اشعار کاربران مجموعه شعر زیبای جَسور |sama.tکاربرانجمن نگاه دانلود

[sama_t]

به نام خدا...
همه ي ما تو زندگيمون، از يه سري واقعيت ها و حقايق فراري هستيم... از اونا متنفريم... ولي اونا واقعيتند..
وما.. نميتونيم اين قاعده ي زندگي رو دستكاري كنيم...
اونا انقدر مارو دنبال مي كنن.... كه طعم تلخ وگس رو به ذائقة ما بچشونن... ..
كه بدونيم هر چقدر هم فرار كنيم....
يه حرفايي..
يه اعترافايي...
يه دردايي...
يه سردرگمي هايي...
تلخه!!!...
وانكار نمي شه...
مثله يك منظره ي بكري كه هر چقدر هم انكارش كني...
بازم بكره.... تازه س...
:-)
...قاعده ي بازي اينه!!..
يه واقعيتهايي... انكار نمي شه..
ودونستنش... اختياري نيست.
اجباره!...
سلام به دوستان گلم... اينجا در مورد حقايق صحبت ميشه.. واقعيتهايي كه هيچوقت انكار نشده...
لطفا اسپم نزارید))
هر نظرى داريد.. توي صفحه پروفایلم ياخصوصي مطرح كنيد...
يا علي
​

 

[sama_t]

حقيقت.. با طعم كنجكاوي..◆◇◆✘؟
....
سلام.....
خوبين؟... اميدوارم خوبه خوب باشين-..
با اينكه كلي خستم و مشغله هاي زيادي اين روزا منو درگير خودش كرده..
اما ..بازم دلم نمياد پست نذارم...
تا حالا شده.. به جز شهر خودت.. به شهر ديگه ايم فكر كني.. ؟..
يا تا حالا شده.. وقتي كه روي تختت درازكشيدي به اين فكر كني كه ما چقدررر كارتون خواب وبچه هاي بي خانمان داريم..؟
يا وقتي كه غذا ميخوري... به اين فكر كني... كه خيلي ها.. يه نون كپک زده هم توي دستشون ندارن بخورن!..
نه!.. ما اين قدر توي گناها وكارهامون غرق شديم كه وقت فكر كردن به خودمون رو هم نداريم...
!درسته...؟؟. نه..!
واين يكي ديگه از حقايق بزرگ جهانه!!..
يه انسان چقدر ميتونه خودخواه باشه..
چقدر ميتونه بد دل ومغرور باشه؟..
دليل اين همه غرور چيه؟..
پوله... خونس... وسیله س....چيه؟ -تا حالا يه روز با خودت خلوت كردي.. ؟؟؟ومنطقي به اين چيزا فكر كردي؟؟؟
،،،،،
مطمينم نه......صد در صد..
حالا هم ميخوام از راه دوم استفاده منم..
-جواب ادما وقتي كه بهشون ميگيم به ديگران كمك كنيد!..
-ولمون كن باباااااااا... من خودم بدبختيام زياد...
-واقعا كه... من اگه پول داشتم خودمو جمع ميكردم...
-يكي نيست به من كمك كنه... هه!!
-به من چه... من چيكارم...؟..
اينها رو از باد وهوا نميگم...
اينارو من حس كردم.... با چشمام ديدم... با گوشهام شنيدم.... وناراحت شدم...
من همه ي اين هارو از نزديك ديدم...
من ميديدم كه چقدر نگاه يه دخترتلخ بود وقتي كه بين ماشين هاي بالا شهريا((خرپولا)) دستمال کاغذي ميفروخت...
من يه دخترم... وميدونم كه چقدر سخته اينكه غرورمو بشكونمو دستمال بفروشم...
درسته كه كار عار نيست...
ولي واسه يه دختر.. عاره كه تويه خيابونا... بين كلي ماشين كه اكثراً هم رهگذرهاشون پسرن....
چقدر تيكه ميندازندو... حرفاي زشت ميزنند...
دختر شرم داره... حيا داره... خيلي بده وسط خيابون دستمال كلينيكس بفروشه... دختره... ناز داره....
اگه كمكش نميكني... لا اقل خجالت زده ش نكن... واسه يه500تومني... كلي تيكه ننداز....
فكرشو بكن اينده ي اين دختز چيه... تهش چي ميشه... انه كي مياد خواستگاري يه همچين دختري... كه نه تحصيل داره ونه خانواده..
تو خوت شخصاً ميري خواستگاري همچين دختري؟..نه...
... تو هر روز شيشليك و بريوني و كافي ميلك وهزارتا زهرماري ميخوري...
اما اون با حسرت يه شب اروم فقط چشمهاشو ميبنده... نه كمتر... نه بيشتر...
مگه بني ادم اعضاي يك ديگر نيستند؟؟..
اهاي تويي كه شب و روزتو خودت واسه خودت جهنم كردي..
واسه چيزاي الكي..
دليلاي مضخرف.
ولوس بازهاي بچگونه..
اونا حتي كسي نازشونو نكشيده!!
دلشون.. يكمي دخترونگي ميخواد.. ناز كردن.....
يه دختر هرچقدر كه سنگ باشه... بازم ته دلش اين چيزارو ميخواد...
اگه خيلي وضعت بده.. كه هيچ.... يعني ي روزي يه1000تومنم نميتوني كمك كني؟..
اهاي خرپولا..شمايي كه توي حساباتون40ميليون40ميليون پوله...
چى مى شه اگه يه ميليونشو بدي به موسسه خيريه.... ميميري...
بخدا... هيچي نميشه...
ميدوني با اين كارت چقدر خداروخوشحال ميكني..
نميدوني با اين كارت...
خدا از خوشحالي قهقه ميزنه وبه فرشته هاش ميگه.. :ببينيد بنده هامو.... اينها بنده هاي واقعي منن...
بياييم يه كمي خوب باشيم...
چيزي كه ازما كم نميشه....
كم ميشه؟..
باور كن پرستيژت نمياد پايين اگه.. به يه بچه يتيم كمك كني...
خوب بودن.... ومهربوني... بي هزينه ترين كار با ارزش دنياست...
...
خدايا براي بودنت شكر... براي اينكه زمستونه ديگه اي رو تجربه كردم شكر..
براي اينكه تونستم به خيليها كمك وخيليهارو خوشحال منم شكر.....

