۱) عذر خواهی کنید :
عذر خواهی صادقانه و صمیمانه معجزه می کند ، به ویژه اگر جزء افرادی باشید که معمولاْ به سختی قبول می کنند که اشتباه کرده اند . می توانید چیزهایی از این قبیل بگویید : متأسفم ، عذر می خواهم ، کاری که انجام دادم واقعاْ احمقانه بود ، نمی دانم چه اتفاقی برایم افتاده بود.
۲) عواطف خود را با او در میان بگذارید :
صادق باشید و احساساتی که باعث ایجاد عصبانیت در شما شده است را با طرف مقابل در میان بگذارید . از ترس ها ، ناراحتی ها و نا امنی های خود با او حرف بزنید. زمانی که شریک زندگیتان از احساسات درونیتان اطلاع پیدا کند ، خیلی راحت تر می تواند با شما ارتباط بر قرار کند ، تا اینکه فقط شاهد عصبانیتتان باشد .
در میان گذاشتن چیزهایی که در قلب و ذهنتان می گذره ، می تواند اختلاف زیادی را در بهبود رابـ ـطه ایجاد کرده و نزدیکی و صمیمیت بیشتری را میان شما ایجاد کند .
می توانید بگویید : زمانیکه عصبانی می شوم واقعاْ نگران بچه ام می شوم . نمی خواهم اذیتت کنم ، فقط نمی دانم چرا یک مرتبه خونسردی خودم را از دست می دهم .
۳) با نگرش همسرتان آشنا شوید :
حتماْ لازم نیست دیدگاههای او را تمام و کمال بپذیرید ، فقط کافی است از آنها اطلاع داشته باشید تا در زمان بروز مشکل ، با فشار و تعارض کمتری روبرو شوید . با این که همسرتان متوجه می شود که به او اهمیت می دهید و به حرف هایش گوش می کنید . با این کار می توانید مشکلات را از دیدگاه آنها نیز تحلیل و بررسی کرده و با آنها اظهار همدردی و همفکری کنید . میتوانید بگویید : متوجه میشوم تو چه می گویی ، منظورت را گرفتم ، من تا کنو به قضیه این طوری نگاه نکرده بودم .
۴) مسئولیت قسمتی از اشتباهاتتان را به گردن بگیرید :
کمتر اتفاق می افتد که در یک در گیری یکی از طرفین ۱۰۰٪ مقصر باشد . عدم توانایی در قبول مسئولیت ، حقیقتاْ فرو رفتن در لاک تدافعی است و هیچ مشکلی را حل نمی کند .
عذر خواهی صادقانه و صمیمانه معجزه می کند ، به ویژه اگر جزء افرادی باشید که معمولاْ به سختی قبول می کنند که اشتباه کرده اند . می توانید چیزهایی از این قبیل بگویید : متأسفم ، عذر می خواهم ، کاری که انجام دادم واقعاْ احمقانه بود ، نمی دانم چه اتفاقی برایم افتاده بود.
۲) عواطف خود را با او در میان بگذارید :
صادق باشید و احساساتی که باعث ایجاد عصبانیت در شما شده است را با طرف مقابل در میان بگذارید . از ترس ها ، ناراحتی ها و نا امنی های خود با او حرف بزنید. زمانی که شریک زندگیتان از احساسات درونیتان اطلاع پیدا کند ، خیلی راحت تر می تواند با شما ارتباط بر قرار کند ، تا اینکه فقط شاهد عصبانیتتان باشد .
در میان گذاشتن چیزهایی که در قلب و ذهنتان می گذره ، می تواند اختلاف زیادی را در بهبود رابـ ـطه ایجاد کرده و نزدیکی و صمیمیت بیشتری را میان شما ایجاد کند .
می توانید بگویید : زمانیکه عصبانی می شوم واقعاْ نگران بچه ام می شوم . نمی خواهم اذیتت کنم ، فقط نمی دانم چرا یک مرتبه خونسردی خودم را از دست می دهم .
۳) با نگرش همسرتان آشنا شوید :
حتماْ لازم نیست دیدگاههای او را تمام و کمال بپذیرید ، فقط کافی است از آنها اطلاع داشته باشید تا در زمان بروز مشکل ، با فشار و تعارض کمتری روبرو شوید . با این که همسرتان متوجه می شود که به او اهمیت می دهید و به حرف هایش گوش می کنید . با این کار می توانید مشکلات را از دیدگاه آنها نیز تحلیل و بررسی کرده و با آنها اظهار همدردی و همفکری کنید . میتوانید بگویید : متوجه میشوم تو چه می گویی ، منظورت را گرفتم ، من تا کنو به قضیه این طوری نگاه نکرده بودم .
۴) مسئولیت قسمتی از اشتباهاتتان را به گردن بگیرید :
کمتر اتفاق می افتد که در یک در گیری یکی از طرفین ۱۰۰٪ مقصر باشد . عدم توانایی در قبول مسئولیت ، حقیقتاْ فرو رفتن در لاک تدافعی است و هیچ مشکلی را حل نمی کند .