یادته بچه که بودم یه بار تو یه جلسه ی قران ک ب بچه ها جایزه می دادن یه آخوند اومد پا تخته یه سری عدد نوشت گفت این شماره خداست ما ادما هرروز این شماره رو می گیریم تا با خدا حرف بزنیم ؟
۲۴۴۳۴
منم دوییدم خونه که زنگ بزنم و باهات حرف بزنم . اما تو جوابمو ندادی . از اون به بعد عادت دارم که باهات حرف بزنم و تو با سکوت نگام کنی . من هیچی ندارم و هیچکسو ندارم و تو همه چیزی. هر چیزی ک ذهن من گنجایش فهمشو داشته باشه .
هنوزم گاهی دلم می گیره که جوابمو نمی دی اما اسمونو که نگاه می کنم لنگار لبخندتو می بینم . هی غر می زنم نق می زنم اما تو انگار همه ی وجودت لبخند می شه و با لبخندت منو به آغـ*ـوش می کشی. و من گاهی از این صبوری تو خیلی می ترسم رفیق .
۲۴۴۳۴
منم دوییدم خونه که زنگ بزنم و باهات حرف بزنم . اما تو جوابمو ندادی . از اون به بعد عادت دارم که باهات حرف بزنم و تو با سکوت نگام کنی . من هیچی ندارم و هیچکسو ندارم و تو همه چیزی. هر چیزی ک ذهن من گنجایش فهمشو داشته باشه .
هنوزم گاهی دلم می گیره که جوابمو نمی دی اما اسمونو که نگاه می کنم لنگار لبخندتو می بینم . هی غر می زنم نق می زنم اما تو انگار همه ی وجودت لبخند می شه و با لبخندت منو به آغـ*ـوش می کشی. و من گاهی از این صبوری تو خیلی می ترسم رفیق .