#مهربوني -
بي هزينه ترين كار با ارزش دنياست.
#دختر ناز داره-شرم داره..
پ. ن:قسمت امروزمون خوب بود؟..
پ. ن:امروز شخصا ديدن يه فيلم جالب و يا كمي مطالعه رو بهتون پيشنهاد ميكنم..

روزتون رنگيه رنگي;-)..

​

 

[sama_t]

..حقيقت با طعم نوستالژيك ☆◇◇!
...
..حقيقت با چاشنيه نوستالژيك... يكمي عجيب غريبه!.. نه؟
نوستالژيك يعني چي؟ شايد اين سوال ذهنتونو مشغول كرده باشه..
نوستالژيك يعني چيزاي قديمي... عكساي قديمي..... اهنگهاي قديمي... ديدي ميگن خاطرات نوستالژيك..
نوستالژيك در اصل يعني چيزهايي كه مارو ياد دوران قديم بندازه.... مثله اهنگهاي مهستي وبتي...
وواي... بتي.... خواننده ي مورد علاقم...!
اهنگاش منو ياده گذشته ها ميندازه...
به اين ميگن ((نوستالژيك))...
چقدررر خاطرات نوستالژيك قشنگه....
ميدوني!
دلم خيلي واسه خيلي چيزا تنگه....
يادمه تو بچگيام.... ازمامانم پول مى گرفتم.. ميرفتم خرازي و برچسب ميخريدم.... ازون برچسب خوشكلا..
كه عكسه باربي روشون بودً...
من كه
همش برچسب پرنسس و اين چرت وپرتا مى خريدم ...
دفترمو پر مى کردم...
اصلا همگى بايد تو گذشتتون يه دفتر برچسب جا گذاشته باشين.. :-)
بعد ميرفتيم خونه دوستامونو برچسب عوضي ميكرديم...
يا مثلا كارت عكسهاي فوتباليست هارو ميخريديم وكارتامونو زياد ميكرديم...
كه كارت بازي كنيم و كارت عوضي...
....چه دورانه قشنگي بود...
دلم واسه همه ي ادمايي كه دوست دارم تنگ شده... واسه باباجونم... كه همين 1سال پيش فوت شد و اون جودي گفتناش..
واسه حاج خانوم.... بزرگ خانواده...
كه با شوخي هاش...
حاله همه رو عوض ميكرد...
يا واسه جايه خاليشون توي خوشحالي هامون... اين روزا... ته دله همه يه حسرته...
وادم ها... مرده پرستند..!!
اين يكي ديگه از حقايقي هست كه نتونستيم انكار كنيم...
مرگ حقه..!! وهر لحظه ممكنه بميريم..
وبايد به اين درك برسيم كه يه وقتي.....
دلمون واس ي همين لحظه اي كه به يك لحظه ي نوستالژيكي تبديل ميشه.. تنگ ميشه..
مگه زندگي چقدر ارزش داره كه اينهمه مغروريم.. اينهمه بهم ديگه بي توجهيم!!...
چرا با اينكه ميدونيم روزي مرگمون ميرسه وماهم ميميريم.... به هم ديگه خوبي نميكنيم.... چرا زندگي رو واسه خودت جهنم ميكني.....
چرا يه ذره تلاش نميكني؟..

