آیا این تاپیک می تونه مفید باشه؟

  • بله

  • خیر


نتایج فقط بعد از شرکت در نظرسنجی قابل رویت است.

Fatemeh-D

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
عضویت
2017/03/18
ارسالی ها
1,624
امتیاز واکنش
60,983
امتیاز
1,039
سن
22
مبحث دوازدهم
دیالوگـــــــــــــــــ و منولوگـــــــــــــــــــــــــــ!


-به خدا عاشقتم. چرا باور نمی کنی!:aiwan_lipght_blum:
این دیالوگ رو می بینین؟ این از اون دیالوگ هاست که وقتی می بینمش، دلم می خواد کلمو بکوبم دیوار!:aiwan_light_dash1: اصلا دلم می خواد بعد از یه عالمه فحش بگم::uzi:
-زهرمار! اگه مرد میدانی ثابت کن!:NewNegah (14):
ولی خب جهت حفظ ادب:aiwan_light_girl_drink1: یه نفس عمیق می کشم و سعی می کنم حرصم رو توی صورت قرمز شده ام خلاصه کنم.:aiwan_light_gamer3:
یه دیالوگ تکراری دیگه هم هست:
-عشق منطق سرش نمی شه!:aiwan_vvvlight_blum:
آخه نویسنده گلم نمی شه خلاقیت به خرج بدی؟:NewNegah (8):
یکم؟:aiwan_light_hang3:
یه اپسیلون؟:NewNegah (1):
نه؟!:aiwan_light_girl_sigh:
دریغ و صد افسوس!:aiwan_light_fgfgblum:
هــعی!:aiwan_light_girl_to_take_umbrage2:
خدایا من کله ام رو کجا بکوبم؟ (دیوار نمونده که بکوبم!):aiwan_light_girl_wacko:
می گین حرص نخورم؟ آخه بازم هست!:aiwan_light_hysteric:
-وااااااییییی مرد محبوب من تو بهترین زندگی منی!:aiwan_light_bad:
این جاست که باید سعی کنم آرامشم رو حفظ کنم. ولی مگه می شه؟ تو این لحظه باید بگم نویسنده جان و جانانم! تو نویسنده ای! مگه نویسنده نباید از کلیشه پرهیز کنه؟ این جمله رو ننه بزرگ بی سواد منم بلده خب! یه چیز جدید رو کن! مگه نویسنده نباید با نو نویسی قلم خودش رو با قوت به رخ بکشه؟ من یادمه یکی دیگه همین جمله رو با قلم مخصوص خودش، اینطوری تحویل داده بود:
-عشق من تو پررنگ ترین رنگین کمون دنیای منی! (بیایید از دنیای فانتزی و دخترانه ی نویسنده :aiwan_light_girl_pinkglassesf:چشم پوشی کنیم!)
هدف از گفتن این ها چی بود؟


 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • Fatemeh-D

    نویسنده انجمن
    نویسنده انجمن
    عضویت
    2017/03/18
    ارسالی ها
    1,624
    امتیاز واکنش
    60,983
    امتیاز
    1,039
    سن
    22
    مبحث دوازدهم
    دیالوگـــــــــــــــــ و منولوگـــــــــــــــــــــــــــ! (بخش دوم)


     
    آخرین ویرایش:

    Fatemeh-D

    نویسنده انجمن
    نویسنده انجمن
    عضویت
    2017/03/18
    ارسالی ها
    1,624
    امتیاز واکنش
    60,983
    امتیاز
    1,039
    سن
    22
    مبحث دوازدهم
    دیالوگـــــــــــــــــ و منولوگـــــــــــــــــــــــــــ! (بخش سوم)






    خیلی ممنونم بابت همراهیتون.
    منتظر نظر هستم.
    یا علی!
     
    آخرین ویرایش:

    Fatemeh-D

    نویسنده انجمن
    نویسنده انجمن
    عضویت
    2017/03/18
    ارسالی ها
    1,624
    امتیاز واکنش
    60,983
    امتیاز
    1,039
    سن
    22
    مبحث سیزدهم:
    ســــــــــــــــــــیر!


