دلنوشته ❄...کافه تنهایی...❄

ஜ ℱαт℮мℯ ஜ

کاربر ارزشمند تالار خانواده و زندگی
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/01/17
ارسالی ها
3,080
امتیاز واکنش
4,193
امتیاز
688
صبح امروز کسی گفت به من:




تو چقدر تنهایی ...


گفتمش در پاسخ :


تو چقدر حساسی ...


تن من گر تنهاست...


دل من با دلهاست...


دوستانی دارم


بهتر از برگ درخت


که دعایم گویند و دعاشان گویم...


یادشان دردل من ...


قلبشان منزل من…...


صافى آب مرا يادتو انداخت...رفيق...


تو دلت سبز...


لبت سرخ...


چراغت روشن...


چرخ روزيت هميشه چرخان...


نفست داغ...


تنت گرم...


دعايت با من...

سهراب سپهری
 
  • پیشنهادات
  • Fatemeh-123

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/02
    ارسالی ها
    28
    امتیاز واکنش
    118
    امتیاز
    121
    محل سکونت
    گیلان
    به خدا غنچه شادی بودم دست عشق آمد و از شاخه ام چید
    شعله آه شدم صد افسوس ٬ که دلم باز به دلدار نرسید
     

    Fatemeh-123

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/02
    ارسالی ها
    28
    امتیاز واکنش
    118
    امتیاز
    121
    محل سکونت
    گیلان
    ترسم که تو هم یار وفادار نباشی
    عاشق کش و معشوق نگه دار نباشی

    من از غم تو هر روز دو صد بار بمیرم
    تو از دل من هیچ خبردار نباشی
     

    Fatemeh-123

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/02
    ارسالی ها
    28
    امتیاز واکنش
    118
    امتیاز
    121
    محل سکونت
    گیلان
    ای آنکه دوست دارمت اما ندارمت
    بر سـ*ـینه می فشارمت اما ندارمت

    ای آسمان من که سراسر ستاره ای
    تا صبح می شمارمت اما ندارمت

    در عالم خیال خودم چون چراغ اشک
    بر دیده می گذارمت اما ندارمت

    می خواهم ای درخت بهشتی، درخت جان
    در باغ دل بکارمت اما ندارمت

    می خواهم ای شکوفه ترین مثل چتر گل
    بر سر نگاه دارمت اما ندارمت

    ‫‏سعید بیابانکی
     

    Fatemeh-123

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/02
    ارسالی ها
    28
    امتیاز واکنش
    118
    امتیاز
    121
    محل سکونت
    گیلان
    تو این سکوت بی کسی صدای دلدار و ببین
    تو این شبا تو رویاها چهره عاشق رو ببین

    وقتی دلت تنگه براش بغض چشاتو میگیره
    تو لحظه های عاشقی نم نم بارون رو ببین
     

    Fatemeh-123

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/02
    ارسالی ها
    28
    امتیاز واکنش
    118
    امتیاز
    121
    محل سکونت
    گیلان
    تو را هیچ گاه آرزو نخواهم کرد !
    تو را لحظه ای خواهم پذیرفت که خودت بیایی
    نه با آرزوی من …
     

    Fatemeh-123

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/02
    ارسالی ها
    28
    امتیاز واکنش
    118
    امتیاز
    121
    محل سکونت
    گیلان
    ترسم که تو هم یار وفادار نباشی
    عاشق کش و معشوق نگه دار نباشی

    من از غم تو هر روز دوصد بار بمیرم
    تو از دل من هیچ خبردار نباشی
     

    Fatemeh-123

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/02
    ارسالی ها
    28
    امتیاز واکنش
    118
    امتیاز
    121
    محل سکونت
    گیلان
    دوستت داشتم
    دوستت دارم
    و دوستت خواهم داشت
    از آن دوستت دارم‌ ها
    که کسی نمی‌داند
    که کسی نمی‌تواند
    که کسی بلد نیست
     

    Fatemeh-123

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/02
    ارسالی ها
    28
    امتیاز واکنش
    118
    امتیاز
    121
    محل سکونت
    گیلان
    جانا قبول گردان این جست و جوی ما را

    بنده و مرید عشقیم برگیر موی ما را

    بی ساغر و پیاله درده میی چو لاله

    تا گل سجود آرد سیمای روی ما را

    مخمور و مـسـ*ـت گردان امروز چشم ما را

    رشک بهشت گردان امروز کوی ما را

    ما کان زر و سیمیم دشمن کجاست زر را

    از ما رسد سعادت یار و عدوی ما را

    شمع طراز گشتیم گردن دراز گشتیم

    فحل و فراخ کردی زین می گلوی ما را

    ای آب زندگانی ما را ربود سیلت

    اکنون حلال بادت بشکن سبوی ما را

    گر خوی ما ندانی از لطف باده واجو

    همخوی خویش کردست آن باده خوی ما را

    گر بحر می بریزی ما سیر و پر نگردیم

    زیرا نگون نهادی در سر کدوی ما را

    مهمان دیگر آمد دیکی دگر به کف کن

    کاین دیگ بس نیاید یک کاسه شوی ما را

    نک جوق جوق مستان در می‌رسند بستان

    مخمور چون نیابد چون یافت بوی ما را

    ترک هنر بگوید دفتر همه بشوید

    گر بشنود عطارد این طرقوی ما را

    سیلی خورند چون دف در عشق فخرجویان

    زخمه به چنگ آور می‌زن سه توی ما را

    بس کن که تلخ گردد دنیا بر اهل دنیا

    گر بشنوند ناگه این گفت و گوی ما را

    مولانا
     

    Fatemeh-123

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/02
    ارسالی ها
    28
    امتیاز واکنش
    118
    امتیاز
    121
    محل سکونت
    گیلان
    چشمان پنجره خندان نمی شود
    این درد لعنتی درمان نمی شود

    عمری به ساز تو رقصیده ام ولی
    گویا که ابر غم باران نمی شود

    عاشق نیم اگر از تو جدا شوم
    سودای عشق تو آسان نمی شود

    یا رب مرا ببخش غمگین و خسته ام
    این عشق نا جیب پایان نمی شود

    شاعر به او بگو در عالم خیال
    دل کندن از تو واز جان نمی شود

    شهریار
     
    آخرین ویرایش:
    بالا