متفرقه بهترین فیلم های پلیسی و معمایی

_BlackStar_

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2020/05/25
ارسالی ها
2,429
امتیاز واکنش
4,523
امتیاز
666
هامفری بوگارت و مارتا ویکرز در فیلم The Big Sleep
\

خواب ابدی
(The Big Sleep (1946

کارگردان: هاوارد هاکس | بازیگران: هامفری بوگارت، لورن باکال و مارتا ویکرز

امتیازِ راتن‌تومیتوز: ۹۷ | امتیازِ متاکریتیک: - | امتیازِ آی‌ام‌دی‌بی: ۷/۹

یکی دیگر از بهترین فیلم های معمایی، فیلم «خواب ابدی»، فیلمی نوآر در ژانرهای جنایی و معمایی، به‌کارگردانی هاوارد هاکس، کارگردان، تهیه‌کننده و فیلم‌نامه‌نویس شهیر آمریکایی دوران طلایی هالیوود است. هاکس از نظر اکثر منتقدان سینمایی ازجمله کارگردانان مؤلف به‌شمار می‌رود که همواره امضای شخصی خود را در آثار سینمایی‌اش دارد. در کارنامهٔ این کارگردان فیلم‌های کلاسیک معروفی چون فیلم Rio Bravo (ریو براوو)، فیلم To Have and Have Not (داشتن و نداشتن)، فیلم Hatari (هاتاری) و فیلم Only Angels Have Wings (فقط فرشتگان بال دارند) به‌چشم می‌خورد که این فیلم آخری که به‌آن اشاره کردیم، به‌لحاظ رعایت استانداردهای حرفه‌ای، فضاسازی و سکانس‌های پروازی، از بهترین فیلم‌های هاکس به‌شمار می‌رود و معروف‌ترین ساختهٔ این کارگردان است که وی ساخت نسخهٔ ابتدایی Scarface (صورت‌زخمی) را نیز برعهده داشت. فیلم «خواب ابدی» براساس رمانی با همین عنوان، اثر ریموند چندلر ساخته شده ‌است و در سال ۱۹۹۷، کتابخانهٔ ملی کنگرهٔ آمریکا این فیلم را به‌لحاظِ فرهنگی، تاریخی و زیبایی‌شناختی پُراهمیت قلمداد کرد و آن را به‌فهرست ملی ثبت فیلم افزود.

جالب‌ترین نکتهٔ فیلم هاکس به‌فیلمنامه‌نویسِ معروف آن برمی‌گردد که رمان‌نویس آمریکایی و برندهٔ جایزه نوبل ادبیات بود؛ ویلیام فاکنر، نویسندهٔ رمان‌های «خشم و هیاهو» و «گوربه‌گور» که خوانندگان این دو رمان، مخصوصاً اولی، می‌دانند اگر فاکنر بخواهد وارد دنیای پیچیدگی و معماسازی شود، درکنار شیوهٔ روایی منحصر‌به‌فرد خود، چه بلایی سر خواننده می‌آورد و حال این ویژگی در فیلم هاکس نیز تا حدی به‌وجود آمده است

داستان «خواب ابدی» در مورد کارآگاهی خصوصی با نام فیلیپ مارلو است که به‌عمارت ژنرال استرن وود احضار می‌شود. ژنرال می‌خواهد بدهکاری‌های از سر قماربازی که دخترش کارمن به‌شخصی صاحب کتاب‌فروشی بدهکار شده است را حل‌و‌فصل کند. زمانی‌که مارلو قصد خارج‌شدن از خانهٔ ژنرال را دارد، دختر بزرگ‌تر و مطلقه استرن وود، ویویان راتلج با او ملاقات می‌کند. او معتقد است که انگیزهٔ واقعی پدرش برای استخدام یک کارآگاه، پیدا کردن محافظ سابقش، شان ریگان است که یک ماه قبل به‌طرز مشکوکی ناپدید شده ‌است.

فیلم «خواب ابدی» یکی از فیلم‌های مؤلف در زمینهٔ معرفی کارآگاهان به‌دنیای سینما است و آنقدر پیچ‌وتاب داستانی آن زیاد است که نمی‌توان خلاصه داستانی درست از آن نوشت و از طرفی فیلم هر لحظه با جلو رفتن داستان، معمایی جدید پیش روی شخصیت اصلی خود می‌گذارد و تماشاچی نیز کاملاً درگیر معماها می‌شود و سخت بتواند جوابی هم برای آن‌ها پیدا کند، از آن‌جایی که رمان و فیلم اقتباس‌شده از روی آن را یکی از منطقی‌ترین داستان‌های بی‌منطق می‌دانند! برای کارگردان چندان مهم نیست مخاطب درک می‌کند چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است یا نه، باسرعتی زیاد و هیجانی داستان را به‌زیبایی روایت می‌کند و می‌داند طنز را نیز چطور در دِل داستان خود قرار دهد. نقش‌آفرینی هامفری بوگارت که بازیگر مورد علاقهٔ هاوارد هاکس هم در آن زمان بود، قدرتمند و مثل همیشه جذاب است و بازیِ مارتا ویکرز (در نقش شخصیت کارمن) آن‌چنان چشمگیر بود که تهیه‌کنندگان فیلم مجبور شدند بیشتر بخش‌های بازیِ ویکرز را حذف کنند تا بازیِ لورن باکال (در نقش شخصیت ویویَن) اهمیت و جلوهٔ خود را از دست ندهد.

قاب‌بندی‌ها و انتخاب زاویهٔ دوربین، از نقاط قوت فیلم است و جالب‌ترین نکتهٔ فیلم هاکس به‌فیلمنامه‌نویسِ معروف آن برمی‌گردد که رمان‌نویس آمریکایی و برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات بود؛ ویلیام فاکنر، نویسندهٔ رمان‌های «خشم و هیاهو» و «گوربه‌گور» که خوانندگان این دو رمان، مخصوصاً اولی، می‌دانند اگر فاکنر بخواهد وارد دنیای پیچیدگی و معماسازی شود، درکنار شیوهٔ روایی منحصر‌به‌فرد خود، چه بلایی سر خواننده می‌آورد و حال این ویژگی در فیلم هاکس نیز تا حدی به‌وجود آمده است. البته ویلیام فاکنر یکی از نویسندگان تیم فیلم‌نامه‌نویسی سه نفرهٔ «خواب ابدی» بود و لی براکت و جولز فرتمن در این راه با او همکاری داشتند.
 
  • پیشنهادات
  • _BlackStar_

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/05/25
    ارسالی ها
    2,429
    امتیاز واکنش
    4,523
    امتیاز
    666
    جرمی رنر ایستاده در برف در پوستر فیلم Wind River


    ویند ریور
    (Wind River (2017

    کارگردان: تیلور شریدان | بازیگران: جرمی رنر، الیزابت اولسن، جان برنتال و کلسی چو

    امتیازِ راتن‌تومیتوز: ۸۸ | امتیازِ متاکریتیک: ۷۳ | امتیازِ آی‌ام‌دی‌بی: ۷/۷

    «ویند ریور» فیلمی نئو وسترن، هیجانی و معمایی به‌نویسندگی و کارگردانی تیلور شریدان است. شریدان هنرپیشه و فیلم‌نامه‌نویس آمریکایی است که بیشتر برای نوشتن فیلمنامهٔ فیلم Sicario (سیکاریو)، فیلم Hell or High Water (اگر سنگ از آسمان ببارد) و کارگردانی همین فیلم بسیار خوش‌ساخت «ویند ریور» شناخته می‌شود. داستان در مناطق سرد و برفی وایومینگ آمریکا جریان دارد و حول‌وحوشِ قاتل دختر سرخ‌پوستِ ۱۸ ساله‌ای در منطقه‌ٔ اختصاصی قبیله‌های سرخ‌پوستی ویند ریور می‌چرخد. یکی از قهرمانان‌ داستان، کوری لمبرت (
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    )، مأمور سازمان حیات وحش و شیلات است که جنازه‌ٔ منجمدشده‌ٔ این دختر را در برف پیدا می‌کند. کوری چم‌وخم این اطراف را بهتر از هرکس دیگری می‌شناسد و از آنجایی که او شکارچی و ردیاب ماهری است، پس با جین بنر (الیزابت اولسن)، مأمور FBI تازه‌کاری که برای بررسی این جنایت فرستاده شده همراه می‌شود تا او را در تحقیقاتش همراهی کند.

    درکنار لوکیشن‌های زیبا و قاب‌بندی‌های فوق‌العاده و بازی‌های درخشان و فضای درگیرکنندهٔ فیلم، دیگر بخش قدرتمند «ویند ریور» شریدان، موسیقی است که به‌دست شخص کاردرستی چون نیک کِیو، آهنگ‌ساز، خواننده، نوازنده، فیلم‌نامه‌نویس، نویسنده و بازیگر استرالیایی سپرده شده بود. کسانی که نیک کِیو را می‌شناسند، می‌دانند وقتی وی ساخت موسیقی متن فیلمی را قبول می‌کند، جدا از اینکه از کیفیت کار مطمئن است، به‌همراه یار همیشگی خود وارن اِلیس، قرار است چه بر سر روح تماشاچی آورند​

    تیلور شریدان در فیلم جنایی و معمایی خود که داستان ساده‌ای دارد و قرار نیست مغزمان را برای حل معمای قتل منفجر کند، به‌بهترین حالتِ ممکن و به‌روش خود، از کلیشه استفاده می‌کند. دنیای فیلم بسیار ملموس است و هنر شریدان در فضاسازی را باید ستود که دنیایی ساده، اما به‌شدت درگیرکننده را جلوی تماشاچی قرار می‌دهد. «ویند ریور» شریدان تنها در مورد یک قتل نیست و وی انگشت اتهام خود را به‌سوی دنیای اطراف سیاه‌‌شده و جامعه‌ای که به‌سیاهی آن کمک شایانی کرده است نشانه می‌رود. بخش معمایی فیلم بسیار منطقی و بسیار صادقانه است و باتوجه‌به‌دنیای کوچک فیلم، در تصمیمی جسورانه، شریدان سادگی را انتخاب و دایرهٔ مظنونان را محدود کرد. فیلم صحنه‌های اکشن زیادی ندارد، اما همان تیراندازی آخر فیلم را می‌توان یکی از بهترین‌های چند سال اخیر دانست که لـ*ـذت ناگهانی عجیبی به‌تماشاچی می‌دهد. نقش‌آفرینی جرمی رنر را باید یکی از بهترین‌ها و شاید بهترین نقش‌آفرینی جرمی رنر خواند و البته الیزابت اولسن نیز عالی نقش خود را ایفا می‌کند و سکانس بیمارستان را به‌یاد آورید تا ببینید وی چه بازیگر درجه یکی است که درگیر فیلم‌های ابرقهرمانی شده و این موضوع در مورد جرمی رنر نیز صدق می‌کند و بازی وی در این فیلم و حالات صورتش که اگر به‌فیلم دقت کافی نداشته باشید آن‌ها را از دست می‌دهید، فوق‌العاده است؛ دنیایی از اندوه در چهرهٔ خونسرد شخصیت کوری پنهان شده که چشمانش در تلخ‌ترین سکانس فیلم، این اندوه را فریاد می‌زنند و البته شخصیت‌پردازی خلاصه و مفید فیلم به‌خلق این بازی‌ها کمک فراوانی کرده است.

    درکنار لوکیشن‌های زیبا و قاب‌بندی‌های فوق‌العاده و بازی‌های درخشان و فضای درگیرکنندهٔ فیلم، دیگر بخش قدرتمند «ویند ریور» شریدان، موسیقی است که به‌دست شخص کاردرستی چون نیک کِیو، آهنگ‌ساز، خواننده، نوازنده، فیلم‌نامه‌نویس، نویسنده و بازیگر استرالیایی سپرده شده بود. کسانی که نیک کِیو را می‌شناسند، می‌دانند وقتی وی ساخت موسیقی متن فیلمی را قبول می‌کند، به‌همراه یار همیشگی خود وارن اِلیس، قرار است چه بر سر روح تماشاچی آورند. گفتنی است این فیلم برای رقابت در بخش نوعی نگاه هفتادمین جشنواره فیلم کن انتخاب شده بود. شریدان برای نویسندگی فیلم «اگر سنگ از آسمان ببارد» نامزد دریافت جایزهٔ گلدن گلوب بهترین فیلمنامه نیز شده بود و امیدواریم به‌روند خوب خود همچنان ادامه بدهد که سینمای این روزها بسیار نیازمند چنین اشخاصی است.
     

    _BlackStar_

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/05/25
    ارسالی ها
    2,429
    امتیاز واکنش
    4,523
    امتیاز
    666
    پوستر فیلم Dial M for Murder آلفرد هیچکاک


    ام را به‌نشانه مرگ بگیر
    (Dial M for Murder (1954

    کارگردان: آلفرد هیچکاک | بازیگران: ری میلند، گریس کلی، رابرت کامینگز و جان ویلیامز

    امتیازِ راتن‌تومیتوز: ۸۵ | امتیازِ متاکریتیک: ۷۵ | امتیازِ آی‌ام‌دی‌بی: ۸/۲

    فیلم «ام را به‌نشانه مرگ بگیر»، اولین فیلم آلفرد هیچکاک در فهرست بهترین فیلم‌های معمایی است؛ کارگردان بریتانیایی که فعالیت عمده‌اش در ایالات متحده آمریکا بوده ‌است و بیشتر فیلم‌های این کارگردان صاحب سبک و شهیر تاریخِ سینما در ژانرهای معمایی و دلهره‌آور بود. آلفرد هیچکاک سال ۱۹۱۵ کارش را از یک استودیوی فیلمسازی در انگلستان، با سمت طراح تیتراژ فیلم شروع کرد. او که در آلمان تحت تأثیر سبک اکسپرسیونیسم قرار گرفته بود، در بریتانیا کارگردانی را آغاز کرده و باوجودآنکه هیچکاک سبکی منحصربه‌فرد داشت، اما از تأثیرپذیری او از سینمای سایر کشورها نمی‌توان چشم پوشید، به‌ویژه مکتب مونتاژ شوروی سابق و آثار سرگئی آیزنشتاین، سینمای اکسپرسیونیستی آلمان و آثار مورنائو و فریتس لانگ و نیز فیلم‌ساز آمریکایی دیوید وارک گریفیث.

    فیلم‌های هیچکاک را می‌توان بهشت عاشقان ژانر معمایی و جنایی لقب داد که هر کدام از فیلم‌های این کارگردان در ژانر معمایی، ارزش تماشای چندباره را دارند و هر مرتبه پس از تماشای آثار وی می‌توان به‌نکته‌ای جدید و پنهان‌شده پی برد و هر چقدر هم کسی بخواهد ایرادی از بخش جنایی و معماسازی آثار این کارگردان بگیرد، در جایی به‌بن‌بست می‌خورد

    فیلم‌های هیچکاک را می‌توان بهشت عاشقان ژانر معمایی و جنایی لقب داد که هر کدام از فیلم‌های این کارگردان در ژانر معمایی، ارزش تماشای چندباره را دارند و هر مرتبه پس از تماشای آثار وی می‌توان به‌نکته‌ای جدید و پنهان‌شده پی برد و هر چقدر هم کسی بخواهد ایرادی از بخش جنایی و معماسازی آثار این کارگردان بگیرد، در جایی به‌بن‌بست می‌خورد. داستان فیلم «ام را به‌نشانه مرگ بگیر» در مورد شخصیتی با نام مارگوت مری وندایس، زنی ثروتمند و همسر یک تنیس‌باز حرفه‌ای با نام تونی وندایس است. او پیش‌تر در زمان غیبت شوهرش با نویسنده‌ای آمریکایی با نام مارک هالیدی، رابـ ـطهٔ عاشقانهٔ کوتاهی داشته ‌است. تونی تصمیم می‌گیرد برای اینکه بیشتر درکنار همسرش باشد از بازی تنیس دست بکشد و شغلی معمولی پیدا کند. مارگوت نیز تصمیم می‌گیرد رابـ ـطه‌اش با نویسندهٔ آمریکایی را قطع کند و بار دیگر بخت خود را در زندگی زناشویی بیازماید. وقتی مارک از آمریکا بازمی‌گردد مارگوت به‌او خبر می‌دهد که تمام نامه‌هایشان را از بین بـرده ‌است، به‌جز یکی که دزدیده‌ شده و شخصی برای آن نامه از او حق‌السکوت می‌گیرد. تونی به‌خانه می‌آید و ادعا می‌کند که سخت گرفتار کار است و مارگوت و مارک را به‌تئاتر می‌فرستد. سپس به‌هم‌دانشگاهی قدیمی‌اش تلفن می‌زند و او را وادار می‌کند مارگوت را به‌قتل برساند تا تمام ثروتش را به‌ارث ببرد، اما هیچ جنایتی کامل نیست و کارها طبق برنامه پیش نمی‌رود.

    نقش‌آفرینی بازیگران بسیار جذاب و در سطحی بالا، حتی در مقام مقایسه با دیگر فیلم‌های آلفرد هیچکاک است و بهترین نقش‌آفرینی را هم ری میلند ولزی دارد که نقش شخصیت تونی وندایس را بی‌نظیر ایفا کرد و یک لحظه هم به‌تماشاچی فرصت حدس‌زدن و قضاوت در مورد شخصیت وندایس را نداد. فیلم‌برداری که بخش زیادی از آن درون یک اتاق و یک لوکیشن می‌گذرد، بسیار دقیق و حساب‌شده است و تماشاچی با بازی‌های دوربین و انتخاب مناسب مکان قرارگیری آن، خسته نمی‌شود. هیچکاک باز هم خودش در فیلم ظاهر می‌شود؛ آنجایی که تونی عکسی از جشن فارغ‌التحصیلی دانشگاه را به‌دوست قدیمی‌اش که قرار است قتل را انجام بدهد، نشان می‌دهد، هیچکاک را می بینیم که روی میز تونی نشسته و به‌دوربین خیره شده است. او مثل همیشه با تماشاچی بازی کند و به‌خوبی قواعد ساخت فیلمی معمایی را بلد بوده و در ایجاد حسِ تعلیق هم که استاد است و می‌داند چطور تماشاچی را تا لحظهٔ پایانی تشنه نگه دارد و روی تمام حدس‌هایی که در طول تماشای فیلم زده، خط بطلانی بکشد. فیلم «ام را به‌نشانه مرگ بگیر» با تحسین منتقدان همراه شد و در آن زمان باتوجه‌ به‌بودجهٔ ۱.۶ میلیون دلاری، فروشِ خوب ۶ میلیون دلاری در گیشه داشت.
     

    _BlackStar_

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/05/25
    ارسالی ها
    2,429
    امتیاز واکنش
    4,523
    امتیاز
    666
    رونی مارا در فیلم The Girl with the Dragon Tattoo دیوید فینچر

    دختری با خالکوبی اژدها
    (The Girl with the Dragon Tattoo (2011

    کارگردان: دیوید فینچر | بازیگران: دنیل کریگ، رونی مارا، کریستوفر پلامر و رابین رایت

    امتیازِ راتن‌تومیتوز: ۸۶ | امتیازِ متاکریتیک: ۷۱ | امتیازِ آی‌ام‌دی‌بی: ۷/۸

    دومین فیلم از دیوید فینچر در فهرست فیلم‌های معمایی، «دختری با خالکوبی اژدها» است که فیلمی در ژانر دلهره‌آور، رازآلود و معمایی محسوب می‌شود و در سال ۲۰۱۱ براساس رمانی با همین عنوان، اثر استیگ لارسن ساخته و اکران شد. نگارش فیلمنامهٔ این فیلم را استیون زایلیانِ معروف، فیلم‌نامه‌نویس، تهیه‌کننده، کارگردان و تدوین‌گر آمریکایی-ارمنی‌تبار برعهده داشت و آخرین فیلمی که از روی فیلمنامهٔ او ساخته شد، فیلم The Irishman (مرد ایرلندی) مارتین اسکورسیزی بود که گُل کاشت. داستان فیلم بازسازی‌شده از روی فیلمی سوئدی با همین عنوان، در مورد شخصیت میکائیل بلومکویست روزنامه‌نگار است که به‌دلیل کنجکاوی‌های سیـاس*ـی که دارد، موقعیت شغلی‌اش بر باد رفته ‌است. میکائیل از آن دسته روزنامه‌نگارانی است که همیشه سعی در کشف حقیقت دارد، اما ظاهراً این بار به‌درِ بسته برخورد کرده‌ است. کنجکاوی‌های میکائیل و روحیهٔ جنگندگی او باعث می‌شود تا یک میلیونر با نام هنریک ونگر از وی درخواست کند تا مسئولیت رسیدگی به‌پروندهٔ نوه‌اش که در سال ۱۹۶۶ مفقود شده را به‌او بسپارد. میکائیل پیشنهادِ ونگر را قبول می‌کند و به‌دنبال سرنخ‌های این پرونده می‌رود. او در میانهٔ راه با دختری عجیب‌وغریب با انواع و اقسام خالکوبی با نام لیزبث سلندر آشنا می‌شود. لیزبث یک هکر حرفه‌ایی است که به‌راحتی می‌تواند به‌اطلاعات سِری دست پیدا کند و این کمک بزرگی به‌میکائیل در کشف جزئیات پرونده می‌کند.

    فیلمنامهٔ قوی، فضاسازی فوق‌العادهٔ فینچر که در اکثر آثار این کارگردان کیفیت بالایی این بخش دارد، بازی‌های عالی بازیگران و خلق داستانی معمایی در دِل داستانی به‌غایت تلخ و تاریک که فینچر درواقع‌گرایانه‌کردن آن سنگ تمام گذاشته، فیلمی باکیفیت با نام «دختری با خالکوبی اژدها» را در کارنامهٔ این کارگردان ثبت کرده است

    گاهی اوقات تماشای فیلم‌های فینچر، دل و جرئت زیادی می‌خواهد، درست است که صحنه‌های خشن و لحظات تاریک در این فیلم کم نیست، اما مشکل اصلی تحمل کلی فضای سیاه فیلم‌های فینچر برای برخی تماشاگران دل‌نازک است و این فیلم از این منظر در صدر فیلم‌های مریض این کارگردان قرار می‌گیرد، به‌دلِ تاریکی می‌زند و اِبایی از بیان سیاهی درونی اکثریت انسان‌ها ندارد و درواقع به‌اعماق داستان کتاب و البته فیلم اورجینال سوئدی می‌رود. باید به‌تیم بازیگری خوب این فیلم اشاره کنیم و بگوییم نقش‌آفرینی‌ها اگر در این سطح نبودند، فیلم آن‌چنان به‌موفقیتی که بدان رسیده است، دست پیدا نمی‌کرد؛ دنیل کریگ نقش خود را خوب و رونی مارا نقش خود را عالی ایفا کرد.

    فیلمنامهٔ قوی، فضاسازی فوق‌العادهٔ فینچر که در اکثر آثار این کارگردان کیفیت بالایی این بخش دارد، بازی‌های عالی بازیگران و خلق داستانی معمایی در دِل داستانی به‌غایت تلخ و تاریک که فینچر درواقع‌گرایانه‌کردن آن سنگ تمام گذاشته، فیلمی باکیفیت با نام «دختری با خالکوبی اژدها» را در کارنامهٔ این کارگردان ثبت کرده است که یکی از بهترین فیلم‌های جنایی و معمایی دههٔ اخیر نیز محسوب می‌شود. «دختری با خالکوبی اژدها» در هشتاد‌وچهارمین دوره مراسم اسکار نامزد پنج جایزه در بخش‌های بهترین بازیگر نقش اصلی زن، بهترین تدوین، بهترین تدوین صدا، بهترین میکس صدا و بهترین فیلم‌برداری شد که تنها در بخش تدوین جایزهٔ اسکار را به‌دست آورد. فیلم فینچر با استقبال خوبی از سوی منتقدان همراه شد و در گیشه نیز فروش خوبی داشت و با بودجهٔ ۹۰ میلیون دلاری، حدود ۲۳۳ میلیون دلار فروخت.
     

    _BlackStar_

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/05/25
    ارسالی ها
    2,429
    امتیاز واکنش
    4,523
    امتیاز
    666
     اینگرید برگمن، آلبرت فینی، لورن باکال، ژاکلین بیسه، مایکل یورک و شان کانری در فیلم Murder on the Orient Express

    قتل در قطار سریع‌السیر شرق
    (Murder on the Orient Express (1974

    کارگردان: سیدنی لومت | بازیگران: اینگرید برگمن، آلبرت فینی، لورن باکال، ژاکلین بیسه، مایکل یورک و شان کانری

    امتیازِ راتن‌تومیتوز: ۹۰ | امتیازِ متاکریتیک: ۶۳ | امتیازِ آی‌ام‌دی‌بی: ۷/۳

    سیدنی لومت، کارگردان فیلم‌های معروفی چون 12 Angry Men (دوازده مرد خشمگین)، فیلم Dog Day Afternoon (بعد از ظهر سگی)، فیلم Network (شبکه) و فیلم The Verdict (حکم)، کارگردانی فیلم معمایی «قتل در قطار سریع‌السیر شرق» را برعهده داشت که کنت برانا، بازیگر و کارگردان ایرلندی در سال ۲۰۱۷ نسخهٔ جدید آن را ساخت. داستان این فیلم از یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های اسطورهٔ نویسندگان سبک کارآگاهی، یعنی آگاتا کریستی الهام گرفته و براساس آن نوشته شده است. «قتل در قطار سریع‌السیر شرق» داستان ۱۳ فرد غریبه را نقل می‌کند که در یک قطار گیر افتاده‌اند؛ جایی که به‌طریقی همه آن‌ها یک مظنون به‌قتل محسوب می‌شوند. یک مرد که در بین آن‌ها است باید به‌سرعت تحقیقات خود را انجام داده و مظنون اصلی را پیدا کند، قبل از اینکه این قاتل دوباره قصد فرار کند و آن مرد هم کسی نیست جز کارآگاه پوآروی بلژیکی. کارآگاه پوآرو در مورد قتل سرمایه‌داری تحقیق می‌کند که در قطار و به‌وسیلهٔ خنجری به‌قتل رسیده‌، درحالی‌که آن قطار به‌علت طوفان در کوه‌های صربستان متوقف شده‌ است.

    پوآرو در قطاری گیر می‌افتد که این مرتبه تمام مظنونین به‌نوعی دشمن وی می‌شوند و رازی را باید کشف کند که همه جلوی افشای آن را می‌گیرند و در لباس دوست و دشمن، از هر تلاشی دریغ نمی‌کنند تا وی را گمراه کنند​


    سیدنی لومت اقتباسی بسیار خوب از رمان آگاتا کریستی داشت و این فیلم، شباهت زیادی از نظر خلق داستانی کلاسیک و معمایی از یک قتل و پیداکردن قاتل با فیلم «مرگ روی رود نیل» دارد که آن هم براساس رمانی از آگاتا کریستی بود و شخصیت اصلی داستان هرکول پوآرو بود و باید سرنخ‌ها را درکنار هم قرار می‌داد تا به‌نتیجه‌ برسد. پوآرو در قطاری گیر می‌افتد که این مرتبه تمام مظنونین به‌نوعی دشمن وی می‌شوند و رازی را باید کشف کند که همه جلوی افشای آن را می‌گیرند و در لباس دوست و دشمن، از هر تلاشی دریغ نمی‌کنند تا وی را گمراه کنند.

    فیلم «قتل در قطار سریع‌السیر شرق» را می‌توان یکی از فیلم‌های مؤلف در ژانر معمایی دانست که بعد از آن فیلم‌های زیادی شبیه به‌آن ساخته شد. این فیلم برنده جایزهٔ اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن و نامزد پنج اسکار دیگر در بخش‌های بهترین موسیقی، بهترین طراحی لباس، بهترین فیلم‌برداری، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر نقش اول مرد در سال ۱۹۷۵ شد. نقش‌آفرینی آلبرت فینی عالی و نقش‌آفرینی اینگرید برگمن، بازیگر سرشناس سوئدی سینما که سه اسکار در کارنامهٔ کاری درخشان خود دارد و یکی برای همین فیلم بوده است، فوق‌العاده بود و درمجموع تیم بازیگری عملکرد درخشانی زیر نظر سیدنی لومت صاحب سبک داشتند. نسخهٔ بازسازی‌شدهٔ سال ۲۰۱۷ باوجود تیم بازیگری قوی که بازیگران معروفی در آن حضور داشتند، نتوانست به‌جذابیت نسخهٔ اصلی برسد و پیشنهاد ما در ابتدا تجربهٔ اصل جنس است، نه‌نسخهٔ زیباتر‌شدهٔ بصری.
     

    _BlackStar_

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/05/25
    ارسالی ها
    2,429
    امتیاز واکنش
    4,523
    امتیاز
    666
    هیو جکمن و جیک جیلنهال در پوستر فیلم Prisoners دنیس ویلنوو


    زندانیان
    (Prisoners (2013

    کارگردان: دنیس ویلنوو | بازیگران: هیو جکمن، جیک جیلنهال، ماریا بلو، ترنس هاوارد و ملیسا لئو

    امتیازِ راتن‌تومیتوز: ۸۱ | امتیازِ متاکریتیک: ۷۰ | امتیازِ آی‌ام‌دی‌بی: ۸/۱

    «زندانیان» محصول سال ۲۰۱۳ در ژانر جنایی و معمایی و به‌کارگردانی دنیس ویلنوو، نویسنده و کارگردان فرانسوی-کانادایی‌تبار و صاحب سبک این روزهای سینمای هالیوود است که نشان داده از آن دست کارگردانانی است که فیلم بد نمی‌سازند. ماجرای فیلم، درباره‌ٔ دو خانواده است که پس از جمع‌شدن کنار یکدیگر در یک مهمانی، ناگهان به‌خودشان می‌آیند و می‌بینند که خبری از فرزندان‌شان نیست. پروندهٔ این اتفاق خیلی سریع به‌دست کارآگاهی توانمند با نام دیوید لوکی می‌افتد که در دنیای سیاه فیلم، تمام تلاشش را برای یافتن حقیقت می‌کند و هر دو خانواده، مدام وی را تحت فشار می‌گذارند که حسی آزاردهنده و زجرآور بر دنیایش حکم‌فرما می‌شود. درعین‌حال، شخصیت کلر دوور، پدر یکی از بچه‌ها سعی می‌کند خودش بدون توجه به‌قانون، حل‌کننده‌ٔ پرونده باشد و فرزندش را نجات دهد و سیاهی و خشونت فیلم نیز از همین تصمیم شخصیت کلر دوور آغاز می‌شود.

    ویلنوو به‌رفتارهای انسانی شخصیت‌ها توجه‌ای ویژه دارد، اینکه در موقعیتی سخت، چه کارهایی که از بشر ساخته نیست و برای رسیدن به‌پاسخ‌هایی که سیاهی آن کم از سؤالات دردآورشان ندارند، ماسک‌ها کنار می‌رود و برون‌ریزی شروع می‌شود. فیلم کارآگاهی، رازآلود و معمایی «زندانیان»، دائم با ذهن تماشاچی بازی می‌کند و کاری می‌کند هر لحظه حدسی متفاوت بزنیم، قضاوتی به‌دلخواه خود داشته باشیم و ناخودآگاه بشویم شخصیت‌های فیلم و ترس روبه‌رو‌شدن با وجه درونی و پنهان‌شدهٔ خود را حس کنیم

    فیلم‌های دنیس ویلنوو جزو آثار متفاوت دههٔ اخیر سینمای هالیوود هستند، وی البته پیش از حضور در هالیوود نیز چند فیلم خوب ساخته بود و عیار کارش از همان ابتدا بالا بود. با ساخت فیلم Incendies (ویران‌شده) در سال ۲۰۱۰ بود که این کارگردان نام خود را بر سر زبان‌ها انداخت. بعد از این فیلم، دنیس ویلنوو به‌ترتیب کارگردانی فیلم‌های «زندانیان»، Enemy (دشمن)، Sicario (سیکاریو) و فیلم علمی-تخیلی Arrival (ورود) را برعهده داشت و با ساختن این فیلم‌ها نشان داد که کارگردانی خوش‌ذوق، باکیفیت و صاحب سبک است؛ فیلم Arrival در دو بخش بهترین فیلم و بهترین کارگردانی نامزد جایزهٔ اسکار شده بود. آخرین فیلمی که از دنیس ویلنوو روی پردهٔ نقره‌ای سینما رفت، فیلم تحسین‌شدهٔ Blade Runner 2049 (بلید رانر ۲۰۴۹) بود. این فیلم با بودجهٔ ساخت نزدیک ۱۸۵ میلیون دلاری خود، حدود ۲۶۰ میلیون دلار در گیشه فروش داشته است.

    به‌فیلم «زندانیان» بازگردیم. همه‌ٔ شخصیت‌های حاضر در قصه، به‌شکلی مستقیم یا غیرمستقیم به‌دنبال‌ کودکان می‌گردند و می‌خواهند با حل معما، از حجمِ تلخی افتاده روی زندگی خود کم کنند و هر یک روش خود را دارند و دراین‌میان ویلنوو به‌رفتارهای انسانی شخصیت‌ها توجه‌ای ویژه دارد، اینکه در موقعیتی سخت، چه کارهایی که از بشر ساخته نیست و برای رسیدن به‌پاسخ‌هایی که سیاهی آن‌ها کم از سؤالات دردآورشان ندارند، ماسک‌ها کنار می‌رود و برون‌ریزی شروع می‌شود. فیلم کارآگاهی، رازآلود و معمایی «زندانیان»، دائم با ذهن تماشاچی بازی می‌کند و کاری می‌کند هر لحظه حدسی متفاوت بزنیم، قضاوتی به‌دلخواه خود داشته باشیم و ناخودآگاه بشویم شخصیت‌های فیلم و ترس روبه‌رو‌شدن با وجه درونی و پنهان‌شدهٔ خود را حس کنیم. راجر دیکینز، یکی از بهترین فیلم‌برداران تاریخ سینما که فیلم‌بردار مورد علاقهٔ دنیس ویلنوو است و شات‌های ماندگار دیکینز در فیلم‌های «سیکاریو» و «بلید رانر ۲۰۴۹» فراموش‌نشدنی هستند،

    در این فیلم نیز وظیفهٔ خود را به‌بهترین شکل و در بالاترین سطح انجام داد و تصاویری خیره‌کننده و دیدنی خلق کرد و درنهایت نامزد جایزهٔ اسکار بهترین فیلم‌برداری نیز شد. تیم بازیگری همگی فوق‌العاده ایفای نقش کردند و تجربهٔ بالای هر بازیگر، درنهایت کیفیت کلی عملکرد تیم بازیگری را به‌سطحی درخشان رساند و بازی هیو جکمن و جیک جیلنهال با نظارت ویلنوو، درکنار بازیگران بسیار خوب دیگر، دیدنی‌تر از همیشه بود. در فیلم تلخ و گرفتهٔ ویلنوو که رنگ آفتاب را نمی‌بینیم و همه‌چیز سرد و خاکستری است و هوا هم بارانی، شباهت‌های زیادی با برخی فیلم‌های مطرح دیوید فینچر وجود دارد و ویلنوو نشان داد در ژانر جنایی و معمایی هم می‌تواند فیلمی بسازد در ردهٔ بهترین فیلم‌های بهترین کارگردانان سینمای جهان. فیلم «زندانیان» با استقبال بسیار خوبی از سوی منتقدان همراه شد و با بودجهٔ ۴۶ میلیون دلاری، فروش ۱۲۲ میلیون دلاری در گیشه داشت.
     

