˜”*°•.˜”*°• یــک فنــجان رمــان در نــگاه دانــلود •°*”˜.•°*”˜

  • شروع کننده موضوع *نغمه*
  • بازدیدها 3,700
  • پاسخ ها 41
  • تاریخ شروع

*نغمه*

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
1970/01/01
ارسالی ها
5,064
امتیاز واکنش
3,627
امتیاز
0
محل سکونت
همین نزدیکی
بسم الله الرحمن الرحیم


سلام به دوستان رمان خوان نگاه دانلودی
:
این تایپک رو زدم که حالت گفتگویی داشته باشه ودرباره هرچی که مربوط به نقد رمان های چاپی هست بذاریم ..
:
مثلا اگه نگـاه دانلـود خوندین که چاپی بوده ومثلا اشکالی داره یا ؟؟؟(هرچی )اینجا مثلا وارد کنید وبنویسید تا درباره اش گفتگو کنیم ....
:
یک جو اروم وصمیمی در کنار رمان خوان های نگاه دانلودی ...
:

تایپک معرفی نیست ..تایپک نقدم نیست ..فقط گفتگو درباره مثلا رمان دالان بهشت >>اشکالاتش یا >>هرچی نظر شخصیه ....فقط گفتگو هست واسه رمان های چاپی مشهور وپربازدید
9-%28113%29-71092997.jpg



دوستان عزیز:
برای این که تایپک نظم داشته باشه وهمین طور خشگل باشه ..وقتی میخواهید یک سوژه بذارید که باهم بحث کنیم وحرف بزنیم ..حتما در عنوانش بذارید مثلا اولین فنجان :aiwan_lightsds_blum:(حالا بسته گی داره چندمین سوژه باشه )انشاالله متوجه منظور من شده باشید ...
دوم این که لطفا حتما اول اسم رمان وبعد نویسنده وبعد ژانرش رو بنویسید ...وبعد توضیحات خودتون رو ...

پلیز :>لطفا فعال باشید :aiwan_lightsds_blum:)

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • پیشنهادات
  • *نغمه*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    5,064
    امتیاز واکنش
    3,627
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    همین نزدیکی
    اولین فنجان :aiwan_lightsds_blum:

    رمان تا ته دنیا
    نویسنده :سوگند دهکرد نژاد
    ژانر :کل کلی ..اجتماعی عاشقانه ...


    خب این رمان رو من همین جدیدا تونستم پیداش کنم وبخونم .
    :
    حرفه ای های کتاب خون اگه خوندن بیان در باره اش حرف بزنیم .
    :
    اگه نبود کسی که مطالعه کرده باشش خوب سوژه تغییر میکنه ...........


     

    CAPRICORN

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2014/11/24
    ارسالی ها
    12,639
    امتیاز واکنش
    28,246
    امتیاز
    1,051
    محل سکونت
    بندر انزلی
    با سلام.
    من این رمان رو چند سال پیش خوندم و خیلی ازش لـ*ـذت بردم.
    یه جورایی جزو اولین رمان های کلکلی بود که خوندم.
    یادمه که رمان با دعوا سر جای پارک شروع شد توی دانشگاه؛ مسعود و ساغر همکلاسی بودن و یه استاد تقریباً میانسال داشتن که خیلی خوشتیپ و شیک بود که این آدم خیلی تو داستان اصلی نقش داره.
    از شخصیت مسعود و ساغر خوشم میومد؛ چون به دور از لوس بازی های بعضی از رمان های آبکی الآن بودن.
    غیرت های مسعود زیبا بود و دوستی ساده ای بین مسعود و ساغر بود، یه دوستی واقعاً بی ریا، و بعد هم یه عشق زیبا... البته ساغر هم آدمی بود به شدت لجباز !
    توش هم کلکل و خنده داشت، هم گریه !
    من به شخصه اون قسمت هایی رو که میرن تله کابین خیلی دوست دارم، بخصوص اونجایی که قهوه میریزه رو پلیوِر نوی مسعود :)
    خلاصه کنم که این رمان، یکی از رمان های مورد علاقه من بوده...
    من توصیه می کنم
    . :AxPiX52:
     

