دلنوشته حریر تنهایی

  • پیشنهادات
  • رویا زاده

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/08/17
    ارسالی ها
    772
    امتیاز واکنش
    3,193
    امتیاز
    528
    سن
    4
    محل سکونت
    کنار پادری-_-
    دستشو گرفتم وبردم پیش خدا وگفتم=من اینو میخوام
    خدا گفت=بزار بره من برات یکی بهترو دارم
    پامو کوبیدم زمین وگفتم=ولی من اینو میخوام
    خدا گفت=آخه اون قول یکی دیگه رو از من گرفته
     

    رویا زاده

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/08/17
    ارسالی ها
    772
    امتیاز واکنش
    3,193
    امتیاز
    528
    سن
    4
    محل سکونت
    کنار پادری-_-
    یاد گرفتم همیشه بخندم وببخشم
    خدا نیستم ولی زیر سایه اش بزرگ شدم
     
    بالا