    وییییییززززز! :aiwan_light_bbbbbblum:
    بعضی از رمان ها انگار با ماشین فرمول یک مسابقه گذاشتن!:aiwan_light_sun_bespectacled:
    (
    -روت شرط می بندم رفیق! مطمئنم سر بلندم می کنی! :aiwan_light_good:
    -خاک به سرت فاطی شرط بندی گناهه! :aiwan_light_girl_impossible:
    -غلط کردم!:aiwan_light_vava:)

    بعضی ها هم مصمم تلاش دارن که رکورد تعداد بال زدن مرغ مگس خوار در دقیقه رو بشکنن. (می خوای با دیوار صوتی هم مسابقه بذاری؟؟؟:aiwan_light_smoke:)
    یعنی اتفاقات با چنان سرعتی میان و میرن، که تنها اثرشون چشمای مات ما و لباسیه که باد شلخته اش کرده! باور کنین تابحال رمان هایی رو خوندم که چنان تخته گاز می رفتن که، بعد خوندشون با خودم می گفتم:
    -هین؟ نه اولدی؟o_O (هااان؟ چی شد؟)
    مثلا مثال زیر:
    «صبح با صدای آهنگ خوشگلا باید برقصن از خواب نازم پریدم. بعد یکم گیج و ویج به اطرافم نگاه کردم و فهمیدم دانشگاهم دیر شده. عین جت آماده شدم و رفتم دانشگاه. یک ساعت ور ورای استادو تحمل کردم و بعد اومدم بیرون. سر راه به آرجام (!!!!!!) برخوردم. ای پسره ی چندش! با چشم غره ای از کنارش رد شدم و رفتم بیرون. داشتم از خیابون می گذشتم که یه دفعه دیدم یه ماشین داره با سرعت میاد طرفم. من مات شده بودم که یه دفعه نجاتم داد. بعد بهم گفت:
    -دوستت دارم.
    منم که عاشق فرشته ی نجاتم شده بودم گفتم:
    -منم!
    چند روز بعد آرجام اومد خواستگاریم. یه ماه نامزد شدیم و بعد یه عروسی توپ گرفتیم. الانم دوتا بچه به اسم های جیجی و جوجو داریم!»

    خب این داستان بالا به علاوه ی پنجاه صفحه کلکل می شه یه رمان! آدم مات می مونه این کی عاشق شد؟ کی نامزد کرد؟ کی عروسی کرد و کی بچه دار شد؟
    خداییش خوندن این جور متن ها به آدم حال می ده؟ در حالت طبیعی آدم می گـه نه! (با غیر طبیعی هاش کاری ندارم!)
    آدم تا میاد اتفاقی رو هضم کنه یه اتفاق دیگه میفته! بخدا این بشر شگفت انگیز اگه روبات باشه سیم کشی هاش اتصالی می کنن!
    برعکس این موضوعم موجوده. بعضی نویسنده ها با حلزون سر این که کی کند تره مسابقه می ذارن! در حدی که آدم موقع خوندن رمان، بارها خمیازه اش می گیره!
    خب...
    پس امروز مشخصه که می خوایم در مورد چی صحبت کنیم. بحث تعیین کننده ای به نام سیر!
     

    Fatemeh-D

    نویسنده انجمن
    نویسنده انجمن
    عضویت
    2017/03/18
    ارسالی ها
    1,624
    امتیاز واکنش
    60,983
    امتیاز
    1,039
    سن
    22
    مبحث سیزدهم:
    ســــــــــــــــــــیر! (بخش سوم)


    موفق باشید.
    در پناه حق!
    (منتظر نظر هستم!)
     
    آخرین ویرایش:

    Fatemeh-D

    نویسنده انجمن
    نویسنده انجمن
    عضویت
    2017/03/18
    ارسالی ها
    1,624
    امتیاز واکنش
    60,983
    امتیاز
    1,039
    سن
    22
    مبحث چهاردهم:
    غلط املایی، اشتباه تایپی، اشکالات نگارشی


    اشکالات نگارشی
    از معضلات دوستان ناظر و منتقد و ویراستار همین بس که با رمانی مواجه بشن که.... نقطه نداره!
    فهمیدین چی شد؟ رمان نقطه نداره! اشهد ان لا اله الا الله... و اشهد ان محمد رسول الله... (شمام قبل سکته شهادتین بگید!)
    خب می دونم زیاد دارم بی مزه بازی در میارم. ولی واقعا این موضوع سکته آوره! یادمه یه بار داشتم با صدای بلند، یه رمان رو برای خواهرم می خوندم. نصف جملاتش رو دو یا سه بار می خوندم! چرا؟ چون نویسنده نکرده بود یه ویرگول ناقابل بذاره من بدونم با چه لحنی باید بخونم و کجا مکث کنم!
    پس بریم سراغ بحث کسالت آور نکات نگارشی (برای من کسالت آوره... دوستان ویراستار و ویراست دوست، جوش نیارن!)


    متاسفم !محتوا مخفی شده است. محتوا فقط به کاربران ثبت نام شده نمایش داده میشود.
    متاسفم !محتوا مخفی شده است. محتوا فقط به کاربران ثبت نام شده نمایش داده میشود.
    متاسفم !محتوا مخفی شده است. محتوا فقط به کاربران ثبت نام شده نمایش داده میشود.
     
    آخرین ویرایش:

    Fatemeh-D

    نویسنده انجمن
    نویسنده انجمن
    عضویت
    2017/03/18
    ارسالی ها
    1,624
    امتیاز واکنش
    60,983
    امتیاز
    1,039
    سن
    22
    مبحث چهاردهم:
    غلط املایی، اشتباه تایپی، اشکالات نگارشی (بخش دوم)


    متاسفم !محتوا مخفی شده است. محتوا فقط به کاربران ثبت نام شده نمایش داده میشود.
    متاسفم !محتوا مخفی شده است. محتوا فقط به کاربران ثبت نام شده نمایش داده میشود.
    متاسفم !محتوا مخفی شده است. محتوا فقط به کاربران ثبت نام شده نمایش داده میشود.
    متاسفم !محتوا مخفی شده است. محتوا فقط به کاربران ثبت نام شده نمایش داده میشود.
     
    آخرین ویرایش:

    Fatemeh-D

    نویسنده انجمن
    نویسنده انجمن
    عضویت
    2017/03/18
    ارسالی ها
    1,624
    امتیاز واکنش
    60,983
    امتیاز
    1,039
    سن
    22
    مبحث چهاردهم:
    غلط املایی، اشتباه تایپی، اشکالات نگارشی (بخش سوم)


    متاسفم !محتوا مخفی شده است. محتوا فقط به کاربران ثبت نام شده نمایش داده میشود.
     
    آخرین ویرایش:

    Fatemeh-D

    نویسنده انجمن
    نویسنده انجمن
    عضویت
    2017/03/18
    ارسالی ها
    1,624
    امتیاز واکنش
    60,983
    امتیاز
    1,039
    سن
    22
    مبحث چهاردهم:
    غلط املایی، اشتباه تایپی، اشکالات نگارشی (بخش چهارم)


    متاسفم !محتوا مخفی شده است. محتوا فقط به کاربران ثبت نام شده نمایش داده میشود.


    و اینجاست که تومار مون تموم می شه و تازه وارد بحث شیرین غلط های املایی می شیم.
    ببینید، من با این که یکی "خدمت گزار" رو "خدمت گذار" بنویسه مشکل چندانی ندارم. یا این که طرف "خوار" و "خار" رو قاطی کنه. به هر حال بچه است دیگه یکم بزرگ بشه، غلط هاش هم کم می شه. اما با این که یکی "ثروتمند" رو "صروطمند" و "قسم" رو "قصم" بنویسه خیلی مشکل دارم. یکی نیست بگه بچه تو برو مشقتو بنویس؛ هنوز دهنت برای رمان نوشتن بوی شیر می ده! باور کنید تک تک مثال هایی که زدم رو دیدم که می گم؛ و جالب تر اینجاست که چقدر هم طرفدار دارن! (هی اینا رو می بینم حسودیم می شه!)
    می خوام بدونم، از نظر شما چه کسی رمان می نویسه؟
    تا اونجایی که من می دونم، رمان نویسی زیر شاخه ای از ادبیاته و نویسنده کامل، باید به قواعد ادبیات مسلط باشه! اون وقت فکرشو بکنید، کسی که حتی بلد نیست یه کلمه ی رایج و پرکاربرد رو درست بنویسه، و حتی به خودش زحمت نمی ده لغت نامه رو چک کنه که ببینه درست نوشته یا نه، بیاد رمان بنویسه! واقعا به نویسندگان اصیل بر نمی خوره؟ (خودمو نمی گمااا! دیگه اینقدرام اعتماد به نفس ندارم که فکر کنید منظورم از نویسندخ اصیل خودمم!) آیا نوشته ی فردی که سواد درست نوشتن کلمات رو نداره، قابل اعتنا و باور کردن هست؟ شما می تونید به سواد فردی اعتماد کنید که بلد نیست "ثروت" رو درست بنویسه؟

    من نمی گم این نویسندگان شایسته ی تحقیر هستن، نه! بلکه فقط ازشون انتظار دارم، اول مطالعه کنن، یکم سواد جمع کنن و بعد وارد مبحث رمان نویسی بشن. همین!
    در مورد غلط های تایپی هم، ویراستارا رنج نامه دارن! نمی گم کسی نباید حتی یه غلط تایپی داشته باشه! نه! ولی این که توی هر پست از رمان بیست تا غلط تایپی پیدا بشه هم خوب نیست. اصلا خوب نیست. چرا؟ چون نویسنده ای پیدا نمی کنید که قلم به دست بگیره و با اولین نوشته اش، شاهکار خلق کنه! شاهکار های بزرگ، بار ها مورد نقد خود نویسنده و ویرایش قرار می گیرن. حالا اگه شما به سبک نویسنده های بزرگ نوشته ی خودتون رو یه بار مرور کنید تا نقد کنید، می تونید غلط های تایپی خودتون رو پیدا و تصحیح کنید. اگه تو متن شما غلط تایپی زیادی پیدا بشه، معنیش اینه که شما وقتی رو برای ویرایش صرف نکردید و با این کارتون، خودتون، به بدترین نحو ممکن به اثرتون توهین کردین. پس ویرایش آثار خودتون یادتون نره!

    و اما، من از نظر نگارشی الگوی خوبی برای شما نیستم. از ویراستارای خوب انجمنمون الگو بگیرین که نیم فاصله هم یادشون نمی ره! من مثال همون عالم بی عملم! (اغراق کردم البته! اونقدرام دیگه بی سواد نیستم!) تمام گفته های من با تحقیق بوده دوستان. خودم نکته هایی رو کشف کردم که قبلا نمی دونستم. امیدوارم به درد شما هم بخوره.


    بابت تأخیر طولانی مدت عذر می خوام. متن خیلی وقت پیش آماده شد، اما از اونجایی که عادت به رنگی رنگی نوشتن داشتم، و قالب جدید سایت تنوع رنگی خیلی کمی داشت، به مدیر درخواست دادم تنوع رو بیشتر کنه و این مدت، منتظر بودم که درست بشه. دیدم خیلی طول کشید و درست نشد، همینطوری فرستادم.
    منتظر نقد و نظر هستم.

    در پناه یزدان.
    یا علی!
     
    آخرین ویرایش:
    تاپیک قبلی
    بالا