تلاش معنادار
گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک میشد و برمی گشت !
پرسیدند : چه می کنی ؟
پاسخ داد : در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم …
گفتند : حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است و این آب فایده ای ندارد !
گفت : شاید...
پرواز شاهین
پادشاهی دو شاهین کوچک به عنوان هدیه دریافت کرد. آنها را به مربی پرندگان دربار سپرد تا برای استفاده در مراسم شکار تربیت کند.
یک ماه بعد، مربی نزد پادشاه آمد و گفت که یکی از شاهینها تربیت شده و آماده شکار است اما نمیداند چه اتفاقی برای آن یکی افتاده و از همان روز اول که آن را روی...
#منطق
معلم گفت : دو مرد پیش من می آیند. یکی تمیز ودیگری کثیف من به آن ها پیشنهاد می کنم حمام کنند.شما فکر می کنید ، کدام یک این کار را انجام دهند ؟
هردو شاگرد یک زبان جواب دادند : خوب مسلما کثیفه !
معلم گفت : نه ، تمیزه . چون او به حمام کردن عادت کرده و کثیفه قدر آن را نمی داند.پس چه کسی حمام...
روزی در یک مراسم مهمانی دست یک پسر بچه که در حال بازی بود در یک گلدان کوچک و بسیار گرانقیمت گیر کرد.
هر کاری کرد، نتوانست دستش را از گلدان خارج کند. به ناچار پدرش را به کمک طلبید.
اما پدرش هم هر چه تلاش کرد نتوانست دست پسرش را از گلدان خارج کنند.
همه بزرگان حاضر در مراسم دور او جمع شده بودند و...
داستانک: "آش نخورده و دهان سوخته"
این ضربالمثل را زمانی به کار میبرند که کسی کار اشتباهی انجام نداده است؛ اما دیگران متهمش کردهاند.
«روزی شخصی پس از مدتها به خانه یکی از دوستانش رفت. صاحبخانه که از دیدار دوستش بسیار خوشحال شده بود، با لبخند به استقبالش رفت و از او خواست تا به درون خانه...
داستان کوتاه
قیمت زندگی
فرزندی از پدر قیمت زندگی را پرسید.
پدرسنگى زیبا به او داد و گفت بردار و ببر بازار، ببین مردم چقدر می خرند؛ اگر قیمت را پرسیدند، هیچ نگو، فقط دو انگشتت را ببر بالا.
سنگ را به بازار برد. سنگ را دیدند و قیمت پرسیدند. کودک دو انگشتش را بالا آورد؛ گفتند دو هزار تومان!
نزد...
در یکی از روستـاهای ایتالیـا، پسر بچه شـروری بود که دیگران را با سخنـان زشتش خیلی ناراحت می کرد.
روزی پدرش جعبه ای پر از میخ به پسر داد و به او گفت: هر بار که کسی را با حرف هایت ناراحت کردی، یکی از این میخ ها را به دیوار انبار بکوب.
روز اول، پسرک بیست میخ به دیوار کوبید. پدر از او خواست تا سعی...
شازده کوچولو
(Le petit prince)
نویسنده: آنتوان دو سنت اگزوپری
مترجم: محمد قاضی
چاپ اول: ۱۳۳۳
تهیه، تایپ ، تنظیم تصاویر و تنظیم آنلاین: انجمن تایپ ایپابفا
اهدانام چه
به لئون وِرث
از بچهها عذر میخواهم که این کتاب را به یکی از بزرگترها هدیه کردهام. برای این کار یک دلیل...
"قصه کودکانه" ملکه گل ها
روزی روزگاری، دختری مهربان در كنار باغ زیبا و پرگل زندگی می كرد، كه به ملكه گل ها شهرت داشت. چند سالی بود كه وی هر صبح به گل ها سر میزد ، آنها را نوازش می كرد و بعد به آبياري آنها مشغول ميشد.
