بیوگرافی شاعران بیوگرافی قیصر امین پور|شاعر و نویسنده

  • شروع کننده موضوع Hamraz.raz
  • بازدیدها 353
  • پاسخ ها 4
  • تاریخ شروع

Hamraz.raz

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/08/09
ارسالی ها
1,186
امتیاز واکنش
10,905
امتیاز
748
سن
21
قیصر امین‌پور (زادهٔ ۲ اردیبهشت ۱۳۳۸ - درگذشته ۸ آبان ۱۳۸۶) نویسنده، مدرس دانشگاه و شاعر معاصر ایرانی بود.
200px-5470_272.jpg
قیصر امین‌پور در ۲ اردیبهشت ۱۳۳۸ در روستای گتوند (شهرستان امروزی) از توابع شهرستان شوشتر در استان خوزستان به دنیا آمد. دوره راهنمایی و متوسطه خود را در مدرسه راهنمایی دکتر معین و آیت اله طالقانیدزفول گذراند و در سال ۱۳۵۷ در رشته دامپزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد، ولی پس از مدتی از تحصیل این رشته انصراف داد
قیصر امین‌پور، در سال ۱۳۶۳ بار دیگر اما در رشته زبان و ادبیات فارسی به دانشگاه رفت و این رشته را تا مقطع دکترا گذراند و در سال ۱۳۷۶ از پایان‌نامه دکترای خود با راهنمایی دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی با عنوان «سنت و نوآوری در شعر معاصر» دفاع کرد. این پایان‌نامه در سال ۱۳۸۳ و از سوی انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شد.
او در سال ۱۳۵۸، از جمله شاعرانی بود که در شکل‌گیری و استمرار فعالیت‌های واحد شعر حوزه هنری تا سال ۱۳۶۶ تأثیر گذار بود. وی طی این دوران مسئولیت صفحه شعرِ هفته‌نامه سروش را بر عهده داشت و اولین مجموعه شعر خود را در سال ۱۳۶۳ منتشر کرد. اولین مجموعه او «در کوچه آفتاب» دفتری از رباعی و دوبیتی بود و به دنبال آن «تنفس صبح» تعدادی از غزلها و حدود بیست شعر نیمایی که بعضی به اشتباه این اشعار را سپید می‌پندارند را در بر می‌گرفت. این کتاب از سوی انتشارات حوزه هنری وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی به چاپ رسید. امین پور هیچگاه اشعار فاقد وزن نسرود و در عین حال این نوع شعر را نیز هرگز رد نکرد.
دکتر قیصر امین‌پور، تدریس در دانشگاه را در سال ۱۳۶۷ و در دانشگاه الزهرا آغاز کرد و سپس در سال ۱۳۶۹ در دانشگاه تهران مشغول تدریس شد. وی همچنین در سال ۱۳۶۸ موفق به کسب جایزه نیما یوشیج، موسوم به مرغ آمین بلورین شد. دکتر امین‌پور در سال ۱۳۸۲ به‌عنوان عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزیده شد.
وی پس از تصادفی در سال ۱۳۷۸ همواره از بیماری‌های مختلف رنج می‌برد و حتی دست کم دو عمل جراحی قلب و پیوند کلیه را پشت سر گذاشته بود و در نهایت حدود ساعت ۳ بامداد سه‌شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶ در بیمارستان دی درگذشت. پیکر این شاعر در زادگاهش گتوند و در کنار مزار شهدای گمنام این شهرستان به خاک سپرده شد.
پس از مرگ وی میدان شهرداری منطقه ۲ واقع در محله سعادت آباد به نام قیصر امین پور نامگذاری شد.
220px-Qeysar_Aminpour_4.jpg
 
  • پیشنهادات
  • Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]خبرگزاری ایرنا: قیصر امین پور که دوم اردیبهشت 1338 در گتوند شوشتر به دنیا آمد و 48 سال بعد در تهران از این دنیا رفت؛ فقط شاعر نام آشنای معاصر ایرانی نیست.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    قیصر امین پور در حوزه های مختلفی ردپای عمیقی از خود برجای گذاشت که هر چند همه به هنر نویسندگی و شاعری مربوط است؛ به سرانجام رساندن هر کدام عمری می طلبد. نگاهی به زندگی کوتاه اینجایی وی، امین پور شاعر، امین پور معلم و مولف و امین پوری را بازمی نمایاند که با ایفای نقش عمده در تاسیس مراکزی از جمله حوزه هنری، مجله سروش نوجوان همچنین دفتر شعر جوان و خانه شاعران، بر روند ادبی- فرهنگی ایران طی دو دهه تاثیر پررنگی گذاشت.

