نویسنده: محمد تاجاحمدی
بررسی پدیده پدیده مصرفگرایی و واکاوی شیوههای مصرف مداوم ابژهها در جهان مدرن از مباحث نوین علومانسانی محسوب میشود. از یکی از حوزههایی که توجهی به آن نشده مصرفگرایی در عرصه اطلاعات و دادهها در فضای سایبریست. این نوشتار درآمدیست بر این مسئله که نگارنده آنرا مهمترین معضله و عارضه جهان مجازی تلقی میکند.
مبانی نظری:
مصرفگرایی را عموما فرآیندی تکراری و سیکلمانند میدانند که طی آن ابژهها (کالاها)یی تولید میشوند تا ما آنها را برای آنچه «رفع نیاز» میخوانیم مورد استفاده قرار دهیم. در چنین فرایندی سرمایهداران با ارزش بخشیدن به کالاها برای ما (مصرفکنندگان) اقدام به عرضه محصولات خود میکنند. درواقع مصرف مداوم کالاها توسط ما ضامن بقا سرمایهداری و تولید است.
عموم جامعهشناسان نگاهی منفی به پدیده مصرف گرایی دارند و آن را مسئله منفی و ناکارآمد و عاملی برای تداوم فرآیندهای مورد نظر «نظام سلطه» و «سرمایهداری» ِ استثمارگر میدانند. هرچند برخی از تئوریسینها نظیر آدام اسمیت چنین نگاه منفیای را نسبت به این پدیده نمایندگی نمیکنند، اما امثال او نیز بتوارگی کالاها را ضامن بقا و رشد سرمایهداری میدانند.
جامعهشناسان چپگرا متون انتقادی متعددی در زمینه پدیده مصرفگرایی نوشتهاند. آنها ذبح آرمانها و ارزشهای اجتماعی را بهپای فردگرایی افراطی مهمترین آفت مصرفگرایی در جهان مدرن تلقی میکنند.
اما آنچه ما قصد پرداختن به آن را داریم بررسی این معضل (یعنی مصرفگرایی) و تبعات آن در فضای سایبریست. منتهای مراتب پیش از پرداختن به اصل موضوع لازم است توضیح مختصری درمورد مبانی تئوریک این بحث ارائه کنیم.
زیمل بهعنوان یکی از مشهورترین تئوریسینهای جامعه مدرن با طرح مقولهای ذیل نام «تراژدی فرهنگ» به فرآیندی اشاره میکند که مردم نظامی عظیم برمبنای ابژههای مصرفی ایجاد میکنند که کمکم این ابژهها از کنترل خارج شده و تبدیل به عاملی برای کنترل مردم میشوید.
درواقع آنچه در این حیطه میتواند برای ما بعنوان یک کاربست نظری مورد استفاده قرار گیرد فرآیند «بیرون آمدن اطلاعات تولید شده در فضای سایبری از کنترل تولیدکنندگان» است.بقول جرج ریتزر:
با وجود این، مفهومِ تراژدی فرهنگ ربطِ وثیقی با نوعی از جامعهشناسی مصرف دارد که از نظرش ازدیادِ کالاها از توانایی ما برای بهکاربستن آنها پیشی میگیرد و به میلی پوچ و بیپایان برای [مصرف] بیشتر و بیشتر دامن میزند. به جایِ اینکه ما از این انبوهۀ شگفتآور کالاها استفاده کنیم، اغلب فکر میکنیم آنها دارند از ما استفاده میکنند.
Ritzer, George, Douglas Goodman, and Wendy Wiedenhoft. “Theories of consumption” in Ritzer, George, and Barry Smart, eds. Handbook of social theory. Sage, 2001
فضای سایبری با تبدیل کردن دیتا بعنوان یک «کالا» باعث بسط حوزه نفوذ مصرفگرایی به جهان مجازی شدهاست. اما آنچه قضیه را پیچیدهتر میکند، کاهش میزان نقش و تاثیر نظام «سرمایهداری» بر پدیده مصرف در فضای سایبریست.
توضیح بیشتر آنکه فرآیند مصرف و تبعات آن با متدولوژی جامعهشناسانی که بهبررسی این مسئله در جهان واقعی پرداختهاند ممکن نیست. آنها بسیاری از تقاصیر را بهگردن سرمایهداری و نظام سلطه انداختهاند اما اینجا (در فضای سایبری) شرایط کاملا متفاوت است.
شبکههای اجتماعی و وبلاگها تنها با یک هدف مشخص ایجاد شدند: داشتن رسانههای شخصی. خیلی از ماها ممکن است درمورد مسائل مختلف نظراتی داشته باشیم که برای خود و اطرافیانمان مهم باشد. این «رسانههای شخصی» امکان درمیان گذاشتن این نظرات در قالب دیتاهای مصرف شدنی را برای ما مهیا ساخته است. و مشکل از همینجا آغاز میشود.
خیلی از ماها بعنوان صاحبان رسانههای شخصی فاقد توان و تخصص در زمینه کار رسانهای هستیم و از آن مهمتر فاقد یک فاکتور اساسی برای فعالیت دراین حوزهایم که اگر در رسانههای حرفهای این فاکتور در نظر گرفته نشود سنگ روی سنگ بند نخواهد شد.(مسئولیت پذیری)
نتیجه این دو معضل در فضای سایبری باعث تولید محتوای «کذب و یا بیکیفیت» خواهد بود.
چراکه به دلیل عدم آگاهی از اصول کار رسانهای و اظهار فضل خود را ملزم و دیگران را محق میدانیم تا از نظرات ما بهرهمند شوند. اما از آنجا که در خیلی از موارد مورد مناقشه تخصصی نداریم و اصول کار رسانهای را بلد نیستیم محتوای تولیدی ما فاقد کیفیت لازم خواهد بود.
دوم اینکه بهدلیل عدم مسئولیت پذیری خیلی از ما (صاحبان رسانههای شخصی) لزومی نمیبینیم که برای محتوای تولیدی خود منبع مستند ارائه کنیم و به بهانه آنچه «آزادی بیان» میخوانیم، بهکسی هم اجازه نمیدهیم ما را بابت عدم وثاقت محتوای تولیدیمان بازخواست کند. همین مسئله باعث تولید حجم گستردهای از دادههای کذب و موهن خواهد بود.
بررسی پدیده پدیده مصرفگرایی و واکاوی شیوههای مصرف مداوم ابژهها در جهان مدرن از مباحث نوین علومانسانی محسوب میشود. از یکی از حوزههایی که توجهی به آن نشده مصرفگرایی در عرصه اطلاعات و دادهها در فضای سایبریست. این نوشتار درآمدیست بر این مسئله که نگارنده آنرا مهمترین معضله و عارضه جهان مجازی تلقی میکند.
مبانی نظری:
مصرفگرایی را عموما فرآیندی تکراری و سیکلمانند میدانند که طی آن ابژهها (کالاها)یی تولید میشوند تا ما آنها را برای آنچه «رفع نیاز» میخوانیم مورد استفاده قرار دهیم. در چنین فرایندی سرمایهداران با ارزش بخشیدن به کالاها برای ما (مصرفکنندگان) اقدام به عرضه محصولات خود میکنند. درواقع مصرف مداوم کالاها توسط ما ضامن بقا سرمایهداری و تولید است.
عموم جامعهشناسان نگاهی منفی به پدیده مصرف گرایی دارند و آن را مسئله منفی و ناکارآمد و عاملی برای تداوم فرآیندهای مورد نظر «نظام سلطه» و «سرمایهداری» ِ استثمارگر میدانند. هرچند برخی از تئوریسینها نظیر آدام اسمیت چنین نگاه منفیای را نسبت به این پدیده نمایندگی نمیکنند، اما امثال او نیز بتوارگی کالاها را ضامن بقا و رشد سرمایهداری میدانند.
جامعهشناسان چپگرا متون انتقادی متعددی در زمینه پدیده مصرفگرایی نوشتهاند. آنها ذبح آرمانها و ارزشهای اجتماعی را بهپای فردگرایی افراطی مهمترین آفت مصرفگرایی در جهان مدرن تلقی میکنند.
اما آنچه ما قصد پرداختن به آن را داریم بررسی این معضل (یعنی مصرفگرایی) و تبعات آن در فضای سایبریست. منتهای مراتب پیش از پرداختن به اصل موضوع لازم است توضیح مختصری درمورد مبانی تئوریک این بحث ارائه کنیم.
زیمل بهعنوان یکی از مشهورترین تئوریسینهای جامعه مدرن با طرح مقولهای ذیل نام «تراژدی فرهنگ» به فرآیندی اشاره میکند که مردم نظامی عظیم برمبنای ابژههای مصرفی ایجاد میکنند که کمکم این ابژهها از کنترل خارج شده و تبدیل به عاملی برای کنترل مردم میشوید.
درواقع آنچه در این حیطه میتواند برای ما بعنوان یک کاربست نظری مورد استفاده قرار گیرد فرآیند «بیرون آمدن اطلاعات تولید شده در فضای سایبری از کنترل تولیدکنندگان» است.بقول جرج ریتزر:
با وجود این، مفهومِ تراژدی فرهنگ ربطِ وثیقی با نوعی از جامعهشناسی مصرف دارد که از نظرش ازدیادِ کالاها از توانایی ما برای بهکاربستن آنها پیشی میگیرد و به میلی پوچ و بیپایان برای [مصرف] بیشتر و بیشتر دامن میزند. به جایِ اینکه ما از این انبوهۀ شگفتآور کالاها استفاده کنیم، اغلب فکر میکنیم آنها دارند از ما استفاده میکنند.
Ritzer, George, Douglas Goodman, and Wendy Wiedenhoft. “Theories of consumption” in Ritzer, George, and Barry Smart, eds. Handbook of social theory. Sage, 2001
فضای سایبری با تبدیل کردن دیتا بعنوان یک «کالا» باعث بسط حوزه نفوذ مصرفگرایی به جهان مجازی شدهاست. اما آنچه قضیه را پیچیدهتر میکند، کاهش میزان نقش و تاثیر نظام «سرمایهداری» بر پدیده مصرف در فضای سایبریست.
توضیح بیشتر آنکه فرآیند مصرف و تبعات آن با متدولوژی جامعهشناسانی که بهبررسی این مسئله در جهان واقعی پرداختهاند ممکن نیست. آنها بسیاری از تقاصیر را بهگردن سرمایهداری و نظام سلطه انداختهاند اما اینجا (در فضای سایبری) شرایط کاملا متفاوت است.
شبکههای اجتماعی و وبلاگها تنها با یک هدف مشخص ایجاد شدند: داشتن رسانههای شخصی. خیلی از ماها ممکن است درمورد مسائل مختلف نظراتی داشته باشیم که برای خود و اطرافیانمان مهم باشد. این «رسانههای شخصی» امکان درمیان گذاشتن این نظرات در قالب دیتاهای مصرف شدنی را برای ما مهیا ساخته است. و مشکل از همینجا آغاز میشود.
خیلی از ماها بعنوان صاحبان رسانههای شخصی فاقد توان و تخصص در زمینه کار رسانهای هستیم و از آن مهمتر فاقد یک فاکتور اساسی برای فعالیت دراین حوزهایم که اگر در رسانههای حرفهای این فاکتور در نظر گرفته نشود سنگ روی سنگ بند نخواهد شد.(مسئولیت پذیری)
نتیجه این دو معضل در فضای سایبری باعث تولید محتوای «کذب و یا بیکیفیت» خواهد بود.
چراکه به دلیل عدم آگاهی از اصول کار رسانهای و اظهار فضل خود را ملزم و دیگران را محق میدانیم تا از نظرات ما بهرهمند شوند. اما از آنجا که در خیلی از موارد مورد مناقشه تخصصی نداریم و اصول کار رسانهای را بلد نیستیم محتوای تولیدی ما فاقد کیفیت لازم خواهد بود.
دوم اینکه بهدلیل عدم مسئولیت پذیری خیلی از ما (صاحبان رسانههای شخصی) لزومی نمیبینیم که برای محتوای تولیدی خود منبع مستند ارائه کنیم و به بهانه آنچه «آزادی بیان» میخوانیم، بهکسی هم اجازه نمیدهیم ما را بابت عدم وثاقت محتوای تولیدیمان بازخواست کند. همین مسئله باعث تولید حجم گستردهای از دادههای کذب و موهن خواهد بود.