داستانک "داستان کوتاه ثروت واقعی "

FATIMA.K

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/01/29
ارسالی ها
50
امتیاز واکنش
656
امتیاز
246
محل سکونت
اتریش
مردی خسیس تمام دارایی اش را فروخت طلا خرید ، او طلا ها را در گودالی حیاط خانه اش پنهان کرد . او هر روز به طلاها سر میزد و انها را زیر و رو میکرد تکرار هر روزه این کار یکی از همسایگانش را مشکوک کرد ، همسایه یه روز مخفیانه به گودال رفت و طلاها را برداشت .
روز بعد مرد خسیس به گودال سر زد اما طلا هایش را نیافت .
او شروع به شیون و زاری کرد و مدام به سر و صورتش میزد ....
رهگذری او را دید و پرسید : چه اتفاقی افتاده است ؟
مرد حکایت طلا ها را بازگو کرد .
رهگذر گفت : این که ناراحتی ندارد ، سنگی در گودال بگذار فکر کن که شمس طلاست ، تو که از ان استفاده نمیکنی ، سنگ و طلا چه فرقی برایت دارن ؟!!!
ارزش هر چیز در استفاده ان است ، اگر خداوند به زندگی شما برکتی داده است و شرایط مناسبی دارید پس به فکر دیگران نیز باشید ، بخشش مال همچون هرس کردن درخت است
پول با ببخشش زیاد و زیادتر میشود.....
دارایی شما حساب بانکیتان نیست ، دارایی شما ان مقدار از ثروت و داشته هایی است که برای یاری رساندن دیگران به گردش در میاورید .
 
بالا