جامعه ایرانی ***هفته نامه انسانیت***

Hamraz.raz

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/08/09
ارسالی ها
1,186
امتیاز واکنش
10,905
امتیاز
748
سن
20
درود بر نگاه دانلودی های عزیز

مطمئنا از نام تایپک دریافته اید که جریان از چه قرار است.
تایپکی که اکنون در حال مشاهده آن هستید یک هفته نامه است که مانند دیگر ارسالی های هفتگی، هر هفته یک موضوع از آن فرستاده می شود و تنها برای افزون آگاهی شماست.
موضوع هفته نامه مشخص است. ما با تمام وجودمان سعی بر آن داریم که انسانیت و فرهنگ نیک را گسترش دهیم و در این وضعیت جامعه، نقشی هر چند کم رنگ را به کمک شما ایفا کنیم.
ما هفته نامه ای نوپا هستیم و قطعا به تجربیاتی که شما اندوخته اید در هر یک از موضوعات مرتبط با انسانیت نیاز خواهیم داشت.

در این هفته نامه، ما به بررسی موضوعات مختلف اجتماعی از زوایای گوناگون می پردازیم تا شما را با حقایق و انچه که در جامعه امروزمان هست بیشتر اشنا کنیم.
برای خواندن این هفته نامه نیاز است مبلغی پرداخته شود. شما همین که زمانی کوتاه از هر پنجشنبه خود را در اختیار ما می گذارید و اندکی به مطالب ان می اندیشید کافی است.
امید است که ما را در انجام این وظیفه انسانی یاری کنید.
با سپاس
همراز و نسترن
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • دینه دار

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/30
    ارسالی ها
    1,555
    امتیاز واکنش
    29,224
    امتیاز
    806
    هفته اول : کتاب نخوانی!

    مورخ 5 / 12 / 1395
    در این هفته می خوانید :

    سر مقاله
    چرا سرانه مطالعه ایرانیان پایین است؟
    حال باید چه چاره ای بیاندیشیم؟
    " کتاب نخوانی " چه عامل دیگری می تواند داشته باشد؟
    نظرات خانم شهلا لاهیجانی
    به هر طرف سر بچرخانیم ،کتابخانه می بینیم!
    مصاحبه با آقای YASHAR

    آیا امیدی هست؟

    سر مقاله

    موضوع هفته اول هفته نامه انسانیت ، کتاب نخوانی است!
    ما فکر هایمان را روی هم گذاشتیم و به این نتیجه رسیدیم که تنها چاره برای ترویج کتابخوانی مد کردن آن است.
    همان طور که یک هو روزنامه مد شد و همه روشنفکران یا کسانی که قصد روشنفکر شدن را داشتند ، آن را به دست گرفتند.
    متاسفانه آن ها به دیار باقی شتافتند و بعد آن یک هو لاین مد شد. دوست داران مد از این لاین به آن لاین رفتند و وارد لاین و آنلاین شدند!
    البته ، در این جا نمی دانیم چه شد که لاین از مد رفته و اینستاگرام و تلگرام روی کار آمدند.
    هجرت لاینیان به سرزمین اینستا و تل واقعه ای فراموش نشدنی است.
    در پایان این سرملاقه ، می خواهیم به معجزه " گرام " اشاره کنیم. اصلا این گرام ها هستند که خاکستر زیر آتش شده اند.
    هر چی گور است از زیر آتش همین گرام ها بلند می شود.
    هفته نامه انسانیت ، پیشنهاد می دهد نام کتاب را زین پس " کتاب گرام " بگذاریم. تا شاید مد شود و مردم مدرنیته نگاهی به آن بی اندازند.
    ان شالله که فرجی شود. صلوات ختم کنید!


    چرا سرانه مطالعه ایرانیان پایین است؟

    بر اساس نظرسنجی ایسنا از مخاطبان خود در آبان سال گذشته تنبلی دلیل اصلی کتاب نخواندن ایرانیان است.
    شرکت‌کنندگان در اين نظرسنجی با موضوع «دليل پايين بودن ميزان مطالعه کتاب را در کشور چه می‌دانيد؟»، از بين چهار گزينه «کيفيت پايين آثار»، «گرانی کتاب‌ها»، «مميزی آثار» و «تنبلی افراد»، «تنبلی افراد» را عامل اصلی پايين بودن سرانه کتابخوانی در ايران دانستند و در رتبه‌های بعدی به «گرانی کتاب‌ها»، «مميزی آثار» و «کيفيت پايين آثار» رأی دادند.
    پس اکنون می دانیم دلیل اصلی بهره نبردن ملت ایران از این گنجینه ارزشمند چیست. " تنبلی "


    حال باید چه چاره ای بیاندیشیم؟

    راه موثر و سودمند ، آشنایی کودکان کشورمان با این منبع اطلاعات است. روانشناسان محقق در زمینه کودکان ، بارها ثابت کرده اند که هر چیزی ریشه در کودکی افراد دارد.
    پس با آشنا کردن کودکان با کتاب ، می توانیم آن ها را به مطالعه عادت بدهیم. راه دیگر ، ساختن فرهنگ کتاب خوانی و مطالعه است.


    "کتاب نخوانی" چه عامل دیگری می تواند داشته باشد؟

    نکته ، توجه ناچیز مسئولان به این امر مهم است. درست است که هر سال در هر شهر نمایشگاه کتاب داریم و باشکوه ترینشان هم در تهران برگزار می شود اما استقبال مردم
    از کتاب اصلا به چشم نمی آید. شاید هم عامل دیگر ، هزینه گزاف کتاب ها باشد!

    ***

    بد نیست در این جا به بخش کوچکی از مصاحبه خانم شهلا لاهیجانی - ناشر - در مورد کتاب خوانی و استقبال پایین مردم از نمایشگاه کتاب تهران بپردازیم :

    * به طور کلی فرهنگ سازی در زمینه کتاب خوانی در کشور چگونه است و باید چه مواردی رعایت شود تا افراد به سمت کتابخوانی تشویق شوند؟

    برای جلب مردم به سمت کتابخوانی و علاقه در این عرصه باید موارد مورد علاقه عموم در اختیار افراد گذاشته شود تا به این ترتیب بتوان به تشویق و ترویج این امر در بین افراد جامعه همت گماشت. برای مثال در کشور هندوستان خدمات پست برای ارسال کتاب رایگان است.
    در دیگر کشور های جهان کودکان را به کتابخوانه بـرده و با کتاب آشنا می کنند و حتی مربیان و والدین در طول روز برای کودکان کتاب می خوانند ، اما در کشور ما اگر یک دانش آموز به مطالعه کتاب های غیر درسی بپردازد بسیاری از والدین او را از مطالعه منصرف می کنند.
    چون معتقدند مطالعه کتاب های غیر درسی یا رمان به کیفیت علم آموزی و انجام تکالیف مدرسه فرزندانشان لطمه می زند!
    برای ایجاد فرهنگ کتابخوانی در جامعه خانواده و مسئولان فرهنگی در ایجاد فرهنگ کتابخوانی و توجه افراد به متون نقش تعیین کننده دارند.

    * به نظر شما برای ترویج فرهنگ کتابخوانی در جامعه ایران باید چه اقداماتی انجام داد؟

    مسئولان باید پاسخگوی این سوال باشند!
    برای مثال چندی پیش کتاب خانه ویژه بانوان راه اندازی شد ، اما بعد از گذشت مدتی این کتاب خانه بسته شد و تنها دلیل دبیر خانه کتابخانه های
    عالی سراسر ایران
    برای این اقدام ، فعالیت غیر قانونی این مرکز بود.این کتاب خانه در حالی بسته شد که هیچ یک از کتاب های این مکان
    غیر مجاز نبود و از انواع و اقسام کتاب هایش در حوزه های مختلف یافت می شد.
    در اصل مسئولان باید بدانند که نمایشگاه به دلیل آشنایی مردم با ناشران و کتاب های منتشر شده برگزار می شود نه فروش کتاب.
    اما در کشور ما اگر به ناشران اجازه فروش کتاب داده نشود بی شک هیچ یکی از آن ها در نمایشگاه شرکت نخواهند کرد .
    چون این نمایشگاه تنها راه دریافت در آمد نقدی برای ناشران محسوب می شود برای مثال هم اکنون در کشور ما مجوز انتشار کتاب با تیتراژ 200 تا 300 جلد هم صادر
    می شود و این امر برای کشوری با 75 میلیون تن جمعیت فاجعه محسوب می شود.
    در سال های اخیر با اعمال سیاست های نادرست در زمینه انتشار کتاب فقط برای نگهداری این موقعیت تلاش می کنیم و دیگر نمی توان کاری از پیش برد.
    اگر قوانین مندرج در حوزه کتاب رعایت شود به طبع بسیاری از مشکلات نیز برطرف می شود.


    ***

    به هر طرف سر بچرخانیم ، کتابخانه می بینیم!

    به گزارش روزنامه آرمان امروز :
    كمبود كتابخانه‌ که طبق‌ آمار كنفرانس‌ بين‌المللي‌ كتابداري‌ و اطلاع‌رساني‌ در هر جامعه‌اي‌ براي‌ هر ۳ تا ۵ هزار نفر بايد يك‌ كتابخانه‌ عمومي‌
    وجود داشته‌ باشد و اگر ما حداقل‌ استاندارد را در نظر بگيريم‌ بايد براي‌ هر ۵۰۰۰ نفر يك‌ كتابخانه‌ وجود داشته‌ باشد، يعني‌ در كشور ما بايد حدود ۱۴۰۰۰ كتابخانه‌ عمومي‌
    وجود داشته‌ باشد، درحالي‌ كه‌ طبق‌ آمار ارائه‌ شده‌ حدود ۱۵۰۰ كتابخانه‌ داريم‌ و اگر كتابخانه‌هاي‌ مدارس، حوزه‌هاي‌ علميه‌ و مساجد و غيره‌ را هم‌ در نظر بگيريم‌
    در مجموع‌ حدود ۴۰۰۰ كتابخانه‌ عمومي‌ داريم‌ و اين‌ بدين‌ معناست‌ كه‌ ۱۱۰۰۰ كتابخانه‌ كم‌ داريم.
    به‌ عبارت‌ ديگر از هر ۱۰۰ كتابخانه‌ كه‌ بايد داشته‌ باشيم‌ تنها ۲۰ كتابخانه‌ داريم. در اين‌ صورت‌ يك‌ نوجوان‌ يا جوان‌ ۵ بار كمتر كتابخانه‌ مي‌بيند یا در وضعي‌ كه‌ كتابخانه‌ به‌ عنوان‌
    يكي‌ از گزينه‌هاي‌ مهم‌ براي‌ پر كردن‌ اوقات‌ فراغت‌ بايد خودش‌ را نشان‌ بدهد پنج جایگاه خود را کم دارد.


    ***

    برای بهره گیری از نظرات شما ، هر هفته با هر شخص در مورد موضوع آن هفته مصاحبه ای ترتیب می دهیم. طبق تحقیقات هفته نامه انسانیت ، بهترین شخص برای مصاحبه در مورد کتاب آقای YASHAR است. مدرک آن ؛ تایپک سودمند معرفی کتاب ایشان است.

    هفته نامه انسانیت می پرسد :

    * به نظر شما کتاب چیست؟

    کتاب پنجره ای رو به نادیده ها و ناشنیده هاست،یک آینه تمام نما از من، از تو، و از آنچه در درونمان می جوشد و بر نوک قلم می چکد و نوشته نام می گیرد.
    کتاب گاهی سنگ صبوری عزیز است و گاهی راهنمایی دانا،گاهی پر کننده همه نداشته هایمان،کتاب تعریفی بی نهایت از خوبی هاست،تنها سندی
    که عشق هاونفرت ها و گریه ها و خنده های اساتیری را برای آیندگان به میراث می گذارد و چه موجود عزیز و لطیف و دلبرایی است همین
    چند برگ کاغذ که وقتی کنارهم جمع می شوند از انسان دلبرایی می کنند.
    من تابحال هیچ ویترینی زیباتر و دلبرا تر از ویترین یک کتابفروشی ندیده ام.


    * مهم ترین فایده مطالعه چیست؟

    آدم را آدم می کند یا حداقل اصل جنس هرکسی را به خودش نشان می دهد و آدمی با مطالعه در فضاهای مختلف اول خودش را می شناسد و تکلیفش باخودش روشن می شود.

    * نظر شما در مورد تاثیر کتاب بر روی فرهنگ و جامعه چیست؟

    جامعه ای که کتاب خوانش زیاد باشد قطعا در همه ابعاد زندگی فرهنگ را پیدامی کند.
    مثلا کسی که اهل مطالعه باشد آداب رفتار با دیگران و یا برخورد با عواطف انسانی را بلد می شود،واین همراه می شود با آرامش عمومی.


    * شما دلیل پایین بودن سرانه مطالعه در ایران را چه می دانید؟

    قدیم ترها بخاطر فراگیرنشدن سواد و در دسترس نبودن فضای علم آموزی و تکثیر کتب،کمی بعد تر همین دهه های اخیر جنگ ها و عقب ماندگی های فرهنگ که خود
    طبیعتا باعث غافل شدن از مطالعه است چون مطالعه در دهه های گذشته بجز معدودکسان،یکجور تفریح بحساب می آمد،اما در زمانه ما همه چیز بهانه است
    گرانی کتاب بهانه است،کم بودن سوژه خوب بهانه است،فقط تنبلی تنبلی و دنیای مزخرف مجازی و سرگرم شدن مردم با اينجور چیزهاست همین و بس.


    * چه پیشنهادی برای ترویج کتاب خوانی دارید؟

    من در جایگاهی نیستم که پیشنهادی داشته باشم اما همین را بگویم دلی که بخواهد دلخواهش را به چنگ می آورد،گشنه خودش دنبال غذا می رود مردم می دانند
    کتاب چیست و چقدر خوب است باور کنید نیازی به پیشنهادندارند. در دنیایی که می توانی همه کتاب های جهان را در گوشیت داشته باشی دیگر چه پیشنهادی؟
    مردم نمی خواهند یا به قول دوست عزیزی: " مردم خودشان را برای کتاب لوس می کنند بایدکتاب بیاید و نازشان را بکشد."


    * آیا هر شخص به تنهایی می تواند نقشی در ترویج این فرهنگ ایفا کند؟ با انجام چه کاری؟

    هرکسی بایدکارخودش را بکند از هر راهی که می تواند در این راه قدم بردارد باقی اش مهم نیست، کارخوب حتما یک جایی، یک جوری نتیجه می دهد.باید صبور بود .. خیلی صبور.

    با سپاس از آقای یاشار که پاسخ هایی با معنی به پرسش های ما دادند. ایشان به ما گفتند که چون مسئله کتاب بود انجام وظیفه کرده اند.
    آن زمان به این نتیجه رسیدیم که بهترین شخص برای مصاحبه در این مورد خود ایشان بود.
    ایران برای دوباره " ایران " شدن به چنین اشخاصی نیازمند است.

    ***
    آیا امیدی هست؟

    بیشترمان فکر می کنیم که چون فرهنگ مطالعه دهه هاست که از میان رفته ، امکان بازگشتنش نیست اما شاید بتوان آن را بازگرداند.
    شاید شنیده باشید که " تا زمانی که اشتیاق به انجام کاری باشد ، نمی توان مردم را از آن کار منع کرد " اینجا نیز چنین است.
    به گزارش شهرداری ها ، بیشتر کودکان نسبت به کتاب هایی که در مترو پخش می شوند توجه نشان می دهند. ورق می زنند و حداقل جذب تصاویرش می شوند.
    90 درصد بزرگسالان کتاب های رایگان را مطالعه می کنند. هیچ کودکی نیست که نسبت به قصه های شاد و هیجان انگیز کودکانه ، اشتیاق نشان ندهد.
    در بیمارستان ها و مطب پزشک ها ، بیماران منتظر با دیدن شخصی که کتابی به دست گرفته و مشغول مطالعه است تشویق به خواندن می شوند.
    این قضایا بارها ثابت شده و نشان دهنده اشتیاق ملت ایران به مطالعه است.
    پس هنوز فرهنگ کتاب خوانی به طور کامل از بین ما نرفته و امیدی برای بازگشت آن هست.


    برای همراهی با ما ، از گزینه پیگیری موضوع استفاده کنید.
    با ما باشید در پنجشنبه ای دیگر و موضوعی دیگر.
     
    آخرین ویرایش:

    Hamraz.raz

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/09
    ارسالی ها
    1,186
    امتیاز واکنش
    10,905
    امتیاز
    748
    سن
    20
    هفته دوم:خاک شش!
    در این هفته میخوانید:
    سر مقاله
    مشکلات امروز صنعت برق.
    برای رفع مشکل قطعی برق چه باید کرد؟
    نماینده اهواز: کسی فریادرس مردم خوزستان نیست.
    اساسی ترین راه کنترل ریزگرد های خوزستان چیست؟
    مصاحبه با نازی بانو(فائزه)
    سخن آخر


    سرمقاله
    -هوای تازه دارم....هوای پاک، بدو بیا!
    این نوایی است که شاید به زودی در کوچه و خیابان های جنوب کشور شنیده شود که البته چیز مهمی نیست! هر وقت نفستان گرفت در بطری هوا رو باز میکنید دو بار تنفس می کنید و همه چیز درست می شود! یا اگر این هم افاقه نکرد انقدر در گرد و خاک نفس میکشید که
    خاک شش هایتان در بیاید و انوقت میشوید اولین خاک شش داران جهان!
    جنوبی های عزیز، این همه به
    مسئولین فشار نیاورید که امکانات نداریم و هوا آلوده است و....
    این همه امکانات در اختیارتان گذاشته اند! برای مثال میدانید بیماری های تنفسی چه قدر کلاس دارد؟
    زیاد هم سروصدا نکنید، یه موقع مسئولین
    بدخواب میشوند!

    مشکلات امروز صنعت برق

    خبر گذاری ایسنا-عضو کمیته فنی انتقال و فوق توزیع شرکت برق منطقه‌ای خوزستان، مشکلات امروز صنعت برق استان را مربوط به ریزگرد ها دانست و گفت: در روز 23 بهمن‌ که عمق حوادث قطعی شبکه بود، باید صبر می‌کردیم که خورشید درآید و شبکه‌ها خشک شوند تا قدم‌به‌قدم بتوانیم شبکه‌ها را متصل کنیم.

    به گزارش خبرنگار ایسنا، منطقه خوزستان، عبدالرسول زرگر در نشست "علل خاموشی‌های گسترده اخیر خوزستان" که چهارشنبه، 11 اسفند در دانشگاه شهید چمران اهواز برگزار شد، اظهار کرد: مشکلات امروز صنعت برق به ریزگردها برمی‌گردد که اگر علت اصلی رفع نشود این مشکلات باقی خواهد ماند؛ برق سیستمی زنده است و باید برای آن هزینه کرد و آن را پایدار نگه داشت.
    وی افزود: از مبدأ تولید انرژی، برق تولید و در نهایت منتقل و توزیع می‌شود؛ آنچه اکنون مردم را آزار داده است، خاموشی نیست بلکه طولانی بودن مدت خاموشی است، چراکه خاموشی جزو ذات شبکه برق است و بیش از 50 سال از عمر این شبکه می‌گذرد. حوادث بهمن‌ پیش از این در دوم تیر امسال نیز که طی حادثه‌ای در شرکت فولاد یک ترانسفورماتور آتش گرفت و نیروگاه‌هایی را تحت تأثیر قرار داد، دیده می‌شد. میزان خاموشی‌های آن روز نیز بیشتر از امروز بود اما کسی چیزی نگفت زیرا بلافاصله شبکه به‌جای اول خود برگشت.
    عضو کمیته فنی انتقال و فوق توزیع شرکت برق منطقه‌ای خوزستان ادامه داد: آن روز (دوم تیر) دو هزار و هشتصد مگاوات شبکه برق خوزستان و هزار مگاوات از شبکه برق کشور از دست رفت اما در کمترین زمان ممکن بازیابی شد. حوادث اخیر در هشتم بهمن‌ در اثر بارندگی کم از ظهر شکل گرفت و 91 مگاوات از دست رفت که به دلیل ریزگردهای باقی‌مانده روی شبکه بود.
    زرگر عنوان کرد: در روز نهم بهمن‌ نیز این حادثه مجدداً با وقوع مه و رطوبت، پست‌های شمال غرب در 21 خط ورودی، پست اهواز جنوبی با 14 خط، پست مهزیار با سه خط به اضافه مرکز اهواز تحت تأثیر قرار گرفتند. مه، شرجی و نم باران هر سه یک حکم را برای ما دارد. زمانی که این پست‌ها قطع شوند، عمده برق ورودی قطع می‌شود و در آن روز 35 پست 130 کیلوولت از دست رفتند.
    وی ادامه داد: اگر پست از دست برود، سبب بلااستفاده ماندن ایستگاه‌ها می‌شود. ایستگاه اهواز یک، 19 خط ورودی دارد که روز هشتم از دست رفتند، اما زمانی‌که پست شماره 2 اهواز و شمال غرب به‌تنهایی از دست برود، احتمال از دست دادن نیروگاه رامین کمتر است.
    عضو کمیته فنی انتقال و فوق توزیع شرکت برق منطقه‌ای خوزستان خاطرنشان کرد: در هنگام رطوبت، باران و مه باید شبکه‌ها خشک شوند یا شست‌وشو داده شوند که شست‌وشوی آن‌ها به‌دلیل گستردگی بسیار مشکل است. برای خشک شدن نیز باید آفتاب در آسمان باشد؛ زمانی‌که حوادث به پایان رسید در روند عملیات شست‌وشو تسریع شد و 23 ایستگاه از نهم تا بیست‌وسوم بهمن‌ شست‌وشو شدند و شرکت‌های زیادی مانند نفت، فولاد و ... در این زمینه کمک بسیاری کردند.
    زرگر خاطرنشان کرد: در بیست و سوم بهمن‌ با وقوع دوباره مه تمام خطوط قطع شدند، اما چون پست‌ها شست‌وشو شده بودند از این نظر مشکلی نداشتند با این وجود نیروگاه رامین، اهواز جنوبی و اهواز یک و دو، از دست رفتند؛ در اهواز نزدیک به 2 هزار کیلومتر خطوط انتقال درون شهر وجود دارد که شستن این حجم از خط انتقال برق کار بسیار دشواری بود.
    این کارشناس حوزه برق قدرت تصریح کرد: اگر بخواهیم هم‌زمان نزدیک به 20 هزار دکل را شست‌وشو کنیم، با اطلاع از اینکه هفت هزار و 800 کیلومتر خط در استان داریم و عمده آن‌ها در معرض پدیده گردوغبار هستند، حتی اگر تمام امکانات بسیج شوند این کار در زمان کوتاه ممکن نیست، اما 38 اکیپ اجرایی به منطقه اعزام شدند و اکنون نزدیک به یک‌هزار و 145 دکل شسته شده‌اند.
    وی با بیان اینکه بازیابی یک شبکه سناریوی مختلفی دارد، گفت: با توجه به اینکه بازیابی از کجا باید آغاز شود و حتی با فرض اینکه شبکه‌ای که از دست می‌رود، تمیز است و هیچ مشکلی ندارد، بازیابی آن بسیار زمان می‌برد. در روز 23 بهمن‌ که عمق این حوادث بود، باید صبر می‌کردیم که خورشید دربیاید و شبکه‌ها خشک شوند تا قدم‌به‌قدم بتوانیم شبکه‌ها را متصل کنیم. در آبادان، خورشید زودتر درآمد و زودتر خشک شد بنابراین شبکه را از آبادان شروع کردیم، اگرنه باید به شبکه سراسری وصل می‌شدیم.

    57441955.jpg

    برای رفع مشکل قطعی برق چه باید کرد؟
    استاد برق دانشگاه شهید چمران اهواز با اشاره به بحران اخیر گرد و غبار و قطعی برق در خوزستان، گفت: همه می‌دانستیم که چنین اتفاقاتی در نهایت در خوزستان رخ خواهد داد و ما نیاز به سیستم‌های شست‌وشوی پیشرفته داریم.
    به گزارش خبرنگار ایسنا، منطقه خوزستان، دکتر محمود جورابیان در نشست "علل خاموشی‌های گسترده اخیر خوزستان" که چهارشنبه، 11 اسفند در دانشگاه شهید چمران اهواز برگزار شد، اظهار کرد: این بحران اگر در خوزستان حل نشود می‌تواند به دیگر استان‌ها نیز منتقل شود. این حوادث تلخ موجب شد که به‌طور اساسی درباره آن فکر کنیم؛ در این خصوص شرکت‌های مختلف تلاش زیادی کردند که جای قدردانی دارد.
    وی افزود: از سال 67 بر اساس مطالعاتی که سازمان آب و برق خوزستان انجام داده است، اثرات آلودگی هوا بر تأسیات برق بررسی شد. در سال 80 نیز مطالعاتی انجام شد و از سال 93 که پدیده گردوخاک برای یک هفته کامل به وقوع پیوست، سمیناری در سال 94 برگزار شد.
    این عضو هیأت‌علمی دانشگاه شهید چمران اهواز ادامه داد: همه می‌دانستیم که چنین اتفاقاتی در نهایت در خوزستان رخ خواهد داد و ما نیاز به سیستم‌های شست‌وشوی پیشرفته داریم؛ باید کار را امروز تسریع کنیم و صنایع برق تجهیز شوند و باید یک سیستم شست‌وشوی پیشرفته به‌طور ثابت داشته باشیم که این موضوع قطعاً هزینه‌بر است.
    جورابیان با بیان اینکه در کنار آنالیز برق باید آنالیز اقتصادی نیز انجام شود، گفت:
    نفت های فروخته نشده، فولاد از کار افتاده، ریه های آسیب دیده و..باید در نظر قرار گیرد. اگر در سال‌های گذشته این نیروی ثابت را برای شست‌وشوی تجهیزات در اختیار داشتیم، هزینه آن کمتر از هزینه‌ای بود که امروز پرداخت می‌کنیم، با توجه به اینکه تمام تجهیزات در معرض آسیب هستند.
    وی تصریح کرد: آلودگی خطوط انتقال فقط مختص کشور ما نیست، اما در کشورهای دیگر در نقاطی که مه و رطوبت بالایی وجود دارد از سیستم‌های پیشرفته‌ای برای شست‌وشوی خطوط استفاده می‌کنند. ما نیز باید از این حالت سنتی خارج شویم.
    عضو هیأت‌علمی گروه برق دانشگاه شهید چمران اهواز خاطرنشان کرد: ما نیاز به حمایت وسیعی در صنعت برق استان داریم تا این مشکلات برطرف شوند. طرحی به نام سیستم رصد و پایش انرژی که یک سال تمام اساتید در تمام زمینه‌ها روی آن کار کردند، به‌طور کامل به استانداری ارائه شد اما متأسفانه
    حمایتی صورت نگرفت؛ اکنون امیدواریم حداقل در بخش برق این طرح حمایت شود.
    57441971.jpg

    نماینده اهواز: کسی فریادرس مردم خوزستان نیست.
    خبر گذاری ایسنا-نماینده اهواز با اشاره به قطعی آب و برق و تلفن در پی بروز پدیده ریزگردها در اهواز با بیان اینکه پدیده ریزگردها موجب بروز مشکل در نیروگاه‌های برق استان خوزستان شده است، گفت: پدیده ریزگردها ناشی انتقال آب به فلات مرگزی است؛ متاسفانه اصرار زیادی بر انتقال آب به فلات مرکزی وجود دارد و کسی فریادرس مردم خوزستان نیست. انتظار داریم رییس جمهور در خصوص این وضعیت خوزستان پاسخگو باشد.
    به گزارش ایسنا، علی ساری در گفت‌وگو با شبکه خبر ضمن قرائت نامه نمایندگان به رییس جمهور، به عذرخواهی وزات نیرو اشاره کرد و اظهار کرد: عذرخواهی بابت چه؟ اگر قصوری صورت گرفته است باید اعلام شود. فرهنگ عذرخواهی بسیار قابل تقدیر است، اما عذرخواهی بار مسئولیت را کم نمی‌کند.
    وی افزود: همواره اعتبارات اختصاص داده می‌شود و از این اختصاص سخن گفته می‌شود در حالی که باید عملا تامین اعتبار شود. نباید تنها در زمان بحران ارقامی به عنوان اختصاص اعتبارات بیان شود.
    نماینده اهواز با انتقاد از عدم تامین اعتبارات مقابله با ریزگردها گفت: در سال ۹۳، ۲۴۵ میلیارد تومان اختصاص داده شد اما تنها ۱۹میلیارد تومان محقق شده است.
    ساری با تاکید بر لزوم حل معضل ریزگردها تصریح کرد: موضوع اصلی خروج نیروگاه‌های برق از مدار نیست، بلکه این ریزگردها هستند که موجب بروز مشکل در نیروگاه‌های برق استان خوزستان شدند. باید این سوال مطرح شود که چرا در خوزستان ریزگرد وجود داشته باشد؟
    وی ادامه داد: پدیده ریزگردها ناشی از انتقال آب به فلات مرکزی است، باید به دنبال ریشه کن کردن این مشکل باشیم.در حال حاضر اصرار زیادی بر انتقال آب از سرشاخه‌های کارون ودیگر رودخانه‌های استان وجود دارد.
    عضو فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی عنوان کرد: مساله در بحران خوزستان انتقال آب است و معضل اصلی این است که کسی به فریاد مردم خوزستان نمی‌رسد. قطع برق ناشی از ریزگردها است که به دنبال انتقال آب از سرشاخه‌های کارون پدید آمده است.
    ساری اظهار کرد: متاسفانه اصرار زیادی بر انتقال آب به فلات مرکزی وجود دارد و کسی فریادرس مردم خوزستان نیست. انتظار داریم رییس جمهور در خصوص این وضعیت خوزستان پاسخگو باشد.
    وی خاطرنشان کرد: در خصوص وضعیت جوی استان و شرایط اقلیمی باید از پست‌های هوایی برق و همچنین از تجهیزات جی ای اس استفاده شود تا شاهد تکرار چنین وضعیتی نباشیم.

    اساسی ترین راه کنترل ریزگرد های خوزستان چیست؟
    خبر گذاری ایسنا-نماینده مردم اهواز در مجلس بر تامین آب فلات مرکزی ایران از آب‌های آزاد تاکید کرد و گفت: ما نیز معتقد به تامین آب فلات مرکزی هستیم اما نباید انتقال آب از سرشاخه رود کارون به دلیل کمبود شدید آب در خوزستان، چهارمحال و بختیاری و اصفهان و توسعه ریزگردها در استان‌های غربی کشور انجام شود.
    علی ساری در گفت‌وگو با ایسنا، گفت: آب مورد نیاز فلات مرکزی ایران باید از طریق آب‌های آزاد تامین شود هر چند که انجام این کار در نگاه اول به دلیل سرمایه‌گذاری‌های مورد نیاز، گران قیمت به نظر برسد.
    این عضو کمیسیون اجتماعی مجلس اظهار کرد: از جمله مصوبات سال 93 کارگروه ملی مبارزه با ریزگردها در استان خوزستان تصویب 240 میلیارد تومان اعتبار برای مبارزه با ریزگردها بود که تا امسال تنها 19 میلیارد تومان پرداخت شد البته بیلان کاری این پرداخت نیز مشخص نیست.
    وی افزود: این کارگروه‌ها چون اراده ملی ندارند در عمل نشان داده‌اند که درصد ناچیزی از مصوبات را اجرایی می‌کنند و شاید به همین دلیل است که دولت جدیدا با تخصیص 30 میلیارد تومان اعتبار جدید عزم خود را جزم یک کار جهادی در خوزستان کرده است البته پیشنهاد نمایندگان استان این است که به جای تصویب اعتبارات جدید، بیلان کاری کارگروه ملی مبارزه با ریزگردها از 93 تا 95 به طور شفاف اعلام شود و افراد مسئول به مردم معرفی شوند.
    این عضو کمیسیون اجتماعی مجلس وضعیت تصفیه خانه‌های شهر اهواز را نامناسب دانست و یادآور شد: این سخن به معنای بی اثر بودن اختصاص مبالغ جدید در حوزه پدافند غیرعامل تصفیه خانه‌ها نیست اما مسئله این است که «آب» اهواز به اندازه کافی تصفیه خانه ندارد که بخواهیم درباره دیزل ژنراتورها و موارد اضطراری صحبت کنیم. شاهد سخنم تصفیه خانه شرق اهواز است که به جز یک بخش سایر بخش‌ها قابل استفاده نیست.
    نماینده مردم اهواز در مجلس ادامه داد: وزارت نیرو درصدد حل مشکل از طریق پروژه آب الغدیر بود که فازهای مختلف این پروژه نیز دچار مشکل است. معضل آب و فاضلاب استان خوزستان نیازمند اراده ملی است و تا زمانی که چنین اراده‌ای در مسئولان ایجاد نشود مردم خوزستان از گرفتاری ریزگردها خلاص نخواهند شد.
    ساری متذکر شد: اساسی‌ترین راه حل کنترل بحران ریزگردها در استان خوزستان توقف انتقال آب از سرشاخه کارون است و تا زمانی که وزارت نیرو در این مسیر حرکت نکند مبارزه با ریزگردها موفقیت لازم را نخواهد داشت.
    وی مشکلات اساسی استان خوزستان را آب، فاضلاب و ریزگردها اعلام کرد و افزود: انتقال آب از سرشاخه‌های کارون به استان‌های همجوار و جلوگیری از ورود آب‌های برون‌مرزی به استان از رفع چالش ریزگردها ممانعت می‌کند.
    این عضو کمیسیون اجتماعی مجلس جلوگیری از انتقال آب از خوزستان را درخواست مردم استان دانست و در عین حال ابراز تاسف کرد: با وجودی که وزیر نیرو و مدیران وزارت نیرو از معضل استان خوزستان به خوبی اطلاع دارند اما همچنان تاکید دارند انتقال آب از خوزستان را بدون پیوست زیست محیطی ادامه خواهند داد. اگر آقایان بخواهند بر این سیاست غیرکارشناسانه و آسیب زننده به مردم ادامه دهند مجبور خواهیم شد از مکانیزم‌های نظارتی و ابزار قانونی مجلس استفاده کنیم.
    57442470.jpg


    مصاحبه با نازی بانو

    1.هوای آلوده و گرد و خاک چه ضرر و زیانی از نظر اقتصادی زده؟

    وقتی خاک میاد قطعا هیچ کس تمایلی برای مریضی نداره ونمیاد بیرون مگرواقعا کار ضروری داشته باشه،به همین دلیل مغازه ها زیاد کار نمیکنند ،ساعت اداری یاکم میشن یا کلا تعطیل میشن،درآمدکم میشه چون فروشی نیست یا کمه،وقتی کارمندان ساعاتشون کم بشه کارارباب رجوع دیر انجام میشه وخب حتما تاثیر داره!روی اقتصادکارخانه های مهمی وجود داره که تعطیلی اونا ضرر هایی میزنه.

    2. از نظر پزشکی مردم چه آسیب هایی دیده اند؟

    کسایی که بیماری قلبی دارن آسم دارن،سنشون کمه به خصوص نوزادان،سالمند ها مشکلات تنفسی ،ریوی به کنار،این خاک ویروس هایی داره بیماری های پوستی ،حساسیت هاوعفونت های چشمی همراه داره،حتی افرادسالم هم ممکنه دچار مشکل بشن،خود من چند سال مشکل تنفسی زمان فعالیت های زیاد پیدا کردم،جدای از این ها باید بگم خوزستان به اندازه کافی آلاینده های نفتی وگازی در هوا داره تصور کنید وقتی هواخاکه بارون میاد چه بلایی سر مردم با باران اسیدی میاد ،از نبود برق وامکانات ونداشتن ظرفیت بیمارستان خیلی از مردم جونشون رو از دست دادند ولی آب از آب تکون نخورده چون معروف نبودن و مقامی نداشتن!...

    3. تا به حال مسئولین کاری برای رفع این مشکل انجام داده اند؟

    مسئولان طبق گفته خودشون بله انجام دادند،ولی کاش وقتی داشتن درجلسه ستادبهران از فعالیت هاشون میگفتن
    ۱- سلامت عقلیه مردم خوزستان رو تمسخر نمی گرفتن ، ودروغ تحویل ما نمی دادن ،اگر راست می گفتن هیچ آبی به جز شرب
    از خوزستان خارج نمی شه پس آبی که به زاینده رود جون داده از کجاست؟
    چرا گفتن حورالعظیم مردم ماهی گیری می کنند خانوم ابتکارگفتن ۷۰% ابگیری شده وزیر نیرو گفتم۶۰%این تناقض ها رو باور کنیم؟ ..
    اونم از آب فاضلاب کدوم جانداری به جز موش توی فاضلاب زندگی می کنه؟
    کجای دنیا از فاضلاب ماهی گیری می کنند؟ کجای دنیامردم توریست برای دیدن آب فاضلاب پول می دن؟!
    اگر هدف تامین آب سالمه، آب دز رو به مردم آبادان که نزدیک دزفول هست می دادند باور کنید آب خوزستان حکم همون چراغی رو داره که تا به خانه رواست به مسجد حرام اندر حرام است!...
    ۲- ماانتظار داشتیم یه معذرت خواهی برای بی توجهی بشه حداقل،به خاطر اینکه خوزستان چندین روز خاک داشت،برق چندین شهر
    به خصوص اهوازوحومه ودنبال اون آب شون قطع بود،چرا گذاشتن زمانی که بهترین آب و هوا بود اومدن؟
    چرا نیومدن در کنار مشکلات مردم سهیم باشن،درسته خاک دید مارو ضعیف کرده ولی هنوز می بینیم با چشم توجیه دوای درد ما نیست!
    ۳- تشکر ویژه از جناب رئیس جمهور که به ما یادآوری کردن اگر جنگ بوده همه دفاع کردن،ولی به این
    اشاره نکردن که مردم خوزستان مجبور بودن دفاع کنند!
    به این اشاره نکردن که خانه هاشون بیشترین ویرانی رو داشته!
    بیشترین شهید رو داشته،اگر ما میگیم جنگ مال ما بود منت نیست!
    حقیقت تلخیه که خیلی ها یادشون رفته یا خودشون رو به فراموشی زدن. مردمی که به خونگرمی معروفن قطعا معنی منت رو نمیفهمن!
    آموزه های دینی مون تقویت شد، امر به معروف و نهی از منکر ظاهرا از یاد خوزستانی ها رفته که آب هاشون غیب میشه!
    (چون فقط اب شرب می برن) بقیه آب معلوم نیست کجا رفته! که خاک شاید دلیل گ*ن*ا*ه باشه!
    بله ما ادعای پاکی نداریم ولی فکر نمی کنیم اندازه ی کسانی که میلیاردی حقوق برای خودشون رد کردن یا اختلاس کردن گ*ن*ا*ه کار باشیم که اگر برای گناهانمونه آرزو می کنیم کسانی که بدتر ما گ*ن*ا*ه کردن به خدایی که جای حق نشسته تقاص بدن.
    ۴- در آخر بگم اگر مرهم نیستید لطفا،شمارو به خدا زخم نزنید به دل هایی که خون ازش
    میچکه....


    4. به نظرتون آلودگی هوای جنوب کشور به چه دلیل است؟

    ما ادم های بی منطقی نیستیم بله آلودگی ها قسمتیش فقط بستگی به کار دولت و آب های خوزستان داره،یه مسئله ایه که نیاز به کمک جهانی داره ولی آیا اون درصد کم که مسئولیتش به عهده ی خود کشور هست برطرف شده؟ این سوال ماست که تا الان گفتن انجام دادن ولی برای ما ظاهرا نتیجه نداشته چون وضعمون بدتر شده که بهتر نشده!


    سخن آخر!

    مردم عزیز و خونگرم جنوبی،
    این شماره از هفته نامه را با جان و دل به شما عزیزان تقدیم می کنیم تا شاید مرهمی برای درد هایتان باشد و به شما ثابت شود که ما از هر جای کشور به یاد شما هستیم.
    به امید روزی که دیگر مطلبی برای درج در این هفته نامه پیدا نشود!

    برای همراهی با ما ، از گزینه پیگیری موضوع استفاده کنید.
    با ما باشید در پنجشنبه ای دیگر و موضوعی دیگر.
     
    آخرین ویرایش:

    دینه دار

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/30
    ارسالی ها
    1,555
    امتیاز واکنش
    29,224
    امتیاز
    806
    هفته سوم : چهارشنبه سوزی
    مورخ 95/12/19
    در این هفته می خوانید :

    سرمقاله
    درصدهای شگفت انگیز!

    چند نکته مهم
    پیشگیری یا درگیری؟
    عابران بیچاره
    مصاحبه با دختر چالش چهارشنبه سوری
    وندال ها در خیابان
    یک سیاست بازدارنده
    لطفا مرگ به چهارشنبه دیگری منتقل شود!
    و باز هم آثار گرانبار نا آگاهی

    سرمقاله

    هفته نامه انسانیت موضوع این هفته را به دلیل نزدیکی به چهارشنبه آخر سال، چهارشنبه سوزی انتخاب کرده است.
    می خواهیم به کمک این هفته نامه، کمی از آتش بازی امروزه دور شویم و به آتش بازی آنروزه بپردازیم.

    قدم اول، آموزش جمله ایست که متاسفانه اکثر ما موقع پریدن از روی آتش از گفتن آن ناتوانیم.
    این جمله در همه جا رایج است و از این جهت یادگیری آن نیز مهم. جمله معروف زردی تو از من، سرخی من از تو. آه ... خیر. عذرخواهی مارا ببخشید(!)
    درستش این است، "سرخی تو از من ، زردی من از تو". بیایید در این جا به دلیل اصلی جا به جا گفتن این جمله مهم بپردازیم.
    دلیل اصلی این است :
    به خاطر آن که تمام حواسمان پرت نسوختن شلوار می شود، دیگر کیسه حواس دانمان خالی می شود و حواسی برای صحیح گفتن این جمله نمی ماند.
    نویسنده نیز زیادی درگیر نسوختن شلوارش شده و این عادت جابه جا گفتن روی او مانده است. عذرخواهی هفته نامه انسانیت را نیز ببخشید.


    درصد های شگفت انگیز!

    طبق آمار های سال 94 :
    80 درصد آسیب دیدگان چهارشنبه سوری مرد بوده اند.
    در سال 94 بیشترین عامل حادثه با ترقه ۵۵ درصد بوده است.
    60 درصد آسیب دیدگان دانش آموز بوده اند.
    73 درصد حادثه دیدگان در حال بازی، 23 درصد در حال تماشا بوده اند.
    ۸۵ درصد این حوادث در خیابانها و ۱۴ درصد در خانه اتفاق افتاده است.
    در ارگان های آسیب دیده بدن، دست 33 درصد، چشم 23 درصد، صورت 4/16 درصد و پا 9 درصد بود.