    683911_733.jpg

    امین پور که پس از پایان دبیرستان برای تحصیل به تهران آمده بود، در فرصت تعطیلی دانشگاه ها به دلیل انقلاب فرهنگی (1359 تا 1362) تدریس در مدارس راهنمایی و دبیرستان را آغاز و تا پایان عمر این دنیایی، شغل معلمی را با علاقه و انگیزه در مقاطع مختلف ادامه داد.

    وی همزمان با شماری از هنرمندان انقلابی از جمله مرتضی آوینی (1326 تا 1372) و امیر حسین فردی (1328 تا 1392) حوزه هنری را برای گسترش هنر متعهد تاسیس کردند.

    نخستین اثر وی به نام کوچه آفتاب که گزیده رباعی های انقلاب بود در سال 1363 منتشر شد.

    راهی که امین پور شاعر با سرایش اشعار انقلابی و پیرنگ قوی مذهبی آغاز کرد؛ با مجموعه های دیگر مانند تنفس صبح (1363) مجموعه اشعار، طوفان در پرانتز (1365) نثر ادبی برای کودکان و نوجوانان، مثل چشمه مثل رود (1368) مجموعه شعر برای نوجوانان و بی بال پریدن (1370) مجموعه نثر برای نوجوانان ادامه و به انتشار مجموعه شعر آینه های ناگهان (1372) رسید که قطعاتی از بعضی اشعار نیمایی آن مانند حسرت همیشگی یا هرچه هستی، باش به زودی به ضرب المثل تبدیل شد و همچنان بسیار استفاده می شود؛ مانند ناگهان، چه زود دیر می شود.

    683912_830.jpg

    امین پور در این مجموعه غیر از شعرهای عاشقانه شعرهایی با پیرنگ مذهبی مانند مهمانی نیز دارد با این مطلع؛ طلوع می کند آن آفتاب پنهانی/ ز سمت مشرق جغرافیای عرفانی. اشعار این مجموعه از نظر پختگی و روانی همچنین مفاهیم عمیق تر نیز قابل توجه اند.

    دو مجموعه بعدی که از امین پور منتشر شد؛ یعنی گل ها همه آفتابگردان اند (1380) و دستور زبان عشق (1386) قطعا متاثر از زندگی شخصی و فضایی بود که امین پور سال های 1378 تا 1386 را در آن گذراند؛ اما روند صعودی از نظر تکامل شعری را طی کرد. آن دسته از اشعاری که بعد از تصادف سنگین فروردین 1378 وی سروده شده است؛ در مجموعه گل ها همه آفتابگردان اند این دشواری را به آسانی بازمی نمایاند؛ مانند اشعار نیمایی مرگ، سفر و مدینه فاضله که این است: خدا روستا/ بشر شهر /شاعران آرمانشهر را آفریدند که در خواب هم خواب آن را ندیدند.

    مجموعه دستور زبان عشق که با فاصله نسبتا زیادی از مجموعه قبلی منتشر شد شاید حتی فضای تاریک تری را ترسیم کند. شوربختانه تاریخ سرایش اشعار در این مجموعه مشخص نیست؛ اما از آنجا که اولین بار در این مجموعه منتشر شده می توان نتیجه گرفت بین سال های 1380 تا 1386 سروده شده اند. اشعار این مجموعه از جمله سه شعر طرحی برای صلح که در قالب نیمایی سروده شده اند، یقینا از تغییر حال و هوای شاعر خبر می دهد. اشعاری مانند آهنگ ناگزیر و نام گمشده نیز به نوعی روایت سال های سختی است که امین پور با دردهای جسمانی می زیست؛ اما شاید مهم ترین شعر این مجموعه شعر «ناگفته» و این بند در آن شعر باشد: انگار/ این روزگار چشم ندارد من و تو را/ یک روز خوشحال و بی ملال ببیند/ زیرا/ هر چیز و هر کسی را/ که دوستر بداری/ حتی اگر یک نخ سیگار/ یا زهرمار باشد/ از تو دریغ می کند...

