تاپیک‌های دنباله‌دار دیالوگ های روزانه ☕︎

[Charis]

+تبریک می گم سیتیزن ایتالیا
_)
~الان جا قحط بود چرا ایتالیا حالا؟
_چون..
+بابا جان مهد پیتزای جهانه
_ آره واقعا پیتزای اسفناجشون خیلی خوبه.
+به قول الهام چرا ایتالیا حالا
پ.ن:+من/ _دوست شماره 1 /~دوست شماره 2

پ.ن:بیابید میزان تنفر من از اسفناج را

 

[shiva ni]

هم اکنون وقتی برادرم قصد صدا زدنم کرد
_شایان
+من
=شقایق

_شیوا آدمی یا بچه آدمی؟
+:aiwan_light_shok:
=

 

[Taranom.ES]

من سر کلاس زبان اولین سوتی من جلوی معلممونmr.Rezaeizadehi
-Taranom
منم اصلن حواسم نبود کتابمو بستم از روی صندلیم پاشدم داشتم میرفتم پیش بچه ها که ازم درسو بپرسه
-Taranom.Are you want to hit your classmate
+بله؟؟؟؟:aiwan_light_shok:
-‌میگم مگه میخوای دوستاتو بزنی که از جات پاشدی
+نه آقای رضایی زاده واس چی آخه
-آخه از جات پاشدی
دوستم: آقای رضایی زاده عادتشه همیشه هر وقت معلما صداش میزنن از جاش پا میشه
+هااااااا...آره آره:aiwan_light_scratch_one-s_head:

دیگه هیچی دیگه از اول سال هروقت این آقا منو صدا میزد از بچه سوال بپرسم از جام پامیشدم

 

[DESPINA]

_هی خدیجه داشت خوش میگذشت نمی دونم چیشد یهو بزرگ شدیم

+زهر مار و خدیجه مرگ و خدیجه:| صدبار گفتم اسم من حدیثه اس حدیییثه../ درضمن فکر نمیکنی شیشه شیرتو خونه جا گذاشتی؟! تورو چه به این حرفا آخه؟!

_خدیجه تو حتی ارزش اینو نداری که با حرف زدن باهات کالری بسوزونم!!!!!

+کصافط :|

 

[*ستایش*82]

من و دوستام :
من:اه خسته شدم بااااا بریم خونه
ترنم:یعنی بمیری قبل از مردن من این بااا رو از دهن تو میندازم آبرومون رو بردی نمیدونم از کجا میاری این باااا رو
-راستش خودمم نمیدونم خودش میاد
زینب :اه بمیر به ما هم سرایت دادی دوروزه هی آخر کلماتم با میارم
_تو بمیر مرده مثل چی درس میخونی مثل چی هم پاچه میگیری
ترنم:سگ و خر
زینب :تررننننم
ترنم:جونم جیگرم
زینب :.....
_موتور ش سوخت این چی بود گفتی تو
ترنم: واا به من چه ماهی قرمز نازم
_ صد دفه گفتم به من نگو ماهی قرمز
ترنم : آخه مثل ماهی قرمز سه ثانیه یه بار آپدیت میشه
_بیجور ایییشششش

 

[shiva ni]

+آقای هادیان
-من
______________
+ وقتی امتحان میدید باید به همه سوالات جواب بدید و یه جای خالیم نذارید حتی اگه بلد نیستید .مگه چی میشه؟ فوقش من یه خط میکشم روش با خودکار !
- نمیشه استاد ما نگران تموم شدن جوهر خودکارتونیم .تازه شما هم که اصفهانی...!
+ پَس حَیفِس!
- بله حَیفِس!

 

[آبی ترین دیدار]

دیالوگ پریروز من و مامانم
من درحال شونه کردن موهام ومامانم درحال درآوردن شکلات از قالب(شکلات رو من پخته بودم)
من：مامان دست نزن بهش
مامان：گمشو یعنی چی دس نزن وقت نداریم
من ：باشه اصن دست بزن خواستی پاهم بزن چرا عصبی میشی

 

[ARAM20]

- مامانم
+ بابام
.......
- مجید پنکه رو روشن کن، پختم از گرما
+ باشه
- آخیشششش
+ هنوز پنکه رو روشن نکردم خنک شدی؟!

 

[N..sh]

من _
نگار+
خیلی وقت پیش... شاید اسفند 95...شایدم زمستون 95!
******************************************
_ نگار متولد چه ماهی هستی؟
+ اردیبهشت.
_ چه روزی؟
+ سی و یک
_ خوبه
+ تو چی؟
_ 2 اسفند
+ آره اسفندیا خیلی احساسین.
_ اردیبهشتیاهم خیلی ماهن!
+
_ تو کلاس خیلی اسفندی داریم. من، سوگند، بهار...
+ ولی اردیبهشتیم زیاد داریم.من، پرستو، مانلی، سارا...
_ هوم
چند لحظه سکوت
_ میدونستی بهار خیلی خاصه؟ 29 اسفنده!
+ نه کی گفته؟ بهار سی ام ئه! ( شایدم یکم. دقیق اینجاش رو یادم نیست )
_ چی میگی نگار؟ @_@ من که میدونم بیست و نهمه!!!
+ بابا همه میدونن سی امه! چی میگی نیلوفر؟
_ وای خدای من نگار! چرا انقدر بحث الکی میکنی؟ دارم میگم بهار 29 اسفنده بگو چشم!
+ چرا این و میگی اصلا دلیلش چیه؟
با حرص میگم_ اصلا بیا بریم از خودش بپرسیم!
نگار با صورت شوک زده+ چی؟ از کی بپرسیم؟
_ از بهار دیگه :|
+ وای وای وای! نیلوفر تو دیوونه ای! من فک کردم منظورت به اول نوروزه! تو بهار خودمون و میگفتی؟
_ دقیقا!
+ خوب اسگلم کردیا!!
_ تو هم!
+ من و باش که فکر میکردم منظورت به اول عیده! حالا واقعا بهار متولد 29 اسفنده؟
_ آره دیگه همش چند ساعت قبل نوروز به دنیا اومده! خودش بهم گفت!
+ پس واقعا خاصه!
_ آره بیچاره دلم براش میسوزه!! هر 4 سال یبار تولد میگیره!!!
+
*******************************************
هعی...نگار کجایی دلم تنگته!

 

[جولیک]

دیالوگ من و آجیم...چند هفته پیش سر کلاس شبکۀ آجیم:
#من
*آجیم

#آجی امروز این داریوش یه مدلی نگات میکرداااا!
*هانا لطفا!
#نه به مولا!جدی میگم....تو که درگیر سردردت بودی.منم که این درسِ شما به کارم نمیومد و ول معطل بودم!
بخاطر همین همه رو زیر نظر داشتم و چشم چرونی میکردم
*هانا من از زور سردرد نتونستم مبحث امروزو متوجه شم.اونوقت نگاه رو چطور می دیدم؟!
در ضمن ایشون یکره تدریس میکرد.نگاهِ چی؟ به کی اصلا؟!
#آجی یه دهه ازم بزرگتری ولی هنوز خامی عزیزم...خام!
*باشه من خام! همین تو آجر پخته ای برا منو خاندان امیران کفایت میکنه!
#-_-