    _BlackStar_

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/05/25
    ارسالی ها
    2,429
    امتیاز واکنش
    4,523
    امتیاز
    666
    آدری هپبورن در پوستر فیلم Charade


    معما
    (Charade (1963

    کارگردان: استنلی دانن | بازیگران: آدری هپبورن، کری گرانت، ژاک مارین، جرج کندی، ند گلس و جیمز کابرن

    امتیازِ راتن‌تومیتوز: ۹۴ | امتیازِ متاکریتیک: ۸۳ | امتیازِ آی‌ام‌دی‌بی: ۷/۹

    «معما»، فیلمی جنایی و کمدی و همان‌طور که از اسمش مشخص است، در دستهٔ آثار معمایی جای می‌گیرد که کارگردانی و تهیه‌کنندگی آن را استنلی دانن، کارگردان معروف آمریکایی که فیلم Singin' in the Rain (آواز در باران) را در کارنامه دارد، برعهده داشت و نگارش فیلمنامهٔ «معما» را نیز پیتر استون انجام داد؛ فیلمی که بازیگران معروف و دوست‌داشتنی همچون آدری هپبورن و کری گرانت نقش‌های اصلی آن را ایفا می‌کردند. داستان ساختهٔ تماشایی استنلی دانن در مورد شخصیت رجینا، زنِ زیبای مردی ثروتمند با نام چارلز است؛ رجینا در فکر طلاق از همسرش است که متوجه می‌شود او به‌طرز فجیعی به‌قتل رسیده و پول هنگفتی که از حراج وسایل خانه به‌همراه داشته، گم شده است. رجینا، ناخواسته وارد بازی خطرناکی می‌شود که در آن سه مرد، از دوستان قدیمی چارلز، به‌دنبال آن پول می‌گردند و شخصیت برایان یکی از آن‌ها است که به‌کمک رجینا می‌آید، البته معلوم نیست در سر وی چه می‌گذرد و قهرمان داستان است یا جاسوس و قاتل و یکی از معماهای فیلم همین شخصیت برایان با نقش‌آفرینی خوب کری گرانت است.

    نقش‌آفرینی آدری هپبورن و کری گرانت بسیار تماشایی است و شخصیت‌های داستان دیالوگ‌های جذابی دارند که طنز فیلم را به‌اندازه و بسیار شیرین کرده است. فیلمنامهٔ پیتر استون یک لحظه هم از نفس نمی‌افتد و اتفاقات و ماجراهای فیلم پشت‌سرهم جلوی چشم تماشاچی روایت می‌شوند و عنصر غافلگیری نیز به‌بهترین شکل در فیلم «معما» استفاده شده است که لازمهٔ فیلمی در این ژانر است

    از فیلم «معما» به‌عنوان یکی از هیچکاکی‌ترین فیلم‌های سینما یاد می‌شود، فیلمی هیچکاکی و پر از رمزوراز و معما که شخصی غیر از این کارگردان صاحب سبک سینمای جنایی و معمایی آن را ساخته و استنلی دانن خیلی هم خوب از پس کار خود برآمده است. این فیلم معجونی از لحظات کمدی، درام و عاشقانه در بستری جنایی و معمایی است. سه رنگ زرد، قرمز و آبی، رنگ‌های اصلی اکثر بخش‌های فیلم هستند و خود بهتر می‌دانید رنگ زرد نمادی از لحظات تعلیقی و معمایی، رنگ قرمز نمادی از عاشقانهٔ میان شخصیت‌ها و رنگ آبی اشاره‌ای به‌بخش کمدی داستان است که این سه عامل به‌خوبی با یکدیگر مخلوط شده‌اند.

    نقش‌آفرینی آدری هپبورن و کری گرانت بسیار تماشایی است و شخصیت‌های داستان دیالوگ‌های جذابی دارند که طنز فیلم را به‌اندازه و بسیار شیرین کرده است. فیلمنامهٔ پیتر استون یک لحظه هم از نفس نمی‌افتد و اتفاقات و ماجراهای فیلم پشت‌سرهم جلوی چشم تماشاچی روایت می‌شوند و عنصر غافلگیری نیز به‌بهترین شکل در فیلم «معما» استفاده شده است که لازمهٔ فیلمی در این ژانر است. فیلم‌برداری چارلز لنگ نیز به‌جذابیت اثر افزوده است و وی ترسی برای به‌تصویرکشیدن زوایای عجیب‌وغریب ندارد. اگر به‌شاهکار‌های جنایی و معمایی آلفرد هیچکاک چاشنی طنز اضافه کنید، نتیجه فیلم استنلی دانن می‌شود. این فیلم در بخش بهترین موسیقی نامزد دریافت جایزهٔ اسکار شد و این نامزدی برای آهنگی است با عنوان فیلم که هنری مانچینی آن را ساخته است. فیلم «معما» با استقبال خوب منتقدان همراه شد و در گیشه هم فروش خوبی داشت و با بودجهٔ ۳ میلیون دلاری، حدود ۱۴ میلیون دلار فروش داشت.
     

    _BlackStar_

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/05/25
    ارسالی ها
    2,429
    امتیاز واکنش
    4,523
    امتیاز
    666
    تصویر رازآلود و دست نوشته از قاتل زودیاک در فیلم Zodiac دیوید فینچر

    زودیاک
    (Zodiac (2007

    کارگردان: دیوید فینچر | بازیگران: جیک جیلنهال، رابرت داونی جونیور، مارک رافلو و آنتونی ادواردز

    امتیازِ راتن‌تومیتوز: ۸۹ | امتیازِ متاکریتیک: ۷۸ | امتیازِ آی‌ام‌دی‌بی: ۷/۷

    سومین فیلم از دیوید فینچر و این بار پیش از معرفی فیلم، کمی از کارنامه‌ٔ این کارگردان بگوییم. کارگردانی فیلم «زودیاک» را دیوید فینچر، کارگردان معروف سینمای هالیوود که کارگردانی آثاری چون فیلم The Game (بازی)،‌ فیلم Alien 3 (بیگانه ۳)، فیلم Fight Club (باشگاه مبارزه)، فیلم Panic Room (اتاق وحشت)، فیلم The Curious Case of Benjamin Button (مورد عجیب بنجامین باتن) و فیلم «دختری با خالکوبی اژدها» را در کارنامه دارد، انجام داده است. کارگردانی که فیلم معمایی کم ندارد، از Se7en (هفت) گرفته که در فهرست بهترین فیلم‌های پلیسی قرارش دادیم تا فیلم «بازی» و «دختری با خالکوبی اژدها».

    فینچر باوسواس زیاد جزئيات ماجرای «زودیاک» را به‌تصویر می‌کشد و می‌خواهد همهٔ اتفاقات را دقیق و موبه‌مو به‌تصویر بکشد و از این نظر وی برای طرفداران فیلم‌های معمایی سنگ تمام گذاشته است​

    «زودیاک» ششمین فیلم بلند سینمایی دیوید فینچر است و نگارش فیلمنامهٔ آن را جیمز وندربیت براساس کتابی با همین عنوان، اثر رابرت گری‌اسمیت نوشته است و کتاب و فیلم، هر دو برگرفته از رویدادی حقیقی هستند، پرونده‌ای که هنوز باز است، باز از این نظر که قاتل داستان هیچ‌گاه شناسایی و دستگیر نشد. «زودیاک» که روایت‌گر ماجرای واقعی درگیری پلیس و سیستم قضایی با پرونده‌های قاتلی سریالی در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ میلادی است، یکی از برترین آثار جنایی و معمایی دیوید فینچر محسوب می‌شود. اثری که دو کارآگاه با بازی‌های مارک رافلو و آنتونی ادواردز و دو گزارشگر با نقش‌آفرینی‌های جیک جیلنهال و رابرت داونی جونیور را به‌عنوان شخصیت‌های اصلی دارد و «زودیاکِ قاتل» که در شهر سان فرانسیسکو به‌دنبال مردم می‌افتاد و آن‌ها را به‌قتل می‌رساند، در جایگاه یکی از ترسناک‌ترین قاتل‌های سریالی تاریخ معرفی می‌کند.