    *نغمه*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    5,064
    امتیاز واکنش
    3,627
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    همین نزدیکی

    محدثه منم این رمان رو خوندم واز همه بیشتر اون جاییش خیلی قشنگ واحساسیه که میرن به بام تهران ودختره میگه این جا ته دنیاشه .....ودیالگ های که واقعا زیباش کرده ...
    دوستان این یک کتاب قدیمی محسوب میشه چاپ اولش مال 1386 بوده ...من خودم یککباره ناگهانی تونستم پیداش کنم اخه تو کتاب خونه ای که عضو هستم کتاب قدیمی کم داره ..اینم که پیداش کردم جزء کتاب های داخل انبار بود ..قدیمیه ولی فوق العاده است نمی دونم نسخه دانلودش وپی دی افش هست یا نه ولی پیشنهاد میکنم اگه پیدا کردید بخونید ..
    همون طور که محدثه جان گفت تو این رمان نویسنده با ننوشتن از مسائل حاشیه ودیگر موارد یک عشق ودوستی پاک رو به نمایش گذاشته بود ...یعنی اتفاقی بین دختر پسر داستان نیفتاد جز یک علاقه ...جوری قلمش شیواست که تااخر مجبورت میکنه با اشتیاق بخونیش ...
    منم توصیه میکنم اگر گیرش اوردین مطالعه کنید زیباست ..
     

    فانـ ــوس

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/02/08
    ارسالی ها
    1,079
    امتیاز واکنش
    1,525
    امتیاز
    426


    آخ آخ حواسم نبود! مرسی از تذکرت دوست عزیز:negah3:
    رمانهای چاپی هم کم و بیش خوندمو یکی از بهترینها بامداد خمـار از فتانه حاج سید جوادی که خیلی دوست داشتنیه
    و آدمو با قلم زیباش به دوره قاجار میبره!

     

    ف.مستانه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    362
    امتیاز واکنش
    660
    امتیاز
    291
    محل سکونت
    تهران،شهر آلوده ولی دوس داشتنی

    منم رمان بامداد خمـار رو خوندم و خعععلی قشنگه اولش که شروع کردم خوشم نیومد و فکر میکردم حوصله سر میبره ولی وقتی ادامشو خوندم جالب شد...اونجاش خیلی غمگین بود و تحت تاثیر قرار گرفتم که پسر محبوبه مرده بود..:11111:
     

    ف.مستانه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    362
    امتیاز واکنش
    660
    امتیاز
    291
    محل سکونت
    تهران،شهر آلوده ولی دوس داشتنی
    دومین فنجان

    رمان یاسمین از م.مودب پور(ژانر:عاشقانه؛اجتماعی غمگـیــــــــــن)....هرکی خونده لطفا بحث کنید ممنون
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    *نغمه*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    5,064
    امتیاز واکنش
    3,627
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    همین نزدیکی

    فقط نظر شخصیم رو میگم ...
    متنفرم از کار های مودب پور ....اصلا خوشم نمیاد ..نمی دونم چرا ؟..شاید چون تو همه داستان هاشون یک شخصیت هست ..و....
    خوشم نمیاد دیگه بااین که ربازدیده همیشه کارهاشون ...

     

    CAPRICORN

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2014/11/24
    ارسالی ها
    12,639
    امتیاز واکنش
    28,246
    امتیاز
    1,051
    محل سکونت
    بندر انزلی
    هیچی نشده "ششمین فنجان"؟ اشتباه نمی کنین؟
    به هر حال...

    منم از کارهای مودب پور زیاد دل خوشی ندارم. بیشتر کتاباش رو هم خوندم؛ مثل شیرین، یلدا، گندم و...
    وقتی کتاباشو میخونی خیلی میخندی، ولی آخرش ببخشیدا از دماغ آدم همه خنده هاتو در میاره..!
     

    Zahra _ku

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2013/12/23
    ارسالی ها
    77
    امتیاز واکنش
    17
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    Tehran
    داستان های مودب پور خواننده رو خسته میکنه مخصوصا آخرای رمان که همیشه پایان مزخرفی داره :23::23::23::icon_nurs(7):
     
    بالا