همديگرو دوست داشته باشيم... قدر بدونيم... ازهم ديگه معذرت بخواييم... باهم خوب باشيم.... به هم ديگه لبخند بزنيم...:-)..
چرا رنگي نيستين...؟... چرا...
هميشه... جزييات كوچيك هستن كه زندگي رو رنگي ميكنند...
زندگي وقتي زيباست... كه خوشبختي هايت كوچك باشد..

#ادم ها-مرده پرستند..
#اجازه-نده-لحظه هات به خاطرات-نوستالژيك-تبديل بشه... كه حسرتشو بخوري..
#با-هم-خوب باشيم...
پ. ن:قسمتمون خوب بود امروز ؟؟
من منتظر نظرات هستما.. ;-)..
پ. ن:من شخصا... از شما براى خوندن اين كتاب دعوت ميكنم... يه كتاب نوستالژيك.. عاشقانه هاي ارام شمس ومولانا...


روزتون رنگيه رنگي.. :-)
خيلي دوستتون دارم..



​

 

[sama_t]

حقيقت باطعم تاسف.. :-(!!!
قديما...
انسانها براي هم ديگه ارزش قائل ميشدند...
كسي به بدبختي وغم كسي نميخنديد كه هيچ... تازه... خودشم ناراحت ميشد..
اين روزا... بدبختيامون شده سوژه ي داغ فضاي مجازي.... واقعاً!!!!
.....واقعاً كه.....
جون دادن كسي خنده داره؟...
يا واسه ي اينكه خبرت دسته اول باشه... تند تند عكس ميندازي.....
ازهر مشكل زير پوستى وسادهى مردم...
فيلم ميگيري.. !
چطور تونستي..؟
چطور دلت اومد...؟
اين شبا... كلي بچه ي كوچيك چشم به راه اومدن پدراشون به خونه بودن...
واسه نجات شما.... از جون خودشون مايه گذاشتند..
يه انسان چقدرر ميتونه پست باشه..!..
دارم ميسوزم... دارم اتيش مي گيرم...
كلي دختر جوون بيوه شد...
كلي. بچه يتيم شد...
فكر نميكردم ايرانيا اينقدر بد شده باشند...
به يكي از دوستان ميگم كه مردم چرا اينقدر سنگ شدند.. چرا به جاي فيلم گرفتن كسي كمكي كوچيكي نكرد؟..
درجوابم گفت:((واسه چي... بيان جونه خودشونو به خطر بندازن... اگه هم فيلم گرفتن.. كار بدي نبوده كه... ميزار توي فضاي مجازي به عنوان همدردي))..

