جامعه ایرانی ***هفته نامه انسانیت***| هفته هشتم: بیکاری، مادر مشکلات

دوست دارید موضوع هفته بعد ما، چه باشد؟

  • وضعیت آموزشی

    رای: 14 41.2%
  • بحران بی آبی

    رای: 7 20.6%
  • خودکشی

    رای: 13 38.2%

  • مجموع رای دهندگان
    34
  • نظرسنجی بسته .

Hamraz.raz

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/08/09
ارسالی ها
1,186
امتیاز واکنش
10,905
امتیاز
748
سن
20
هفته هشتم: بیکاری، مادر مشکلات
مورخه: ۹۷/۰۵/۰۵
فهرست مطالب:
سرمقاله
عوامل موثر در بیکاری
آثار و نتایج بیکاری
دولت تاکنون چه کرده است؟
اخبار و آمار دروغین؟!
موسسات کاریابی
سقوط کارخانه ها: به راستی چه خبر است؟
مشاغل کاذب: راه فرار از بیکاری
سخن آخر

سرمقاله
هر ساله حدود هشتصد هزار نفر در ایران وارد بازار کار میشوند اما دولت توان کافی برای پاسخگویی به این حجم از متقاضیان را ندارد!
بیکاری از بزرگترین مشکلات کشور است که مشکلاتی از قبیل فساد، دزدی، فروپاشیدن خانواده ها، طلاق، بالا رفتن سن ازدواج و... را به دنبال دارد.
در نظرسنجی شماره پیش، این موضوع بیشترین رای را به دست آورد و خب ماهم انتظارش را داشتیم. چون اینطور که معلوم است هر فرد ایرانی، این معضل را بیش از دیگر معضلات به خود نزدیک حس میکند.
هر یک از ما یا در خانه، یا در میان اقوام، جوانانی را دیده ایم که از بیکاری مینالند شاید هم خودمان یکی از آنها باشیم!
در ادامه به تلاش های انجام شده و وعده های داده شده برای رهایی از این معضل، می پردازیم.

عوامل موثر در بیکاری
به گزارش خبرنگار ایسنا، کارشناسان اقتصادی معتقدند علل بیکاری جوانان در جامعه امروز به عوامل مختلفی بستگی دارد که نوسانات اقتصادی، عدم توزیع مناسب درآمد و امکانات، عدم جذب نیروی کار در مراکز تولیدی و صنعتی، عدم تناسب بین آهنگ رشد جمعیت و فرصتهای شغلی، ضعف قوانین و مقررات، اتخاذ برخی سیاستهای غلط و فقدان آموزشهای متناسب با نیاز بازار کار از شاخص‌ترین عوامل به شمار می‌رود. به گفته کارشناسان، پذیرش بیش از حد دانشجو بدون در نظر گرفتن بازار کار رشته‌های تحصیلی و خدم تناسب آموزشها با نیاز بازار کار نیز مقدمه دیگری بر گسترش بیکاری جوانان بوده است.
در مقاله های اقتصادی دیگری نیز خواندیم که ایران در وضعیت آموزش ضعف شدیدی دارد و آموزش های فنی و حرفه ای می تواند کارایی شاغلین را در انجام آن افزایش دهد! اگر در سال 96 یا 97 انتخاب رشته کرده باشید، احتمالا متوجه شده اید که اشتباهاتی که در زمینه علاقه و معدل دانش آموزان و محاسبات کامپیوتر برای اجازه ورود آنان به رشته ها رخ داده است موجب شده که تعداد کمتری از دانش آموزان وارد رشته فنی و حرفه ای و کار و دانش شوند. نکته دیگر این است که در سال های گذشته، از رشته فنی و حرفه ای و کار و دانش ذهنیت خوبی در ذهن خانواده و دانش آموزان موجود نیست و از آن شاخه ای برای ادامه تحصیل دانش آموزان معدل پایین یاد می کنند. از طرف دیگر، بعضی خانوار مانع از ورود دختران به این رشته می شوند زیرا آن را رشته ای مردانه می پندارند که در پی خود دختران را به محیط کار مردانه راه خواهد داد. در صورتی که با فرهنگ سازی، مسئولین می توانستند چنین ذهنیتی را تغییر دهند و حداقل از این نظر وضع آموزشی را بهتر کنند. جدا از آن، مخارجی که با تحصیل در مدارس فنی و حرفه ای روی دست خانوار می ماند بارها بیشتر از مخارج رشته های دیگر است و به همین دلیل می توان گفت دانش آموزان از ورود به این رشته خود داری می کنند. مانند همان مثلی که این روز ها باب شده : فقط با پول می توان کار گرفت و پولدار شد. یا به عبارتی : پول پول می آورد.
به گزارش ایسنا، فارغ از این مساله "نوسانات اقتصادی و تحریم‌های خارجی" نیز در چند سال گذشته بسیاری از واحدهای تولیدی و بنگاههای اقتصادی را از پای در آورده و تا مرحله تعطیلی کشانده است، در این بین تعدیل نیروهای کار به دلیل شرایط رکود و نقدینگی و افزایش هزینه‌های تولید به افزایش بیکاری و جمعیت بیکار جوان کشور افزوده است.
وابستگی به دنیای خارج از نظر صادرات برخی کالاهای ضروری نیز از عوامل موثر در بیکاری است. کار آفرینان و تولید کنندگان در این شرایط بد اقتصادی و نرخ تورم اگر موفق به شروع کسب و کاری شوند، در ادامه نیاز به سرمایه خواهند داشت و در پی آن به گرفتن وام از بانک ها اقدام خواهند کرد. به گفته رییس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی کشور، سنگ‌ اندازی برخی بانکها در ارائه تسهیلات بانکی، بالا بودن نرخ‌های بهره،عدم تزریق به موقع وام‌های بانکی و بدهکاری کارآفرمایان از جمله عواملی است که میل به تولید و کارآفرینی را کاهش و بیکاری را افزایش می‌دهد.
اشتغال اتباع بیگانه در کشور نیز باعث می شود فرصت های شغلی کشور از بین بروند و کاری برای جوانان ایران باقی نماند. که پیش بینی هفته نامه انسانیت مهاجرت این اتباع در چند ماه آینده با این وضعیت قیمت دلار به کشور خودشان خواهد بود!
از
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
ای که با خانم زهره اصغری یکی از کارآفرینان عالی ایران خواندیم، دریافتیم که منابع آب غیرکافی فرصت کار کشاورزی و دامداری را از روستاییان می گیرد. همان طور که کشاورزان خوزستانی و اصفهانی و ... از بیکاری خود و موانعی که برایشان وجود دارد ناراضی هستند. بعضی قوانین هم، مثل قوانین بیمه برای افراد دست و پا گیر هستند و این قوانین باید در استان ها با توجه به نرخ بیکاری تغییر کنند. برای مثال در کشور توسعه یافته ای مثل فنلاند، در کمتر از 10 روز مجوز کسب و کار داده می شود اما در ایران این فرایند بین هشت ماه تا یک سال به طول می انجامد. این قوانین و بی توجهی ها از دلگرمی کارآفرینان می کاهد.

