مبانی و ادبیات کهن

  1. z.a701

    متون ادبی کهن عطار

    نقل است که شیخ ابوالحسن خرقانی شبی نماز همی کرد٬ آوازی شنود که: هان بوالحسن خواهی که آن‌چه از تو می‌دانم با خلق بگویم تا سنگسارت کنند. شیخ گفت: ای بارخدایا خواهی تا آن‌چه از رحمت تو می‌دانم و از کرم تو می‌بینم با خلق بگویم تا دیگر هیچ‌کس سجودت نکند. آواز آمد نه از تو٬ نه از من
  2. ~●Monster●~

    قواعد و اصول دانستنی های زبان فارسی

    مراد ما از انتشار مطالبی که خوانندگان ما در این صفحه در پایین تر می خوانند، سوای آن اطلاعاتی که نکات جالب به شمار می آید، در آن بخش هایی که نادرست بودن ِ واژه، عبارت و یا کاربردی در زبان فارسی را نشان می دهد، درخواست از فارسی زبانان برای دگزگون ساختن بی درنگ شیوه ی گفتار و نوشتار خود نیست (که...
  3. z.a701

    متون ادبی کهن متن سنگ قبر تعدادی از بزرگان تاریخ

    #حافظ بر سر تربت ما چون گذری همت خواه که زیارتگه رندان جهان خواهد بود #سهراب_سپهری به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیا مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من #کوروش_بزرگ ای انسان هر که باشی و از هر جا که بیایی میدانم خواهی آمد من کوروشم که برای پارسی ها این دولت وسیع را بنا نهادم بدین...
  4. ZahraHayati

    متون ادبی کهن «خردنامه»

    خرد هر کجا گنجی آرد پدید ز نام خدا سازد آنرا کلید خدای خرد بخش بخرد نواز همان ناخردمند را چاره ساز رهائی ده بستگان سخن توانا کن ناتوانان کن نهان آشکارا درون و برون خرد را به درگاه او رهنمون برارندهٔ سقف این بارگاه نگارنده نقش این کارگاه ز دانستنش عقل را ناگزیر بزرگی و دانائیش دلپذیر به حکم...
  5. ZahraHayati

    متون ادبی کهن «شرف نامه»

    خدایا جهان پادشاهی تو راست ز ما خدمت آید خدائی تو راست پناه بلندی و پستی توئی همه نیستند آنچه هستی توئی همه آفریدست بالا و پست توئی آفرینندهٔ هر چه هست توئی برترین دانش‌آموز پاک ز دانش قلم رانده بر لوح خاک چو شد حجتت بر خدائی درست خرد داد بر تو گدائی نخست خرد را تو روشن بصر کرده‌ای چراغ هدایت تو...
  6. ZahraHayati

    متون ادبی کهن «هفت پیکر»

    ای جهان دیده بود خویش از تو هیچ بودی نبوده پیش از تو در بدایت بدایت همه چیز در نهایت نهایت همه چیز ای برآرنده سپهر بلند انجم افروز و انجمن پیوند آفریننده خزاین جود مبدع و آفریدگار وجود سازمند از تو گشته کار همه ای همه و آفریدگار همه هستی و نیست مثل و مانندت عاقلان جز چنین ندانندت روشنی پیش اهل...
  7. ZahraHayati

    متون ادبی کهن «لیلی و مجنون»

    ای نام تو بهترین سرآغاز بی‌نام تو نامه کی کنم باز ای یاد تو مونس روانم جز نام تو نیست بر زبانم ای کار گشای هر چه هستند نام تو کلید هر چه بستند ای هیچ خطی نگشته ز اول بی‌حجت نام تو مسجل ای هست کن اساس هستی کوته ز درت دراز دستی ای خطبه تو تبارک الله فیض تو همیشه بارک الله ای هفت عروس نه عماری بر...
  8. ZahraHayati

    متون ادبی کهن «خسرو و شیرین»

    خسرو و شیرین خداوندا در توفیق بگشای نظامی را ره تحقیق بنمای دلی ده کو یقینت را بشاید زبانی کافرینت را سراید مده ناخوب را بر خاطرم راه بدار از ناپسندم دست کوتاه درونم را به نور خود برافروز زبانم را ثنای خود در آموز به داودی دلم را تازه گردان زبورم را بلند آوازه گردان عروسی را که پروردم به جانش...
  9. ~●Monster●~

    متون ادبی کهن ☆ بوستان سعدی ☆

    در این تایپک تمام متون کتاب بوستان سعدی قرار می‌گیرد. دقت کنید از کتاب گلستان متنی قرار ندهید. چون تایپک جداگانه ای دارند. که در آن هم تمام متون گلستان قرار گرفته است. لطفا رعایت کنید. با تشکر
  10. Mårzï¥ē

    متون ادبی کهن ☆ گلستان سعدی ☆

    دراین تاپیک قصد بر این است تا گذری داشته باشیم بر گلستان سعدی و حکایات وی به قلم ساده و روان برگرفته از چندین کتب منتشر شده. امید است تا هر ایرانی بتواند بیشترین بهره را از این گنجینه های پر ارزش ادبی که به یادگار برایمان باقی مانده است ببرد.
  11. ZahraHayati

    متون ادبی کهن «کشف المحجوب»

    بسْمِ اللّه الرّحمنِ الرّحیم هجویری هجویری » کشف المحجوب » مقدمات اَلْحَمدُللّهِ الّذی کَشَفَ لِأولیائِه بَواطِنَ مَلکوتِهِ، وَقَشَعَ لِأَصفیائِهِ سَرائرَ جبروتِهِ، وَأراقَ دَمَ المحبّینَ بِسَیفِ جَلالِه، وأذاقَ سِرَّ المشتاقینَ رَوْحَ وِصالِه. هو الْمُحیی لِمَواتِ الْقُلوبِ بأنوارِ إدراکه،...
  12. ZahraHayati

    متون ادبی کهن «گرشاسپ‌نامه»

    آغاز اسدی توسی اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه سپاس از خدا ایزد رهنمای که از کاف و نون کرد گیتی بپای یکی کش نه آز و نه انباز بود نه انجام باشد نه آغاز بود تن زنده را در جهان جای از وست خم چرخ گردنده بر پای از وست از آن پس که آورد گیتی پدید همه هرچه بد خواست و دانست و دید زگردون شتاب و زهامون درنگ ز...
  13. ZahraHayati

    متون ادبی کهن "فیه ما فیه"

    مولوی » فیه ما فیع بِسْمِ اللهِّ الَّرحْمنِ الرَّحِیمْ - رَبِّ تِّمِمْ بِالْخَیْرِ قال النّبی علیه السلّام شَرُّ الْعُلَماءِ مَنْ زَارَ الْاُمَراءَ وَ خَیْرٌ الْاُمَراءِ مَنْ زَارَ اَلْعُلَمَاءَ نِعْمَ الْاَمِیرُ عَلی بَابِ الْفَقیرُ وَ بِٔسَ الْفَقِیرُ عَلَی بَابِ الْاَمیِرِ. خلقان صورت این...
  14. ZahraHayati

    متون ادبی کهن گزیده‌های از شاهنامه

    به نام خداوند بخشنده مهربان خسروپرویز و کشتار گربه های ری ! خسرو پرویز پس از چیرگی بر بهرام پور گشنسپ ( چوبین ) و ترور وی ، برای انتقام گیری از مردمان شهر ری که همشهریان و یاران بهرام در خیزش او بر ضد پادشاهی خسرو بودند ، دست به کارهای شگفتی می زند که هم شگفت انگیز است و هم هوشمندانه . ناگفته...
  15. کوکیッ

    متون ادبی کهن 【✿الهی نامه عطار نیشابوری✿】

    ×الهی نامه× این کتاب که عطار خود در اواخر عمرش در مختارنامه با نام خسرونامه به آن اشاره می‌کند سرشار از داستان‌های دلکش کوتاه و بلند است که همگی در بین یک داستان اصلی فوق‌العاده گنجانده شده‌اند. این کتاب مانند کتب دیگر با ستایش خداوند و نعت رسول اکرم (ص) و خلفای چهارگانه آغاز می‌شود و سپس در...
  16. Forgettable

    قواعد و اصول تفسیر ضرب المثل های ادبیات پارسی

    بنام خدا در این صفحه به تفسیر و تحلیل ضرب المثل های پر کاربرد ایرانی می پردازیم؛ خواهشمنده جهت قوت قلب به نگارندهء مطالب، دکمهء تشکر زیر هر پست رو بزنید. با تشکر. :)
  17. aaaaaaaa

    متون ادبی کهن سفرنامه ناصر خسرو

    چنین گوید ابومعین الدین ناصر خسرو القبادینی المروزی تاب الله عنه که من مردی دبیرپیشه بودم و از جمله متصرفان در اموال و اعمال سلطانی، و به کارهای دیوانی مشغول بودم و مدتی در آن شغل مباشرت نموده در میان اقران شهرتی یافته بودم.
  18. رَشنو

    متون ادبی کهن شخصیت های شاهنامه

    به نام ایزد پاک درود دوستان این تاپیک درباره شخصیت های اسطوره ایی شاهنامه در دوره های پیشدادیان و کیانیه لطفا در این تاپیک چیزی ارسال نکنید شخصیت های دوره پیشدادیان کیومرث سیامک هوشنگ تهمورث شهراسب جمشید مرداس (پدر ضحاک) ضحاک کندرو ارنواز شهرناز ارمایل گرمایل آبتین فرانک (مادر فریدون) فریدون...
  19. رَشنو

    متون ادبی کهن ** شاهنامه **

    به نام ایزد پاک شاهنامه فردوسی درود دوستان بااینکه میدونم نمیخونید ولی خب... رو قولم هستم و تا آخرش رو میزارم حالا به هر نحوی هست آغاز کتاب بخش اول به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه برنگذرد خداوند نام و خداوند جای خداوند روزی ده رهنمای خداوند کیوان و گردان سپهر فروزنده ماه و...
  20. Mårzï¥ē

    متون ادبی کهن داسټاݩ هاے شآھنامھ

    زندگی نامه فردوسی : «حکیم ابوالقاسم فردوسی» در سال ۳۲۹ هجری در روستای طابران«طبران» طوس به دنیا آمد. پدرش از دهقانان طوس بود که ثروت و موقعیت قابل‌توجهی داشت. فردوسی در جوانی با درآمدی که از املاک پدرش به دست می‌آورد، به کسی محتاج نبود؛ اما به‌تدریج، آن اموال را از دست داد و به تهیدستی گرفتار...
بالا