    با وجود این اگر خواننده پرحوصله همین مجموعه هم از اشعار دلگیر و ناامید عبور کند؛ همان پیرنگ اصلی اشعار امین پور یعنی عشق و ستایش آن را در غزل های فوت و فن عشق، سفر در هوای تو، غزل شرقی و ... می خواند؛ آنهم با پرداخت عمیق تر و از شاعری که سردوگرم روزگار را چشیده است.

    امین پور اما هرگز به کار شاعری محدود نشد و در دهه 1360 بعد از جدا شدن از مجموعه حوزه هنری، کار در مجلات سروش و سردبیری سروش نوجوان را آغاز کرد.

    سروش نوجوان که به همت قیصر امین پور، فریدون عموزاده خلیلی، نویسنده و بیوک ملکی، شاعر کودکان در خرداد 1367 راه افتاد، اولین نشریه در حوزه ادبیات برای نوجوانان در خاورمیانه بود.

    683913_103.jpg

    این نشریه در دوران سردبیری امین پور به مهم ترین نشریه برای نوجوانانی تبدیل شد که آرزوی نوشتن داشتند. وی در این نشریه غیر از انتخاب و چینش مطالب، نقدهای ارزشمندی نیز می نوشت که بعضی از آنها با زبان ساده ولی دقیق داستان های کوتاه را نقد می کرد؛ مانند نقد داستان گلدسته ها و فلک از جلال آل احمد که وی ساده ترین درس های نقد داستانی را در آن برای نوجوانان تشنه ادبیات آن روزها روایت کرد.

    امین پور در واقع با نویسندگی در سروش نوجوان شروع به تربیت نسلی کرد که نوشتن را با نثر بی پیرایه وی یاد گرفت و در ادامه یا به شعرای مطرح معاصر تبدیل شد یا در آرزوی قیصر امین پور شدن همچنان نفس می کشد.

    وی همزمان با سروش نوجوان با همراهی حسن حسینی (1335 تا 1383) و فاطمه راکعی (تولد 1333) شعرای معاصر دفتر شعر جوان و خانه شاعران را تاسیس کرد.

    امین پور بعد از جدایی از مجموعه سروش نوجوان بعد از 188 شماره در آبان 1382 که زحمت زیادی برای شکوفایی آن کشیده بود؛ به عنوان یکی از مهم ترین موسسان دفتر شعر جوان تا آخرین روزها وقت زیادی را برای خواندن و نقد اشعار شاعران جوانی گذاشت که به امید دیده شدن شعرشان، آن را از دورترین مناطق ایران به دفتر می فرستادند.

    تاثیر امین پور بر شاگردان فراوانی که طی سال ها تدریس ترتیب کرد؛ حائز اهمیت است و هشت سال بعد از رفتن او همچنان بهترین خاطره شاگردانی است که بعد از ساعت ها تدریس ادبیات معاصر در کلاس های شلوغ دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شعرهای دانشجویان را می خواند و نظر می داد.

    با همه اینها باید پذیرفت آنچه بیش از همه امین پور را در فضای ادبی ایران و حتی شعرای مسلمان مطرح کرد؛ هنر ناب شاعری او بود. تسلط بر ادبیات قدیم و جدید ایران که در نگارش پایان نامه دکتری وی در سال 1377 به نام سنت و نوآوری در شعر معاصر تجلی کرد، ذوق خالص خداداد و از همه مهم تر باور صادق او به جهان بینی دینی وی را به شاعری تبدیل کرد که عوام و خواص همزمان از شعر وی لـ*ـذت می بردند.

    683914_516.jpg

    آمار خوب فروش آثار وی در خشکسال بازار کتاب ایران یقینا مهر تاییدی بر این امر است. دستور زبان عشق که چند ماه پیش از کوچ او از این جهان چاپ شد اکنون به چاپ چهاردهم (شمارگان در هر چاپ متفاوت است و گاه به 5000 نسخه می رسد) و گزیده اشعار که یقینا پرمخاطب ترین اثر اوست به چاپ 21 رسیده است.

