درود خداوند بر شما نگاه دانلودی ها
همینجور که توی عنوان مشاهده نمودید، اینجا می خوایم ببینیم فاز این جنایی نویسان چیست عایا؟ (اهم... اهم.. بعضیاشون!)
آخه خود اینجانب (:aiwan_light_sun_bespectacled:) جدیدا هر چـــی رمان جنایی می خونم، شبیه هم دیگـــــن
اصن یه وختایی با خودم فک می کنم یه دونه شخصیت همش تغییر هویت می ده می ره تو رمانا شخصیت اصلی می شـه
حالا اوشون کیه؟:aiwan_light_prankster2:
درست حدس زدین!:aiwan_light_music:
یک دختر ظریف:aiwan_light_girl_dance:
با احساسات شیشه ای:aiwan_light_girl_drink3:
با قلبی پر از احساس انتقام
از جنس مهر و شادی:aiwan_light_girl_impossible:
در اینجاس که باید گفت:
داداچ، ناموسا بیخیال شو!:aiwany_light_blum:
شروعشونو که دیگه نگــــــــم:aiwan_light_wacko:
"دخترم، تو بهترین مامور دایره ی جنایی هستی!"
آقا مگه دایره ی مواد چشه؟؟؟؟:aiwan_light_unknw:
یا گشت ارشاد:aiwan_light_shok:
اصن نمی شه ایشون یه ماموریتو خراب کنه؟:aiwan_light_sorry:
بابا خیر سرش انسانه، انسانم که جایز الخطاست:aiwan_light_sensored:
حالا سکانس بعدی:
"چون این ماموریتو به خوبی تموم کردی، باید همین امشب بری ماموریت بعدی :aiwan_light_yess:(که بر حسب قضا هیشکیم نتونسته ازش زنده بیاد بیرون)"
دختره ام یه نم اشکی می شینه تو چشاش:aiwan_light_girl_to_take_umbrage: ولی نمی زاره بیاد بیرون:aiwan_light_good: چون به خودش قول داده تا وختی که انتقام ننه باباشو نگیره گریه نکنه:aiwan_vvvlight_blum:
می ریم سر سکانس بعدی:
" تو، توی این ماموریت تنها نیستی سروان.:afiwan_light_blum:
اون بزمچه ای که باهاش لجی و به خونش تشنه ای رو باهات می فرستیم:aiwan_ligkht_blum:"
دخیه ام یه چن بارترکه ی دیوارو فش می ده:aiwan_light_blfbum: بعدم با یه حالت چندش به پسره نیگا می کنه
بعدم می گـه "من به خاطر ماموریتم هر کاری می کنم تا چشت دراد
بقیشم که... همه می دونن! همـــــه (با لحن چشم آبیه تو خوب، بد جلف خوانده شود)
به خاطر امنیت خود دختره عقد موقت خونده می شه:aiwan_lffghfdght_blum:
اینا هم هی با هم جنگ و دعوا دارن:aiwan_light_sdblum:
از آخرم یه روز به طور اتفاقی دختره می فهمه عاشق پسره شده:aiwan_light_cray:
یک چند صد تا پارتم پسره عشقشو انکار می کنه
آخرم یه چنتا گلوله در می شه:wave1:
دختره خودشو می اندازه جلوی پسره و... کما!
بعد یه هفته هم به هوش می آد و... بادا بادا مبارک بادا:ura::ura:
حالا اگه نویسنده فیلم هندی دوس داشته باشه، دختره فراموشی می گیره!
بعدشم که واژه ی مبارک:
پـــــــــــــایـــــــان!
نظر شما چیستBoredsmiley
آیا نظری دارید؟:NewNegah (1):
همه ی نظراتتان را در خط زیری تاپیک بنویسید
همینجور که توی عنوان مشاهده نمودید، اینجا می خوایم ببینیم فاز این جنایی نویسان چیست عایا؟ (اهم... اهم.. بعضیاشون!)
آخه خود اینجانب (:aiwan_light_sun_bespectacled:) جدیدا هر چـــی رمان جنایی می خونم، شبیه هم دیگـــــن
اصن یه وختایی با خودم فک می کنم یه دونه شخصیت همش تغییر هویت می ده می ره تو رمانا شخصیت اصلی می شـه
حالا اوشون کیه؟:aiwan_light_prankster2:
درست حدس زدین!:aiwan_light_music:
یک دختر ظریف:aiwan_light_girl_dance:
با احساسات شیشه ای:aiwan_light_girl_drink3:
با قلبی پر از احساس انتقام
از جنس مهر و شادی:aiwan_light_girl_impossible:
در اینجاس که باید گفت:
داداچ، ناموسا بیخیال شو!:aiwany_light_blum:
شروعشونو که دیگه نگــــــــم:aiwan_light_wacko:
"دخترم، تو بهترین مامور دایره ی جنایی هستی!"
آقا مگه دایره ی مواد چشه؟؟؟؟:aiwan_light_unknw:
یا گشت ارشاد:aiwan_light_shok:
اصن نمی شه ایشون یه ماموریتو خراب کنه؟:aiwan_light_sorry:
بابا خیر سرش انسانه، انسانم که جایز الخطاست:aiwan_light_sensored:
حالا سکانس بعدی:
"چون این ماموریتو به خوبی تموم کردی، باید همین امشب بری ماموریت بعدی :aiwan_light_yess:(که بر حسب قضا هیشکیم نتونسته ازش زنده بیاد بیرون)"
دختره ام یه نم اشکی می شینه تو چشاش:aiwan_light_girl_to_take_umbrage: ولی نمی زاره بیاد بیرون:aiwan_light_good: چون به خودش قول داده تا وختی که انتقام ننه باباشو نگیره گریه نکنه:aiwan_vvvlight_blum:
می ریم سر سکانس بعدی:
" تو، توی این ماموریت تنها نیستی سروان.:afiwan_light_blum:
اون بزمچه ای که باهاش لجی و به خونش تشنه ای رو باهات می فرستیم:aiwan_ligkht_blum:"
دخیه ام یه چن بارترکه ی دیوارو فش می ده:aiwan_light_blfbum: بعدم با یه حالت چندش به پسره نیگا می کنه
بعدم می گـه "من به خاطر ماموریتم هر کاری می کنم تا چشت دراد
بقیشم که... همه می دونن! همـــــه (با لحن چشم آبیه تو خوب، بد جلف خوانده شود)
به خاطر امنیت خود دختره عقد موقت خونده می شه:aiwan_lffghfdght_blum:
اینا هم هی با هم جنگ و دعوا دارن:aiwan_light_sdblum:
از آخرم یه روز به طور اتفاقی دختره می فهمه عاشق پسره شده:aiwan_light_cray:
یک چند صد تا پارتم پسره عشقشو انکار می کنه
آخرم یه چنتا گلوله در می شه:wave1:
دختره خودشو می اندازه جلوی پسره و... کما!
بعد یه هفته هم به هوش می آد و... بادا بادا مبارک بادا:ura::ura:
حالا اگه نویسنده فیلم هندی دوس داشته باشه، دختره فراموشی می گیره!
بعدشم که واژه ی مبارک:
پـــــــــــــایـــــــان!
نظر شما چیستBoredsmiley
آیا نظری دارید؟:NewNegah (1):
همه ی نظراتتان را در خط زیری تاپیک بنویسید