مدتی بعد، به بیماري سختی مبتلا شد و نتوانست به باغ برود. دلش براي گل ها تنگ...
محمد محمودی/ شاه کمان ، ساز ِ ابداعی ِ استاد کیهان کلهر، نوازنده و موسیقدان ِ تام ِ ایرانی ست که صدایی دلخراش تر از کمانچه، ساز ِ تخصصی او، دارد.در میانه ی سال ۱۳۸۹، بود که
کیهان کلهر/ شاه کمان
کلهر، با اهالی رسانه، در مورد ساز جدید ِ خود حرف زد و خبر از رونمایی شاه کمان که با یک هنرمند...
خلاصه:
هایکا پسریه که اومده انتقام بگیره، انتقام تمام زجرایی که کشیده ،سگ دو زده تا ردی از قاتلای آرزوهاش پیدا کنه و پیدا هم کرد،حالا اولین طعمه ی اون انتظار شکار شدن رو میکشه.
این وسط آیسل گناهی نداره و بیگناهه و به واسطه همین بیگناهی اجازه ی زنده موندن پیدا کرد تا در کنار قاتلای صاحب کارش...
خلاصه :
داستان درباره ی خواهر و برادری است که با وقوع یک قتل سرراه هم قرار می گیرند، که در حین این ماجرا راز هایی برملا می شود که زندگی را مبهم تر از قبل می کند! باید دید شهرزاد دخترک مغموم داستان می تواند بی گـ ـناه بودن خودش را از قاتل بودن به اثبات برساند یا زندگی چیزی دیگری برای او می...
بسم الله الرحمان الرحیم
تو این تاپیک قصه های هزار و یک شب شهرزاد رو قرار میدیم. هر شش جلد رو . امیدوارم که همراه باشین و بخونین. :aiwan_light_preved:
عنوان کتاب: قصه های هزار و یک شب جلد اول
نویسنده: الف لیلة و لیلة (هزار و یک شب).
هزار و یک شب (الف لیله و لیله) داستانی به نقل از...
لینک های دانلود به درخواست نویسنده به علت چاپ اثر حذف شد
نشستهام در ایستگاه
منتظر قطاری که تو با آن میآیی
از راهآهنی که هنوز به شهرمان نیامده
دستهایم یخ کردهاند
دارد برف میبارد
از همانهایی که هیچوقت به شهرمان نباریده*...
تقدیم به: روح پاک عموی هفده سالهام دادمحمد که در آخرین لحظات...
به نام آفریننده قلم
سلام خدمت نگاه دانلودی های عزیز
تاپیک قبلی به علت زیاد شدن صفحات بسته شد و از این به بعد در همین تاپیک می تونید به دنبال رمان مورد نظرتون باشید.
لطفا قبل از شروع به فعالیت در تاپیک، به موارد زیر توجه کنید:
۱_ فقط خلاصه رمان و هر چی ازش یادتونه ذکر کنید و توضیحات تا حد امکان...
قسمتی از داستان ناقوس مرگ:
«نگران نباش. گفتم جای منو به کسی نگه. می دونم قول دادم دست از این کار بردارم اما،
این دختر فرق می کنه. می دونی برای اینکه آرزوهاشو از دهن من بشنوه حاضره چقدر پول بده؟!
حرفای من انقدر براش مهمه که صدها مایل راه برای ملاقاتم بیاد.
اگه فقط چند بار دیگه ببینمش می تونم...
"هوالوکیل"
نام داستان: متعفن (Rotten) (فصل اول)
نام نویسنده: Goodguy
نام مترجم: Reyhun (ریحانه السادات خسروی)
ادیتور: @^^SHivA
تایپیست ها: @^S.Sepehri.83 @darya22
ژانر: جنایی
6 چپتر
خلاصه: jeashin افراد مرده را می بیند؛ و افسر هان می تواند شرارت( شیطان) را بو بکشد.عینا، جستجوی آن برای یک...