اگر در استان ها با توجه به توانایی های طبیعی شان و نیازها حمایت هایی صورت گیرد، صنعت و تولید آن ها به راه می افتد ولی متاسفانه شاهد چنین توجهی از طرف مسئولین، نیستیم!
یکی دیگر از صنعت هایی که می توان با آن ایجاد اشتغال کرد و اقتصاد منطقه ای و یا استانی را راه انداخت، صنعت گردشگری است که در ایران بسیاری از این فرصت ها با نادیده گرفتن زیبایی های طبیعی و تخریب آنان از بین می روند. چندی پیش هم که یک آبشار به دلیل رقـ*ـص و شادی مردم در آن، بسته شد!
l2yd_b7d92f69eaf5fcaf3318728f05012cd8-1.jpg

آثار و نتایج بیکاری
جدا از این که بیشتر بیکارهای کشور دانش آموخته دانشگاه هستند و اکثرا در حیطه تحصیل خود مشغول به کار نمیشوند، برای پیدا کردن شغل هم باید هزینه کرد و از طرف دیگر روابط و ضوابط ( پارتی بازی ) داشت، برای کارگران دستمزد ها کم هستند و ساعت کار زیاد، که همین مسائل حرام شدن استعداد جوانان ایرانی و عدم استفاده از خدمتی که می توانند به کشور بکنند و همین فرار مغزهارا شامل می شود، هفته نامه انسانیت می خواهد در چند بند، کوتاه و مختصر به آثار و نتایج بیکاری بپردازد. بیکاری از مهم ترین معضلات کشور است که پیامدهای آن در فرهنگ جامعه، رشد جمعیت کشور، پیشرفت همه جانبه کشور، شادی مردم، میزان جرم و جنایات و ... ریشه دوانده است. در سال 94، تعداد فارغ التحصیلان بیکار کشور 40 درصد بود که همین مقدار در سال 96 به 50 درصد افزایش یافت. این بیکاری باسوادها و جوانان کشور بالا رفتن سن ازدواج، از بین رفتن استحکام خانواده ها و پس از آن طلاق را به دنبال دارد. خانواده هایی که قبل از ازدواج نیز جزء قشر فقیر به حساب می آمده و یا پس از آن با توجه به مشکلات اقتصادی وارد این قشر می شوند، با بیکاری فرد شاغل خانواده گرفتار قرض، اعتیاد، احساس بی ارزشی همان فرد و افسردگی و شاید هم بزهکاری هایی مثل دزدی، قاچاق و ... خواهند شد. همین مسئله نیز یکی از دلایل اساسی برای بالارفتن آمار طلاق در جامعه می باشد. سال پیش در یکی از شهرهایمان جوانی به علت فقر، دست به دزدی زد و به فرمان قاضی به قطع دست محکوم شد و در ملاعام دست وی را بریدند! ریشه را بیابید. چرا صورت مسئله ها را پاک می کنید؟ بیکاری در کشور افزایش مهاجرت به کلان شهر هایی مثل تهران، اصفهان، مشهد و ... را به دنبال خواهد داشت که این مهاجرت ها نیز مشکلات زیادی را برای مردم به وجود می آورند. علاوه بر این ها، کشور از کشورهای دیگر عقب می ماند و پیشرفتی نخواهد داشت. در نتیجه مردم حس سرافرازی به کشور خود را از دست داده و گرفتار سرخوردگی و افسردگی می گردند. همان طور که گفته شد، جرم و جنایات زیاد می شوند و جامعه دیگر ایده آل یا حداقل قابل قبول نخواهد بود. از طرف دیگر، بیکاری و فرصت های شغلی که بسیار هم کم هستند سبب