نوشید*نی آن گهی دست شرّست و شور
که باشد سر فتنه را دست زور
به بزمی که شد فتنهانگیز مـسـ*ـت
سر خویش گیر ارنهای پای بست
حرام است آری نه گویم که نیست
نه یک بار گویم که باری دویست
حرام و حرج با حرامی بود
حلالش بگویم کدامی بود
که باشد سر فتنه را دست زور
به بزمی که شد فتنهانگیز مـسـ*ـت
سر خویش گیر ارنهای پای بست
حرام است آری نه گویم که نیست
نه یک بار گویم که باری دویست
حرام و حرج با حرامی بود
حلالش بگویم کدامی بود