    چند نکته مهم
    * به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر،میزان تلفات ناشی از سوختگی در چهارشنبه آخر سال 94 نسبت به سال 93 کاهش داشته است.
    * در چهارشنبه سوری جوانان و نوجوانان بیشتر از هر گروه سنی دیگری در معرض خطر قرار می گیرند.
    * آمار برپایی چنین مراسم هایی که تفریح آن ترقه بازی و سوزاندن و کندن آسفالت است، در شهر بیشتر از روستا است.
    * به گزارش روزنامه مردم سالاری، آتش سوزی های ناشی از چهارشنبه سوزی بر افزایش آلودگی هوای شهرهایمان نیز تاثیر دارد.
    * کوروش نیکنام - موبد زرتشتی و پژوهشگر - می گوید: "زرتشتیان در کوچه ها آتش روشن نمی کنند و پریدن از روی آتش را زشت می دانند."
    * سید علی خامنه‌ای رهبری ایران نیز بارها این مراسم را نکوهش کرده‌ اند.
    * به گزارش روزنامه آرمان امروز در سال 94 بیمه های معروف با ارسال پیامک به مردم عنوان کردند که حاضرند افراد را تا سقف ۱۰میلیون تومان در
    رابـ ـطه با حوادث چهارشنبه سوری بیمه کنند. این اوج فاجعه است چرا که نشان می دهد این حوادث دیگر عادی تلقی می شوند.

    پیشگیری یا درگیری؟

    معمولا انسان ها در چنین شرایطی پیشگیری از چنین شرایطی را برمی گزینند. شما چطور؟
    اگر به پیشگیری متوسل نشویم، مجبور می شویم بعد از آن به درگیری متوسل شویم!
    برای پیشگیری که بهترین راه انتخاب شده است، چند مورد مهم را نام می بریم :

    1- تاثیر آموزش والدین

    پدر و مادر با نفوذ ترین افراد برای فرزندان خود هستند.
    پس باید اطلاعات مربوط به اصول پیشگیری از حوادث را آموخته و به فرزندان خود منتقل کنند.
    ممكن است موضوع ايمني و پيشگيري از حوادث مربوط به چهارشنبه سوري، در بدو امر براي اين گروه سني زياد جالب نباشد، چرا كه آنها مجبورند مقداري
    محدوديت در ترقه بازي، فشفشه بازي و آتش بازي خود متحمل شوند ولي مي توان با نشان دادن اين موضوع كه اين امر با زندگي آنها مرتبط است، آموزش در اين زمينه
    را براي آنها جالبتر كرد. بايد به والدین آموزش داد که كودكان و نوجوانان خود را تشويق كنند كه از حوادث درك خوبي داشته باشند.
    و به آنها بگویند که در مقابل مواد محترقه و منفجره و آتش بازي آسيب پذير هستند.

    2- تاثیر آموزش در جامعه

    وبسایت خبر رسانی پزشک : در برنامه ريزي آموزش پيشگيري باید به هريك از كودكان و نوجوانان مفهوم خطر و صدمات جسمي ناشي از آن را آموزش داد.
    به ويژه در مواقعي كه اين افراد ديگران را به دليل رفتار نامناسب خود در معرض خطر قرار مي دهند.
    اين افراد را بايستي از خطرات تماس با مواد منفجره و محترقه يا از خطرات ناشي از آتش بازي، آگاه نمود و كمكهاي اوليه مورد نياز در موقع بروز حوادث را آموزش داد
    و بايد احساس مسئوليت در پيشگيري از اين حوادث و در محيطهاي مختلف (خانه، مدرسه، بيرون از اين دو محيط) را در اين گروه سني به وجود آورد.

    عابران بیچاره

    يكي از مسايل مهمي كه در زمينه آموزش پيشگيري از حوادث ناشي از استفاده سوء مواد منفجره و محترقه در چهارشنبه سوري، بايد مورد توجه زيادي قرار گيرد، ايمني جامعه است.
    در مكانهايي كه افراد زيادي جمع مي شوند، ممكن است در صورت استفاده از اين مواد، وضعيت خطرناكي به وجود بيايد.
    بنابراين لازم است اين آگاهي به كودكان و نوجوانان داده شود كه خطر در اجتماعات بزرگتر، بيشتر است و راههاي جلوگيري از صدمه به ديگران نيز به آنها آموزش داده شود.
    در صورتي كه كودكان به درستي آموزش داده شوند، نه تنها خودشان در اين زمينه سعي به رعايت اصول ايمني خواهند نمود، بلكه مي توانند به همديگر و حتي به افراد بزرگتر از خود
    نيز در اين زمينه آموزش داده، همديگر و دوستان خود را در اين مورد ياري نمايند.

    به گزارش شبکه خبر جمهوری اسلامی ایران، پنجاه درصد مصدومان چهارشنبه سوزی عابران هستند.

    ***

    در اینجا، مصاحبه ای با arshida کاربری که تایپک چالش چهارشنبه سوری را بعد از فاجعه پلاسکو افتتاح کرد اما توجهی به آن نشد ترتیب داده ایم.
    در این چالش، که مقدمه ای زیبا درباره آتش نشانان و مردم حاضر در پلاسکو از خود آرشیدا داشت، او از شرکت کنندگان

    خواست تا قول بدهند در چهارشنبه سوری امسال دست به ترقه و مواد محترقه نبرند.
    با هم پاسخ های آرشیدا به پرسش های هفته نامه انسانیت را می خوانیم :

    1.چگونه باید چهارشنبه سوری را جشن بگیریم؟

    کاملا مشخص است! باید شاد باشیم، دور هم باشیم، آجیل چهارشنبه سوری بخوریم، براساس سنت های گذشته مان آتش روشن کنیم اما نه به اندازه ای که سر به فلک برسد.
    از روی آتیش بپریم. اما به خودمان و دیگران آسیبی نرسانیم.

    باور کنید می شود. این کارهایی که ما انجام می دهیم جشن نیست. چه کسی در جشن آسیب می بیند؟
    این چهارشنبه سوری نیست و به قولی چهارشنبه سوزی است!

    2.دلیل زدن تایپک چالش چهارشنبه سوری بعد از فاجعه پلاسکو چه بود؟

    اول باید بگویم ایده این تاپیک برای من نبود.
    حتما شما در شبکات مجازی دیگر هم چنین چیزی دیده اید و من فقط می خواستم این موضوع را در انجمن خودمان هم بیاورم
    تا افراد بیشتری از آن
    مطلع شوند و شاید به آن عمل کنند.

    شاید حادثه پلاسکو یک تلنگر بود که نشان داد ما واقعا کجاییم!
    نشان داد آن قدر فرهنگ سازی نشده یا مردم آن قدر فرهنگ ندارند که بدانند هنگام چنین حوادثی چه کار باید بکنند!
    و نشان داد با همه این ها آتش نشان های ما حاضرند از جان خودشان برای نجات جان مردم بگذرند.
    پس بهتر نیست ما هم کمی به آن ها احترام بگذاریم و بخاطر آنان از تفریح نادرست خود بگذریم؟!
    در شب چهارشنبه سوری که خیلی از مردم در کنار خانواده هایشان در حال شادی و جشن گرفتن هستند، آتش نشان ها و خیلی از نهاد های دیگر دور از
    جشن و خانوادشان، در تکاپوی نجات مردم از حوادثی که خودشان درست کرده اند هستند.

    3.فکر می کنید راه حل جلوگیری یا از بین بردن این آتش سوزی و ترقه بازی ها در چهارشنبه سوری چیست؟

    من خیلی به این موضوع فکر کردم. واقعا راه حلی نیست که به طور قطعی جواب دهد.
    می توانیم فرهنگ سازی کنیم. البته با روش درست. با روشی که روی مردم تاثیر بگذارد. اما اگر مردم نخواهند، اگر مردم اتفاقاتی که اطرافشان
    میفتد را نبینند، فرهنگ سازی هم تاثیری ندارد. خود مردم باید به خودشان بیایند و این را بخواهند.

    4.برای کسانی که قصد جلوگیری از این حوادث را دارند و کسانی که چهارشنبه سوری خود را بین آتش و ترقه می گذرانند چه پیشنهادی دارید؟

    خب بهتر است بگویم مسئولان. چون به نظرم از دست مردم عادی جز تذکر دادن و ارشاد کردن اطرافیانشان، کاری برنمی آید.
    حتی مسئولان هم نمی توانند کار موثرتری جز فرهنگ سازی و اینکه تا جایی که می توانند این مواد را جمع آوری کنند، انجام دهند.
    البته این راه به نظر خود من سخت و شاید غیر ممکن است. چون شخصی اگر بخواهد می تواند در خانه اش هم این مواد را بسازد.
    و به کسانی که ترقه بازی می کنند می گویم:
    بدون ترقه و دیگر مواد محترقه هم می توان شاد بود.
    کاش غیر از خودتان افراد دیگر را هم درنظر بگیرید.
    کسانی که حتی صدای این ترقه و مواد منفجره برایشان مضر است و می تواند کارشان را به بیمارستان بکشاند.
    کسانی که به خاطر همین ترقه ها چشمشان، دستشان، اعضای بدنشان، جانشان و عزیزانشان را از دست می دهند و شما حتی خبردار نمی شوید.
    و کسانی مثل آتش نشان ها که برای شادی چند ساعت شما، باید از شادی شان بگذرند.

    سپاس از آرشیدای عزیز بابت همکاری و پاسخ های زیبایی که به پرسش های ما دادند.

    ***

    وندال ها در خیابان

    اول باید لغت "وندال" را توضیح دهیم.
    وندالیسم یک گروه ضد اجتماع هستند که در هر جهت برای جامعه تهدید به حساب می آیند.
    کارهایی که این گروه افراد انجام می دهند پر خطر است و طبق قانون جرم محسوب می شود، زیرا این افراد در قبال اجتماع، محیط اطراف و شهر خود مسئولیتی به عهده نمی گیرند.
    همه ساله آخرین چهارشنبه سال، فرصتی برای وندال ها است تا خودی نشان بدهند و خود یا دیگران را قربانی اعمال وندالیسمی کنند.
    وقتی جامعه در برابر این کارها، رفتار های سلبی انجام بدهد و بخواهد گروهی از افراد را از انجام آتش بازی و استفاده از مواد مخترقه بازدارد، عده زیادی با لجبازی به کار خود ادامه
    می دهند و نتایج آن نشان دادن رفتار های وندالیسمی است.
    طبق مقاله خبررسانی پزشکان : گروه دیگر جوانانی هستند كه با تأثیر از محیط و برای نشان دادن جسارت و خودنمایی اقدام به رفتارهای ناهنجار در جامعه می كنند.
    این گروه چنین رفتارهایی را بیشتر برای واكنش در برابر مقررات و جامعه انجام می دهند.
    آنان از وحشت و نگرانی مردم احساس لـ*ـذت و رضایت می كنند. در حقیقت این گروه از افراد خودشان مشكل دارند و باید از نظر روحی درمان شوند.


    یک سیاست بازدارنده

    يكي از سياست‌هاي بازدارنده ارگان‌هاي برقرار كننده امنيت كه نيروي انتظامي در رأس آن قرار دارد، برخورد قاطع و جدي با توليد، توزيع و مصرف كنندگان مواد محترقه خطرناك است.
    اين در حالي است كه تمامي ماموران پليس پايتخت در چهارشنبه‌سوري آماده‌باش كامل هستند تا با هر اقداميكه مخل امنيت عمومي باشد به جدیت برخورد كنند.
    شاید باید به جای درگیری نیروی انتظامی و نیروهای شبه نظامی با جوانان، تلاش برای كاهش خسارت آسیب دیدگان این حوادث
    با آموزش عمومی و با استفاده از همه انواع رسانه ها و نیز با كمك آموزش و پرورش زمینه‌ای فراهم شود

    كه اصولا این نوع حوادث رخ ندهد و با پیشگیری از بروز چنین حوادثی و خسارتهای جبران ناپذیر آن جلوگیری شود.

    لطفا مرگ به چهارشنبه دیگری منتقل شود!

    آمارهای غیر رسمی می گویند که در سال گذشته10 تن بر اثر این آتش بازی و سوزی ها جان باخته اند.
    ما نیز به دلیل جدی بودن مسئله و یا حداقل جدی نشان دادن مسئله به این آمار غیر رسمی اکتفا می کنیم.
    با شماییم بعضی ها، اگر دست از چنین کارهایی بر نمی دارید، پیشنهاد
    هفته نامه انسانیت این است که تاریخ چهارشنبه سوری
    به چهارشنبه هفته دوم ماه بهمن انتقال پیدا کند تا خانواده محترم در زمان نوروز، چهلم
    عزیزشان را گذرانده باشند!
    پس آهای بعضی ها، اگر به فکر جان خود نیستید، به فکر خانواده تان باشید که نوروز شیرینشان با تفریح شما تلخ خواهد شد.

    و بازهم آثار گران بار ناآگاهی

    نوجوانان کنار خانواده یا یک فرد عاقل، با آتش زدن یک بوته یا تکه های چوب می توانند آتشی کوچک درست کنند و از روی آن بپرند.
    این کار به نشان رفتن به سمت نیکی و پیشواز نوروز است که شادی را به دنبال دارد.
    اکنون که می خواهند آتش درست کنند، به دلیل نا آگاهی لاستیک می سوزانند و هم به پاره شدن لایه ازون کمک می کنند هم قطعی نفس ما.
    چاره این کارهای نادرست، آگاه کردن از رسومات پیشنیان در آئین آخرین چهارشنبه سال است.
    در آغاز باید بدانیم چهارشنبه سوری چیست؟
    چهارشنبه سوری، یک جشن بهاری است که پیش از رسیدن نوروز برگزار می شود.
    مردم در این روز برای دفع شر و بلا و برآورده شدن آرزوهایشان مراسمی را برگزار می کنند که ریشه اش به قرن ها پیش باز می گردد.
    از آئین های چهارشنبه سوری می توان قاشق زنی، آتش افروختن، فال گوشی و گره گشایی، شب نشینی و خوردن آجیل مشکل گشا و کوزه شکنی را نام برد که هر کدام در
    هر قومیت ایرانمان به گونه ای خاص انجام می شوند.

    با کمال تاسف، نمی توان در اینجا توضیحی کامل از چهارشنبه سوری، این آیین مهم میهنمان ارائه کرد.
    امید است از این مطالب آگاهی دریافت کرده و در جملات آن تعقل و تامل کرده باشیم.

    چه می شود اگر یک آتش نشان دیگر برای خاموش کردن آتش و نجات جان مردمی که خود را در دردسر انداخته اند، جان بدهد؟
    حتما باید دوباره حادثه ای همچون پلاسکو و از دست دادن تعدادی از آتش نشانان کشورمان رخ بدهد تا به خودمان بیاییم؟
    بیایید پیشگیری کنیم، نه درمان!


    برای همراهی با ما ، از گزینه پیگیری موضوع استفاده کنید.
    با ما باشید در پنجشنبه ای دیگر و موضوعی دیگر.
     
    آخرین ویرایش:

    Hamraz.raz

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/09
    ارسالی ها
    1,186
    امتیاز واکنش
    10,905
    امتیاز
    748
    سن
    20
    هفته چهارم: بیچاره آثار باستانی!
    مورخه:95/12/27
    فهرست مطالب:

    سرمقاله
    عوامل تخریب آثار باستانی
    معضل وندال ها
    گفتگو در تخت جمشید

    مصاحبه با بانوی تاریخدان انجمن: fatima Eqb
    سخن آخر

    سرمقاله

    هفته نامه انسانیت این بار تخریب آثار باستانی را به عنوان موضوع این هفته انتخاب کرده است. این سر دبیر ما را هم انگار مار نیش زده است! این دیگر چه موضوعی است؟
    خب آثار باستانی مگر نقشی جز یادگاری نوشتن بر روی آنها و گرفتن عکس سلفی با لبان غنچه و اشتراک در اینستا با هشتگ های خفن و شاخ و یادگاری دارند؟
    خلاصه این همراز هم یه چیزیش شده وگرنه آدم عاقل را چه به دفاع از یک مشت سنگ که مهر آثار باستانی به پیشانیشان خورده؟

    عوامل تخریب آثار باستانی

    ایران جزء قدیمی ترین تمدن های جهان میباشد و از این رو دارای تاریخ و آثار باستانی فراوانی است و از این لحاظ بسیار غنی است اما کمتر کسی از تاریخ اصلی و ارزش واقعی این آثار باستانی با خبر است و به این خاطر ما هر روز شاهد تخریب این آثار ارزشمند تاریخی هستیم به طوری که هر لحظه آمادگی شنیدن ربوده شدن مقبره کوروش و یا با خاک یکسان شدن تخت جمشید را داریم!
    آشنایی نداشتن مردم با تاریخ و ارزش این آثار باستانی یکی از دلایل بروز رفتار های وندالیسمی علیه این آثار است.
    یکی دیگر از دلایل تخریب آثار باستانی نبود یک نظام مشخص تصمیم گیری درباره این آثار است. آثار باستانی ای که به ثبت میراث فرهنگی در آمده اند به دلیل توجهات و حفاظت کمتر از سایر آثار باستانی تخریب می شوند ولی آثار باستانی ای که به ثبت میراث فرهنگی در نیامده اند به دلیل نبود یک نظام یا سازمان مشخص و واحد برای حفاظت و تصمیم گیری در مورد آنها در معرض آسیب های جدی ای هستند.
    البته نباید تاثیر عوامل محیطی و طبیعی را فراموش کرد. عوامل محیطی و طبیعی نیز در تخریب آثار باستانی نقش دارند، برای مثال خشک شدن زاینده رود باعث در معرض آسیب قرار گرفتن پل های تاریخی اصفهان شده است.
    و البته مورد استفاده قرار گرفتن آثار باستانی به عنوان معابر عمومی نیز یکی از دلایل تخریب آثار باستانی است، برای مثال همین پل های تاریخی اصفهان به دلیل اینکه علاوه بر مورد بازدید قرار گرفتن توسط گردشگران، جزء معابر عمومی این شهر تاریخی است و قطعا به این خاطر در طول زمان این کار آثا مخربی بر روی این پل ها و آثار باستانی اینچنینی خواهد گذاشت.


    معضل وندال ها

    وندالیسم به بیماری ای گفته می شود که فرد از بی شعوری بالایی رنج ببرد و برای رسیدن به آرامش با چکش و اسپری رنگ به جان آثار باستانی بی افتد!
    سردبیر نام فارسی چنین افرادی را از حرص تخریبیسم گذاشته است. چون برای این افراد مسئولیتی در قبال جامعه و اجتماع و ایجاد ناهنجاری وجود ندارد و بی پروا دست به تخریب همه چیز می زنند.
    البته این افراد جوری از کارهایشان دفاع می کنند که گویی فارغ التحصیل شدنشان به این دفاع بند است! همچین می گویند یادگاری از ما می ماند که گویی اینان تاریخ سازان بزرگی هستند ولی حقشان را خوده اند و نامشان را در کتاب های تاریخ ننوشته اند!
    این بیماری علایم دیگری از جمله بد دهنی هم دارد. شما بروید به یکی از این افراد بگویید"بالای چشمت ابروست." یک فحش هایی می گویند که در جا به دیار باقی خواهید شتافت!
    این افراد در کشیدن قلب هایی که یک تیر از وسطشان گذشتع هم تبحری خاص دارند. به گونه ای با افتخار این قلب ها را می کشند که استاد فرشچیان تابلوهایش را نمی کشد!
    پزشکان تلاش زیادی برای درمان این بیماری کرده اند ولی نتوانسته اند درمان این بیماری خانمان سوز را پیدا کنند. شاید تنها راه درمان این بیماری، فرهنگ سازی، مطالعه کتاب و آشنایی با آثار تاریخی و ارزش آنها باشد که در این روز ها کمتر کسی به این ها توجه نشان می دهد.

    گفتگو در تخت جمشید

    گپ و گفتگو بخش جدیدی است که به هفته نامه انسانیت اضافه شده است. در این بخش، دو شخصیت را با دیالوگ های مربوط به موضوع مشاهده می کنید. این دو شخصیت، نماد گروه هایی از اجتماع هستند.
    صحنه محوطه تخت جمشید-مکانی شلوغ و پر از مسافر و توریست کنار یک ستون

    همراز: نسترن داری چیکار می کنی؟

    نسترن: یه لحظه صبر کن...آها تموم شد. دارم اسم خودمو خودت دو به عنوان دو دوست و همکار پر تلاش روی این ستون چندین هزار ساله ثبت می کنم که تا ابد بمونه.

    همراز: نسترن؟ این کارا چیه می کنی؟! میخوای اسمت بمونه یه کاری کن تاریخ ساز بشی و اسمتو تو کتاب تاریخ بنویسن، با اینا دیگه چیکار داری!

    نسترن: کتاب؟ کتاب چی هست اصلا! کتابو که می خونه که اسم منو ببینه؟ بازدید از تخت جمشید هر سال بیشتر و بیشتر میشه. پس حتی اگه میانگینم بگیریم عده خیلی بیشتری اسم ما دو تا همکار رو میبینند، اونوقت معروف میشیم. نگاه کن چه کار خوبی داریم می کنیم که اون آقاهه هم داره به تقلید از ما اسم خانمشو می نویسه!

    همراز: معروفیت بخوره تو سر من! نکن خواهر من، نکن! تهش یا من همین چکشو تو سر خودت می کوبم و یا از دست تو دق مرگ میشم!

    نسترن: خیلی خوب من زنده تو رو برای ادامه کارمون نیاز دارم. اگه بمیری اینجا می نویسم:"نسترن و مرحومه همراز دو همکار پر تلاش هستند و خواهند بود-با یه قلب گنده که از وسطش تیر رد شده-" نذار ستونو پر کنم که جایی برای یادگاری بقیه مردم نمونه. خب این میراث ماست دیگه. مال ملته. حق داریم هممون یه خط روش بنویسیم و توش سهیم شیم. مخصوصا حالا که تعطیلا عیده و اومدیم مسافرت!

    همراز: نسترن از جلو چشمم دور شو، فقط نبینمت! بابا این خودکار، اینم کاغذ هر چه قدر دلت می خواد بنویس و قلب بکش! با این ستون بخت بر گشته چیکار داری؟

    نسترن: این ستون مال بیش از هزار سال پیشه. الان من روی این کاغذ بنویسم کی دقیقا میبینه و اسم ما دو تا رو می خونه و بهمون آفرین میگه؟ الان که سرانه مطالعه تو ایران پایین اصلا درسته کاغذ و خودکار نشون من میدی؟ بذارش تو کیفت اون کاغذو آبرومون رفت. کاغذ و کتاب و خودکار و قلم اینجا بی کلاسیه. حداقل جلوی توریست ها آبرو داری کن. در ضمن اینم می نویسم چون فقط خودم می فهمم. یکم کتاب نخون تا مثل من روشنفکر شی!

    همراز: نسترگ کتاب نخونم که نمونه بارز کوته فکری میشم نه روشن فکری! به هر چیز که اعتقاد داریو نداری قسم یه بار دیگه نزدیک این ستون شی سر و تهتو یکی می کنم!

    نسترن: خب چرا؟ توضیح بده برام. قانعم کن. چرا میزنی؟ حتما بعدشم میخوای شکنجه ام کنی تا به زور یگم:"دیگه روی آثار باستانی یادگاری نمی نویسم!"

    همراز: قرار نیست شکنجه ات کنم و لازم نیست بگی، فقط ننویس! این ستونی که میبینی یه اثر تاریخیه! مهمه! باارزشه!

    نسترن: خب اینهمه آدم دارن ستونو قورت میدن بس که روش نوشتن، فقط من اضافه ام؟

    همراز: هیچکس نباید اینکارو بکنه، چه تو و چه بقیه!

    نسترن: پس بریم بالای اون شیر سنگی عکس بگیریم بذاریم اینستا و بگیم:" من و همکار و تخت جمشید و کله شیر همین الان یهویی!"

    همراز: وایی قلبم! آخ نسترن، تهش از دست تو سکته کردم! خیر نبینی بشرء آخ!

    نسترن: بشر! آی عم انسان! هیچی نگو! پارسی رو هم پاس نمیدارم. فقط گفتم سوارش شیم دیگه! اصلا بیخیال. بیا بریم اصفهون تو زاینده رود آشغال بریزیم و فیلم بگیریم بفرستیم اون شبکه معروف که مردم هی اینجا آشغال میریزن و مسئولین رسیدگی نمیکنند. خعلی حال میده!

    همراز: .....

    نسترن: همراز؟ همراز چی شدی؟ سکته نکن خواهر، باور کن من سالم میام پایین و هیچیمم نمیشه. به خاطر من نترس که کله این شیر رو می کنم تا خودم نیوفتم!

    همراز: ......

    نسترن: همراز نمیتونم بیام پایین! زنگ بزن آتش نشانی بیان منو بذارن پایین، بعدش بمیر!
    منو با این توریست ها که دارن ازم عکس میگیرن تنها نذار. من الان تو وضعیتی نیستم که معروف بشم!

    همراز: .....


    بله دوستان، از اینگونه افراد که کتاب می خوانند اما نمیدانند راه معروف شدن چیست و شما را لز خراب کردن آثار باستانی که میراث شماسا باز میدارند دوری کنید. اینگونه افراد از فرط کتاب خوانی ظرفیت پایینی دارند و به سادگی سکته می کنند و شما را در شرایط سخت تنها می گذارند.
    مانند همراز نباشید!
    مثل نسترن باشید!

    مصاحبه با بانوی تاریخدان انجمن: fatima Eqb

    1.از نظر شما آثار باستانی چیست؟

    آثار باستانی به بنا هایی گفته می شود که از دوران های گذشته به جای مانده. واژه باستان به معنی گذشته و قدیم است. برای همین به بنا هایی که در گذشته توسط افراد ساخته شده آثار باستانی می گویند. این آثار شامل بناها و ظروف ابزار آلات ساخته شده توسط دست بشر قدیم می باشند. آثار باستانی نشانگر تاریخ و تمدن یک کشور است.

    2.چرا عکس آواتار شما تصویری از مقبره کوروش بزرگ است؟
    به این دلیل که بنده ارادت خاصی به کوروش کبیر دارم. وقتی به مقبره کوروش نگاه می کنم، حس می کنم به چهره ایشان نگاه می کنم. اقتدار و عظمت یک شاه ایرانی در مقبره کوروش دیده می شود.

    3. در مورد آثار باستانی کشورمان توضیح دهید.
    آثار باستانی ما به چند دسته تقسیم می شوند. دسته اول شامل آثار پیش از تاریخ است، دسته دوم شامل آثار تاریخی است و دسته سوم شامل آثار پس از تاریخ است. یک تقسیم بندی کلی دیگری هم هست که شامل دوره باستان، میانه و معاصر است. خوشبختانه ایران از نظر آثار باستانه بسیار غنی است که گواه بر تمدن با عظمت ایران است. شما اگر به موزه لوور تشریف ببرید، طبقه چهارم این موزه فقط شامل آثار باستانی ایران است و متاسفانه بهترین و غنی ترین آثار ایران در همین موزه نگهداری می شود و جای آنها در موزه های ما خالی است.

    4. وظیفه ما در قبال این میراث چیست؟
    وظیفه اصلی ما ایجاد حس مسئولیت نسبت به تاریخ و تمدنمان است، یعنی اگر ما به تاریخ و تمدن خودمان اهمیت بدهیم باید این حس را داشته باشیم که در قبال آثارمان مسئول هستیم و باید از آنها مواظبت کنیم چرا که اگر این حس را نداشته باشیم و به تاریخ کشورمان اهمیت ندهیم، دشمنان به راحتی می توانند تاریخ غنی ما را تحریف کنند و به نفع خودشان از تاریخ ما سوء استفاده کنند. ما میراث دار نیاکانمان هستیم و باید از آن محافظت کنیم.

    5. به نظر شما، این درست است که آثار باستانی یک کشور گواه تاریخ شکوهمند آن کشور است و اگر از بین برود دیگر مدرکی برای اثباتآن شکوه نمی ماند؟
    بله صد در صد. مثلا اگر تخت جمشید و مقبره کوروش و کتیبه ها وجود نداشتند، ما چگونه می فهمیدیم دورانی به نام هخامنشی وجود داشت؟ مثلا اگر بخواهیم شکوه معماری ایران را نشان بدهیم آن شخص را به اصفهان یا شیراز می بریم که پر از آثار باستانی شکوهمند گذشته است و یا درباره زندگی اجتماعی مردم در ایران باستان بخواهیم برای کسی توضیح بدهیم او را به موزه میبریم تا از نزدیک ببیند، اما فکر کنید چند سال دیگر و در آینده اگر این آثار نباشند و بخواهیم برای نسل آینده درباره این مسائل صحبت کنیم قطعا از ما می خواهند که به آنها این چیز ها را نشان دهیم اما اگر نباشند امکان ندارد فقط به حرف های چند مورخ یا چند سند تاریخی اکتفا کنند به خصوص که کم کم شاهد نسلی هستیم که چیز هایی رو که میبینند و لمس می کنند بیشتر به آنها باور دارند تا چیز هایی که میشنوند( با وجود برنامه فتوشاپ یا دروغ هایی که به اسم حقیقت در فضای مجازی منتشر میشوند به نسل آینده حق میدهم که این چیز ها رو باور کنند.) و همینطور اگر این آثار از بین بروند مثل این است که هویت یک کشور از بین برود و سرانجام یک کشور بدون هویت چیزی جز زوال و نابودی نیست.

