ای فلک گر من نمیزادی اجاقت کور بود؟...من که خود راضی به این خلقت نبودم زور بود؟...من که باشم یا نباشم کار دنیا لنگ نیست...من بمانم یا بمیرم هیچکس دلتنگ نیست
قلب شکسته ی من دیگر نمیکند گوش...من باختم تو بردی یادم تورا فراموش
عشق آنست که یوسف بخورد شلاقی...درد تا مغز و سر و جان زلیخا برود
قلب شکسته ی من دیگر نمیکند گوش...من باختم تو بردی یادم تورا فراموش
عشق آنست که یوسف بخورد شلاقی...درد تا مغز و سر و جان زلیخا برود