...چي بگم.... وقتي كه نزديكامم ادماي كوته فكري هستند..
چي بگم؟؟ ...همش زور.. همش بي فرهنگي...
با ناراحتي گفتم... :((درسته.. ولي بايد يه كمك كوچيكي ميكردن... شايد به جاي اون فيلم گرفتنا... دوتا بچه ي بيگناه به يتيم شدن محكوم نميشدند...
-اونا كارشون اينه ديگه سما... وظيفشونه...
حرفي نزدم.... چونكه به اين نتيجه رسيدم كه كم كم همگي داريم انسانيتمون رو از دست ميديم...
ميدوني چي منو ديوونه ميكنه؟..
سه روز كه زير اوارن... فلز واهن وپلاستيك هم بوده.. واين يعني اتييشه شعله ور تر شد... يعني كه فلزه و اهن... داغه.. تا به پوست ادم بخوره... گوشت ادمو مى کنه...
اين منو ديوونه ميكنه...
چجوري دووم اوردن... چجوري...
خدايا.. چرا اينقدر بد؟... چرا اينقدر دردناك وزجر اور....
خدايا..... خداياا.. :-(..
خدايا... شرمندم... روسياهم..
چون كه ميدونم ملت من بي فرهنگي رو ديگه به اوج رسوند...
اينا قهرمانن... قهرمان از جنس فولاد...
سوختن... درد خيلي بديه...
دردي كه حس كردنش قابل فهم و تصور نيست...
الهي بميرم.... الهي من ميمردم...
....چرا...
ملت من.... بي فرهنگي رو به اوج رسوند...
كاش ميمردم وهمچين ابروريزي رو نميديدم خدا....
اگه هنوزم... اون ته ته دلت.. يكمي احساس وشعور مونده...
حداقل... يه فاتحه.. بفرست...


#..اوج-بي فرهنگي...
#الهي من... بميرم...
#الهي من... ميمردم...
پ. ن:اين قسمت يه قسمت ويژه و حقيقتي غمگين بود...
پ. ن:حداقل يه فاتحه... كمتر از 5دقيقه طول ميكشه...
...​

 

[sama_t]

حقيقت با طعم خواهرانه.. ((برادرانه))
☆☆ ...!
گاهي اوقات.... هركسي نياز داره كمي گريه كنه... يه مقدار وجودش از بارسنگين... ((فشار زندگي)) ..سبك بشه...
همه ي ادما وقتي كه ناراحت باشن...
چشاشون تار ميبينه..
از همه چي دل ميكنن...
ياد خدا ميوفتن..
اما.... ً!چرا فقط تو غمها؟
چرا فقط تو دردها؟؟.
گاهي اوقات هوايي ميشم...
اونقدر زياد كه دلم هواي پر کشيدن ميخواد.. ***

بايد كمي سياست وصبر به خرج بديم..
حداقل اگه.... زندگي كردن واسمون مهم باشه..
ادم گاهي بايد بزنه زير گريه و اون گردو غباري رو كه روي دلش نشسته رو با اشكاش بشوره...
...
ادما... گاهي اوقات... بي هيچ دليلي خستن..
واين يكي ديگه از حقايق بزرگ جهانه..
.....اگه ديدي بغض كسي هنوز تو گلوش گيره....
چيزي نگو...
فقط با چشمات حرف بزن...
با نگاهت عشق بده.....
با دستات ارامش....
با اغوشت امنيت....
با لبخندت همدردي...
همين كارارو كه انجام بدي......
از هزارتا جمله ي مثبت بهتره....

ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﺣﺎﻟﺶ ﺑﺪﻩ ، ﺑﻬﺶ ﭼﯽ ﺑﮕﯿﻢ؟!
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﺣﺎﻟﺶ ﺑﺪﻩ ﺑﻬﺶ ﻧﮕﯿﺪ:
ﺍﯼ ﺑﺎﺑﺎ ﺍﯾﻨﻢ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﻩ ..
ﻧﮕﯿﺪ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯽ ﺷﻪ..
ﻧﺨﻮﺍﻫﯿﺪ ﺑﺎ ﺟﻮﮎ ﻫﺎﯼ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﺑﺨﻨﺪﻭﻧﯿﺪﺵ
ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﺩ ﺑﺨﻨﺪﻩ ..
ﺧﻨﺪﻩ ﺍﺵ ﻧﻤﯿﺎﺩ ﻏﺼﻪ ﺩﺍﺭﻩ،
ﺑﺮﺍﺵ ﺍﺯ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﻧﯿﻦ،
ﺍﺯ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻣﺜﺒﺖ ﻭ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﺵ ﻭ ﺑﻪ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﻓﮑﺮﮐﻦ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﻧﯿﺪ،
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﻪ ﺍﺻﻼ ﺍﯾﻦ ﺷﻤﺎ ﻧﯿﺴﺘﯿﻦ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﯿﻦ،
ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﻧﯿﺪ
ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﻭ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ
ﺑﻐﻠﺶ ﮐﻨﯿﺪ
به ﭼﺸﻢ ﻫﺎﺵ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﯿﺪ
ﺑﺬﺍﺭﯾﺪ ﺍﻭﻥ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻪ ﻭ ﺷﻤﺎ ﮔﻮﺵ ﮐﻨﯿﺪ
ﻫﯽ ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﯿﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﻈﺮﯾﻪ ﺻﺎﺩﺭ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﻧﺼﯿﺤﺖ ﮐﻨﯿﺪ،
ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﯿﺪ ﺍﮔﻪ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﻧﯿﺪ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺑﺪﯼ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﻪ،
ﺷﻤﺎ ﺟﺎﯼ ﺍﻭﻥ ﺁﺩﻡ ﻧﯿﺴﺘﯿﺪ..
ﺷﻤﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻭﻥ ﺁﺩﻡ ﺭﻭ ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﮑﺮﺩﯾﺪ..
ﺩﺳﺘﺶ ﺭﻭ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ، ﺑﻐﻠﺶ ﮐﻨﯿﺪ،
ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻨﯿﺪ..
ﺍﮔﻪ ﺩﻟﺶ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺧﻮﺩﺵ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯﻧﻪ...


#با اغوشت-ارامش...
#ادما-به تنهايي-نياز دارند..
پ. ن:قسمت امروزمون خوب بود؟...
پ. ن:متن اخرو از بهترين دوست واقعي و گلم كپى کردم.... ازين جاهم بهش ميگم...
((عاشقتم سما جان))...
توجه:دوستم خودمم اسمش مثله من سماس.... اشتباه نشه...
روز خوبي رو واستون ارزومندم.
روزتون پراز اتفاقاى رنگى.. :-)
​

 

[sama_t]

....
حقيقت با طعم عجيب!! ←★→◇◇◇
عجيب است.... ميدوني چي عجيبه...؟
ما.... ما انسان ها موجودات عجيبي هستيم..
ما انسان ها رو ميشه به هر چيزي تشبيه كرد...
به اشيا...
وميشه كه به انها القابي نسبت داد..
اما اين خود شخص شما هستيد كه به ديگران اين اجازه رو ميدين...
انسانها هستند كه با رفتارشون حدومرزو براي ديگران مشخص ميكنند..
اجازه نده انسان ها مثله قاشق توي چايي بهمت بزنن...
اجازه نده باهات هرجوري خودشون ميخوان رفتار كنند..
ما انسان ها خودمون تعيين ميكنيم كه ديگران با ما چه رفتاري داشته باشند...
اين خود ما هستيم..
واين يك حقيقت بزرگيه...
كه هيچ كدوم ما نمي خوايم قبولش كنيم...
مواظب باش كه با هركس((چه رفتاري))..
داشته باشي...
چونكه اين تصميم بخش بزرگي رو از زندگي تغيير وسرنوشت رو هم رقم ميزنه....
رفتار ما وحدمرز گذاشتنمون نشانه ي غرور وخودخواهي نيست...
بلكه نشونه ي اينه كه ما براي خودمون احترام قائليم...
اگر كسي به حساب خودخواهي شما گذاشت...
بدونيد كه اون به اوج فهم نرسيده است
..
((بلا نسبت دوستان دانا:-)))...
پس!..
مواظب تصميم هاي كوچيكت باش واجازه نده انسان ها مثل نقش ونگارهاي قالي با اين ور وان ور تو هدايت كنند...
دوست خوب من..
براي هركسي ارزش قائل نشو... براي هركسي مهربوني نكن..
براي هركسي لبخند نزن...
براي هركسي قيافه نگير...
براي هركسي حرفاتو نگو..
وجلوي هر حرف زشت رو بگير...
جلوي هر بي ابرويي وبي حرمتي رو بگير..
جلوي بي احترامي رو بگير..
جلوي دروغ رو بگير...
جلوي بي حجابي رو بگير...
جلوي هواي نفس خودت رو بگير..
...مهربوني كن ومهربون باش...
خوبي كن وكمك كن..
خوبي وكمك ببين..
هديه بده... وهديه بگير..
دعاي خوب كن... ودعا

...
..
درچه حالين عزيزان..؟
من كه زياد ميزون نيستم...
اما شكر خدا... ميگذره...
#اجازه نده-باهات بد رفتار بشه..
#مواظب -باش!..
#نقش ونگار-قالي​

 

[sama_t]

حقيقت با طعم دلخوشي←★→
سلام دوستانم.. خوبين؟..
اميدوارم همگي خوب باشين
....
گاهي اوقات.. بدون اينكه بخواييم ودوست داشته باشيم...
نااميد وبي روح هستيم...
ودر قسمتهاي قبلي هم من اين حقيقت رو بيان كرديم...
اما من مطمئنم كه يكي از دلايل اصلي اين نااميدي وخستگي....
فقط خواسته هاي بزرگمونه...
مسلما ما هر چقدر كه خودمون رو باديگران مقايسه كنيم....
نااميدتر ميشم مثلا
-چرا اون صورتش قشنگتره..
-چرا اون تخت داره من ندارم...
-چرا اون لاغره من چاقم؟
همه ي ما انسان ها اينجوري هستيم....
همين كارها باعث ميشه كه نگاهمون به زندگي تير وتار ونااميد بشه...
يادت باشه كه زندگي...
با جزئيات كوچيك قشنگ ميشه...
زندگيتو با جزئيات ريز بساز.
وبه نكات مثبت زندگي دلخوش باش!
...هيچوقت ظاهر زندگي ديگران را با باطن زندگي خود مقايسه نكنيد...
اما ما ميكنيم....
واين حقيقتيه كه... اشكار.. نشده!
انسان ها گاهي اوقات به خلوت واشك نيوز دارند....
اما نه هر روز.. نه هر دقيقه....
قرار نيست هر ثانيمون با ناميدي طي بشه...
كه تا به خودمون بيايم.... تموم شده باشه..
...
ميدونم كه اصلا دلت نميخواد دنيا گريه هاتو ببينه ونظاره كنه...
وبخنده...
پس دوست خوب من..
اين اجازه رو بهش نده!
زندگي.. همين خوشبختي هاي كوچيكه...
پس سرسري از كنارشون ردنشو....
توجه كن...
وبه فرداي روشن.. اميدوار باش....
..
:-)..
....
#دلخوش-باش..
#خوشبختي هاي-كوچك..
پ. ن:دلم واسه ي بهار تنگ شده..!
پ. ن:عكس از دوست گلم شميم جان

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

شبتون پراز روياهاي رنگي!! :-)
​

 

[sama_t]

حقیقت باطعم تفکیک.....
سلام دوستان..حالتون خوبه؟
سال نوی همگی شما مبارک .امیدارم امسال برای همتون خوب باشه✓..
همون طورکه گفتم انسان ها موجودات عجیب وناشناخته ای هستند.....
مسلما هرکدوم ازما...
۱.دروغ شنیدیم.
۲.گول خوردیم.
۳.بدی دیدیم.
مشکل 50%ما ادما اینه که فقط ظاهر رو میبینیم.....اندکی هستن که به ظاهر توجه نمیکنن ...
که این خودش یه مقوله ی جداست.
مثلا:
اکثردخترا از طریق ظاهر گول می خورن ومسیر زندگیشون به بیراهه ها کشیده میشه....
بهتره بگیم80%انها!!!!
توی زندگی ...ادم شناس باش!
درد دلتو به هرکسی نگو....
به هیچ کس اعتماد نکن...
روی رفتار ادما با دیگران .دقیق شو...
ظاهرو نبین....
و... اونقدر از خودت مطمٸن باش که گول نخوری....
...
ودر اخر..
زمانی میتونی یه فرد موفق باشی که تنها کسی که بهش وابسته هستی خودت باشه...
٭٭sama**




#ادم_شناس_باش..
#گول_نخور.
پ.ن:این قسمت چطور بود؟
پ.ن:دوستان ازتون تقاضا میکنم که لینک این تاپیک رو بزارین تو امضاهاتون...ممنون​

 

[sama_t]

سلام خوبین؟
امیدوارم که حالتون خوبه خوب باشه
روزای امتحانه وهمگی خسته ایم
خسته نباشید محصلای نگاه!
............
دوستان عزیز اینجا ازاین به بعد درمورد روزانه های خودم توضیح میدم
اینجا زندگی به سبک منه
اینجا درمورد عقاید خودم صحبت میکنم
امیدوارم خوشتون بیاد
امیدوارم تشکریادتون نره وچنان که مایلید لینک تاپیک رو درامضاتون قرار بدین
روزتون خوش خوش!☀☀☀

 

[sama_t]

سلام
شبتون بخیر!
امیدوارم خوب باشین
میدونی چه لحظه ای خواب لـ*ـذت بخشه؟
وقتی که باحسرت به تختت یا جای خوابت نگاه میکنی!
خواب نعمت بزرگیه
که من این شبهاقدرشو میدونم اما باید برای کارهای واجبتری ازخودم بگذرم..
ازاین متن خوشم اومده دوست داشتم باهم بخونیم
شماهم فیض ببرین
شب خوش
وخیالتون اسوده!
قهوه ی داغِ داغ!
جاتون خالی!


اگه یه قرن هم از یه اتفاق گذشته باشه، فقط یه اشاره کوچیک کافیه تا تمام این سال‌ها رو برگردی به عقب، ببینی نشسته روی یه صندلی چوبی، پشت یه میز شیشه‌ای، روبروی تویی که قبل از رفتنت داری داد می‌زنی سرش و می‌گی: «تمومش کن، من از اولش هم دوستت نداشتم.»
هیچ‌وقت نفهمیدم که چطوری اون شب تلخ رو به صبح رسوند. نفهمیدم چقدر تا خونه‌اش گریه کرد تا رسید. نمی‌دونم چقدر به من فکر کرد تا تونست فراموشم کنه. دلم می‌خواست بدونم که توی این مدت اصلا به من فکر کرده؟ اصلا تونسته اون روزا رو از یاد ببره؟
وقتی بعد از سال‌ها دیدمش، به‌نظرم خیلی عوض نشده بود. هنوزم مثل قبل خنده از روی لبش نمی‌افتاد. هنوزم انقدر شمرده صحبت می‌کرد که دلم می‌خواست ساعت‌ها بشنومش. هنوزم وقتی من رو نگاه می‌کرد توی چشماش گم می‌شدم. خوب که بهش نگاه کردم، فهمیدم اون نبوده که من رو از دست داده، این من بودم که به دست نیاوردمش.
یه وقتا آدم یه کاری می‌کنه که واقعا نمی‌دونه به نفع خودش بوده یا به نفع طرف مقابل. اما توی تمام این سال‌ها، این دلداری رو به وجدانم می‌دادم که من هرکاری کردم برای خودش بوده. ولی با گذر زمان، این شک بود که جای یقین رو می‌گرفت.
حالا کمی جا افتاده‌تر شده بود. با صدایی گرم‌تر و چشمایی که قصد پیر شدن نداشتند. روبروش ایستادم. نمی‌دونم موهای سفید رو شقیقه‌ام رو می‌شمرد یا به غم پنهان توی چشمام نگاه می‌کرد. هرچی بود حواسم را جمع کردم، مثل وقتایی که دلم نمی‌خواست بفهمه توی چشمام چی می‌گذره سرم رو پایین انداختم و گفتم: «فکر نمی‌کردم دیگه ببینمت، اما آرزوش رو داشتم که برای یک‌بار هم که شده بتونم ازت عذرخواهی کنم. بشه بهت بگم که برای حرفای اون روز خیلی متاسفم.»
خندید و سعی کرد با دستش، سرم را بالاتر بیاره. با پشت انگشت اشاره‌ روی گونه‌ام رو نوازش کرد و گفت: «تو داشتی می‌رفتی، من داشتم می‌مُردم. باید اون دروغ رو ازت می‌شنیدم.»

#پویا -جمشیدی
پ.ن:شبتون اروم وغرق رویا! وفرداتون رنگی
پ.ن۲:هرچی که خواستم از الان وحال زارم عکس بزارم اپلود نشد ...جبران میکنیم!

درعوضش این کتاب رو از نویسنده ی مورد علاقم جوجومویز پیشنهاد میکنم...