آیا زن از دندۀ آدم آفریده شد ؟

  • شروع کننده موضوع Elka Shine
  • بازدیدها 340
  • پاسخ ها 2
  • تاریخ شروع

Elka Shine

مدیر بازنشسته
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/07/11
ارسالی ها
4,853
امتیاز واکنش
14,480
امتیاز
791
در کهن نامۀ سترگِ « تلمود » که بعد از کهن نامۀ سپندِ « عهد عتیق » بالا ترین جایگاه را نزد یهودیان دارد ، داستانی نقل شده است که در آن می بینیم که مقامِ زن را مورد ستایش قرار می دهد . در واقع این داستان در بارۀ نقدی است که یک امپراطور به یک یهودی دربارۀ آفرینش زن از دندۀ آدم در کتاب مقدس می گیرد . در این داستان چنین آمده است که :



« امپراطوری * به ربان گملئل گفت : خدای شما دزد است چون در تورات نوشته است :
" و خداوند خدا خوابی گران بر آدم مستولی گردانید و او بخفت ، و ( خداوند ) یکی از دنده های وی را بگرفت و گوشت در جایش پُر کرد ؛ و خداوند خدا از آن دنده ای که از آدم گرفته بود زنی بساخت و وی را به نزدِ آدم آورد "
( سفر پیدایش ، 2 : 21 و 22 )

دخترِ ربان گملئل به پدر گفت : بگذار تا من جواب امپراطور را بدهم . دختر سپس رو به امپراطور گفت : یک افسرِ عالی رتبه به من بدهید ( تا به شکایتِ من رسیدگی کند ) . امپراطور پرسید : چه شکایتی داری ؟ دختر گفت : دیشب دزدان به خانۀ ما دستبرد زدند و یکی از ظروفِ سیمینِ ( = نقره ای ) ما را دزدیدند و به جای آن یک ظرفِ زرین نهادند . امپراطور حیرت زده گفت : ای کاش چنین دزدانی هر شب به کاخِ من آیند ، تو از این پیش آمد شکایت هم داری ؟ دختر گفت : پس در این صورت آیا آدمِ ابوالبشر زیان کرده که دنده ای از او گرفته شد ، و در عوض زنی زیبا و همسری غمخوار و وفا دار به او عطا گردید ؟ » ( سنهدرین ، 399 الف ).


علت این که چرا زن از دندۀ آدم ایجاد شد ، در گفتارِ زیر شرح داده شده است :


« خداوند این نکته موردِ توجه قرار داد که زن را کدامین عضوِ آدم بیافریند . او فرمود : من زن را از سرِ آدم نمی آفرینم ، تا آن که مبادا سبکسر گردد و سرِ خود را از روی نخوت و غرور بالا نگرید . نه از چشم ، تا آن که بسیار کنجکاو نباشد . و نه از گوش ، تا آن که استراقِ سمع نکند و سخن چین نشود . و نه از دهان ، تا آن که پر حرف و وراج به بار نیاید . و نه از دل ، تا آن که حسود نشود . و نه از دست ، تا آن که هـ*ـر*زه دست نشود . و نه از پا ، تا آن که ولگرد نباشد . من زن را از قسمتی از بدنِ آدم که همواره پوشیده و نهفته است می آفرینم تا آن که موجودی محجوب و عفیف به بار آید » ( برشیت ربا ، 18 : 2 تا 3 ) . **
 
  • پیشنهادات
  • Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791
    درروایت دیگه ای هم داریم که از باقی مانده گل حضرت آدم حوا آفریده شد و این ازدنده ی چپ آفریده شدن صحت نداره

    پرسشی که در اینجا مطرح است، این است که از برخی روایات استفاده می شود: همسر آدم از دنده ای از دنده های او آفریده شده است. و بر همین اساس، جمعی مفسران نیز همین نظریه را تقویت کرده اند.
    علامه طبرسی می گوید: «بیشتر مفسران معتقدند، حوا از ضلعی از ضلع های آدم علیه السلام آفریده شده است و از پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلم روایت کرده اند که فرمود: «خُلِقَتِ الْمَرْأَةُ مِنْ ضِلْعِ آدمَ، إنْ أَقَمْتَها کَسَرْتَها و إِنْ تَرَکْتَها ـ و فیها عِوَجٌ ـ إِسْتَمْتَعْتَ بِها»؛ زن آدم علیه السلام از یک قسمت از دنده های وی آفریده شد (و از این رو، کمی کج خلق و ناسازگار است؛ لذا) اگر بخواهی وی را راست کنی، می شکند (و زندگی مشترک به تباهی می انجامد) ولی اگر به همان صورت رهایش سازی (و با کاستی ها و کج خُلقی های وی بسازی) از او بهره مند خواهی شد.»(2) روایات دیگری به همین مضمون نیز نقل شده است.(3)
    شاید آیه محل بحث که می گوید:وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا) ناظر به همین معنا باشد (اگر من در «مِنْها»، تبعیض را برساند) هر چند این روایات ماهیت انسانی زن را نفی نمی کند، ولی آیا از آنها، طفیلی بودن و فرع بودن زن در خلقت بدست نمی آید؟

    در پاسخ به این پرسش و بیان چگونگی خلقت حوّا علیها السلام باید گفت:
    اولاً: هر چند مصداق «نفس واحده» در این آیه آدم علیه السلام است، ولی به کار بردن واژه «نفس» و انتساب خلقت همه انسان ها به آن «نفس» در واقع نکته مهم دیگری را در بر دارد؛ و آن این که همه افراد بشر اعم از زن و مرد از یک ریشه و اصل، سرچشمه می گیرند و گوهر آفرینش آنها به یک گوهر و یک نفس بر می گردد.

    واژه «نفس» به گفته علامه طباطبایی: «آن چیزی است که انسانیت انسان به اوست و مقصود از آن، همان مجموعه روح و جسم آدمی است (در دنیا) و در حیات برزخی روح تنهاست.»(4)

    به هر حال، همه افراد بشر، از حضرت آدم سرچشمه می گیرند و از همان طینتی که خداوند آدم را آفرید بقیّه ابنای بشر را خلق کرد و چه زن و چه مرد، همگی از سرشت واحد آفریده شدند و همه را «بنی آدم» می گویند.

    ادامه آیه که فرمود: (وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا) می رساند همسر آدم از ماهیّت و جنس خود اوست و هر دو از یک حقیقت برخوردارند. بنابراین، جفت آن پدر (آدم) از سرشت و طینت خود او بوده است.
    مرحوم علامه طباطبایی می فرماید: « «مِنْ» در این آیه «نشویه» است (یعنی منشاء چیزی را بیان می کند؛ نه برای تبعیض) یعنی جفت این مرد، از نوع او بوده است و همانند اوست. این آیه، به مانند برخی دیگر از آیات قرآن است که فرمود: (وَ مِنْ ءَایَـتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَ جًا لِّتَسْکُنُوآاْ إِلَیْهَا...) «از نشانه های الهی آن است که از سرشت، و نوع خودتان، برای شما همسرانی آفرید تا به سوی آنان و در کنار آنها، آرامش یابید.»(5)

    بنابراین، آنچه در بعضی از تفسیرها آمده است که مراد این آیه آن است که، این جفت، از آن نفس (آدم) مشتق شده و از برخی از اجزای او گرفته شده است، دلیلی ندارد.»(6)
     

    Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791
    و در روایت دیگری آمده است که راوی می گوید از امام باقر علیه السلام پرسیدم: «خداوند حوّاء را از چه چیزی آفرید؟» فرمود: «مردم چه می گویند؟» گفتم: «آنها می گویند خداوند او را از ضلعی از ضلع های آدم آفرید» فرمود: «دروغ می گویند! آیا خداوند نمی توانست از غیر آن بیافریند؟» پرسیدم: «پس از چه چیزی آفرید؟» فرمود: «پدرم به من خبر داد، او نیز از پدرانش که پیامبر خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: «خداوند مقداری از گل را گرفت و آنها را مخلوط کرد، و از وی آدم را آفرید، و از باقیمانده همان گل، حوّا را آفرید.»(8)

    در روایتی که مرحوم شیخ صدوق، در «علل الشرایع» و «من لا یحضره الفقیه» نقل کرده است، آمده است که زرارة بن اعین، از امام صادق علیه السلام سؤال کرد، نزد ما مردمی هستند که می گویند: «خداوند حوّا را از بخش نهایی ضلع چپ آدم آفرید» امام علیه السلام فرمود: «خداوند از چنین نسبتی منزه است و برتر از آن است... آیا کسی می تواند بگوید که خداوند توان آن را نداشت که همسر آدم را از غیر دنده او خلق کند، تا بهانه بدست عیب جویان دهد که بگویند، بعضی از اجزای آدم، با بعضی دیگر نکاح نمود» سپس فرمود: «خداوند بعد از آفرینش آدم، حوّا را به صورت تازه و نو پدید آورد... .»(9)
    همانگونه که ملاحظه می کنید، در برابر روایاتی که می گفت: «حوّا از دنده آدم و یا دنده چپ وی آفریده شد» روایاتی است که برخی از آنها می گویند: «حوّا از باقیمانده گل آدم آفریده شد» و برخی نیز می گوید: «به صورت نو ظهور آفریده شد.»
    در دو روایت، عقیده خلقت حوّا از قسمتی از اعضای بدن آدم، ردّ شده و صریحا مورد تکذیب قرار گرفته است.
    بنابراین، به لحاظ هماهنگی با آیات و این دسته از روایات، نتیجه می گیریم که حوّاء از دنده چپ آدم و از بخشی از اندام او آفریده نشد. بلکه خدایی که آدم ابوالبشر را آفرید، برای تکمیل و تکثیر نسل انسانی، از همان نوع و گوهر، انسانی دیگر به عنوان همسر و جفت برای وی آفرید که هر یک برای دیگری آرامش روحی به ارمغان می آورد.
    علاوه بر این که روایات «آفرینش حوّاء از دنده آدم» هماهنگ با توراتِ تحریف شده است و بوی «اسرائیلی» بودن از آنها کاملاً احساس می شود.(10)
    از مجموع مباحث مطرح شده درباره خلقت زن و مرد، دو نکته اساسی روشن شد:
    1. زن و مرد هر دو از ماهیّت واحد انسانی برخوردارند و سرشت و طینت آنان یکی است.
    2. زن از جزء و عضوی از اعضای مرد آفریده نشده است؛ بلکه از همان طینت و سرشتی که مرد (آدم) آفریده شد، او را نیز خدا خلق کرده است.
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا