شعر تب شاعری

^M.Sajdeh.76

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2020/07/26
ارسالی ها
1,650
امتیاز واکنش
7,439
امتیاز
646
محل سکونت
تهران
میانِ کتاب‌ها گشتم

میانِ روزنامه‌های پوسیده‌ی پُرغبار،

در خاطراتِ خویش

در حافظه‌یی که دیگر مدد نمی‌کند

خود را جُستم و فردا را
 
  • پیشنهادات
  • ^M.Sajdeh.76

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/07/26
    ارسالی ها
    1,650
    امتیاز واکنش
    7,439
    امتیاز
    646
    محل سکونت
    تهران
    آدم ها همه می پندارند که زنده اند؛
    برای آنها تنها نشانه حیات،
    بخار گرم نفس هایشان است!
    کسی از کسی نمی پرسد:
    آهای فلانی!
    از خانه دلت چه خبر
    گرم است
    چراغش نوری دارد هنوز؟
     

    ^M.Sajdeh.76

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/07/26
    ارسالی ها
    1,650
    امتیاز واکنش
    7,439
    امتیاز
    646
    محل سکونت
    تهران
    بر سکوتی که با تنِ مرداب

    بـ..وسـ..ـه خیسانده گشته دست‌آغـ*ـوش

    وز عمیقِ عبوس می‌گوید

    راز با او، به نغمه‌یی خاموش،

    رقـ*ـصِ مهتابِ مهرگان زیباست

    با دمش نیم‌سرد و سرسنگین

    هم‌چو بر گردنِ ستبرِ «کاپه»

    بـ..وسـ..ـه‌یِ سُرخِ تیغه‌یِ گیوتین!

    ***** ***** *****

    هزار آفتاب خندان در خرام توست
    هزار
    ستاره‌ گریان در تمنای من …
    عشق را
    ای کاش
    زبان سخن بود …!
     

    ^M.Sajdeh.76

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/07/26
    ارسالی ها
    1,650
    امتیاز واکنش
    7,439
    امتیاز
    646
    محل سکونت
    تهران
    چه جالب است
    ناز را می کشیم
    آه را می کشیم
    انتظار را می کشیم
    فریاد را می کشیم
    درد را می کشیم

    ولی بعد از این همه سال …
    آنقدر نقاش خوبی نشده ایم که بتوانیم
    دست بکشیم
    از هر آنچه که آزارمان می دهد
     
    بالا