    غیر از این گزیده ای از اشعار امین پور به زبان انگلیسی توسط انجمن شاعران و با ترجمه سعید سعیدپور و گزیده ای به زبان عربی توسط انتشارات مرکز الحضاره بیروت به ترجمه موسی بیدج منتشر شده است. رایزنی فرهنگی ایران در پکن نیز مجموعه ای از اشعار وی را به زبان چینی با ترجمه موهون یانگ در سال 1388 منتشر کرد.

    جوان جنوبی که در بحبوحه انقلاب اسلامی و تحول بنیادین در ایران با مردم همراه شد و تا پایان عمر دست از تکاپوی درونی برای رسیدن به حقیقت برنداشت؛ احتمالا در یکی از پیش بینی های خود اشتباه کرد که عاقبت پرونده ام را با غبار آرزوها/ خاک خواهد بست. روزی ...روی میز خالی من صفحه باز حوادث/ در ستون تسلیت ها نامی از ما یادگاری. زیرا ماندگاری نقش و تاثیر او در ادبیات ایران فراموش شدنی نیست.
    قیصر امین پور شاعر نام آشنای ایران زمین هشتم آبان ماه سال 1386 به دیار باقی شتافت.
    [/BCOLOR]​
     

    AaTeFed

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/10/31
    ارسالی ها
    1,319
    امتیاز واکنش
    20,725
    امتیاز
    809
    سن
    20
    محل سکونت
    مدرسه جوجوتسو
    قیصر امین‌پور (زادهٔ ۲ اردیبهشت ۱۳۳۸ - درگذشته ۸ آبان ۱۳۸۶) نویسنده، مدرس دانشگاه و شاعر معاصر ایرانی بود. او یکی از تأثیرگذارترین شاعران دوره انقلاب اسلامی است.[۱]

    زندگی‌نامه[ویرایش]
    قیصر امین‌پور در ۲ اردیبهشت ۱۳۳۸ در روستای گتوند (شهرستان امروزی) از توابع شهرستان شوشتر در استان خوزستان به دنیا آمد. دوره راهنمایی و متوسطه خود را در مدرسه راهنمایی دکتر معین و آیت اله طالقانی دزفول گذراند و در سال ۱۳۵۷ در رشته دامپزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد، ولی پس از مدتی از تحصیل این رشته انصراف داد

    قیصر امین‌پور، در سال ۱۳۶۳ بار دیگر اما در رشته زبان و ادبیات فارسی به دانشگاه رفت و این رشته را تا مقطع دکترا گذراند و در سال ۱۳۷۶ از پایان‌نامه دکترای خود با راهنمایی دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی با عنوان «سنت و نوآوری در شعر معاصر» دفاع کرد. این پایان‌نامه در سال ۱۳۸۳ و از سوی انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شد.

    او در سال ۱۳۵۸، از جمله شاعرانی بود که در شکل‌گیری و استمرار فعالیت‌های واحد شعر حوزه هنری تا سال ۱۳۶۶ تأثیر گذار بود. وی طی این دوران مسئولیت صفحه شعرِ هفته‌نامه سروش را بر عهده داشت و اولین مجموعه شعر خود را در سال ۱۳۶۳ منتشر کرد. اولین مجموعه او «در کوچه آفتاب» دفتری از رباعی و دوبیتی بود و به دنبال آن «تنفس صبح» تعدادی از غزلها و حدود بیست شعر نیمایی که بعضی به اشتباه این اشعار را سپید می‌پندارند را در بر می‌گرفت. این کتاب از سوی انتشارات حوزه هنری وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی به چاپ رسید. امین پور هیچگاه اشعار فاقد وزن نسرود و در عین حال این نوع شعر را نیز هرگز رد نکرد.

