Mch:)
کاربر اخراجی
- عضویت
- 2016/09/01
- ارسالی ها
- 461
- امتیاز واکنش
- 2,147
- امتیاز
- 441
- سن
- 23
بیوگرافی شاه نعمت الله ولی:)
شاه نعمت الله ولی فرزند میر عبدالله (۷۳۰ ، ۷۳۱ ــ ۸۳۲ ، ۸۳۴) ، یکی از شاعران بزرگ ایران بود. نام کامل وی: ( سید نور الدین شاه نعمت الله ولی ماهانی کرمانی ) . از اقطاب وعرفای مشهور سدهٔ هشتم ونهم هجری است که تصوف ایرانی را توأم با شریعت اسلامی به مرحلهٔ تازهای رهنمون گردید وپیروان سایر طریقتها را نیز تحت تأثیر خود قرار داد. تولد شاه نعمت الله را برخی از قول امیر خلیل اله نوهٔ آن جناب ، روز چهارشنبه چهار دهم ربیع الأول ۷۳۱ هجری قمری در شهر حلب (از بلاد سوریه فعلی) وبرخی دیگر پنجشنبه بیست و دوم رجب ۷۳۰ در قصبهٔ کوه بنان کرمان ذکر کردهاند. پدر وی میر عبدالله از بزرگان محترم عرب و مادرش از خوانین شبانکارهٔ فارس بودهاست. نسبت أو با نوزده نسل به حضرت رسول أکرم میرسد چنانکه خود فرمودهاست: محرم عارفان ربانی نعمت الله وز آل رسول
قــدرت کردگــار می بـینــم/ حالــت روزگــار می بـینــم
ازنجوم این سخن نمی گویم/ بلکـه از کردگــار می بینــم
از سلاطیــن گــردش دوران/ یک به یک را سوار می بینم
هر یکی را به مثل ذره نــــور/ پرتــوی آشکــار می بـینــم
از بـزرگـی و رفعـت ایشــان/ صفــوی برقرار می بینـــم
شاه نعمت الله ولی فرزند میر عبدالله (۷۳۰ ، ۷۳۱ ــ ۸۳۲ ، ۸۳۴) ، یکی از شاعران بزرگ ایران بود. نام کامل وی: ( سید نور الدین شاه نعمت الله ولی ماهانی کرمانی ) . از اقطاب وعرفای مشهور سدهٔ هشتم ونهم هجری است که تصوف ایرانی را توأم با شریعت اسلامی به مرحلهٔ تازهای رهنمون گردید وپیروان سایر طریقتها را نیز تحت تأثیر خود قرار داد. تولد شاه نعمت الله را برخی از قول امیر خلیل اله نوهٔ آن جناب ، روز چهارشنبه چهار دهم ربیع الأول ۷۳۱ هجری قمری در شهر حلب (از بلاد سوریه فعلی) وبرخی دیگر پنجشنبه بیست و دوم رجب ۷۳۰ در قصبهٔ کوه بنان کرمان ذکر کردهاند. پدر وی میر عبدالله از بزرگان محترم عرب و مادرش از خوانین شبانکارهٔ فارس بودهاست. نسبت أو با نوزده نسل به حضرت رسول أکرم میرسد چنانکه خود فرمودهاست: محرم عارفان ربانی نعمت الله وز آل رسول
![shah%20neematolah%20vali.jpg](http://nuke.majidakhshabi.com/images/uploads/Image/0-0-91/Khordade%20Khonak/Mataleb%20va%20Maghalat/shah%20neematolah%20vali.jpg)
قــدرت کردگــار می بـینــم/ حالــت روزگــار می بـینــم
ازنجوم این سخن نمی گویم/ بلکـه از کردگــار می بینــم
از سلاطیــن گــردش دوران/ یک به یک را سوار می بینم
هر یکی را به مثل ذره نــــور/ پرتــوی آشکــار می بـینــم
از بـزرگـی و رفعـت ایشــان/ صفــوی برقرار می بینـــم