برنامه ی طنز«پاپیون»|Behnam.r کاربر انجمن نگاه دانلود

دوست دارید مهمان وِیژه ی برنامه ی هفته ی آینده چه کسی باشد؟؟


  • مجموع رای دهندگان
    47
  • نظرسنجی بسته .
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Behnam_Rastaghi

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/08/07
ارسالی ها
747
امتیاز واکنش
16,563
امتیاز
671
محل سکونت
گرگان
خب دوستان به پایان این برنامه رسیدیمامیدوارم از برنامه لـ*ـذت بـرده باشین و بنده رو همواره همراهی کنیداز دوستانی هم که همراهیم کردن متشکرم از آیین از دلارام خانوم و همه اونایی که کمک کردن ازجمله همسر عزیزماز اونایی هم که برام مطلب فرستادن بازم تشکر میکنم از بیگ کت و خانوم نارینه ممنونم واقعا
دوستان لطفا کسی اینجا پست متفرقه نزارید خوشحالم میکنید اگه نظر یا پیشنهادی دارید توی پرفایلم بهم بگین
تا پاپیون دیگه و برنامه ی دیگه بدرود دوستان:aiwan_light_biggrin::aiwan_light_biggrin::aiwan_light_hi:
 
  • پیشنهادات
  • Behnam_Rastaghi

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/07
    ارسالی ها
    747
    امتیاز واکنش
    16,563
    امتیاز
    671
    محل سکونت
    گرگان
    به نام خدا
    سلام دوستان عزیز:aiwan_light_blumf:اول از همه از همه معذرت میخوام بخاطره اینکه برنامه ی این هفته نشد...بیشتر از همه از آقا مانی معذرت میخوام از صمیم قلب که قرار بود پنجشنبه به عنوان مهمون ویژم باشه ولی بدقولی من تموم برنامه هاش رو بهم ریخت...من این برنامه رو واسه رضایت دوستان زده بودم واسه شاد کردن و دادن یه پیام مفید ولی خب خیلی هاهم ازطریق من ناراحت شدن ازاینحا ازهمشون معذرت میخوام،دوستان عزیز این آخرین پست من توی برنامه ی پاپیون هست،ببخشید اگه کمی و کسری داشت دوست داشتم خنده رو مهمون لباتون کنم هرچند کم ولی خداروشکر تایه جاهایی تونستم،این اولین تجربه ی طنز نویسی من بود و باید بگم شیرین بود؛هرچند از بدی روزگار اون پنجشنبه هایی که شما با برنامم خندیدن من خودم همیشه یه مشکلی برام پیش میومدم و ...از خیلی ها باید تشکر کنم،اول از همه از میشی خانوم و معصومه خانوم مدیر تالار زبان و سرگرمی که برای این برنامه بهم خیلی کمک کردن و بهم امید دادن،بیشتر از همه از میشی خانوم بخاطره تموم زحمت هایی که چه توی این برنامه و چه جاهای دیگه برای بنده کشید از صمیم قلب متشکرم واقعا مثه یه خواهر بزرگ ترو دلسوز برای من بودن.از آقا رضا و سمیرا خانوم بابت تشویق من واسه این برنامه و اون امیدی که اول کار بهم دادن هم تشکر میکنم و درآخر از همه ی مدیرها و کاربر های عزیز بابت همراهیشون و نظرات عالیشون و از مهمون های برنامه که با اونها دل شما رو شاد کردم و ...ممنون و متشکرم.
    ببخشید زیاد حرف زدم دوستان این هم یه پست نصفه و نیمه کاره برای پست آخر...امیدوارم خوشتون بیاد.

    سلام به همه ی بازدید کننده های عزیز و دوستان خوب که منو همراهی میکنند،من اومدم با یه سری دیگه از برنامه ی پاپیون امیدوارم همراهیم کنید،موضوع برنامه ی این هفتمون راجع به طلاقه...

    طلاق یه موضوع وسیع و گستردست که ما اومدیم تو یه برنامه ی کوچیک میخوایم جاش بدیم،قبل ازاینکه برنامه رو شروع کنم امیدوارم این موضوعاتی که انتخاب میشه برای برنامه پیامی روبه مخاطب منتقل کنه امیدوارم باعث بشه کنار خنده کمی هم فکر کنه.

    طلاق یا به قول دوستان،طلا+ق...یه فرایند زیست محیطی شناخته شده در نزده بنده ی دانشمند که درباره ی تجزیه و تحلیل فرایندی به نام عشقه!این عشق مثه پارچه ای میمونه که میرین تو مغازه بخاطره یه مترش سه ساعت چونه میزنین تا هزار تومن تخفیف بگیرین میمونه!جنس بندی داره،یکی نخیه!یکی پشمیه!!!یکی هم جنس خوبه...

    یا بهتره به اجناس تو بازار اشاره کنیم!مثلا ایرانی داریم!خارجی داریم!!و چینی داریم...

    ایرانی با یه فوت پاره میشه!خارجی با کلنگ و اره برقی خش پیدا میکنه ولی قابل ترمیمه!!و چینی با استفاده از عضلات انگشت!

    بعضی از عشق ها به همون فحش اول بستگی دارن!اول ازاینکه عشق باید همراه با احترام باشه؛جدیدا عشق توی فحش خلاصه میشه.چطوری!؟پسره میاد خونه،زنش میاد خوش اومد بهش میگه و میگه:خوش اومدی چیز!

    اونم همینطور که گونه ی زنش رو میبوسه!!میگه:ممنون چیز چیزی!!!

    اگه عشق شدید باشه اینجوری میگه:ممنون چیز چیزی من!!!!

    بعد از اون زنه کتش رو در میاره و با یه حالت اکراه میگه:پیف!چه بوی چیزی میدی!!

    اینجا به آقای داستانمون بر میخوره و میگه:من بوی چیز میدم!چیز بابای چیز چیزیته!!

    خلاصه این بوی چیز؛باعث میشه اینا پشت در دادگاه برسن و بقیه موارد که دیگه عین خاطره ی سیزده بدر برامون واضعه ست!

    یه عده ی دیگه از نسل امروز نیستن،از نسل پدرها و مادرهامونن!چجوریه داستان اینا؟مرده میاد خونه،خسته و کوفتست.زنه تو آشپزخونه داره ظرف میشوره و میسابه!!پسره خونواده یه هدفون تو گوششه داره دنبال آزادی میگرده زیر بال های یه پرررررنده!!خخخ شوخی کردم این آهنگ بهرام بود!پسره یه هدفون تو گوشش و داره با دختره بدبخت همسایه چت میکنه و وب میده!

    صحنه ی اول:مرد وارد خونه میشه و زن همینطور که تو آشپزخونس بدون اینکه بطرفش بره داد میزنه:هوی!بالاخره اومدی؟

    مرد سرجاش ایست میکنه و با قیافه ی بخت برگشته فقط زل میزنه.

    زن:به اون خواهره عوضیت بگو اینقد زنگ نزنه خونه حالتو بپرسه من اعصاب ندارما!!

    زن:aiwan_light_sdblum:... و مرد...:aiwan_light_sddsdblum:

    زن:خسته شدم از بس شستم و سابیدم یه ظرف شور میمیری داری میای خونه بخری؟!!

    زن...:aiwan_liddddddght_blum: و مرد...:aiwan_light_sddsdblum:

    زن:یخچال داره بوی گند میگیره از بس هیچی توش نیست!دوتا پلاستیک دستت باشه خونه میای فلج نمیشیا...

    و اینطوری میشه که مرد!!!ازهمون راهی که اومده میره بیرون.

    اینجا طلا+ق صورت نگرفته در ظاهر!ولی طلاق عاطفی وجود داره و دیگه احترام...پر!عشق...پر!خنده...پر!آراااامش...پر!!!و فقط طلاق....نپر!این وسط بچه ی بیچاره بهونه ی زندگی نکبت بار اینا میشه و باعث میشه این زندگی پراز عششششششق ادامه پیدا کنه...

    صحنه دوم:مرد خسته و کوفته میاد خونه،زن داره خونه رو تمیز میکنه،دختره خونه هم داره ناخناش رو تو این هیری بیری لاک میزنه!!!مرد از کنار زن رد میشه،زن سرش رو تکون میده یعنی سلام!!مرد هم سرش رو دوبار تکون میده یعنی؟؟جواب سلام!!و این میشه ادامه ی روز و شب و هفته و ماه و سال...

    اینم از نوع دوم طلاقه که در واقع بین نسل گذشته یا پدرو مادرمون رواج پیدا کرده.

    زوج های جوون هم که با سه تا چیز شروع میشه...1:کوچه 2:خونه!! 3:دفتر ازدواج...

    و بعد از ازدواج بین سه تا چیز در گردشه: 1:تلگرام! 2:تخت خواب! 3:دفتر طلاق...

    و این دوره تقریبا بین سه ماه تا یک سال طول میکشه،سه ماه اولشم یک ماهش ماه عسله!یک ماه دیگشم شورو شوق جوونی!!و ماه اخرشم با تحمل و بردباری همراست...

    و این طوری ما شدیم هفتاد هشتاد میلیون قرص اعصاب!

    بدرود...
     
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    30
    بازدیدها
    1,006
    بالا