《به لطف هر تبسمت غزل ترانه میشود》
که هر نسیم زندگی به تو بهانه میشود
میان لحظه ها خیال تو همیشه با من است
خیال رنگی ات به من هم آشیانه میشود
به شب کمند زلف تو چو روز جلوه میکند
به دست من دو زلف تو به عشق شانه میشود
میان هرچه آرزو تویی تصورات من
که بـ..وسـ..ـه از لب تو خواب هر شبانه میشود
ز عشقت کنون ندارم هیچ جز همین قلم
تمام عشق آتشین غمی زنانه میشود
#شقایق_مهرلوس
نفسم از این زمونه گرفته
نفسم از این دنیا گرفته
هیچکس هوای همو نداره
اما تا دلتون بخواد بهونه داره
دوستا راحت خــ ـیانـت میکنن
بچه ها سریع محبت میکنن
عشق های پوشالی زیاد شده
عروسکای کوچه بازاری زیاد شده
عشق های واقعی کمیاب شده
عشاق های زندگی نایاب شده رسم زمونه ی ما اینطوری شده
زندگی مردم از این رو به اون رو شده
دیگه کسی شاد نیست
به فکر لقمه ی حلال نیست
این رسم ما آدما نبود
اینجور زندگی کردن تو مرام ما نبود
کاش بشه درست شه همه چی
دست تو دست و متحد شیم
کاش بشه دیگ غم نباشه
کاش باز هم کنار هم بشیم
《ما آن شقایقیم که با داغ زاده ایم》
با سختی تمام هنوز ایستاده ایم
دنیا پر از فریب شده راستی کجاست
بنگر هنوز پاک و صمیمی و ساده ایم
عالم شده همه نیرنگ و پر دروغ
نیکی به خلق داده و اینسان گشاده ایم
همرنگ مردم دنیا نگشتهایم
بنگر که پاک زاده و پاکی نهاده ایم
#شقایق_مهرلوس
《میکند سلسله ی زلف تو دیوانه مرا》
مینماید عطش دست تو بیچاره مرا
شب و روزم مسخ آن نگه مـسـ*ـت توام
میکند دیدهی جذاب تو دیوانه مرا
چند ماهیست که درگیر تو و عشق توام
میکند عشق فریبای تو افسانه مرا
روزی آید که دلم هیچ تقاضا نکند
دل جویی های تو قلبم را شیدا نکند
گفته بودم گر روی این دل آشوب میشود
آن دو چشمان قرت من را لیلا نکند
حال گشتی ز من جدا لیک ببین
لالایی های مرا زیبا نجوا نکند
امروز که سرمست می زندگیم
قلبم دیگر کَس مانند تو پیدا نکند
#شقایق.مهرلوس
پ.ن:بااینک از لحاظ وزنی اشتباس ولی خیلی دوسش میدارم^_^
(من غم انگیزترین شعرجهانم تو نخوان)
من رعب انگیز ترین سیر زمانم تو نخوان
هرشب افکار مرا تا به خیالت برسان
من هول انگیز ترین فکر نهانم تو نخوان
این غم با تو نبودن که نداده ست امان
او دل انگیز ترین ذکر دهان است تو نخوان
#شقایق_مهرلوس