    6. آیا تخریب آثار باستانی می تواند به دلیل فقر فرهنگی باشد؟
    بله تا حدودی میتوان گفت به خاطر فقر فرهنگی است اما همین فرهنگی هم دلیل دارد و آن هم به خاطر عدم آموزش صحیح است. بهترین مکان برای آموزش مدارس هستند، وقتی در مدارس اهمیت آثار تاریخی را برای بچه ها توضیح دهند، همین بچه ها وقتی که بزرگ شوند می دانند که به چه دلیل آثار تاریخی ارزشمند هستند و در اینصورت کسی دست به تخریب نمیزند. تخریب فقط شامل ویرانی نیست بلکه شامل مخدوش کردن بدنه بنا ها هم هست. مثلا افراد بر روی بدنه بنا ها یادگاری می نویسند که این به تنهایی نشان از فقر فرهنگی است.

    7. می توانید دلیل دیگری برای این عمل ناپسند بیابید؟
    دلیل دیگری که بخواهم بگویم این است که بعضی از افراد دوست دارند وقتی به دیدن اثری می روند برای این دیدار تاریخی را به عنوان یادگاری درج کنند تا زمانی که برای بار دوم به آنجا رفتند بتوانند یادگاری خود را ببینند، به نظرم این کار ها هیچ زیبایی ندارد.
    متاسفانه در تخت جمشید اگر به ستون های صد دروازه دقت کنید می توانید امضای گوتشمید، باستان شناس و مورخ آلمانی در عصر قاجار را ببینید که واقعا از ایشان توقع چنین کاری را نداشتم. اینگونه خرابی ها چیزی شبیه سلفی گرفتن این دوره زمانه شده، البته الان من خیلی کم دیدم که مردم به بدنه بنا ها آسیب وارد کنند و فقط سلفی می گیرند و بس!
    بایدگفت همین خوب است!


    8. ایران را بدون میراث باستانی تصور کنید. چه احساسی دارید؟ آن را توصیف کنید.
    فقط می توانم بگویم خدا آن روز را نیاورد. واقعا وحشتناک است که هیچ آثار باستانی ای وجود نداشته باشد. کشور ما در کنار زیبایی های طبیعتش با همین آثار باستانی زیباتر شده است. این آثار، میراث گذشتگان ما هستند و باید برای آنها ارزش قائل باشیم.
    من اگر یک روز بیدار شوم و ببینم هیچ میراث باستانی ای نداریم قطعا از غصه خواهم مرد چون در این صورت ما چه فرقی با کشور های بدون پیشینه تاریخی داریم؟ مانند کشور های عربی و کشور آمریکا که هیچ پیشینه تاریخی شکوهمندی ندارند، تصورش هم سخت است.

    9. برای جلوگیری از این خرابی ها چه پیشنهادی می کنید؟
    پیشنهادم این است که در مدارس آموزش های لازم را بدهند. اینقدر کتب تاریخی مدارس ننویسند که شاهان ایرانی همه ظالم بودند. ما شاهان عادل و مهربان زیاد داشتیم.
    وقتی اشخاصی بر بالای منبر ها می نشینند و مدام از پیشینه تاریهی کشور بد می گویند و از تاریخ اعراب به خوبی یاد می کنند نسلم است که افراد به آثار باستانی اهنیت ندهند و دست به تخریب آنها بزنند. تاریخ ما شامل تاریخ اعراب نمیشود، تاریخ ما شکوهمند است پس باید چه در مدارس و چه در رسانه های جمعی فرهنگ سازی شود و با آموزش صحیح به افراد، آنها را از عواقب تخریب آثار مطلع کنند.
    از شما هم درخواست دارم که در سایت آموزش های لازم را بدهید و فرهنگ سازی را از همین جا شروع کنید.


    ما نیز از نویسنده خوب انجمن، خانم fatima Eqb به خاطر پاسخ هایشان و وقتی که به پای پرسش های ما گذاشتند سپاس گزاریم.

    سخن آخر
    هر دقیقه ای که می گذرد، ما به سال تحویل و دید و بازدید و مسافرت و.... نزدیک و نزدیک تر می شویم. شاید بعضی ها از الان به سفر رفته باشند و بعضی ها هم شاید اصلا به سفر نروند. هفته نامه انسانیت، از همه عزیزان خواهشمند است که تنها به گرفتن عکس با آثار تاریخی بسنده کنند و از خیر نوشتن نامشان و کشیدن قلب تیر خورده بر روی آنها جدا خودداری فرمایند.
    خواهشمندیم، شما هم این تقاضا را از آشنایان و دوستانتان بکنید تا بلکه آثار باستانی کشورمان بتوانند عیدی، بدون دیدن گل روی اسپری رنگ و چکش و میخ بگذرانند!

    دوستان عزیز، به خاطر تاخیر یک روزه مان از شما عزیزان پوزش می طلبیم.
    به علت یک سری مشکل و با تاخیر آماده شدن بعضی قسمت های هفته نامه ناگزیر به جای پنجشنبه(بیست و ششم اسفند ماه)، امروز(جمعه، بیست و هفتم اسفند ماه) هفته نامه را به دست شما رساندیم.
    با تشکر
    هفته نامه انسانیت
     

    دینه دار

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/30
    ارسالی ها
    1,555
    امتیاز واکنش
    29,224
    امتیاز
    806
    هفته پنجم: حضرت عزراییل در جاده ها می نشیند!

    مورخ : ۹۷/۳/۲۴
    فهرست مطالب :

    سرمقاله
    باب اسفنجی و معضل گواهی نامه
    اتوموبیل ایمن تنها یک شوخی خنده دار است!
    جوانی خطری که رانندگان را تهدید می کند.
    مقصران بی تقصیر!
    اخبار جالب و آمار های باورنکردنی!
    در جاده ها، ده عددی نحس است!
    مقصر واقعی کیست؟
    سخن آخر

    سرمقاله

    اگر یک روز خدایی ناکرده گذرتان به بیمارستان ها افتاد، هیچ گاه تکرار می کنیم هیچ گاه از تخت بغلی تان دلیل بستری شدنش را نپرسید.
    مخصوصا اگر جوان و شبیه درختان پژمرده باشد، زیرا که دلیلش مشخص است: تصادفات رانندگی!
    بیش از یک سال از پایان تلخ هفته نامه انسانیت می گذرد و حالا ما کام مان را با تعطیلات تابستانی و اتمام امتحانات شیرین کرده ایم.
    چکمه های آهنی به پاکرده و کوله بارمان را بسته ایم تا پنجمین هفته از هفته نامه انسانیت را در دل این جاده های پر خطر بگذرانیم!

    باب اسفنجی و معضل گواهی نامه

    باب اسفنجی از آن دست چیز هایی است که همه حداقل یک بار صورت زرد و نمکینش را دیده اند.
    اگر از آن دست افرادی باشید که به این مجموعه دوست داشتنی علاقه دارید مسلما از مشکلات باب اسفنجی درباره گرفتن گواهی نامه آگاهی دارید.
    باب اسفنجی بارها و بارها برای گرفتن گواهی نامه تلاش کرده اما تمام تلاش هایش با شکست مواجه شده اند ولی او هیچگاه از دست یابی به آن
    گواهی نامه ناامید نشده و به تلاش هایش ادامه می دهد.
    باب اسفنجی به هیچ عنوان نمی تواند مانند جوانان بی صبر و کم حوصله ای باشد که پس از یک بار شکست در دستیابی به گواهی نامه، آن را با پول پدر های مایه دارشان بخرند و پشت
    ماشین های چند میلیاردی بنشینند و دوستانشان را به یک سفر شمال دعوت کنند. و احتمالا جوج بزنند با نوشابه.
    باب اسفنجی یک راننده بسیار افتضاح است ولی هیچگاه جان مردم را به خاطر کم طاقتی اش در معرض خطر قرار نداده است. البته به استثنای خانم پاف!

    اتومبیل ایمن تنها یک شوخی خنده دار است!

    مدت ها پیش به تماشای چند دقیقه از برنامه ی یکی از کشور های آسیای شرقی نشستیم.
    در آن برنامه یک مرد به تنهایی توانست در چند دقیقه یک پراید نو را اوراق کند. فقط یک مرد، در چند دقیقه!
    حالا شما تصور کنید که در جاده، با سرعت بالا با خودروی دیگری تصادف کنید، آن وقت چه اتفاقی میوفتد؟
    پراید یک اتوموبیل نیست؛ یک دستگاه کشتار جمعی است که ما در ازای دریافت آن بیش از بیست میلیون تومان پرداخت می کنیم.
    پراید یکی از خطرناک ترین خودرو های جهان است که از پنج ستاره به سختی دو ستاره را دریافت می کند.
    موسسه ایمنی بزرگراه های آمریکا پراید را به عنوان بدترین خودرو جهان می شناسند؛ آن وقت چگونه مدیر عامل ایران خودرو میتواند این حرف را بزند؟ که:
    "بنز و هیوندا نمی توانند استاندارد های خودرویی ایران را پاس کنند!"
    خواهشمندیم یک روانپزشک به کمک هفته نامه بیاید. دیوانه شده ایم دیگر!

    جوانی خطری که رانندگان را تهدید می کند

    بر اساس آمارهای به دست آمده، اکثر تلفات تصادفات جاده ای جوانان هستند. چرا؟!
    واقعا چرا باید این فرصت های طلایی کشور این گونه پرپر بشوند؟ می دانید، اصلا همه چیز زیر سر این هیجانات خالی نشده ی جوانان است.
    می خواهند جلب توجه کنند، دستی می خوابانند و کمر تیربرق را خم می کنند. هــ ــوس هیجان می کنند، سرعت می گیرند، خودشان را می پوکانند.
    از این چیز میز ها مصرف می کنند و به دل جاده می زنند و دیگر بماند بعدش چه می شود. این ها را نگفتیم که جوانان را سرزنش کرده باشیم.
    میل است دیگر! سرکوبش که نمی توان کرد.
    دامنیک تورنتو(!) هم در نوجوانی در یک مسابقه خیابانی چپ کرد. البته این بماند که با کسی تصادف کرد که عاشقش شد و بعد فکر کرد او مرده است و بعد...
    از بحث اصلی دور نشویم، می گفتیم که این کارها در ذات جوانان است. شاید باید کمی جوانان را راحت گذاشت تا این هیجانات به صورت حرکات آکروباتیک با اتومبیل بروز نکند.
    به جان هفته نامه که ما برای خودتان می گوییم، ما و شما که از ژن های برتر نیستیم که ماشینمان زرهی باشد. اندک پولی داریم و آن هم خرج می کنیم و برای دادن دیه کنار می گذاریم.
    هزینه خودمان و اتومبیل له و واجر شده مان بماند. بابای کلی پول دار هم نداریم. دهان ما را باز نکنید که دست می اندازیم و دهان خود را جر می دهیم.
    جوانان را راحت بگذارید. فقط همین!

    مقصران بی تقصیر!

    همچنین عالی ترین مقام راهنمایی و رانندگی کشور گفتند که:
    توانستند تعداد جان باختگان تصادف را که در سال 84 بیست و هفت هزار و هفتصد تن بود، به شانزده هزار تن در پایان سال 95 برسانند.
    یعنی دوازده هزار اختلاف! از آن طرف تا پایان سال 95 نیز بیش از 4 میلیون و 591 هزار و 307 نفر در سوانح جاده‌ای و ترافیکی مجروح، مصدوم و معلول شدند.
    این خبر موثق است و فارس نیوز ناشر آن می باشد. از طرف دیگر تصادفات در ایام نوروز 97، 9 درصد بیشتر از نوروز 96 بوده است.
    هفته نامه انسانیت اعلام می دارد :
    این برای ملتی که در حال مقابله با تصادفات جاده ای است، تقریبا فاجعه به حساب می آید.
    هفته نامه انسانیت نمی خواهد تمام تقصیر را به گردن پلیس راهنمایی و رانندگی یا نهادهای دولتی بی اندازد. زیرا اصلی ترین عامل تصادف، خود انسان است.
    نمی توانیم تماما مسئولان را مقصر بدانیم چون جاده هایی خطرناک و قدیمی و غیر اصولی داریم که هنوز کسی برای رسیدگی زیارتشان نکرده است.
    با این حال هند دارای جاده های خطرناک بسیاری است اما آمار تصادف در آن عادی و قابل قبول است.
    حداقلش اینکه هند در رده 25 کشور با آمار بالاترین تعداد تصادف در جهان نیست. که ایران در همین جدول 25 طبقه ای، مقام چهارم را دارد.
    یعنی چهارمین کشور پر تصادف دنیا.
    رانندگان جوان - چه تازه کار و چه حرفه ای- توجه داشته باشید جاده ها به هیچ عنوان مکان مناسبی برای کورس گذاشتن و فاز شوماخر گرفتند نیستند.
    مخصوصا حالا و در اینجا که جاده ها نیاز به نظارت شدید و تعمیرات اساسی دارند!

    اخبار جالب و آمار های باورنکردنی!

    * تصادفات جاده ای نهمین عامل مرگ و میر در جهان محسوب می شود.
    * بیشترین مرگ و میر ناشی از تصادفات در کشورهای کم درآمد صورت می گیرد.
    روزنامه کیهان: بر اساس آمار وزارت راه و شهرسازی در تصادفات نوروزی سال 97 تاکنون ۳۲۸ تن کشته شده اند که مرگبارترین روز تصادفات، روز جمعه دهم فروردین با ۳۷ کشته بوده است.
    خبرگزاری تسنیم : هر ۷۱ دقیقه یک نفر در جاده‌های ایران جان خود را بر اثر تصادفات از دست می‌دهد.
    روزنامه ایران : در میان ۱۹۰ کشور جهان، ایران رتبه ۱۸۹ را از نظر میزان تصادفات رانندگی به خود اختصاص داده بود. که اکنون از رتبه دوم به رتبه هشتم صعود کرده است. ( باز هم الحمدالله )
    روزنامه ایران : خودرو و وسيله نقليه 10 درصد در تصادفات نقش دارد و در کشورهاي پيشرفته اين رقم زير يک درصد است.
    همدلی: در 20 سال گذشته بیش از نیم میلیون تن از هموطنان‌مان در تصادفات رانندگی جان خود را از دست داده‌اند.
    ( یعنی اگر خدایی ناکرده رشد جمعیت منفی شود، اولین عامل از بین رفتن ایرانیان همین می شود! البته اگر تا آن از گرسنگی نمیریم، آن هم با این وضع قیمت دلار )
    همدلی : به دلیل اهمیت حوادث جاده ای در دنیا، بان کی مون دبیر کل سابق سازمان ملل متحد سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۰ را دهه اقدام برای ایمنی جاده‌ها عنوان کرده است.
    ( چقدر هم که سازمان ملل برای ما مهم است. اصلا ملل دیگر کیست؟ بگویید برود با بچه محل هایش بیاید. )
    سردار مهری : روزانه قریب به 43 تن در تصادفات جان خود را از دست می‌دهند؛ 50 درصد سر صحنه و 50 درصد بعد از صحنه تصادف.
    روزنامه ایران: در دنيا به ازاي هر 100 مجروح تصادف رانندگي يک نفر فوت مي کند، در کشور ما به ازاي هر 100 مجروح رانندگي بيش از 10 نفر فوت مي کنند.
    چرا که ايمني خودروها پايين است و استحکام بدني مناسبي ندارند.
    دنیای اقتصاد : بررسی‌ها نشان می‌دهد هیچ کدام از خودروهای تولید داخل با قیمت زیر ۵۰ میلیون تومان، دارای امنیت بالایی نیستند.
    * شرکت خودروسازی سایپا، رنو کوئید را با عنوان رنوکوئیک که از نظر ایمنی وضعیت چندان مطلوبی ندارد، در سبد خودروهای ایرانی به عنوان جایگزین پراید قرار داده است.
    در سال ۲۰۱۵، رنو کوئید تولید شده برای کشور هند که شامل یک کیسه هوا برای راننده بود، در تست تصادف هیچ ستاره ای را دریافت نکرد.
    همدلی : نا ایمن ترین خودرو های جهان ایرانی اند.

    در جاده ها ده عددی نحس است!

    * ویکی پدیا می گوید که این 10 دلیل اکثرا باعث و بانی تصادفات جاده ای هستند: *
    ۱- رانندگی با چراغ خاموش در شب
    ۲- صحبت و توجه به همراه در حین رانندگی
    ۳- خوردن و نوشیدن در رانندگی
    ۴- عدم رعایت فاصله ایمنی و توجه نکردن به سرعت
    ۵- حرکات نمایشی در حین رانندگی
    ۶- بی‌توجهی به علائم راهنمایی رانندگی
    ۷- صحبت با تلفن همراه در حین رانندگی
    ۸- وجود نقص فنی در خودرو و بی‌توجهی به آن
    ۹- جربحث در داخل خودرو
    ۱۰- خوردن شربت یا قرصهای مسکن و خواب‌آور
    ویکی پدیا همچنین با تکان دادن انگشت اشاره و نچ نچ کنان می گوید: "تصادفات یکی از عوامل اصلی مرگ در کشورهای جهان می‌باشد."

    مقصر واقعی کیست؟

    تا اینجا گفتیم که نمی خواهیم نهاد خاصی را مقصر بدانیم و در نتیجه، بی طرف نگاه کردیم.
    اما واقعا، یک نهاد باید کوتاهی و مسئولیت ناپذیری هایش را به گردن بگیرد.
    تا آن جایی که می دانیم، همه متخصصان نهاد ها، از جمله وزارت راه و پلیس راهنمایی و رانندگی، عوامل انسانی را عامل اصلی تصادفات می دانند.
    اما هفته نامه انسانیت با زیرکی مطالبی را از روزنامه و خبررسانی های مختلف جمع کرده است که نشان دهنده خیلی چیزها هستند.
    در ادامه با ما باشید تا برایتان از این راز پرده برداری کنیم. بعد از تبلیغات در خدمتتان خواهیم بود.
    شوخی کردیم!
    حالا می رویم سر اصل مطلب:
    در روزنامه عصر ایران، بعد از اینکه انسان را مهم ترین عامل تصادف شناخته اند، در بند بعدی می خوانیم که علاوه بر انسان ها، امنیت جاده ها و کیفیت خودرو هایی نظیر
    پراید نیز از مولفه های مهم حوادث جاده ای هستند و باید کیفیت ایمنی جاده ها و خودروها را بالا برد تا هر تصادف جاده ای ساده‌ای منجر به کشته شدن سرنشینان خودرو نشود.

    نتیجه گیری : شاید اینکه "عوامل انسانی مهم ترین عامل تصادفات هستند"، به نظر جمله ای درست باشد. اما نه برای کشور ما. بلکه برای جهان. چون این
    جمله ای جهانی است و مسلما برای کشوری که وضعیت بسیار بدی در این زمینه دارد، به طور کامل صدق نمی کند. نگاهی به اطرافتان بیندازید.
    جرایم تخلفات به شدت بالا هستند اما جاده ها... نگویم برایتان که چه کاری کرده است موضوع این هفته باهامان.
    درباره امنیت خودرو ها در ایران هم می توان گفت: شرکت های ایران خودرو و سایپا تولید انحصاری خودرو را در اختیار دارند! وقتی رقابتی وجود ندارد، پیشرفت چه معنایی می دهد؟

    اصل مطلب دوم :
    در روزنامه ایران، از
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ای با سرهنگ زینی رئیس اداره تصادفات تهران بزرگ، بهره ی بسیار بردیم. ایشان به پرسش های روزنامه ایران چنین پاسخ دادند که

    چکیده ای از آن را عرض می کنیم:
    "خیر، تست سلامت روان از رانندگان پایه یک برون شهری گرفته نمی شود اما تست اعتیاد و معاینه چشم چرا. فاصله زمانی بین تست ها هم وجود ندارد و به اینگونه است که اگر از
    راننده خطایی سر بزند و پلیس به او مشکوک شود، باید برود و تست بدهد." ایشان همچنین گفتند که: "ما دنبال سلامت جامعه هستیم، و نه افراد. چند عامل سبب تصادف هستند که
    مهم ترین آن انسان است. حالا باید آسیب شناسی شود که هر کدام چقدر سهم دارند" !
    نتیجه گیری: با این حساب، بعد از این چند دهه، هنوز آسیب شناسی نشده که بفهمیم چه نهادی بیشترین درصد تقصیر را دارد.
    برای همین همه ی افراد صاحب نظر، عوامل انسانی را مطرح می کنند. از طرف دیگر؛ تست روانی از رانندگان گرفته نمی شود، این را کنار می گذاریم اما این که
    این تست های اعتیاد و سلامت چشم فاصله زمانی معینی ندارند را کجای دلمان بگذاریم؟
    آمدیم و راننده ای در پنجاه سالگی دچار آب مروارید شود و پلیس هم هرگز او را نبیند. تکلیف این راننده و جاده ها چیست؟

    اصل مطلب سوم:
    سرهنگ زینی همچنین از این نظر ما را روشن کردند که : "پلیس ها ابزار های فنی و علمی لازم و به روز را برای نظارت و کنترل بر رفتار های ترافیکی را در اختیار ندارند و از جامعه جهانی
    عقب هستند." البته لازم به ذکر است که با این شدت جریان برق برای روشنایی، هفته نامه انسانیت فیوز پرانده است.

    نتیجه گیری : نتیجه را خود سرهنگ زینی بیان کردند : بنابراين با اين ابزار چطور انتظار مي رود همه کار را پليس در دست بگيرد؟

    اصل مطلب چهارم :
    دکتر خسرو صادق نیت، رئیس اداره بهداشت محیط کار، در روزنامه ایران، عنوان کرد :
    همه راننده های حرفه ای که عملا زیر نظر وزارت راه فعالیت می کنند، هر دو سال یک بار مورد ارزیابی سلامت قرار می گیرند.

    نتیجه گیری : یعنی فقط راننده های حرفه ای وزارت راه جزء عامل تصادف انسانی به حساب می آیند؟ پس جوانان مهیج چه؟ رانندگان پیر چه؟ چرا فقط راننده های حرفه ای؟

    اصل مطلب پنجم:
    در روزنامه همدلی آمده که معاون وزیر راه و شهر سازی گفته است: "خودروهای داخلی کمترین ایمنی جهان را دارند" و کم شدن تصادفات جاده ای را با اوصاف فعلی؛ شدنی نمی داند.
    و معتقد است: " کم کردن تلفات جاده ای سخت است، یا شدنی نیست!"

    نتیجه گیری : هیچ چیز در این باب، تغییر نمی کند. معاون وزیر نا امید است، صاحب نظران دیگر برای باقی ماندن بر منصب خود ناگزیرند ارقام نادرست ارائه بدهند.
    دوستان عزیز، خودتان مراقب خودتان باشید.

    اصلی ترین مطلب :
    دکتر مرتضی شمسی مدرس سلامت شغلی رانندگان حرفه ای، می گوید : "در 90 سال گذشته دولت ها کار خاصی برای کاهش تصادفات نکرده اند و جزو اولویت های شان نبوده است.
    جرایم تخلفات هم که فقط منبع در آمدی برای دولت هستند. تنها راه حل این معضل، آموزش است که باید از مهدکودک شروع شده و تا دانشگاه ادامه یابد. تا زماني که فرهنگ ترافيکي به مردم آموزش داده نشود وضع به همين منوال خواهد ماند."

    و در آخر نتيجة النتائج: وزارت آموزش و پرورش، صدا و سيما، بهداشت و درمان، وزارت علوم، بهزيستي و فرهنگ و ارشاد بايد فرهنگ ترافيکي را در جامعه حاکم کنند.
    اينکه همه چيز را به گردن هم بيندازيم فايده اي ندارد.
    * بخش آخر این قسمت، چکیده ی چکیده ای از یک مقاله در روزنامه ایران بود.

    سخن آخر!
    نفر اول بودن در هر لیستی یک افتخار نیست بلکه یک نقص است، نقصی که باید هر چه سریع تر برطرف شود.
    لیست میزان تصادفات و مرگ و میر های جاده ای نیز جزو همین لیست هاست، پس لطفا سعی کنید آخر باشید. اگر امکانش باشد!
    یک چیز دیگر :
    رانندگان محترم حین رانندگی مواظب باشند به صف طولانی اعتصاب کامیون داران که کنار جاده یا وسط آن پهلو گرفته اند، برخورد نکنند! ستادِ "مشکلات یکدیگر را دو برابر نکنیم!"

    امیدواریم توانسته باشیم اطلاعات کافی در این باره بدهیم.
    اگر انتقاد یا پیشنهادی دارید، با روی خوش پذیرایتان خواهیم بود.
    دل هایتان شاد و تن هایتان سلامت.
    در پناه حق
    همراز و نسترن
     

    Hamraz.raz

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/09
    ارسالی ها
    1,186
    امتیاز واکنش
    10,905
    امتیاز
    748
    سن
    20
    هفته ششم: داغ و جنجالی مثل فوتبال!
    مورخه: ۹۷/۴/۳
    فهرست مطالب:
    سرمقاله
    انقراض یوزپلنگ ایرانی برای بار دوم
    شیک پوشی با لباس تولید ملی در سال حمایت از تولید ملی
    یوپا: یوزپلنگ خسته!
    ایران در منجلاب گروه مرگ
    تا باشه از این گل به خودی ها
    آرزوهایی که برآورده شد اما آفساید بود.
    سانسور در جام جهانی
    وضعیت پخش جام جهانی در ایران
    موهای بلند کارلوس پوپول در حقش جفا کرد!
    سخن آخر
    آنچه خواهید خواند...

    سرمقاله
    کارتون فوتبالیست ها و گل کوچیک در کوچه های تنگ و تاریک از ارکان اصلی زندگی هر پسر بچه ی دهه پنجاهی و شصتی است؛ پس طبیعی است که در برای دهه هایی که از آنها به عنوان نسل سوخته یاد می شود، جام جهانی مهم ترین چیز باشد.
    این حس شاید تنها چیزی باشد که میان نسل های مختلف با بیشترین تفاوت ها، مشترک است. این هفته ما تصمیم گرفته ایم یک کبریت در میان آتش جنجال های جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه روشن کنیم
    با ما همراه باشید!

