم...
براى منى که درد کشيده ام...
ايا گريه حرام است؟؟؟که هميشه در حال کنترل کردنشان هستم...
ايا....
وايا.......
بى سوال...بى چون وچرا..سوال هايى.. که هنوز هم بى جواب مانده را از تو قبول کردم...
وحرفى نزدم...چون به تو ايمان دارم..
من به تو ايمان دارم...
من را زندانى کن در اغوش گرمت...
براى من قشنگترين لحظات زندانى شدن در اسارت اغوش توست...
کاش مى دانستى..توخاصى براى من..
تو فرق دارى باهمه...
تو..فرق دارى..
دوست داشتن تو فرق مى کند..
گل لبخندت...حال وهواى ديگرى دارد..
وبودنت..حضورت..
وجودت..به زندگى سرد وبى معنى ام..
رنگ مى بخشد..
حس مى دهد..
روح مى بخشد..
گرماى حضورت..وخلوتهاى دونفره مان را..حاضر نيستم با کل ارزشهاى دنيا عوض کنم..
مرسى مهربونم...
ممنونم براى وجود رنگين کمانى ات در زندگيم..
ممنونم معبود من..