    فیلم «زودیاک»، فیلمی طولانی و گاه با ریتم کند است و به‌جز مواقعی که قاتل دست به‌کار می‌شود و همه را دستپاچه می‌کند و معمابازی‌های وی با دنبال‌کنندگانش هیجانی خوب به‌کلیت داستان می‌دهد، فیلمی گفت‌وگو‌محور محسوب می‌شود و البته عاشقان حل معما از تماشای آن لـ*ـذت خواهند برد و این ریتم کند ویژگی مثبتی بوده که به‌توجه به‌جزئيات منجر شده است. اگر شما نیز باتوجه به‌پایان‌بندی فیلم و باتوجه‌ به‌آگاهی از داستان حقیقی، تاکنون به‌سراغ آن نرفته‌اید، بی‌خیال حل پرونده‌ای شوید که سال‌ها بی‌جواب مانده است و تنها از تماشای فیلم لـ*ـذت ببرید و مطمئن باشید پایان آن هم ناامیدکننده نیست. تیم بازیگری از پس نقش‌های خود به‌خوبی برآمده‌اند و این را تا حد زیادی مدیون شخصیت‌پردازی خوب هر شخصیت هستند که البته اشاره کردیم، این ویژگی مثبت سبب طولانی‌شدن فیلم و گاه خارج‌شدن آن از مسیر اصلی شده است، ولی ارزشش را داشت. فینچر باوسواس زیاد جزئيات ماجرای «زودیاک» را به‌تصویر می‌کشد و می‌خواهد همهٔ اتفاقات را دقیق و موبه‌مو به‌تصویر بکشد و از این نظر وی برای طرفداران فیلم‌های معمایی سنگ تمام گذاشته است. دیوید فینچر، فیلمساز، کارگردان موزیک ویدئو و تهیه‌کنندهٔ آمریکایی است و وی دو نامزدی اسکار بهترین کارگردانی برای درام عاشقانه و فانتری «مورد عجیب بنجامین باتن» و فیلم زندگینامه‌ای The Social Network (شبکه اجتماعی) را در کارنامه دارد.
     

    _BlackStar_

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/05/25
    ارسالی ها
    2,429
    امتیاز واکنش
    4,523
    امتیاز
    666
    ری فیتزجرالد، والتر هیوستن، رولند یانگ، ریچارد هایدن و میشا آور در فیلم And Then There Were None

    و سپس هیچکس نبود
    (And Then There Were None (1945

    کارگردان: رنه کلر | بازیگران: بری فیتزجرالد، والتر هیوستن، رولند یانگ، ریچارد هایدن و میشا آور

    امتیازِ راتن‌تومیتوز: ۱۰۰ | امتیازِ متاکریتیک: - | امتیازِ آی‌ام‌دی‌بی: ۷/۵

    «و سپس هیچکس نبود» فیلمی در ژانر جنایی و معمایی، برگرفته از رمانی با همین عنوان، اثر نسبتاً معروف دیگری از نویسندهٔ بزرگ ژانر معمایی و جنایی، آگاتا کریستی است که کارگردانی آن را رنه کلر برعهده داشت و در سال ۱۹۴۵ اکران شد. رنه کلر فیلم‌ساز برجستهٔ فرانسوی بود و اولین فیلم‌هایی که ساخت، فیلم Entracte (آنتراکت) و فیلم Paris qui dort (پاریس خفته) بودند و ساخت این دو فیلم نام وی را به‌سرعت بر سر زبان‌ها انداخت و کارهای کلر بسیار مورد توجه منتقدان قرار گرفت. در طی جنگ جهانی دوم، او به‌هالیوود رفت و کمی بعد از سوی دولت فرانسه حق شهروندی وی در کشور مادری‌اش از وی گرفته شد. به‌ساختهٔ تحسین‌شدهٔ «و سپس هیچکس نبود» بازگردیم. در یک روز گرم در اواخر اوت سال ۱۹۳۹، هشت نفر، که همه با یکدیگر غریبه هستند، به‌یک جزیرهٔ کوچک در سواحل دوون کشور انگلستان، توسط آقا و خانم اوون دعوت می‌شوند. میهمانان در حال مستقر شدن در یک عمارت توسط دو پیشخدمت تازه استخدام‌شده با نام‌های توماس و اتل راجرز هستند، ولی خود میزبان غایب است. زمانی‌که میهمانان برای شام دور یک میز نشستند متوجه ده مجسمهٔ کوچک به‌شکل سرباز شدند که وسط میز غذا و به‌صورت دایره‌ای گذاشته شده ‌بودند. پس از آن، توماس راجرز یک صفحهٔ موسیقی را در داخل گرامافون قرار می‌دهد که از آن صدای شخصی به‌گوش می‌رسد که هر یک از افراد حاضر در جزیره را به‌قتل متهم می‌کند. مدت کوتاهی پس از این واقعه، یکی از حاضرین در اثر مسمومیت می‌میرد و پس از آن هر یک از میهمانان به‌نحوی به‌قتل می‌رسند و پس از قتل هر یک از حاضرین، یکی از مجسمه‌های موجود روی میز نهارخوری کم می‌شود. افراد باقی‌مانده در تلاش هستند تا قاتل را پیدا کنند و باید این را هم گفت این افراد در زندگی خصوصی‌شان مرتکب جنایت‌هایی شده‌اند و از دست عدالت توانسته‌اند به‌نوعی بگریزند.

    فیلم رنه کلر شاید بهترین اقتباس از آثار آگاتا کریستی نباشد که البته خود رمان هم بهترین اثر نویسنده نیست، اما وفاداری به‌‌کتابی که کریستی آن را پیچیده‌ترین قصهٔ خود می‌داند، قابل ستایش است و البته کلر توانسته است معمایی‌بودن داستان را به‌زیبایی به‌تصویر بکشد و تماشاچی را به‌دنبال‌کردن فیلم وادارد و سبب شود دائم به‌دنبال حدس‌زدن و دستیابی به‌پاسخ سؤالات زیاد داستان باشیم​


    امپرسیونیسم فرانسه در فیلم این کارگردانِ صاحب سبک فرانسوی به‌وضوح قابل مشاهده است. در مورد امپرسیونیسم فرانسه بگوییم جنبشی سینمایی است که در دهه ۱۹۲۰ در فرانسه شکل گرفت. این نسل از فیلم‌سازان کمتر به‌روایت سینمایی اهمیت می‌دادند و بیشتر به‌‌دنبال بازنمایی تصورات ذهنی و تخیلات و رؤیاهای شخصیت‌ها در مدیوم سینما بودند و در فیلم‌های آن‌ها شیفتگی به‌زیبایی‌ها و جلوه‌های بصری مشهود است و در فیلم «و سپس هیچکس نبود» به‌شکل فضاسازی تاریک و خلق محیطی گرفته و استفاده از نورهای شدید کرد پیدا کرد. فیلم رنه کلر شاید بهترین اقتباس از آثار آگاتا کریستی نباشد که البته خود رمان هم بهترین اثر نویسنده نیست، اما وفاداری به‌‌کتابی که کریستی آن را پیچیده‌ترین قصهٔ خود می‌داند، قابل ستایش است و البته کلر توانسته است معمایی‌بودن داستان را به‌زیبایی به‌تصویر بکشد و تماشاچی را به‌دنبال‌کردن فیلم وادارد و سبب شود دائم به‌دنبال حدس‌زدن و دستیابی به‌پاسخ سؤالات زیاد داستان باشیم. بد نیست بدین موضوع نیز اشاره داشته باشیم که مینی‌سریالی در سال ۲۰۱۵ از این اثر معمایی و جنایی کریستی در سه قسمت ساخته و از شبکه BBC One پخش شد.

