شعر شاه بیت ♚

  • شروع کننده موضوع Mojtaba
  • بازدیدها 3,557
  • پاسخ ها 41
  • تاریخ شروع

Mojtaba

مدیر بازنشسته
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/04/04
ارسالی ها
2,741
امتیاز واکنش
43,440
امتیاز
1,256
محل سکونت
Eden
1.png


شاه بیت فرصتی برای شعر خواندن
خوشحال میشم اگر تاپیک رو پسندیدید ، بالای موضوع گزینه : " پیگیری موضوع " رو به صورت اطلاعیه ای انتخاب کنید ، تا با ارسال پست های جدید تاپیک ، مطلع بشید .
در صورت تمایل میتونید
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
رو در امضاتون قرار بدید .

" احتراما" از ارسال پست در تاپیک خودداری فرمائید "


---


King0.jpg



از بودن با تو از این آغاز می ترسم
از اینکه با من می شوی همراز می ترسم

عمری کبوتر با کبوتر عاشقی کرده
حالا به بازی می رسد ... من باز می ترسم

چشمان تو تیر و دلم صید و کمان ابرو
فکر شکاری و من از پرواز می ترسم

محدوده ی بازی من محدود شد با تو
شاهم ولی از کیش یک سرباز می ترسم

شق القمر کردم دلت را بعد ترسیدم
پیغمبری هستم که از اعجاز می ترسم

- محمد شیخی
 
  • پیشنهادات
  • Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    King1.jpg



    روزی که دل بستم به خود گفتم
    با رنج دل کندن چه خواهی کرد ؟

    این زن دلش پا بند ماندن نیست
    با رفتن این زن چه خواهی کرد ؟

    او دیگر آن شیدای سابق نیست
    آنگونه که می گفت عاشق نیست

    تو فرض کن آمد در آغوشت
    با یک بغـ*ـل آهن چه خواهی کرد ؟

    گیرم سلامی هم رسید از او
    یا نامه ای هم آمد و خواندی

    وقتی که یوسف بر نخواهد گشت
    با بوی پیراهن چه خواهی کرد ؟

    تسلیم شو ای جنگجوی پیر
    سهم تو پیروزی نخواهد بود

    با این خشاب خالی و این زخم
    در لشکر دشمن چه خواهی کرد ؟

    گفتم : بیا آینده ی من باش
    تنها دلیل خنده ی من باش

    خندید و ساعت را نگاهی کرد
    پرسید : بعد از من چه خواهی کرد ؟

    - محمد رضا طاهری
     
    آخرین ویرایش:

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    King2.jpg



    ای دخترکِ خیره سرِ یاغیِ تردست
    لب های شما عامل بیماری قند است

    تو شانه کنی یا نکنی آن همه مو را
    این منظره زیباست , چه آشفته چه یکدست

    هم عشق تو در دوره ی قاجار گران است
    هم باعث دیوانگی حاکم زند است

    باور بکن این قصه ی خورشید بهانه ست
    منظومه ی شمسی به نفس های تو بند است

    وقتی که غزل قافیه کم داشته باشد
    لبخند تو در حکم همین برگ برنده است
     
    آخرین ویرایش:

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    King3.jpg



    سر منشا آغاز جهان موی تو بوده
    انواع عسل از لب کندوی تو بوده

    در شعر کلاسیک و کمی قبل تر از آن
    حتی وزش باد صبا سوی تو بوده

    چنگیزی و خون ریزی و شمشیر کبودت
    برندگی تیز دو ابروی تو بوده

    نقاش ازل گفت که یک دفتر صد برگ
    مصرف شده ی طرح دو زانوی تو بوده

    من مثل همان شیر ژیانم که همیشه
    مغرور به این است که آهوی تو بوده

     
    آخرین ویرایش:

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    King4.jpg



    من از آن گل که رنگین جامه و خوشبوست می ترسم
    زلیخا وار از هر کس که زیبا روست می ترسم

    چو فرهادی که مجنون شد نمی دانم چرا دیگر
    ز هر انسان که شیرین نام و لیلی خوست می ترسم

    کمان ابرویی آتش در دل پرخون فکند و رفت
    پس از آن از هر آن کس که کمان ابرو ست می ترسم

    نه از موی خود اندیشم که یاد او سپیدش کرد
    از این سایه که همچون او سیه گیسو ست می ترسم

    چنانم آتش اندر دل بزد مهرش که بعد از این
    ز هر جاندار و بی جانی که شکل اوست می ترسم

    دل خورشید می سوزد به حال تشنه ای چون من
    که از هر چشمه ای که بر لبش آهوست می ترسم

    - حسین رسولی ( کوزه )
     
    آخرین ویرایش:

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    King5.jpg



    دیدنش حال مرا یک جور دیگر می کند
    حالِ یک دیوانه را دیوانه بهتر می کند

    در نگاهش یک سگ وحشی رها کرده و این
    جنگ بین ما دو تا را نا برابر می کند

    حالت پیچیده ی مویش شبیه سرنوشت
    عشق را بر روی پیشانی مقدر می کند

    آنقدر دل بسته ام بر دکمه پیراهنش
    فکر آغوشش لباسم را معطر می کند

    رنگ مویش را تمام شهر می دانند حیف
    پیش چشم عاشق من روسری سر می کند

    با حیا بودم ولی با دیدنش فهمیدم
    آب گاهی مومنین را هم شناگر می کند

    دوستش دارم ولی این راز باشد بین ما
    هرکسی را دوست دارم زود شوهر می کند

    - علی صفری
     

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    King19.jpg



    عشق تو مثل شعر ، شیرینه
    مثل غیرت تو فکر یه مرده
    پدرم میگه موت مثل کوه
    تو شبش خیلیارو گم کرده

    ولی من دامنت رو دوس دارم !

    هرچی باشی واسم مثه نوری
    وقتی میبینمت چشام بازه
    مامانم از تو دلخوره ، اما
    تن تو شرجیای اهوازه

    اون چمیدونه من تو رو میخوام !

    تو قدمهات یه نظم و ترتیبه
    که خدا خلق کرده تنهایی
    تق تتق تق تتق تتق تق تق
    مثل بارون رو شیروونیایی !

    تو بهاری واسه خیابونا !

    شالتُ شل نمی کنی ، اما
    این موهاتن که سرکشن انگار
    خواهرم میگه وضعتو دیده
    جمع کن موتُ آخه لاکردار !

    اینطوری آبمون دو جو میشه !

    شال یاسی رو سر که میزاری
    میشه بوی بهار و حسش کرد
    تو که بسی ، خدا واسه چی پس
    ماه و تو آسمون طلسمش کرد

    تو بلندی و آسمون کوتاه !

    کل دنیا رو میشه عاشق کرد
    میشه جنگا تموم شه یک لحظه
    تو که لبهات و واکنی صلحه
    خنده تو مخدره محضه !

    پس بخند و جهان و راحت کن .

     
    آخرین ویرایش:

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    King6.jpg



    از تمام تو فقط فاصله ات سهم من است
    عشق وا مانده ی بی حوصله ات سهم من است

    آنقدر سوختم از فاصله بی تاب شدم
    لای صد خاطره گندیدم و مرداب شدم

    آه , مرداب شدم , تا که تو دریا بشوی
    پای تو آب شدم , تا که تو سرپا بشوی

    مو به مو پیر شدم تا تو کنارم باشی
    از همه سیر شدم تا کس و کارم باشی

    این همه شعر نگفتم که بخوانی , بروی
    پای یک مرد زمین خورده نمانی , بروی

    - پویا جمشیدی
     

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    King7.jpg


    از این فضای مجازی بیا زمستان را
    به بـ..وسـ..ـه ای گرم کنی سردی گریبان را

    به کفر می طلبد هرچه را که ایمان است
    اگر نگاه کنم زلف نا مسلمان را

    تو آمدی که بچینم اگر چه ممکن نیست
    به روی گونه ی تو سیب های لبنان را

    بدون روسری و چادر این کبوتر ها
    ز شانه ی تو بچینند ریزه ی نان را

    تویی الهه ی روم و خدای مصری من
    بیا که زنده کنی پاندورای یونان را

    تو کیستی ؟ تو همان معبدی که می خواهم
    تویی پرستشگاهی که بـرده ایمان را

    تمام سهم من از چشم تو همین عکس است
    بیا که رنگ دهی حقیقت بهاران را

     
    آخرین ویرایش:

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    King8.jpg



    در بند دوست هر که شد آزاد می شود
    هرکس خراب باده شد آباد می شود

    غمگین نمی شود دل عاشق زجور دوست
    در دام دل فتاده ز غم شاد می شود

    دیگر مکن ملامت مجنون که آدمی
    گاهی اسیر دام پریزاد می شود

    ای آنکه زلف تیره سپردی به دست باد
    این تیره عمر ماست که بر باد می شود

    خسرو نگه به جانب شیرین نمی کند
    آن جا که نقل غیرت فرهاد می شود

    مشمر نگاه اهل نظر مختصر که عشق
    از یک نگاه مختصر ایجاد می شود

    کوزه اگر ز راز درون پرده افکند
    عالم تهی ز صحبت اضداد می شود

    - حسین رسولی ( کوزه )
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا