- عضویت
- 2017/02/07
- ارسالی ها
- 5,830
- امتیاز واکنش
- 35,457
- امتیاز
- 1,120
- سن
- 20
الکسی لئونف در حالی که با یک کابل به سفینه متصل بود, وارد فضا شد
در آخرین روزهای سال ۱۳۴۳ رادیو مسکو ناگهان برنامه عادی خود را قطع کرد و پس از پخش یک مارش نظامی با هیجان گفت: «توجه! توجه! انسان وارد فضای آزاد کیهانی شد و در حال شنا در فضاست!» این گفتار به فاصله چند دقیقه به چند دقیقه باز هم تکرار شد. در حالی که مردم شوروی با شور و حال مشغول کف زدن بودند، دو فضانورد وسخد ـ۲ در مدار زمین لحظات مرگآوری را میگذراندند که رادیوی مسکو هیچ اشارهای به آن نمیکرد. الکسی لئونف، فضانوردی که اولین راهپیمایی در فضا را انجام داد درباره این سفر و عملیات خطرناک آن میگوید:
بعد از آنکه ناو ما در مدار قرار گرفت، مشکلات متعددی بروز کرد. ارتفاع مداری ناو بسیار بالاتر از ارتفاع تعیین شده بود. میزان سوخت سفینه کم شده و موتور محرکه تا مدتی منظم کار نمیکرد. ۵ دقیقه به زمان خروج من مانده بود. فشار هوا از وضعیت معمول خارج شد. من و پاشا (پاول ایوانویچ بلیایف) باید خودمان شرایط را درک میکردیم و تصمیم میگرفتیم. سرعت عمل لازم بود و کسی هم برای مشورت وجود نداشت. من فشار هوای داخل لباس فضایی را از ۴۵/۰ فشار جو زمین که ما معمولا در ناو داشتیم به ۲۷/۰ تقلیل دادم. خوب میفهمیدم که الان در داخل لباس، اکسیژن خالص جریان دارد، دیگر ازتی وارد بدن نمی شد و اگر اتفاقی میافتاد که مجبور میشدیم فشار هوا را ناگهانی افزایش دهیم خون من به جوش میآمد و آن وقت دیگر از هیچ کس کاری بر نمیآید.
من برای انجام راهپیمایی تنها ۶۰ لیتر اکسیژن داشتم که آن هم از طریق بندنافی که به لباسم وصل بود به من میرسید. حرارت بدنم به بیش از ۳۸ درجه رسیده بود. عرق از تمام بدنم سرازیر بود. قبل از بستن کلاه ایمنی لباس فضایی مجبور بودم با دستکش مدام چشمهایم را پاک کنم. در فضا متوجه شدم راهپیمایی چقدر انرژی میگیرد. بعدا معلوم شد که در پایان راهپیمایی شش کیلو وزن کرده بودم.
برای بازگشت به داخل اتاقک رابط (بین سفینه و فضا) هم مشکل پیدا کردم. لباسم باد کرده بود و نمی توانستم خود را از دریچه آن عبور بدهم. مجبور شدم فشار هوای داخل لباس را باز هم پایینتر بیاورم. بالاخره بعد از تلاش زیاد خودم را به داخل سفینه رساندم. در این موقع آنقدر عرق در پوتینهایم جمع شده بود که باور نخواهید کرد.
مشکلات دیگری هم بهوجود آمد که هرکدام میتوانست ما را به کشتن بدهد. زمانی که برای بازگشت از این سفر پر دردسر آماده شدیم، دکمه دستگاه بازگشت خودکار را فشار دادیم. هیچ عکسالعملی مشاهده نشد، دستگاه کار نمیکرد! برای هدایت دستی ناو درصد احتمال بسیار ناچیزی در نظر گرفته شده بود به همین دلیل باید در وضعیت عجیب و غریبی قرار می گرفتیم. من از جای خود بلند شدم و روی بیسیم دراز کشیدم، پاشا برعکس دراز کشید و من با دستهایم پاهای او را گرفتم آن وقت او موتور سفینه را روشن کرد وقتی کارمان با موتور تمام شد، طبق برنامه باید بخش فرودی از آن جدا می شد اما این اتفاق هم نیفتاد. ناگهان تکان سختی خوردیم و پرتاب شدیم. مثل وزنهای که رها شده باشد شروع کردیم به چرخیدن. چشمهایمان از فشاری که به ما می آمد شده بود یک کاسه خون. پاشا کنترل کار را به دست گرفت. سفینه وارد جو شده بود؛ اما هنوز اطمینان نداشتیم سالم به زمین برسیم. ما به جای محل پیشبینی شده، در جنگل های پرم فرود آمدیم. هیچ کس به طور دقیق نمیدانست ما کجا هستیم، تنها میدانستند که ما سالم بازگشته و در نقطهای در جنگلهای پرم فرود آمدهایم. ما را بعد از سه روز پیدا کردند؛ اما در مطبوعات آن موقع خبر داده بودند که ما در ویلای شورای ملی در نزدیکی پرم در حال استراحت هستیم. البته نه در آن زمان و نه اکنون چنین ویلایی وجود خارجی نداشته و ندارد.
● درباره الکسی لئونف
الکسی لئونف در ۱۰ خرداد ۱۳۱۳ در روسیه به دنیا آمد. در سال ۱۳۳۹ جزو اولین گروه کیهاننوردان شوروی انتخاب شد و نخستین پرواز خود را پس از ۵ سال تمرین، با وسخد ـ۲ به همراه پاول بلیایف انجام داد. طی همین سفر بود که لئونف در حالی که با یک کابل به سفینه متصل بود؛ از آن خارج شده و اولین راهپیمایی بشر را در فضا انجام داد.
دومین سفر فضایی وی ۱۰ سال بعد به همراه والری کوباسف انجام شد. طی این سفر ناو کیهانی سایوز۱۹ و سفینه آپولو ( به سرنشینی براند، اسلیتن و استافورد) در فضا به هم ملحق شده و پنج فضانورد شوروی و آمریکا با یکدیگر ملاقات کردند. این پرواز شش روز طول کشید.
وی در هفتم بهمن ۱۳۶۱ از کیهاننوردی کنارهگیری کرد. او یازدهمین فضانورد شوروی، نخستین فضانورد نقاش و نخستین انسانی است که در فضا راهپیمایی کرده و جمعا هفت روز و ۳۳ دقیقه از عمرش را در فضا گذرانده است.
در آخرین روزهای سال ۱۳۴۳ رادیو مسکو ناگهان برنامه عادی خود را قطع کرد و پس از پخش یک مارش نظامی با هیجان گفت: «توجه! توجه! انسان وارد فضای آزاد کیهانی شد و در حال شنا در فضاست!» این گفتار به فاصله چند دقیقه به چند دقیقه باز هم تکرار شد. در حالی که مردم شوروی با شور و حال مشغول کف زدن بودند، دو فضانورد وسخد ـ۲ در مدار زمین لحظات مرگآوری را میگذراندند که رادیوی مسکو هیچ اشارهای به آن نمیکرد. الکسی لئونف، فضانوردی که اولین راهپیمایی در فضا را انجام داد درباره این سفر و عملیات خطرناک آن میگوید:
بعد از آنکه ناو ما در مدار قرار گرفت، مشکلات متعددی بروز کرد. ارتفاع مداری ناو بسیار بالاتر از ارتفاع تعیین شده بود. میزان سوخت سفینه کم شده و موتور محرکه تا مدتی منظم کار نمیکرد. ۵ دقیقه به زمان خروج من مانده بود. فشار هوا از وضعیت معمول خارج شد. من و پاشا (پاول ایوانویچ بلیایف) باید خودمان شرایط را درک میکردیم و تصمیم میگرفتیم. سرعت عمل لازم بود و کسی هم برای مشورت وجود نداشت. من فشار هوای داخل لباس فضایی را از ۴۵/۰ فشار جو زمین که ما معمولا در ناو داشتیم به ۲۷/۰ تقلیل دادم. خوب میفهمیدم که الان در داخل لباس، اکسیژن خالص جریان دارد، دیگر ازتی وارد بدن نمی شد و اگر اتفاقی میافتاد که مجبور میشدیم فشار هوا را ناگهانی افزایش دهیم خون من به جوش میآمد و آن وقت دیگر از هیچ کس کاری بر نمیآید.
من برای انجام راهپیمایی تنها ۶۰ لیتر اکسیژن داشتم که آن هم از طریق بندنافی که به لباسم وصل بود به من میرسید. حرارت بدنم به بیش از ۳۸ درجه رسیده بود. عرق از تمام بدنم سرازیر بود. قبل از بستن کلاه ایمنی لباس فضایی مجبور بودم با دستکش مدام چشمهایم را پاک کنم. در فضا متوجه شدم راهپیمایی چقدر انرژی میگیرد. بعدا معلوم شد که در پایان راهپیمایی شش کیلو وزن کرده بودم.
برای بازگشت به داخل اتاقک رابط (بین سفینه و فضا) هم مشکل پیدا کردم. لباسم باد کرده بود و نمی توانستم خود را از دریچه آن عبور بدهم. مجبور شدم فشار هوای داخل لباس را باز هم پایینتر بیاورم. بالاخره بعد از تلاش زیاد خودم را به داخل سفینه رساندم. در این موقع آنقدر عرق در پوتینهایم جمع شده بود که باور نخواهید کرد.
مشکلات دیگری هم بهوجود آمد که هرکدام میتوانست ما را به کشتن بدهد. زمانی که برای بازگشت از این سفر پر دردسر آماده شدیم، دکمه دستگاه بازگشت خودکار را فشار دادیم. هیچ عکسالعملی مشاهده نشد، دستگاه کار نمیکرد! برای هدایت دستی ناو درصد احتمال بسیار ناچیزی در نظر گرفته شده بود به همین دلیل باید در وضعیت عجیب و غریبی قرار می گرفتیم. من از جای خود بلند شدم و روی بیسیم دراز کشیدم، پاشا برعکس دراز کشید و من با دستهایم پاهای او را گرفتم آن وقت او موتور سفینه را روشن کرد وقتی کارمان با موتور تمام شد، طبق برنامه باید بخش فرودی از آن جدا می شد اما این اتفاق هم نیفتاد. ناگهان تکان سختی خوردیم و پرتاب شدیم. مثل وزنهای که رها شده باشد شروع کردیم به چرخیدن. چشمهایمان از فشاری که به ما می آمد شده بود یک کاسه خون. پاشا کنترل کار را به دست گرفت. سفینه وارد جو شده بود؛ اما هنوز اطمینان نداشتیم سالم به زمین برسیم. ما به جای محل پیشبینی شده، در جنگل های پرم فرود آمدیم. هیچ کس به طور دقیق نمیدانست ما کجا هستیم، تنها میدانستند که ما سالم بازگشته و در نقطهای در جنگلهای پرم فرود آمدهایم. ما را بعد از سه روز پیدا کردند؛ اما در مطبوعات آن موقع خبر داده بودند که ما در ویلای شورای ملی در نزدیکی پرم در حال استراحت هستیم. البته نه در آن زمان و نه اکنون چنین ویلایی وجود خارجی نداشته و ندارد.
● درباره الکسی لئونف
الکسی لئونف در ۱۰ خرداد ۱۳۱۳ در روسیه به دنیا آمد. در سال ۱۳۳۹ جزو اولین گروه کیهاننوردان شوروی انتخاب شد و نخستین پرواز خود را پس از ۵ سال تمرین، با وسخد ـ۲ به همراه پاول بلیایف انجام داد. طی همین سفر بود که لئونف در حالی که با یک کابل به سفینه متصل بود؛ از آن خارج شده و اولین راهپیمایی بشر را در فضا انجام داد.
دومین سفر فضایی وی ۱۰ سال بعد به همراه والری کوباسف انجام شد. طی این سفر ناو کیهانی سایوز۱۹ و سفینه آپولو ( به سرنشینی براند، اسلیتن و استافورد) در فضا به هم ملحق شده و پنج فضانورد شوروی و آمریکا با یکدیگر ملاقات کردند. این پرواز شش روز طول کشید.
وی در هفتم بهمن ۱۳۶۱ از کیهاننوردی کنارهگیری کرد. او یازدهمین فضانورد شوروی، نخستین فضانورد نقاش و نخستین انسانی است که در فضا راهپیمایی کرده و جمعا هفت روز و ۳۳ دقیقه از عمرش را در فضا گذرانده است.