می شوند کارفرمایان از نیروهای مشغول به کار با نپرداختن حقوق به خصوص در بخش های خصوصی به علت زیاد بودن نیروی کار سواستفاده کنند و فرهنگ بـرده داری در کشور ترویج شود چون دولت در این حالت هیچ نظارتی بر بخش خصوصی نخواهد داشت. فعلا که کارگران و کارمندان دولت هم به عقب افتادن چندماهه حقوق خود معترض هستند. و افزایش فاصله طبقاتی در جامعه که اثرات مخرب دیگری را نیز در پی خواهد داشت. از سوی دیگر، بیکاری موجب می شود افراد به شغل های کاذب روی بیاورند. شغل هایی مثل دلالی، شرخری، داد زنی، تراکت پخش کنی، پلاک محو کنی، دست فروشی، دعانویسی و کولبری که اثرات بد آن، بیش از جامعه بر روی خود فرد است!
در چند بند پیامدهای بیکاری را مرور کردیم، خواندن و نوشتن این مطالب هیچ گاه به اندازه تحمل آنان راحت نخواهد بود.

1416_1395021815002171676552510.jpg

دولت تاکنون چه کرده است؟
آقای علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در شهریور ماه سال 96 گفتند که "سالانه باید یک میلیون و چهارصد هزار شغل ایجاد کرد." این مقدار برای کاهش نرخ بیکاری در سطح کشور می باشد. این در حالی است که وحید شقاقی، اقتصاددان گفته اند : "برای ایجاد هر 100 هزار شغل تقریبا یک درصد رشد اقتصادی نیاز است." در سال 95، 700 هزار شغل ایجاد شد. پس می بایست مقدار رشد اقتصادی نزدیک به 7 درصد بوده باشد اما این طور نبود! شاید با مراجعه به گزارشات بانک مرکزی متوجه این شویم که رشد اقتصادی سال 95، 12/5 درصد بوده است. اما با کمی تحقیق بیشتر متوجه خواهیم شد که اگر این میزان رشد را بدون احتساب نفت بیان کنیم، می شود: 3/3 درصد! جالب توجه است که رشد اقتصادی که تکیه آن بر نفت باشد ( که در سال 95. چنین بود ) ایجاد اشتغال آن پایدار نبوده و نفعی برای مردم و کاهش نرخ بیکاری نخواهد داشت!
نگاهی هم به سال گذشته بی اندازیم. در اوایل سال 96، مسئولین گفته بودند که "در همین سال ما 900 هزار شغل ایجاد خواهیم کرد." قبل از ادامه ی این موضوع، حائز اهمیت است که دوباره بگوییم فقط با ایجاد 1 میلیون 400 هزار شغل می توان از این وضعیت بد اشتغال فاصله گرفت و ایجاد 900 هزار شغل، در حالی که در هر یک دقیقه 5 نفر وارد بازار کار می شوند، تاثیری در کاهش تعداد بیکاران کشور نخواهد داشت! به هر حال برای رسیدن به چنین هدفی می بایست رشد اقتصادی مان بالای 8 یا 9 درصد می بود، در حالی که نبود. رشد اقتصادی سال 96 بدون احتساب نفت، 3/7 درصد اعلام شد و متوجه شدیم که در این سال به گفته اسحاق جهانگیری مسئولین فقط توانستند هشتصد هزار شغل ایجاد کنند که در برخی منابع دیگر ما این تعداد را هفتصد و پنجاه هزار شغل خواندیم! در ادامه این آمار ارائه شده از طرف جهانگیری و تناقضش با گزارش بانک مرکزی را بررسی خواهیم کرد.
fwlh_440661.jpg