    دکتر قیصر امین‌پور، تدریس در دانشگاه را در سال ۱۳۶۷ و در دانشگاه الزهرا آغاز کرد و سپس در سال ۱۳۶۹ در دانشگاه تهران مشغول تدریس شد. وی همچنین در سال ۱۳۶۸ موفق به کسب جایزه نیما یوشیج، موسوم به مرغ آمین بلورین شد. دکتر امین‌پور در سال ۱۳۸۲ به‌عنوان عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزیده شد. وی در سال ۱۳۸۶ بر اثر بیماری کلیه و قلب دار فانی را وداع گفت.

    سبک[ویرایش]
    شعرهای امین‌پور از حیث بلاغی ارزشمند بوده و بر ظرفیت‌ها و توانمندی زبان فارسی افزوده‌است. او توانسته ویژگی‌های سبکی و بلاغی شعر کلاسیک و شعر نیمایی را با شعرهایش تلفیق کند. یکی از عواملی که در نهایت، باعث برجستگی سبکی اوست، نوآوری در بلاغت و درک انتظار مخاطبان امروز از شعر است.[۱]

    در نظر دیگران[ویرایش]
    سید عباس سجادی مدیرعامل بنیاد آفرینش‌های هنری نیاوران می‌گوید امین‌پور «از نظر من انسان غریبی بود» و «پشت چهره همیشه خندان وی، غمی نهفته بود زیرا این شاعر بزرگ هیچ‌گاه از درد جامعه دور نبود.»

    در بخشی از مقاله دکتر نظری استاد دانشگاه در خصوص آمده که «قیصر از معدود شاعرانی است که اخلاق و انصاف را در اشعارش رعایت کرده‌است. وی شاعری بوده که انقلاب را تجربه کرده ولی از شتاب زدگی در اشعارش اجتناب می‌کند، دراشعار قیصر می‌توان ظرایف و تعامل را دریافت کرد. قیصر شاعری است که ساکن آرمان شهر و سازنده آرمان شهر بود. قیصر جامعه‌ای آرمانی که عدالت در آن گسترده باشد طلب می‌کرد، آرمان شهری که پیوند میان فرد و مذهب را می‌پندارد.»[۲]
     

    AaTeFed

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/10/31
    ارسالی ها
    1,319
    امتیاز واکنش
    20,725
    امتیاز
    809
    سن
    20
    محل سکونت
    مدرسه جوجوتسو
    رهبر جمهوری اسلامی ایران، سید علی خامنه‌ای در پیام تسلیت درگذشت او نوشت: «با اندوه و دریغ، خبر تلخ درگذشت شاعر فرزانهٔ انقلاب دکتر قیصر امین‌پور را دریافت کردم. از دست دادن او برای اینجانب و برای همهٔ اصحاب شعر و ادب، خسارت‌بار است. او شاعری خلاق و برجسته بود و همچنان به سمت قله‌های این هنر بزرگ پیش می‌رفت… او و دوستانش نخستین رویش‌های زیبا و مبارک انقلاب در عرصهٔ شعر بودند و بخش مهمی از طراوت و جلوهٔ این بوستان، مرهون ظهور و رشد آن عزیز و دیگر دوستان همراه اوست.»[۳]

    آثار[ویرایش]
    از وی در زمینه‌هایی چون شعر کودک و نثر ادبی، آثاری منتشر شده‌است که به آنها اشاره می‌کنیم:

    طوفان در پرانتز (نثر ادبی، ۱۳۶۵)،
    منظومه ظهر روز دهم (شعر نوجوان، ۱۳۶۵)،
    مثل چشمه، مثل رود (شعر نوجوان، ۱۳۶۸)،
    بی‌بال پریدن (نثر ادبی، ۱۳۷۰)
    مجموعه شعر آینه‌های ناگهان (۱۳۷۲)،
    به قول پرستو (شعر نوجوان، ۱۳۷۵).
    گزینه اشعار (۱۳۷۸، مروارید)
    مجموعه شعر گل‌ها همه آفتابگردانند (۱۳۸۰، مروارید)،
    دستور زبان عشق (۱۳۸۶، مروارید).
    «دستور زبان عشق» آخرین دفتر شعر قیصر امین پور بود که تابستان ۱۳۸۶ در تهران منتشر شد و بر اساس گزارش‌ها، در کمتر از یک ماه به چاپ دوم رفت.

    مرگ[ویرایش]
    وی پس از تصادفی در سال ۱۳۷۸ همواره از بیماری‌های مختلف رنج می‌برد و حتی دست کم دو عمل جراحی قلب و پیوند کلیه را پشت سر گذاشته بود و در نهایت حدود ساعت ۳ بامداد سه‌شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶ در بیمارستان دی درگذشت. پیکر این شاعر در زادگاهش گتوند و در کنار مقبرهٔ شهدای گمنام این شهرستان به خاک سپرده شد.

    پس از مرگ وی میدان شهرداری منطقه ۲ واقع در محله سعادت آباد به نام قیصر امین پور نامگذاری شد.[۴]

    نمونه شعر[ویرایش]
    حسرت همیشگی:

    حرف‌های ما هنوز ناتمام…
    تا نگاه می‌کنی:
    وقت رفتن است
    بازهم همان حکایت همیشگی
    پیش از آنکه باخبر شوی
    لحظهٔ عزیمت تو ناگزیر می‌شود
    آی…
    ای دریغ و حسرتِ همیشگی
    ناگهان
    چقدر زود
    دیر می‌شود!
    طرحی برای صلح (۳):

    شهیدی که بر خاک می‌خفت
    سرانگشت در خونِ خود می‌زد و می‌نوشت:
    به امّیدِ پیروزیِ واقعی
    نه در جنگ،
    که بر جنگ!
    حتی اگر نباشی:

    می‌خواهمت چنان‌که شبِ خسته خواب را، می‌جویمت چنان‌که لبِ تشنه آب را
    محوِ توام چنان‌که ستاره به چشم صبح، یا شبنم سپیده‌دمان، آفتاب را
    بی‌تابم آنچنان که درختان برای باد، یا کودکانِ خفته به گهواره، تاب را
    بایسته‌ای چنان‌که تپیدن برای دل، یا آنچنان که بالِ پریدن عقاب را
    حتی اگر نباشی، می‌آفرینمت، چونان‌که التهابِ بیابان، سراب را
    ای خواهشی که خواستنی‌تر ز پاسخی، با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را؟!
    کودکی‌ها:

    کودکی‌هایم اتاقی ساده بود قصه ای، دورِ اجاقی ساده بود
    شب که می‌شد نقشها جان می‌گرفت روی سقف ما که طاقی ساده بود
    می‌شدم پروانه، خوابم می‌پرید خوابهایم اتفاقی ساده بود
    زندگی دستی پر از پوچی نبود بازی ما جفت و طاقی ساده بود
    قهر می‌کردم به شوق آشتی عشق‌هایم اشتیاقی ساده بود
    ساده بودن عادتی مشکل نبود سختی نان بود و باقی ساده بود
    دستور زبان:

    آنکه دستور زبان عشق را
    بی گزاره در نهادِ ما نهاد

    خوب می‌دانست تیغِ تیز را
    در کفِ مـسـ*ـتی نمی‌بایست داد

    قاف:

    و قاف حرفِ آخرِ عشق است
    آنجا که نام کوچک من
    آغاز می‌شود
     

    soli22

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/12/07
    ارسالی ها
    6
    امتیاز واکنش
    0
    امتیاز
    6
    خسته ام از آرزوها؛ آرزوهای شعاری

    شوق پرواز مجازی؛ بالهای استعاری

    لحظه های کاغذی را؛ روز وشب تکرارکردن

    خاطرات بایگانی ؛ زندگی های اداری

    آفتاب زرد و
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ؛ پله های رو به پایین

    سقفهای سرد و سنگین؛ آسمانهای اجاری

    با نگاهی سرشکسته؛ چشمهایی پینه بسته

    خسته از درهای بسته؛ خسته از چشم انتظاری

    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    های خمیده؛ میزهای صف کشیده

    خنده های لب پریده؛ گریه های اختیاری

    عصر جدولهای خالی؛ پارکهای این
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    10
    بازدیدها
    315
    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    188
    پاسخ ها
    22
    بازدیدها
    369
    پاسخ ها
    3
    بازدیدها
    438
    پاسخ ها
    14
    بازدیدها
    302
    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    158
    بالا