شعر شاه بیت ♚

  • شروع کننده موضوع Mojtaba
  • بازدیدها 3,560
  • پاسخ ها 41
  • تاریخ شروع

Mojtaba

مدیر بازنشسته
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/04/04
ارسالی ها
2,741
امتیاز واکنش
43,440
امتیاز
1,256
محل سکونت
Eden
King18.jpg


شمعی ندارد تا شبی پروانه باشد
باید برای گریه هایش شانه باشد

دنیا جهنم درّه ای ، ماقبل مرگ است
وقتی نخواهد لحظه ای دیوانه باشد

حالش شبیه پنجم دی ماه ، وقتی
باور نمی کرد ارگ بم ویرانه باشد

با هر ترانه عاشقی می کرد ، حالا
باید شبیه آدمی بیگانه باشد

یک خاطره از روزها رفته فهماند
لیلی و مجنون بهتر است افسانه باشد

حتی خدا هم طاقت خواندن ندارد
شعری که اوجش هق هقی مردانه باشد

روزی خبر آمد جهان دیگری هست
تا دردهای این جهان بیعانه باشد

- پویا جمشیدی

 
  • پیشنهادات
  • Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    King21.jpg



    به خداحافظی تلخ تو سوگند ، نشد
    که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد

    لب تو میوه ممنوع ، ولی لب هایم
    هرچه از طعم لب سرخ تو دل کند ، نشد

    با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر
    هیچ کس ! هیچ کس اینجا به تو مانند نشد

    هرکسی در دل من جای خودش را دارد
    جانشین تو در این سـ*ـینه خداوند نشد

    خواستند از تو بگویند شبی شاعر ها
    عاقبت با قلم شرم نوشتند ، نشد !

    - فاضل نظری
     

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    King22.jpg


    مثل همون شاهای قاجاری
    مثل همون اسکندر مغرور
    با تلخی عطری که جامونده
    از دور میبوسم تو رو از دور

    تو رفتنی بودی ولی بازم
    ترحیج دادم عاشقت باشم
    ترجیح دادم بعد یه مدت
    ازخواب این دیوونگی پاشم

    من سال ها قبل از تو جا موندم
    این فاصله تقصیر رفتن نیست
    مردی که حتی توی آغوشت
    اسم منو داره ولی من نیست

    میبینمت از دور یا نزدیک
    میبینمت با چشمای پر غم
    میبینمت اما نمی دونی
    میبینمت تا رد بشیم از هم

    چشمامو میبندم ولی دوریت
    از من به من نزدیک تر میشه
    هر جا که تو چشماتو میبندی
    دنیای من تاریک تر میشه !

    - ستار مشایخی
     

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    King23.jpg


    غرق یک خاطره باشی و به آخر برسی
    به غم انگیز ترین صفحه ی دفتر برسی

    به سرت هی بزند تا بروی رو به عقب
    که به یک حادثه یا یک غم بهتر برسی


    از غزل کام بگیری و بسوزی هر شب
    سر این رابـ ـطه این بار به باور برسی

    عشق یعنی که بخواهی و بمیری ، ای وای !
    آنقَدَر دیر ، دم رفتن او سر برسی

    با خدا عهد ببندی و بگوید باشد
    دست آخر که به یک شانه ی دیگر برسی

    آرزوهای محال دلِ بی تو یعنی
    لحظه ای چشم ببندم ، تو هم از در برسی

    - پویا جمشیدی
     

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    King24.png


    وقتی نباشی جبهه ی قلبم
    هر لحظه بی تو زیر آتیشه
    این مرد تنها متحد روزی
    از شوروی پاشیده تر میشه

    مثل چریکی سمت یک باور
    پیشامده روزای آزادم
    تو ماتم ابری ترین آغـ*ـوش
    غمگین تر از روزای بغدادم

    تو دیکتاتور واره ترین عشقی
    با عشـ*ـوه هایی از دموکراسی
    با خنده های شورش انگیزت
    رد میشی از اسطوره ای عاصی

    من بغض سنگین شبیه خونم
    از آخرین روزی که تعطیله
    روزنامه ای با تیتر آزادی
    زیر عصای سرخ چرچیله !

    - رهام خجسته

     

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    27195


    به خواب رفتمت از خواب های پُر دردم
    تو را به سـ*ـینه گشودم که گریه ات کردم

    گریستی و کنارت برای من جا بود
    و اشک های کسی پشت خنده پیدا بود

    گریستی و جهان توی دست من جان داد
    گریستی و غمت روی شانه ام افتاد

    بغـ*ـل بگیر و مرا لای گریه ات گم کن
    به سال های نبودن ، به من ترحم کن

    دلم به وسعت حجم نبودنت تنگ است
    و شب سیاه و جهان تا ابد همین رنگ است

    به هر چه از تو ندارم که دوستت دارم
    که دست های تو را به خودم بدهکارم

    پس از تو در تب دوری اگرچه خواهم سوخت
    نگاهِ غم زده ام را به کوچه خواهم دوخت

    کنار پنجره از انتظار خواهم مُرد
    « امید آمدنت را به گور خواهم برد »

    - پویا جمشیدی
     

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    King25.jpg


    من یک دهن خسته که آواز ندارد
    یک پنجره ی بسته که پرواز ندارد

    من بی تو یکی مثل خودت ؛ آینه ی دق
    یک آخرِ بیهوده که آغاز ندارد

    اینقدر نگو از من و از هر چه تو بنویس
    هر حس پدرمرده که ابراز ندارد

    دستی که قلم را به تعفن نکشاند
    مانند رسولی است که اعجاز ندارد

    یا ما خبر از خانه ی همسایه نداریم
    یا اینکه کسی در ده ما غاز ندارد

    بگذار همانند تو دیوار بمانیم
    این خانه نیازی به درِ باز ندارد

    - علی اکبر یاغی تبار

     

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    Screenshot_5.png

    درد
    یعنی بزنی دست به انکار خودت
    عاشقش باشی و افسوس گرفتار خودت

    به خدا درد کمی نیست که با پای خودت
    بدنت را بکشانی به سر دار خودت

    کاروان رد بشود، قصه به آخر نرسد
    بشوی گوشه ای از چاه خریدار خودت

    درد یعنی که نماندن به صلاحش باشد
    بگذاری برود! آه... به اصرار خودت!

    بگذاری برود در پی خوشبختی خود
    و تو لـ*ـذت ببری از غم و آزار خودت

    اینکه سهم تو نشد درد کمی نیست ولی
    درد یعنی بزنی دست به انکار خودت ...


    - علی صفری
     

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    King26.jpg


    من رفتنت را با دو چشم بسته ام دیدم
    از بـ..وسـ..ـه هایت لا به لای گریه فهمیدم

    قد زمستانی ترین روز خدا سردی
    تا گریه کردم ، گریه کردی ... بر نمی گردی ؟

    اسم تو را در شعرهایم خط خطی کردم
    وقتی نباشی من به دنیا بر نمی گردم

    باران ببارد آسمان عطر تو را دارد
    بغضت گریبان می دَرَد تا صبح می بارد

    لبخند دارم می زنم با اینکه دلتنگم
    دارم برای زندگی با مرگ می جنگم

    - پویا جمشیدی
     

    Mojtaba

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/04
    ارسالی ها
    2,741
    امتیاز واکنش
    43,440
    امتیاز
    1,256
    محل سکونت
    Eden
    King27.jpg


    حالا من و تنها من و تنها دو چشم تر
    از بی قراری های عصر جمعه تنها تر

    لعنت به پایانی ترین ساعاتِ هر هفته
    لعنت به رویایی که دیگر یادمان رفته

    لعنت به آغوشت ، به آغوشش ، به تنهایی
    لعنت به من وقتی که با هر بغض می آیی

    لعنت به من وقتی هنوز از عطر تو مستم
    لعنت اگر در انتظار دیدنت هستم

    اصلا مگر راهی برای دیدنت هم هست ؟
    اصلا مگر حرفی به جز بوسیدنت هم هست ؟

    اصلا همین حال و همین روز و همین ساعت
    اصلا به شب های بدون بودنت لعنت

    - پویا جمشیدی
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا