شعر شاه بیت ♚

  • شروع کننده موضوع Mojtaba
  • بازدیدها 3,555
  • پاسخ ها 41
  • تاریخ شروع

Mojtaba

مدیر بازنشسته
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/04/04
ارسالی ها
2,741
امتیاز واکنش
43,440
امتیاز
1,256
محل سکونت
Eden
King9.jpg



در زمستان آرزوهایت
هق هق از پشت خنده ات پیداست
تکیه بر کوله بار تنهایی
بدترین شکل زنده بودن هاست

شمع ها رو دوباره می چینی
بعد سی سال خستگی کردن
شاید این بار آخرت باشد
خسته ای از کشیدن این تن

پشت هم گریه می کنی تا مرگ
بهترین هدیه به خودت باشد
بدترین از این نمی شود وقتی
ماه بهمن تولدت باشد

میمِ " بهمن به طرز محسوسی "
مثل ماتم همیشه غمگین است
میم اساسا" به مرگ می آید
حاصل زنده بودنت این است

درد داری , شبیه دل بستن
باید از انتظار برگردی
با وجودی که باختی باید
پای میز قمار برگردی

در زمینی که بازی ات دادند
یک وجب خاک بهترین برگ است
دست دادی ولی زمین خوردی
زنده بودن برادر مرگ است

دوست داری در آرزوهایت
ناگهان رفته , ناگهان برسد
گریه کن , توی گریه می فهمی
عشق باید به استخوان برسد

با نفس های رو به پایانت
رنگ و رو از اطاق می افتد
در تب سرد بازوانت , شعر !
ناگهان اتفاق می افتد

می نویسی و خوب می دانی
شعرهایت برای خواندن نیست
شعر یعنی کسی نمی فهمد
هستی اما , دلت به ماندن نیست

از نگاهت تمام آدم ها
تک به تک , نا امید و بیمارند
سـ*ـینه ات را نشانه می گیری
شاعران مرگ بهتری دارند

- پویا جمشیدی
 
  • پیشنهادات
  • Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    King10.jpg


    اگر چه نزد شما تشنه ی سخن بودم
    کسی که حرف دلش را نگفت من بودم

    دلم برای خودم تنگ می شود , آری
    همیشه بی خبر از حال خویشتن بودم

    نشد جواب بگیرم سلام هایم را
    هر آنچه شیفته تر از پی شدن بودم

    چگونه شرح دهم عمق خستگی ها را
    اشاره ای کنم : انگار کوه کن بودم

    من آن زلال پرست ام در آبِ گند زمان
    که فکر صافیِ آبی چنین لجن بودم

    غریب بودم و گشتم غریب تر اما :
    دلم خوش است که در غربت وطن بودم

    - محمد علی بهمنی

     

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    King20.jpg



    بی قرارت می کند ، صدها چرای لعنتی
    کِی به پایان می رسد این ماجرای لعنتی ؟

    لب به لب سیگار تا بیت الغزل سوزان شود
    کِی صدایم می کنی ؟ پس کِی ؟ صدای لعنتی

    دل بریدن در میان بُهت و گریه ساده نیست
    بوی رفتن می دهد این لحظه های لعنتی

    فرض کن ! تنهایی ات را با خودت قسمت کنی
    فرض کن ! تنها شوی در یک هوای لعنتی

    پشت هم سیگار و هر روزت ، تماما" الکلی
    بی خیالت می شود ، حتی دعای لعنتی

    من زمستان زاده ام ! از سوز می ترسانی ام !؟
    من زمستانم ، بیا بر من ، بلای لعنتی

    سعی کردم تا شبی از زندگی هم کم شوم
    کارد از بس می رسد هر شب به جای لعنتی

    با دو زانوی در آغوشم خیالت می کنم
    بغض غوغا می کند ، این آشنای لعنتی

    - پویا جمشیدی
     

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    King11.jpg


    در این خرابه خانه ی ویرانه بهتر است
    اینجا اگر بنا نکنی خانه بهتر است

    زان پیشتر که خانه عمرت شود خراب
    دل برکنی ز خانه و کاشانه بهتر است

    مرغی که دانه چیدن او حکم مرگ اوست
    از دست این و آن نخورد دانه بهتر است

    زاهد مرو به صومعه کز بهر اعتکاف
    دارم یقین که گوشه ی میخانه بهتر است

    گفتم که قال عاقل فرزانه بشنوم
    دیدم که حال عاشق دیوانه بهتر است

    شیرین نگشت کام دل از یار آشنا
    دیگر مگو که دوست ز بیگانه بهتر است

    هرکس که دل سپرد به خورشید روی دوست
    جان را کند نثار چو پروانه بهتر است

    چون کوزه باش پر از می و از می سخن مگو
    آری سخن به شیوه ی رندانه بهتر است

    - حسین رسولی ( کوزه )
     

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    King12.jpg



    باز پاییز برای تو نبارم سخت است
    پای هر خاطره ات بغض نکارم سخت است

    هر نفس درد بیاید برود , حرفی نیست
    قاب عکست بشود دار و ندارم سخت است

    بی تو با تلخ ترین ثانیه ها رقصیدم
    اینکه باور نکنی بی کس و کارم سخت است

    مثل فرهاد شدن عاقبت مجنون هاست
    این حقیقت که نباشی تو کنارم سخت است

    ای که چشمان تو آرامش بیگانه شدند
    دل بریدن بشود قول و قرارم سخت است

    من که یک عمر نگاهم به قدم های تو بود
    بعدِ مرگم نزنی سر به مزارم سخت است

    - پویا جمشیدی
     

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    King13.jpg



    ساقیا ! بده جامی ، زان نوشید*نی روحانی
    تا دمی برآسایم زین حجاب ظلمانی

    بهر امتحان ای دوست، گر طلب کنی جان را
    آنچنان برافشانم ، کز طلب خجل مانی

    طره پریشانش دیدم و به دل گفتم
    این همه پریشانی بر سر پریشانی

    بی‌وفا نگار من ، می‌کند به کار من
    خنده‌های زیر لب ، عشـ*ـوه‌های پنهانی

    دین و دل به یک دیدن ، باختیم و خرسندیم
    در قمار عشق ای دل ، کی بود پشیمانی ؟

    ما ز دوست غیر از دوست ، مقصدی نمی‌خواهیم
    حور و جنت ای زاهد ! بر تو باد ارزانی

    رسم و عادت رندیست ، از رسوم بگذشتن
    آستین این ژنده ، می‌کند گریبانی

    زاهدی به میخانه ، سرخ روز می‌دیدم
    گفتمش : مبارک باد بر تو این مسلمانی

    زلف و کاکل او را چون به یاد می‌آرم
    می‌نهم پریشانی بر سر پریشانی

    خانه دل ما را از کرم ، عمارت کن !
    پیش از آنکه این خانه رو نهد به ویرانی

    ما سیه گلیمان را جز بلا نمی‌شاید
    بر دل بهائی نِه هر بلا که بتوانی

    - شیخ بهائی
     

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    King14.jpg


    زندگی زیباست اگر بگذارند

    چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند

    و تماشای تو زیباست اگر بگذارند

    سند عقد مشاعی است همه می دانند

    عشق اما فقط از ماست اگر بگذارند

    دل رنجيده من اينهمه بیهوده نگرد

    خانه دوست همین جاست اگر بگذارند

    من از اظهار نظرهای دلم فهميدم

    عشق هم صاحب فتواست اگر بگذارند

    روستا زاده ام و سبزتر از برگ درخت

    سـ*ـینه ام وسعت صحراست اگر بگذارند

    غضب آلوده نگاهم نكنید ای یاران

    دل من مال شماهاست اگر بگذارند​
     

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    King15.jpg


    آخرش درد دلت، دربه‌درت خواهد کرد
    مهره‌ی مار کسی، کور و کَرت خواهد کرد

    عشق؛ یک شیشه‌ی انگور کنار افتاده‌ست
    که اگر کهنه شود مـسـ*ـت‌ترت خواهد کرد

    از هم‌آن دست که دادی به تو بر خواهد گشت
    جگر خون شده‌ام خون‌جگرت خواهد کرد

    ناگهان چشم کسی سربه‌سرت می‌ذارد
    بی‌محلّیش ولی جان به سرت خواهد کرد

    جرم من خواستن دختر اربـابِ دِه است
    مادر! این جرم شبی، بی‌پسرت خواهد کرد

    همه‌ی شهر به آواز من عادت کردند
    وقت مرگم گذری با خبرت خواهد کرد

    - امیر سهرابی
     

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    King16.jpg


    شب بود و ماه بود و خیابان و کاش تو
    باران و عطر چایی و ایوان و کاش تو

    پاییز بود و عاشقی و شعر های من
    بوی دو سیب و قل قل قلیان و کاش تو

    رنگ سفید مهره ی شطرنج دست من
    اسب و رخ و پیاده ی میدان و کاش تو

    کارم شده ورق زدن خاطرات دور
    اشکی که میچکد سر مژگان و کاش تو

    دست و نوازش و گره ی باز روسری
    چشم و نگاه و خال زنخدان و کاش تو

    دامن هزار چین و غزل خوان و دلبری
    بزم نوشید*نی و موی پریشان و کاش تو

    باران ببار، بغض مرا تازه تر بکن
    این جا ،ز دوریت همه گریان و کاش تو

    صد بیت نه هزار غزل نه، که شعرمن
    حجمش شده برابر دیوان و کاش تو

    دارد نسیم مشت به در میزند و من
    در فکر آن که آمده مهمان و کاش تو

    - فاطمه دشتی
     

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    King17.jpg


    روی تختم نشسته ام باید ,
    این نفس های آخرم باشد
    وقتی از دست می روم شاید
    نامه ای لای دفترم باشد

    ناخوشم , مثل شعرهای خودم
    تلخم از بغض های تکراری
    خاطراتی که روز وشب شده اند
    قرص هایی برای بیداری

    تو که گرمی به زندگی خودت
    گریه های مرا نمی فهمی
    به حضورت هنوز معتادم
    تو ولی بی بهانه بی رحمی

    بغض كردم ، ولي نفهميدی
    رفتنت حسِ خوبْ! خوبی نيست
    مثل من جمعه باش ! می فهمی
    عصر جمعه غروب خوبی نيست

    فكر كن! پشت هم دعا بكنی
    تا سرت روی شانه اش باشد
    می رود تا تمام خاطره ات
    دو، سه خط ، عاشقانه اش باشد

    فكر كن ! آخرين نفس هایت
    زير باران شبی رقم بخورد
    عشق يعنی كه رفته باشد و بعد
    حالت از زندگی به هم بخورد

    فكر كن! در شلوغی تهران
    عصر پاييز ... در به در باشی
    شهر را با خودت قدم بزنی
    غرقِ رويای "یک نفر باشی"

    []

    من كه یک عمر در خودم بودم
    سينه ام را به عشق آلودی
    يك نفر عاشقانه پیرم كرد
    كاش از اول نیامده بودی

    می نويسم، اگرچه چشمانم
    تا ابد از نگاه تو مـسـ*ـت اند
    تو برو تا همیشه! باور كن
    خاطراتت مراقبم هستند

    - پویا جمشیدی
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا