- عضویت
- 2016/07/11
- ارسالی ها
- 4,853
- امتیاز واکنش
- 14,480
- امتیاز
- 791
- پس از انقراض سلسله سلوکیان ( ۷۳ سال حکومت ) که بواسطه یورش اسکندر و تثبیت حکومت یونانیان در ایران پدید آمده بود و باعث پراکندگی اوستا و حاکمیت خط یونانی و ... در ایران شده بود ٬ در حدود 250 سال پیش از میلاد، سلسله ی اشکانیان به دست ارشک اول تاسیس شد.
تازه در اواخر اشکانیان بود که خط یونانی از میان رفت و خط پهلوی جایگزین آن شد و ولخش اول اشکانی (۵۱-۷۸ میلادی ) دستور داد تا اوستای پراکنده را از اطراف و اکناف گرد آورند.
اسطوره های مادینه
مقام اسطوره ای- الهی زن تا این دوران همچنان ادامه یافته، «پرستش "زن خدایان" همچنان معمول بوده که از آن جمله پرستش آتارگاتیس، مادربزرگ خدایان را می توان نام برد که حتی معابدی نیز برایش بنا شده بود.»
ستایش آناهیتا که ایرانیان آن را به این نام و سامیان آن را "نانایا" یا آتارگاتیس می خواندند، مظهر شخصیت زنان است. برای آناهیتا معابدی نام بـرده شده است.
وجود مجسمه های ربه النوع در قبور شاهان نیز حاکی از اعتقاد و احترام به این "زن خدایان" است.
در مزار شاهان اشکانی در نسایا پرتونسا نمونه ای از مجسمه های کوچک مرمرینی پیدا شده است که دلیلی بر اثبات این مدعاست.
ازدواج
«در دوره پارتها، ازدواجهای مختلط رایج شد و در نتیجه قشری از مردم دورگه پدید آمد که امتزاج نظرهای مذهبی و اختلاط عقاید آنها نیز امری احتراز ناپذیر بود». با این وجود باید در نظر داشت که این فرهنگ نوین علی رغم وسعت ٬ فقط در شهرها متمرکز بود و در محدوده قشرهای حاکم جامعه متمرکز بود.
تعدد زوجات
سلاطین اشکانی به غیر از زن اصلی یعنی ملکه، عده ی کثیری متعه و کنیز که اغلب یونانی بودند نیز در حرمسرا داشتند.
« نه تنها پادشاهان اشکانی- که به گفته استرابون ، بر اساس آداب و رسوم زنان بسیاری می گرفتند- بلکه سایر شخصیتهای مملکتی نیز متناسب با شرایط موجود و ثروت و بزرگی خود اقدام به جمع آوری زنان می نمودند.
این عمل علاوه بر نمایش ثروت و توانایی اقتصادی مرد ، شاخص خویشاوندی و بستگی با قبایل و گروه ها و اقوام مختلف می گردیده و خود نشان دهنده حمایتهای سیـاس*ـی قبایل مختلف از آن مرد نیز بوده است.
در این دوره به سبب وجود زنان خارجی فراوان که دور و بر شاهان و سرداران اشکانی را گرفته بودند ،زنان متین و باوقار ایرانی ترجیح می دادند که نه به خاطر نداشتن قدرت مقابله از حیث زیبایی و فتانت بلکه به خاطر مقایسه نشدن با این گونه زنان ( که به دلایل گوناگون آواره بودن از خانه و کاشانه ٬ بی بند و باری و تباهـ*کاری پیشه کرده بودند ) ٬ هرچه بیشتر در خانه بمانند .
این عمل آنها در نهایت باعث پدیداری این این اظهارنظر شده است که «پارتها در مستور نگاه داشتن زنان - که از رسوم شرق است- افراط می کرده اند».
«آنچه مورخان درباره محدودیتهای زن در دوره ی اشکانیان نوشته اند، غالباً درباره طبقات عالی است ولی این حکم در میان طبقات پایین که پیوسته دربند رفع حوایج مادی زندگی بوده اند، نمی تواند صادق باشد. در واقع زنان طبقات پایین الزاماً از همان خصوصیات آزادی زنان قبل از اشکانیان در فعالیتهای اقتصادی و تولید و اجتماعی برخوردار بوده اند».
ازدواج سیـاس*ـی
در این عصر نیز همانند سایر اعصار، زنان عامل تحکیم روابط و دستیابی به اهداف سیـاس*ـی خاص بوده اند. این گونه ازدواجها، قاعدتاً با تمهیدات و زمینه چینیهای خاص سر می گرفته و سرباز زدن یکی از طرفین از قبول چنین پیشنهادی منجر به جنگ می شده است، چرا که نشان دهنده آن بوده که طرف رد کننده ٬ تمایلی به مهر و امضای سند دوستی و مودت ندارد.
بسیار اتفاق می افتاده که همین زنانی که به دلایل مختلف و برای برآوردن اهداف گوناگون و بدون رضایت قلبی (یا با بی تفاوتی) به عقد ازدواج بزرگان و اکابر در می آمدند، بعد از سپری کردن عمر خود در حرمسراها و دست به گریبان بودن با انواع مشکلات و عسرتهای حاکم بر این شرایط سرانجام به صورت دسته جمعی کشته می شدند. این کار به آن منظور صورت می گرفته که احیانا پس از شکست در جنگ زنان به دست دشمن نیفتند.
برای مثال تیرداد دوم در محلی نزدیک جزیره فرات به دولت پارت حمله ور شد و چنان فرهاد را غافلگیر کرد که او به پیروی از مهرداد اشکانی ٬ همه زنهای همخوابه خود را امر به کشتن داد تا هیچیک از آنها به دست دشمن نیفتند و آنگاه فرار را بر قرار ترجیح داد.
ازدواج با محارم
نمونه: «در سال دوم میلادی، فرآتک پنجم (فرهاد پنجم) با مادر خویش موزا عقد ازدواج بست».
رد ازدواج با محارم
با اندک بودن نمونه های ازدواج با محارم و بخصوص تحت تاثیر یونان و روم بودن شاهان و بزرگان به نظر می رسد که در این دوره، ازدواج با محارم تا حد منسوخ شدن پیش رفته است.
نفوذ زنان در حکومت
زن در این دوره نقشی در اداره امور سیـاس*ـی و کارهای مهم مملکتی نداشته است. اگر هم شاهانی در این زمان بودند که تحت تاثیر زنان بوده اند به دلیل عدم استقلال رای و نداشتن قدرت تصمیم گیری بوده است.
حق زنان در سلطنت
به نظر می رسد در این دوره به علت امتزاج نظرهاو اختلاط عقاید، پایه های ازدواج هم کفو متزلزل شده است و اگر هم مورد ی وجود داشته بیشتر به دلیل وجود حق وراثت زنان در امر سلطنت بوده است.