    گفتنی است رنه کلر فیلم‌سازی خود را قبل از ظهور صدا در فیلم‌ها آغاز کرد و به‌همین دلیل گرچه او نقطه نظرات بسیار متناقضی در مورد کاربردهای صدا در فیلم داشت، اما نهایتاً به‌خاطر جلوگیری از شکست در گیشه، ناچار به‌استفاده از صدا در فیلم‌هایش شد. بااین‌حال، کلر به‌جای اینکه همچون دیگر کارگردانان فرانسوی به‌ساخت فیلم‌هایی با ساختار تئاترگونه بپردازد، از صدا به‌منظور خلق نوع جدیدی از روایت بهره گرفت. رنه کلر حال نمادی از سینمای کلاسیک فرانسه ‌است و جایزه‌ای با نام وی طراحی شده است.
     

    _BlackStar_

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/05/25
    ارسالی ها
    2,429
    امتیاز واکنش
    4,523
    امتیاز
    666
    گری اولدمن در پوستر معمایی فیلم Tinker Tailor Soldier Spy


    بندزن خیاط سرباز جاسوس
    (Tinker Tailor Soldier Spy (2011

    کارگردان: توماس آلفردسن | بازیگران: گری اولدمن، کالین فرث، مارک استرانگ، جان هارت، تام هاردی و بندیکت کامبربچ

    امتیازِ راتن‌تومیتوز: ۸۳ | امتیازِ متاکریتیک: ۸۵ | امتیازِ آی‌ام‌دی‌بی: ۷/۱

    «بندزن خیاط سرباز جاسوس» فیلمی جاسوسی و معمایی، محصول ۲۰۱۱ دو کشور بریتانیا و فرانسه و به‌کارگردانی توماس آلفردسن، کارگردان سوئدی و براساس رمانی از ژان لو کره است؛ ژان لو کره را با رمان‌های جاسوسی می‌شناسند و در دهه‌های ۵۰ و ۶۰ در دستگاه‌های جاسوسی بریتانیا، ام‌آی‌فایو و ام‌آی‌سیکس مشغول به‌کار بوده است. معروف‌ترین اقتباس از آثار این نویسنده، همین فیلم سینمایی «بندزن خیاط سرباز جاسوس» است که فیلمی بسیار جذاب و پربازیگر بود.

    تبدیل نگـاه دانلـود پیچیده به فیلمی که جزبه‌جز آن به‌خوبی کنار یکدیگر قرار می‌گیرند و درکنار معماسازی فراوان که تماشاچی فرصت پلک‌زدن ندارد و باید با تمرکز کامل به‌تماشای فیلم بنشیند و درکنار بازی فوق‌العادهٔ تیم بازیگری و علی‌الخصوص گری اولدمن که نقش خود را بی‌نظیر ایفا می‌کند، در چهارچوب فیلمنامه‌ای قوی که از رمانی قوی اقتباس شده است، فیلم توماس آلفردسن را به‌یکی از جذاب‌ترین و باکلاس‌ترین فیلم‌های جاسوسی و معمایی چند دههٔ اخیر سینما تبدیل کرده است

    داستان فیلم در سال ۱۹۷۳ اتفاق می‌افتد. دورانی که جنگ سرد باعث شده کشورها به‌تمامی حرکات طرف مقابل مشکوک شوند و منتظر کوچک‌ترین حرکت کشور دیگر بمانند تا پاسخی کوبنده به‌آن بدهند، بیشتر هم به‌این دلیل که شعلهٔ جنگ دیگری برافروخته نشود. سرویس اطلاعات جاسوسی بریتانیا که با نام جالب «سیرک» در فیلم معرفی می‌شود نیز به‌نوبهٔ خود سعی در کنترل اوضاع دارد و به‌دنبال راهی برای کاهش تنش میان کشورها است. در جدیدترین مأموریت این سازمان، یکی از افراد ارشد سازمان با نام «کنترل» تصمیم می‌گیرد جاسوسی را به‌شهر بوداپست مجارستان بفرستد تا در آن‌جا سروگوشی آب دهد، اما این مأموریت بنا به‌دلايل نامعلومی با شکست مواجه می‌شود. اما این شکست برای بریتانیا چندان خوشایند نیست، چرا که به‌حیثیت این سازمان در جهان خدشه وارد شده ‌است. ازاین‌رو تصمیم گرفته می‌شود تا یک جاسوس کارکشته با نام جورج اسمایلی که در حال حاضر در بازنشستگی به‌سر می‌برد را به‌کار برگردانند تا از خــ ـیانـت‌ها پرده بردارد. اسمایلی با قبول درخواست سازمان، بار دیگر بر سر کار خود بازمی‌گردد، اما متوجه می‌شود اوضاع بسیار پیچیده‌تر از آن است که خود و سازمان فکر می‌کردند.

    در این فیلم پرستاره گری اولدمن، کالین فرث، تام هاردی و بندیکت کامبربچ ایفای نقش کرده‌اند که اولدمن توانست نامزدی اسکار را برای نقش‌آفرینی زیبای خود دریافت کند. فیلم جایزه‌ٔ بهترین اثر بریتانیایی را در بفتا دریافت کرد و تقریباً چهار برابر بودجه‌ٔ ۲۰ میلیون دلاری‌اش فروش کرد. کتابی که منبع اقتباس آلفردسن بوده در همان دهه‌ٔ ۷۰ به‌یک سریال کوتاه در شبکه‌ BBC تبدیل شد که با استقبال بسیار خوبی مواجه شد. تبدیل نگـاه دانلـود پیچیده به‌فیلمی که جزبه‌جز آن به‌خوبی کنار یکدیگر قرار می‌گیرند و درکنار معماسازی فراوان که تماشاچی فرصت پلک‌زدن ندارد و باید با تمرکز کامل به‌تماشای فیلم بنشیند و درکنار بازی فوق‌العادهٔ تیم بازیگری و علی‌الخصوص گری اولدمن که نقش خود را بی‌نظیر ایفا می‌کند و شخصیتی است که فکر می‌کند، تحلیل می‌کند و در آخر درست‌ترین تصمیم را می‌گیرد، در چهارچوب فیلمنامه‌ای قوی که از رمانی قوی اقتباس شده است، فیلم توماس آلفردسن را به‌یکی از جذاب‌ترین و باکلاس‌ترین فیلم‌های جاسوسی و معمایی چند دههٔ اخیر سینما تبدیل کرده است، فیلمی که باید آن را معجونی از جیمز باندهای کلاسیک سینما و فیلم‌های معمایی کلاسیک که در همین فهرست چندتا از آن‌ها را معرفی کردیم، دانست. فیلم رگه‌هایی از افسردگی و حسِ تنهایی را به‌تصویر می‌کشد که پیتر تراورس، منتقد سرشناس رولینگ استونز به‌آن اشاره داشت و درمجموع فیلم را یکی از بهترین‌های سال اکرانش لقب داد. فیلم «بندزن خیاط سرباز جاسوس» با استقبال بسیار خوب منتقدان همراه شد و با بودجهٔ ۲۱ میلیون دلاری، ۸۰ میلیون دلار در گیشه فروش داشت.
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا