لشکرکشى اسکندر به هندوستان
اسکندر مقدونی ( فیلم اسکندر )
لشکرکشى اسکندر به هندوستان تقریبا سه سال طول کشید و پس از پیوستن سرزمینهاى پهناورى از آن دیار به متصرفات اسکندر، در اثر خوددارى جدى لشکریان از پیشروى بیشتر به سوى خاور، پایان یافت. در هندوستان هم مانند آسیاى میانه، چند شهر و دژ از سوى اسکندر ساخته شد.
هنگام بازگشت، ارتش به سه ستون تقسیم شد: یک ستون زیر فرماندهى کراتر از راه آراخوسیا، دومین ستون به فرماندهى خود اسکندر از راه ساحل دریا و سرانجام قسمتى از راه دریا، به وسیلۀ ناوهایی که در هندوستان ساخته شدند از اقیانوس هند به سوى خلیج فارس رهسپار شدند ستونى که زیر فرماندهى خود اسکندر بود دشوارترین راه را در پیش داشت و بایستى از شنزارهاى بىآب مىگذشت و پایدارى عشایر محلى را درهم مىشکست.
پس از انجام این راهپیمایى بزرگ هر سه قسمت در شوش بههم پیوستند و در آنجا پایان لشکرکشى پیروزمندانه را جشن گرفتند.
غیبت سه ساله اسکندر، شایعات کشته شدن او را در هندوستان پدید آورد . این پدیدهها گویاى گرایشهاى گریز از مرکز نسبت به حکومت او در درون بودند و بنیان امپراطورى اسکندر را سست و ناپایدار نمایاندند. چند ساتراپ ازجمله مقدونیه و پارس تا حد تشکیل دولتهاى مستقلى پیش راندند. کلئآرخ یونانى درحالیکه سازمان مالى مستقلى در مصر برپا کرد، خودسرانه بقیه مقامهاى عالى را اعم از مصرى یا یونانى کنار زد.
گارپال که خزانهدار کل اسکندر بهشمار مىرفت، پولهاى بسیارى از موجودى خزانه را حیفومیل کرد. اسکندر اقدامهاى قاطعى را براى ایجاد یکپارچگى در حکومت انجام داد. چند ساتراپ و مأمور بلندپایه را اعدام و چند تن دیگر را برکنار کرد. گارپال از ترس جانش ضمن برداشت ۶ هزار تالانت از خزانۀ اسکندر به یونان گریخت. اما کلئآرخ از سوى اسکندر بخشوده شد.
اسکندر در دورۀ پس از پایان اردوکشى هند سرگرم نظم و نسق سازمانهاى ادارى دولت و آماده شدن براى لشکرکشى تازه گردید. از سوى اسکندر ماموران و کارشناسانى جهت شناسایى دریاى خزر و کنارههاى شبهجزیره عربستان از نظر قابلیت کشتىرانى گسیل شدند. ظاهرا اعزام ماموران شناسایى اخیر به منظور آماده شدن براى تصرف عربستان بود.
براى این منظور در منطقه بابل تعمیرگاه کشتى بنا نهاده شد. و ناوگانى آماده گردیدند، اسکندر پایتخت خود را در شهر باستانى بابل قرار داد، چون این شهر در مرکز تقاطع راههایى که دورترین گوشههاى امپراطورى را به هم وصل مىکرد، قرار داشت. در این هنگام اسکندر دو طرح اصلاحى را در مورد ارتش به موقع اجرا گذاشت در نتیجه این طرح، پارسها به سازمان ارتش مقدونى پیوستند.
شاید اسکندر لشکرکشى عظیم تازهاى را طرح کرد. این بار مىخواست، به سوى غرب مدیترانه هجوم برد، و شاید ضمن این طرح مىخواست موضع بیرحمانهاى علیه شهرهاى یونانى بگیرد و هرچه قاطعتر در کارهاى آنها مداخله کند و آنها را زیر نظارت شدیدتر بگیرد. اما ضمن اینکه در گرماگرم فعالیتهاى جوشانى قرار گرفته بود در تابستان ٣٢٣ ق. م. در پایتخت دولتش یعنى بابل درگذشت.
اسکندر مقدونی ( فیلم اسکندر )
لشکرکشى اسکندر به هندوستان تقریبا سه سال طول کشید و پس از پیوستن سرزمینهاى پهناورى از آن دیار به متصرفات اسکندر، در اثر خوددارى جدى لشکریان از پیشروى بیشتر به سوى خاور، پایان یافت. در هندوستان هم مانند آسیاى میانه، چند شهر و دژ از سوى اسکندر ساخته شد.
هنگام بازگشت، ارتش به سه ستون تقسیم شد: یک ستون زیر فرماندهى کراتر از راه آراخوسیا، دومین ستون به فرماندهى خود اسکندر از راه ساحل دریا و سرانجام قسمتى از راه دریا، به وسیلۀ ناوهایی که در هندوستان ساخته شدند از اقیانوس هند به سوى خلیج فارس رهسپار شدند ستونى که زیر فرماندهى خود اسکندر بود دشوارترین راه را در پیش داشت و بایستى از شنزارهاى بىآب مىگذشت و پایدارى عشایر محلى را درهم مىشکست.
پس از انجام این راهپیمایى بزرگ هر سه قسمت در شوش بههم پیوستند و در آنجا پایان لشکرکشى پیروزمندانه را جشن گرفتند.
غیبت سه ساله اسکندر، شایعات کشته شدن او را در هندوستان پدید آورد . این پدیدهها گویاى گرایشهاى گریز از مرکز نسبت به حکومت او در درون بودند و بنیان امپراطورى اسکندر را سست و ناپایدار نمایاندند. چند ساتراپ ازجمله مقدونیه و پارس تا حد تشکیل دولتهاى مستقلى پیش راندند. کلئآرخ یونانى درحالیکه سازمان مالى مستقلى در مصر برپا کرد، خودسرانه بقیه مقامهاى عالى را اعم از مصرى یا یونانى کنار زد.
گارپال که خزانهدار کل اسکندر بهشمار مىرفت، پولهاى بسیارى از موجودى خزانه را حیفومیل کرد. اسکندر اقدامهاى قاطعى را براى ایجاد یکپارچگى در حکومت انجام داد. چند ساتراپ و مأمور بلندپایه را اعدام و چند تن دیگر را برکنار کرد. گارپال از ترس جانش ضمن برداشت ۶ هزار تالانت از خزانۀ اسکندر به یونان گریخت. اما کلئآرخ از سوى اسکندر بخشوده شد.
اسکندر در دورۀ پس از پایان اردوکشى هند سرگرم نظم و نسق سازمانهاى ادارى دولت و آماده شدن براى لشکرکشى تازه گردید. از سوى اسکندر ماموران و کارشناسانى جهت شناسایى دریاى خزر و کنارههاى شبهجزیره عربستان از نظر قابلیت کشتىرانى گسیل شدند. ظاهرا اعزام ماموران شناسایى اخیر به منظور آماده شدن براى تصرف عربستان بود.
براى این منظور در منطقه بابل تعمیرگاه کشتى بنا نهاده شد. و ناوگانى آماده گردیدند، اسکندر پایتخت خود را در شهر باستانى بابل قرار داد، چون این شهر در مرکز تقاطع راههایى که دورترین گوشههاى امپراطورى را به هم وصل مىکرد، قرار داشت. در این هنگام اسکندر دو طرح اصلاحى را در مورد ارتش به موقع اجرا گذاشت در نتیجه این طرح، پارسها به سازمان ارتش مقدونى پیوستند.
شاید اسکندر لشکرکشى عظیم تازهاى را طرح کرد. این بار مىخواست، به سوى غرب مدیترانه هجوم برد، و شاید ضمن این طرح مىخواست موضع بیرحمانهاى علیه شهرهاى یونانى بگیرد و هرچه قاطعتر در کارهاى آنها مداخله کند و آنها را زیر نظارت شدیدتر بگیرد. اما ضمن اینکه در گرماگرم فعالیتهاى جوشانى قرار گرفته بود در تابستان ٣٢٣ ق. م. در پایتخت دولتش یعنى بابل درگذشت.