اخبار و آمار دروغین
در گیر و دار خواندن آمار و ارقام میدان کار و بیکاری، متوجه آماری غیرقابل باور که توسط آقای اسحاق جهانگیری پخش شد، شدیم. در وبسایت صراط نیز خواندیم که ایشان گفتند : "در شش ماه نخست سال 96، یک و نیم میلیون شغل ایجاد شد!" این آمار خشم افراد زیادی را برانگیخت چون حتی با ندانستن آمار صحیح نیز می توان متوجه شد که چنین رقمی درست نیست. زیرا با تنها 1 میلیون و 400 هزار شغل می توان نرخ بیکاری را جا به جا کرد و برای ایجاد 900 هزار شغل در یک سال سرها و دست هایی می شکنند اما چنین چیزی تحقق نمی یابد. پس چطور در نیم سال اول توانستیم یک و نیم میلیون شغل داشته باشیم؟ سه روز بعد، رئیس مرکز آمار ایران به این حرف آقای جهانگیری واکنش نشان داد و گفت:" از تابستان 95 تا تابستان 96، 795 هزار شغل ایجاد شد." پس از آن آقای جهانگیری در اواخر سال 96 گفتند که : "سال 96 جزء بهترین سال های ایجاد شغل در تاریخ کشور بوده است و مجموع شغل ایجاد شده تا پایان سال بالای 800 هزار شغل می باشد" در حالی که بانک مرکزی گزارشی متناقض با حرف ایشان را منتشر کرد : "در سال 96، 27/9 درصد خانوار بدون فرد شاغل، 55/3 درصد دارای یک فرد شاغل، 14 درصد دارای دو فرد شاغل و 2/8 درصد دارای سه نفر و بیشتر شاغل بوده اند." نکته اینجاست که بانک مرکزی اعلام کرد : " در مقایسه با سال 95، درصد خانوار بدون فرد شاغل افزایش و درصد خانوار با یک نفر شاغل و یا دو نفر شاغل کاهش داشته است! " این در حالی است که اگر گفته های آقای جهانگیری راست بود، این گزارش و آمار درونش می بایست برعکس می بودند! حالا ما نیز پرسش جالب صراط نیوز را تکرار می کنیم : این 800 هزار شغل ایجاد شده کجا هستند؟ و پرسشی نیز به آن می افزاییم : می شود کسی بهترین سال ایجاد شغل در تاریخ کشور را به ما نشان بدهد؟ اصلا این که می گویید، یعنی چه؟ وضعیت آمار شاغلین شهر ها که بدتر شده، بنابراین احتمالا دولت این 800 هزار شغل در روستا ها ایجاد کرده است. پس باز یک سوال باقی می ماند : چرا هم اکنون تعداد روستاهای خالی از سکنه زیاد و مهاجرت به حاشیه شهر ها زیاد تر می شود؟ نکند شغل های ایجاد شده کاذب هستند؟! که چنین چیزی هم با توجه به آمار دانش آموختگان بیکار که بیشترین بیکاران کشور را شامل می شوند ممکن است. در 31 تیرماه همین سال، آقای روحانی نیز ارقامی باور نکردنی از رشد و ایجاد اشتغال در سال 97 دادند، که با نگاهی به آمار مرکز آمار ایران متوجه شدیم که نرخ بیکاری بهار امسال نسبت به بهار سال پیش،
۰.۵ درصد افزایش داشته است!
yc8l_firooze38.jpg


موسسات کاریابی
یکی از نهادهایی که در این شرایط بیداد بیکاری سود زیادی به دست می آورند، موسسات کاریابی هستند. طبق گزارش خبرگزاری مهر، این موسسات در ابتدا برای مشاوره و ثبت نام مبلغ 18 هزار تومان از کارجو دریافت می کنند که در سال 96 در استان مازندران این مبلغ 30 هزار تومان بوده است. این موسسات علاقه مندی و توانایی کارجویان را در نظر می گیرند و به آنان کارهایی را پیشنهاد می دهند. پس از آن، اگر کارجو به کمک موسسه کاریابی موفق به استخدام شود، موسسه می تواند نصف اولین حقوق وی را به علاوه مزایای آن تصاحب کند. ناکارآمد بودن این موسسات سبب شد که در ماه های اخیر از میزان ثبت نام کارجویان 30 درصد کاسته شود. همچنین میزان به کارگماری افراد بین 40 تا 60 درصد به نسبت استان های مختلف کاهش یافته است. نمونه ای از کارهای پیشنهادی را در کانال تلگرام موسسه کاریابی، ببینید :
qq92_2.jpg

سقوط کارخانه ها: به راستی چه خبر است؟
در بیست و چهارم خرداد سال نود و دو، با رای ۵۲ درصد از شرکت کنندگان در انتخابات، جناب اقای روحانی رییس دولت دوازدهم شد و شاید دلیل این پیروزی این بود که ایشان وعده گشایش اقتصاد ایران را در ۱۰۰ روز داده بود و دولت امید داشت که با توفیق در مذاکرات هسته ای بتواند وضع زندگی و معیشتی مردم را بهبود ببخشد. اما- شاید بشه که گفت طبق معمول- این وعده ها حتی جامعه ی عمل را هم به چشم ندیدند.
در این چهار سال- از سال ۹۲ تا ۹۶- اقتصاد ایران دچار رکودی بی سابقه شد، به گونه ای که اکثر اقتصاد دانان و فعالان اقتصادی، سوگند یاد کردند که این رکود اقتصادی پس از پیروزی انقلاب اسلامی بی سابقه بوده است!
این رکود اقتصادی علاوه بر قدرت خرید، رفاه و وضعیت معیشتی مردم، بر روی کارخانه ها و برند های ایرانی نیز تاثیر منفی داشت، به گونه ای که بیش از نیمی از کارخانه ها تعطیل و یا به صورت نیمه تعطیل و با حداقل ظرفیت تولید به حیات خود ادامه می دهند. برند هایی که حداقل پنجاه سال سابقه فعالیت داشته اند.
در ادامه به برسی تعدادی از مهم ترین این کارخانه ها میپردازیم:
ارج هم تعطیل شد!
اولین کارخانه تولید لوازم خانگی با ۸۰ سال سابقه فعالیت تیز بارو بندیلش را بست و به زباله دان تاریخ پیوست.
عده ای به روز نشدن ماشین آلات و انتصاب مدیران دولتی را دلیل تعطیلی این برند قدیمی می دانند اما نباید فراموش کرد که دلایل زیادی لازم است که یک کارخانه ان هم با چنین قدمتی، فرار را بر قرار ترجیح دهد.
شکست های اقتصادی پی در پی " ارج" باعث شد که از مدت ها پیش تصمیم به فروش ماشین الات این کارخانه گرفته شود و حتی " ایران خودرو" از ساختمان این کارخانه ۸۰ ساله به عنوان پارکینگ خودرو استفاده می نمود.
چرم هم نتوانست سرمای رکود را تاب بیاورد!
بنا بر گزارش تسنیم" کارخانه پارس کروم خزر" تنها تولید کننده مواد اولیه چرم در خاورمیانه از ابتدای خرداد ماه ۹۵ تعطیل شد.
مدیر این کارخانه اعلام کرده است که"از دهه ۶۰ مشکل فروش نداشتیم و استقبال از محصولات این کارخانه به حدی بود که برای مدت ها، انها پیش خرید می کردند!"
حال چه شده است که تنها با گذشت سه دهه، چرخ این کارخانه باید بایستد و هزاران کارگر به صنف بیکاران بپیوندند؟
شاید بتوان دلیل این تعطیلی را واردات نمونه های بی کیفیت و ارزان این محصول با تعرفه کم دانست که همین مسئله باعث متوقف شدن فروش این کارخانه شده است. آن هم در سالیانی که" اقتصاد مقاومتی" نام داشتند، نکند تعریف اقتصاد مقاومتی عوض شده باشد؟
تلخی ای که با قند ورامین هم شیرین نشد!
قند ورامین، کارخانه ای است که شاید ورامین برای یک روز هم که شده، کار کردن را تجربه کرده باشد، اما پس از واگذاری این کارخانه به بخش خصوصی، با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم می کردند به گونه ای که بار ها این کارخانه را به تعطیلی کشانده و کارگران و خانواده های انها را گمراه و سرگردان نموده اند.
تعداد کل کارگران این کارخانه- چه رسمی و چه قراردادی- حدود ۲۸۵ نفر است که از این تعداد، ۲۰۰ نفر به صورت قراردادی فعالیت داشتند که از آغاز سال ۹۶، از کار بیکار شدند. ۲۸۵ نفر بیکار شاید تنها تاثیری یک درصدی در آمار داشته باشد اما این تعداد برای خود ورامین زیادی زیاد است.
آخرین اواز قو!
کارخانه روغن نباتی قو که از اوایل دهه ۴۰ خورشیدی در این زمینه فعالیت داشت و به قولی اولین برند مطرح در ایران به شمار می رود. اما پس از واگذاری این شرکت به بخش خصوصی، خرید این محصولات کاهش یافته و همزمان با رکود اقتصادی مشکلات این کارخانه بیشتر و بیشتر شد و در نهایت این مشکلات اولین برند مطرح ایران را به زمین زدند و در پی این تعطیلی بیش از ۳۰۰ کارگر و کارمند بیکار شدند.

کارخانه های که در بالا به انها اشاره شد، تنها نمونه هایی از ده ها کارخانه ای است که رکود اقتصادی کمرشان را خم کرده است. کارخانه هایی با صد ها کارگر، کارمند و پرسنل. تنها تعطیلی یکی از این ها می تواند یک شبه آمار بیکاری را جابه جا کند، اما حالا، با این تعداد کارخانه تعطیل، چه بلایی سر کارگران می آید؟

مشاغل کاذب: راه فرار از بیکاری
بیکاری مادر تمام مشکلات اقتصادی است. فقر، اعتیاد، بزهکاری و... تنها گوشه ای از مشکلاتی هستند که بیکاری عامل اصلی آنها به شمار میرود. یکی از تازه ترین مشکلات بیکاری، مشاغل کاذب است. اما اصلا شغل کاذب چیست؟
شغل کاذب، شغلی است که نه کالا و نه خدمات ویژه ای تولید میکند و نه فعالیت و نه درآمد آن شفاف است. و به علت اینکه هیچ نظارتی بر روی این شغل ها وجود ندارد، در نهایت از مالیات هم خبری نیست.
این را باید بدانید که شاغلان اینگونه شغل ها هیچگونه امنیت شغلی ندارند و تحت حمایت بیمه قرار نمیگرند و در صورت رخ دادن حادثه ای، دولت هیچ حمایتی از آنها نمیکند.
شاید گمان کنید که اینگونه شغل ها تنها بر بعد اقتصادی کشور تاثیر منفی میگذارد اما نباید فراموش کرد که یک کشور، یک جامعه همانند تن یک انسان است و همه چیز به یکدیگر مرتبط است، یا به قول استاد سخن:
بنی آدم اعضای یکدیگرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد اورد روزگار/ دگر عضو هارا نماند قرار
فال گیری، جارزنی، دلالی و واسطه گری و گل فروشی از مرسوم ترین انواع" مشاغل کاذب" هستند و با تحت تاثیر قرار دادن دیگران درآمد زایی میکنند و به این علت میتوانند بعد روحی و روانی جامعه را تحت تاثیر قرار داده و زمینه را برای مشکلات بزرگتر آماده میکنند.
در ادامه باید بگویم که تاثیر اجتماعی مشاغل کاذب بیش از تاثیر افتصادی انهاست و عزت نفس فرد را به شدت کاهش میدهند.
شاید فکر کنید که کار، کار است و هر شغلی با درآمد، یک موفقیت محسوب میشود، اما اینگونه نیست. صاحبان این مشاغل مالیات نمیپردازند و علاوه بر اینکه هیچ کالایی تولید نمیکنند، هیچ خدمت ویژه ای نیز ارائه نمیدهند. در نتیجه موجب پیشرفت اقتصاد کشور نمیشوند.
جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهر ها با رونق بخشیدن به کشاورزی، تشویق مردم به مهاجرت به روستاها و شهر های کوچک و.... میتوانند از راه های احتمالی حذف این مشاغل باشد، اما تا زمانی که دولت هیچ واکنشی نسبت به آنها انجام ندهد، نمیتوان چیزی را با اطمینان کامل گفت.
نظر شما در اینباره چیست؟ چه باید کرد؟

سخن آخر!
تا سال های 1383، فردی که دو روز در هفته کار می کرد جزء افراد شاغل به حساب می آمد اما این تعریف در حال حاضر به افرادی که یک ساعت در هفته کار می کنند، تغییر کرده است. صاحب نظران معتقدند دولت در معنی فرد شاغل تغییراتی ایجاد کرد تا در تعداد افراد شاغل آمار و ارقامی امیدوار کننده به وجود بیاورد. اما هنوز هم اوضاع بد است و حتی اگر آمار حرف های خوبی بزنند، کشور پر از افراد فقیر است و جامعه هر روز یک قدم به غم و اندوه نزدیک تر میشود.
محمد باقر نوبخت در دی ماه سال 96 اعلام کرد که " 327 هزار میلیارد تومان به اشتغال در بودجه سال 97 اختصاص می یابد." این میزان بسیار بیش تر از سال های گذشته است. پس باید ببینیم در ادامه سال 97 چه مقدار شغل ایجاد خواهد شد فقط یادمان باشد که در اوایل سال 96 هم اخبار امیدوار کننده ای منتشر می شد ، درحالی که نتیجه چنین نبود! روابط سیـاس*ـی ایران با سایر کشورها و نرخ تورم نیز نقش تعیین کننده ای در وضعیت اقتصادی و اشتغال دارند که اکنون با این اوضاع ارتباط با آمریکا و بازی با دم شیر و در مقابل تهدید به تهدید نکردن آمریکا، معلوم نیست اوضاع چگونه خواهد شد. در هر گوشه از ایران، مردم به دلایلی ناراضی هستند. کامیون داران اعتصاب کرده اند و بی آبی دلیل اعتراضات عمده مردم است، نانوایان از قطعی برق ناراضی هستند و هنوز هم دزدی بانک ها از مردم و حقوق های پرداخت نشده!
به امید روزهایی بهتر برای ایرانمان و زندگی مرفه برای مردمی که لایق آن هستند.
با تشکر از همراهی شما

نسترن و همراز
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • PrAiSe

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/09/23
    ارسالی ها
    710
    امتیاز واکنش
    26,237
    امتیاز
    781
    محل سکونت
    اهواز
    سلام
    بخاطر وقتی که سر نوشتن این مقاله ها گذاشتید مچکرم.
    همونطور که توی متن مقاله هم نوشته بودید، توی خیلی، یا بهتره بگم همه کارها پارتی بازی هست!
    من سه ساله که پشت کنکور هستم و هر سال، سر جلسه امتحان به نحوی یا اعصاب ما رو خورد می‌کنن، یا اتفاقاتی میفته که میفهمیم روز کنکور، جواب ها لو رفته! مثلا امسال، مراقب ها اجازه ندادن کارت شناسایی با خودمون ببریم داخل در حالی که توی برگه امتحان نوشته بود اگر شماره ملی و ننویسیم، برامون تیک عدم حظور می‌خوره و تمام زحماتمون به باد میره! و وقتی ما برای حق‌مون فریاد کشیدیم، ما رو با پاره کردن برگه های امتحانی تهدید کردند! که باز هم جلوشون ایستادیم و نتونستند کاری کنند! اما بلاخره، تونستند اعصاب ما رو متشنج کنند که!
    همین میشه که کسی که میتونه بره پرستاری یا رادیولوژی یا پزشکی و حتی زیست بخونه، از درس، بخاطر این همه حق خوری زده میشه و از تلاش دست می‌کشن! بیشتر دختر ها، روحیه‌شون عوض میشه و افسرده میشن و خانواده ها یا اونا و مجبور میکنن به ازدواج (!) یا رفتن به رشته های آزادی که علاقه ندارن و چون در آینده پول دارن!
    همین اتفاقات میفته که وضع مملکت این شکلی میشه!
    یا من یک جا خونده بودم که کسی از یک آیت الاه پرسید که این همه درس می‌خونیم اخرشم بیکاریم! اون آقا هم گفته هر کی درس بخونه که لازم نیست بره سر همون کار! میتونید برید راننده تاکسی یا ارایشگر یا خدمتکار بشید!
    اون وقت سوال من اینجاست! وقتی که آخر ما باید بریم خدمتکار، ارایشگر و راننده تاکسی بشیم بجای سرکار رفتن با مدرک خودمون، چرا داریم دوازده سال درس می‌خونیم و عمر خودمون و هدر میدیم؟
    وقتی اخرش باید بریم ارایشگر بشیم، چرا دوزاده سال، توی گرمایی که همیشه باعث حملات قلبی، حملات اسمی، خون دماغ شدن و افت فشار و... میشه مانتو شلوار و مقنعه بپوشیم بریم مدرسه و در مدرسه هم رفتارهای ناشایست و بدی باهامون بکنند؟
     

    arshin_s

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/22
    ارسالی ها
    140
    امتیاز واکنش
    3,096
    امتیاز
    526
    سن
    34
    محل سکونت
    هر جا که بخواهم
    پارتی بازی رو خوب گفتی متاسفانه الان همه چیز و همه کار با داشتن پارتی حل میشه، مشکل کار هم که نگم بهتره
    به هر حال عالی بود عزیزم خسته نباشی :aiwan_lggight_blum:
     

    N..sh سابقم

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/07/19
    ارسالی ها
    55
    امتیاز واکنش
    449
    امتیاز
    186
    سن
    24
    یه چیز دیگه هم یادم افتاد گفتم شاید بد نباشه گفتنش.
    جدیدا میگن که فروش مانتوی جلوباز ممنوعه حالا دلیلش مهم نیست چون دوست ندارم بحث های حاشیه ای به وجود بیاد
    اما بیاید همه باهم فکر کنیم که با این کار چند کارگاه مانتو دوزی تعطیل میشن اونم تو این گرونی؟
    چرا اجازه نداریم که یه کسب و کار معمولی داشته باشیم؟
     

    ~پارسا تاجیک~

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/06/27
    ارسالی ها
    747
    امتیاز واکنش
    45,553
    امتیاز
    781
    سلام خسته نباشید.
    تشکر به خاطر شماره جدید هفته نامه.
    خب موضوع خیلی خوب و به روزی رو تیتر زدین که جای تحسین داره.

    بیکاری معضل خیلی از جوون های الان جامعه.مشکلی که پسران تحصیل کرده و سربازی رفته با اون دست به گریبانن و دختران تحصیل کرده و خانه نشین رو افسرده کرده.خب پسری که چند سال درس خونده و بعد هم دو سال از عمرش رو سربازی رفته بعد از برگشت از خدمت باید یه جفت کفش آهنی بخره و از این اداره به اون اداره از این فرم استخدام به اون فرم استخدام پناه ببره.و پولهای زیادی رو بابت شرکت در امتحان ورودی بعضی از سازمان ها و شرکت ها و اداره ها به حساب اونها واریز کنه.در صورتی که اون نهاد ها قبلا توسط بند (پ) نیروی خودشون رو جذب کردن و الان برای در آوردن بخشی از مخارج خودشون فرم استخدام چاپ کردن و بابتش پول های زیادی به حسابشون واریز میشه.خب این پسر تحصیل کرده و خدمت رفته بعد از شش ماه ببخشید سگ دو زدن و پیدا نکردن کار مطابق با رشته اش مجبور میشه به خانوادش فشار بیاره که یه کاری براش بکنن و خانواده هم زیر بار هزار تا قسط و قرض فرو میرن تا یه پراید مدل عهد بوق براش تهیه کنن و این پسر تبدیل بشه به مسافر کش سر چهار راه فلان.که بعد از چند مدت هر چی در آورده رو باید خرج اعصابی کنه که داغون شده و به این فکر کنه که با این وضع چطور می تونه یه زندگی رو تشکیل بده. که در آخر به این نتیجه می رسه وقتی توی خرج خودش مونده چطور می تونه مسئولیت یکنفر دیگه رو هم قبول کنه.پس تا اینجا سن ازدواج هم بالا می ره وقتی شغل درست و حسابی نداره نمی تونه روی جیب پدرش حساب باز کنه و یه نون خور اضافه وارد خانواده کنه.با این وضع دلار و اوضاع نابسامان اقتصادی روز به روز بر افسردگی جوونها افزوده میشه هیچ کس هدفی برای آینده ی خودش متصور نیست چون ثباتی نیست.هر کار آزادی رو هم که طرف بخواد شروع کنه حداقل پونصد میلیون سرمایه اولیه نیاز داره ""به طرف گفتن شغلت چیه گفت شغلم آزاده زمستون چتر می فروشم تابستون عینک آفتابی گفتن چقدر درس خوندی گفت لیسانس دارم""اگه بخوایم وارد این مقوله بشیم و ریشه ای درمانش کنیم باید به جوونها فرصت داده بشه. افراد پیر با فکر های کهنه و قدیمی از مسند قدرت کنار برن و جوونهایی با فکرهای به روز به میدون بیان.تجربه نشون داده شرکت های دانش بنیان از موفق ترین شرکتها هستن چرا؟ چون یک عالمه فکر و ایده و طرح نو پشت این موفقیت حضور داره اگر به جوون تحصیل کرده چه دختر چه پس بها داده بشه و حرفشون و فکرشون خریدار داشته باشه مطمئناً آینده ی بهتری پیش رو خواهد بود.
    و من الله توفیق.
     

    *SiMa

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/04/17
    ارسالی ها
    1,175
    امتیاز واکنش
    23,337
    امتیاز
    948
    سلام متشکر که این موضوع رو برای این هفته انتخاب کردید... واقعا جالب و تاثیر گذار بود... کاش یه مقدار به ما جوان ها فکر کنند...
     
    بالا