    انقراض یوزپلنگ ایرانی برای بار دوم
    همان طور که می دانید، امسال طراحی پیراهن تیم ملی ایران به کمپانی آدیداس سپرده شد و آدیداس هم سنگ تمام گذاشت! نامردی نکرد و به قول چندی از دوستان، زیرپیراهنی آقا ماشالله را به ما هدیه کرد. در حالی که فدراسیون فوتبال از آدیداس دفاع می کرد و می گفت: "لباس تیم ملی باوقار و شکیل خواهد بود! "خوب، چه بگوییم حالا که کار از کار گذشته و بازی ها شروع شده و از همه مهم تر اینکه، به صدر گروه خودمان رسیدیم! ولی کوتاهی
    آدیداس در حق ایران لازم به ذکر است. این کمپانی با اینکه وقت زیادی برای طراحی پیراهن تیم ایران داشت، خلاف کشورهای دیگر که طرح های جدید و جالب توجهی برایشان زده بود، لباسی ساده و با سه خط در جای جایش به ما فروخت. در ضمن، مقابل نامه های آقای تاج و وزارت ورزش ایران گفت که وقتی برای طرح جدید ندارد و اگر لوگوی یوزپلنگ ایرانی را به آن بازگرداند، پیراهن قابلیت خنک کنندگی و تهیوه هوای خویش را از دست می دهد! انسان در مریخ علائم حیات پیدا می کند آن وقت ما نمی توانیم پیراهن یوزپلنگیمان را داشته باشیم! تازه، قرار بود به خاطر شعار سال که حمایت از کالای ایرانی است، طرح روی پیراهن به این مسئله مربوط باشد. اما آدیداس این نقشه را هم نقشه بر آب کرد که هفته نامه انسانیت از این بابت متشکر اوست. وگرنه اکنون باید شاهد لوگوی خمیردندان نسیم و دندان های براق یوزپلنگ روی پیراهنمان می بودیم. نکته مهم دیگر هم که باید ذکر کنیم، این است که آدیداس پیراهن ها را به قیمت 90 تا 130 دلار می فروشد و فروخت. یعنی اگر میانگین این قیمت را به پول ایران حساب کنیم، با وضع فعلی دلار می شود : خطای ۴۰۴!
    نکته مهم دیگر این است که وضعیت ایران و مراکش در این مورد شبیه به هم بود. آدیداس همان قدر که در حق ما جفا کرد، قدری رویش گذاشت و همین بلا را هم سر مراکش آورد. مراکشی های بیچاره که 20 سال منتظر ورودشان به جام جهانی بودند، با پیراهنی بسیار ساده که شبیه مسابقات فوتبال رمضانشان بود مواجه شدند و به آدیداس اعتراض کردند که آنان را به تمسخر گرفته است. ناگفته نماند که مردم خشمگین مراکش، خواستند محصولات آدیداس را تحریم کنند. دعا کنیم کالای ایرانی و بوهدوز - بازیکنی که توپ را با کله به داخل دروازه مراکش فرستاد - را تحریم نکنند!
    در ادامه به گزارش تصویری خبرنگار عالی رتبه هفته نامه انسانیت(!) در ورزشگاه سن پترزبورگ می پردازیم:
    بازیکن مراکش : من نزدمش والا. خودش افتاده داره برای پیرهن زشتش لج می کنه.
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    سردار : پیرهن خودتو دیدی بچه؟
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    بازیکن مراکش : چیه؟ می خوای دعوا کنی؟ یارهامو صدا کنم بیان مصدومتون کنن؟
    بازیکن ایران : تو اونارو صدا کنن، منم خواستگارام و یار دوازدهممو صدا می کنم نفله.
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    بازیکن ایران : با همین لگد پیرهن خوشگلتو گل مالی می کنم.
    بازیکن مراکش : برو بابا، آدیداس پیرهن شما رو کپی از روی طرح اولیه ما زده.
    بازیکن ایران : بگیــــــــــــــــر...
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    بچه هــــــــــــآ.... دعوا نکنین. آدیداس شما رو به جون هم انداخته که خودش رو نجات بده. گولشو نخـــــــوریــــــــن!
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    داور : پنالتی برای ایران و مراکش علیه آدیداس.
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    بدون شرح!
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    سر انجام توپ با همکاری بازیکنان ایران و مراکش داخل دروازه آدیداس فرستاده شد :
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    بازیکن مراکش : بلاخره پیروز شدیم.
    بازیکن ایران : به لطف شما عزیزان ؛ )
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    شیک پوشی با لباس تولید ملی در سال حمایت از تولید ملی
    مراسم رونمایی از لباس تولید ملی فوتبال ایران در ۲۰ اردیبهشت ماه برگذار گردید و این لباس در حضور اعضای کادر فنی، بازیکنان، مسئولان فدراسیون فوتبال و جمعی از هنرمندان در معرض دید عموم قرار گرفت.
    سومبات هاکوپیان، موسس و مدیر عامل و طراح یکی از مطرح ترین برندهای ایرانی تولید لباس مردانه که در صحنه های جهانی نیز دارای ارزش و اعتبار است، تولید گسترده لباس برای تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی و پس از آن را عهده دار خواهد بود. در همین راستا کارلوس کی روش سرمربی تیم ملی فوتبال، پیراهن شماره ۱۲ را به برند هاکوپیان تقدیم کرد.
    ایران جدای از ناکامی اش در طراحی پیراهن تیم ملی، از نظر لباس رسمی هیچ کم و کاستی ندارد و خوشتیپ تیم جام جهانی لقب گرفته است. عکس خوشپوشان مان، در سراسر جهان پخش شده و آنها طرفداران بسیاری از سراسر جهان پیدا کرده اند.
    همه چیز از یک توئیت آغاز شده است که کت و شلوار های آبی، عینک های دودی و کفش های چرم براق و مشکی را منتشر کرد که این توییت توسط دیگر کاربران منتشر شد و به جایی رسید که تصاویر ملی پوشان کل فضای مجازی را فرا گرفته است.
    images_1.jpg


    یوپا: یوزپلنگ خسته!

    بستنی عروسکی از آن دست چیزهایی است که هر شخص ایرانی برای یک بار هم که شده، طعم وانیلی- شکلاتی آن را چشیده است. یکی از نکات بارز این بستنی ها تفاوت عمده ی آنها با طرح روی کاور آنهاست.
    حدود یک ساعت مانده به آغاز مسابقه ی تدارکاتی میان ایران و ازبکستان، از نماد تیم ملی فوتبال ایران که برگرفته و تصویری از یک یوز ایرانی است، در ورزشگاه آزادی رونمایی شد. بنابر تصمیم مسئولان فدراسیون، نماد تیم ملی" یوپا" نام گرفته که به نظر می رسد مخفف کلمه ی" یوزپلنگ ایرانی" است.
    این نماد همان حکم بستنی عروسکی دوران کودکی را دارد؛ یعنی همانطور که بعد از باز کردن بستنی، به جای مواجه شدن با بستنی خندان روی کاور، با یک شکل عجیب و غریب مواجه میشدیم، الانه هم دلمان را خوش کرده بودیم که یک یوزپلنگ درست و حسابی نماد فوتبال کشورمان است اما به جای آن یک یوز پلنگ خسته نصیبمان شد.
    به قول معروف: آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است.
    01303250.jpg


    ایران در منجلاب گروه مرگ
    چند ماه پیش در دهم آذر ماه ۱۳۹۶ در قلب مسکو قرعه کشی یکی از بزرگترین رخداد های ورزشی جهان رخ داد و رقیبان هر ۳۲ تیم جام جهانی در دوره مقدماتی مشخص شد و شاید یکی از بدترین اتفاقات ممکن در کاخ کرملین رخ داد و ایران در بدترین گروه ممکن افتاد: گروه مرگ!
    در این گروه پرتغال قهرمانی در یورو ۲۰۱۶، اسپانیا قهرمانی در جام جهانی ۲۰۱۰ و جام ملت های اروپا در سال های ۲۰۰۸ و ۲۰۱۲ را در کارنامه دارند. دو کشور اسپانیا و پرتغال از بزرگترین شانس های قهرمانی در جام جهانی امسال هستند و در برابر این دو تیم شانس ایران و مراکش بسیار کم است اما این دو عملکرد درخشانی در راه رسیدن به جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه داشته اند و اگرچه شاید مرحله مقدماتی را در جام جهانی امسال نتوانند پشت سر بگذارند اما میتوانند با بازی های درخشان در ذهن میلیار ها نفر
    تماشاچی ماندگار کنند.

    تا باشه از این گل به خودی ها!
    نود دقیقه بازی بدون گل با تعداد بسیار زیادی موقعیت از دست رفته اما ناگهان در نود و پنجمین دقیقه بازی، درست آن لحظه ای که هیچکس انتظارش را نداشت، درست پیش از آنکه بازی مساوی به پایان برسد، فریاد گل در سرتاسر ایران پیچید. عزیز بوهدوز، چهره اول تیم ملی ملی مراکش خطایی مرتکب شد که شکست را بر تیم ملی مراکش تحمیل کرد، شکستی که پس از بیست سال غیبت در جام جهانی تحملش سخت تر و جانکاه تر است.
    پس از قرعه کشی جام جهانی بیشتر پیشبینی ها این بود که با مراکش و شاید پرتغال مساوی کرده و از اسپانیا شکست میخوریم و همانند دوره های قبلی در همان مرحله مقدماتی جام جهانی را ترک می کنیم.
    اما عزیز بوهدوز کاری کرد که ما با ۳ امتیاز اولین برد در گروه خود و صدر نشینی در گروه مرگ را تجربه کنیم. عزیز به زمین آمد که گل بزند و گل هم زد، اما نه به نفع تیم خودش.

    بعضی ها می گویند این برد، یک برد شانسی بود و ایران هیچ وقت نمی تواند با این وضع بازی صعود کند. ما نیز نمی گوییم که می توانیم صعود کنیم. نه تنها ما، بلکه صاحب نظران نیز چنین عقیده ای دارند. اما نمی توانیم کاملا مطمئن باشیم که این بُرد، یک برد شانسی بود. چون اگر آقای بوهدوز گل به خودی اشتباهی را نمی زد، آقای طارمی کنارش بود و اتفاقا موقعیت گل هم داشت. پس بیایید دست از این واقع گرایی بیش از حد که به نا امیدی رسیده برداریم، درست است که صعود نمی کنیم، ولی حداقل چندتا چندتا گل نمی خوریم. چون به نسبت به گذشته، تیممان از دفاع بهتری برخوردار است و اتفاقا دفاع هم از ارکان اساسی فوتبال می باشد. حالا اینکه با یک اشتباه، شانسی گل بزنیم یا شانسی گل بخوریم زیاد مسئله بزرگی نیست. چون بازی فوتبال به خاطر شانسی و غیرقابل پیش بینی بودنش جذاب تر از بقیه بازی هاست. آقای کی روش هم که گفته مقابل پرتغال و اسپانیا فقط حمله می کنیم. حالا فقط باید منتظر بمانیم که چه می شود. پس به قول یکی از دوستان : "ان شاء الله ابر و باد و مه و خورشید و حریف، ما را یاری می دهند تا برای اولین بار به مرحله بعدی صعود کنیم!"
    دیدگاه هایی که در این قسمت ارائه شد، تماما برگرفته از نظرات مردم در شبکات اجتماعی است.

    آرزوهایی که برآورده شد اما آفساید بود!
    آن زمان که همه فکر میکردند، ایران از اسپانیا- یکی از شانس های قهرمانی جهان از آن یاد میشود- شکست سختی خواهد خورد اما در نهایت بازی با نتیجه یک بر صفر به نفع اسپانیا به پایان رسید.

    تیم ملی ایران یک برد در کارنامه خود داشت و بر همین اساس اگر میتوانست با اسپانیا و پرتغال مساوی کند برای اولین بار به مرحله دوم سقوط کند اما با شکست در برابر اسپانیا برای رسیدن به مرحله دوم باید پرتغال را ببرد.
    اختیار توپ در این بازی بیشتر در دست بازیکنان اسپانیا بود ولی با اینحال آنها تنها توانستند یکبار از سد دفاعی قوی بازیکنان ایران عبور کرده و گل بزنند.
    درست است که بازنده این مسابقه ما هستیم ولی مزه ی گل زدن به اسپانیا را چشیدیم، هرچند که آفساید بود!

    سانسور در جام جهانی
    مسئله سانسور در ایران پیشینه ای دور و دراز دارد و به علت عقاید متفاوت در این زمینه، ما زیاد وارد بحث در این زمینه نمی شویم و فقط با نوشتن دیده هایمان در این مقاله، انجام وظیفه می کنیم : جدا از سانسور بانوان ایرانی در ورزشگاه سن پترزبورگ و آرهنای روسیه و زوم روی چهره ی پرتلاطم کارلوس کی روش، می خواهیم به رفتار خبرنگار صدا و سیما در هنگام
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    با هواداران ایرانی اشاره کنیم. دیده شده که خبرنگار جمهوری اسلامی ایران، برای
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    با ایرانی هایی که اطراف استادیوم بودند؛ فقط سراغ آقایان می رفته و برای
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    با خانم ها دنبال خانمی می گشته که حجاب کامل داشته باشد. این کار او سبب شده صدای عده زیادی از ایرانیانی که در آن جا حضور داشتند در بیاید و به این مسئله اعتراض کنند. آن هم با شعار " دوربین رو وردار و ببر". این کار تمام خبرنگاران ایرانی است. مثل آقای میثاقی یا خیلی های دیگر که ما نمی شناسیم. این اتفاق مستند است. ما نمی گوییم حق با کیست. صلاحیت این کار را هم نداریم اما شما، دارید!


    وضعیت پخش جام جهانی در ایران
    از هفته ها قبل از شروع جام جهانی، اعلام شد که بازی های تیم ملی ایران و فینال جام جهانی در سینما ها خواهد شد. بعد گفتند که این بازی ها در استادیوم آزادی هم پخش می شود و خانواده ها می توانند با هم این مسابقه ها را تماشا کنند. مسئله ای که هفته نامه می خواهد به آن بپردازد، این است که بلیط سینماهایی که مسابقات را نمایش می دهند، گرانتر از حد معمول است و شرایط دیدن بازی ایران و لـ*ـذت از آن، برای عموم یکسان نیست. مسئله دیگر جلوگیری از تجمع در هر جای دیگر شهر برای تماشای بازی، مخصوصا در کافه هاست. تا حدی که رئیس کافه ها را – حتی کافه های فوتبال – در صورت پخش فوتبال تهدید به پلمپ کرده اند. ما دلیلش را نمی دانیم. اگر کسی می داند برایمان توضیح دهد. مسئله آخر، پخش بازی ایران و اسپانیا در ورزشگاه آزادی است. از اول اعلام شده بود که مردم می توانند در ورزشگاه شاهد این بازی باشند. در اطراف ورزشگاه صفی طولانی از اتومبیل ها کشیده شد و مردم در انتظار ورود به ورزشگاه و شروع بازی بودند. اما با دستور دادستانی استادیوم آزادی، پلمپ شد. نیروی انتظامی آمدند و مردم را از ورزشگاه بیرون کردند . از طرف دیگر دادستانی تهران گفت که این ارگان هیچ نقشی در لغو پخش بازی را نداشته و تصمیم از سوی استانداری تهران اعمال شده است. مردم بسیار خشمگین و عصبانی بودند و فیلم هایی از خود را در فضای مجازی پخش کردند. این قضیه تا آنجا طول کشید که وزارت کشور اعلام کرد بازی ایران و اسپانیا در ورزشگاه آزادی پخش میشود و مردم می توانند بیننده آن در ورزشگاه باشند. ما نمی دانیم دلیل این ناهماهنگی چه بود. از قبل هم خوانده بودیم که نیروی انتظامی مخالف هیچ چیز نیستند و دستورات را اجرا می کنند. پس ناگهان چه شد؟ نمی دانیم!


    موهای بلند کارلوس پوپول در حقش جفا کرد
    احتمالا تا به حال درباره کارلوس پوپول و حضورش در ایران شنیده اید. اگر هم نشنیده اید، ما برایتان می گوییم. کارلوس پوپول کاپیتان سابق تیم ملی اسپانیا و بارسلونا است، به همین دلیل عادل فردوسی پور می خواست در شب بازی ایران و اسپانیا، ایشان را به عنوان کارشناس در برنامه خود داشته باشد. این عمل انجام شد، نامه فرستاده شد. اجازه صادر شد و کارلوس پوپول به ایران آمد. اما دقیقا زمانی که می بایست در تلوزیون حاضر شود، نبود. چون صدا و سیما به علت موهای بلندش به او این اجازه را نداد. از حال عادل فردوسی پور نمی گوییم و به نظر مردم می پردازیم. بعضی با این عمل عادل فردوسی پور موافق بودند و به شدت از رفتار صدا و سیما خشمگین شدند. اما عده دیگری می گفتند که چرا باید پول بیت المال به جیب یک خارجی ریخته شود تا به تلوزیون بیاید. و در ضمن حضور در هر جامعه یک قوانینی دارد و کارلوس پوپول می توانست این قوانین را رعایت کند. نظر شما چیست؟

    سخن آخر
    همیشه با خود فکر می کردم که فوتبال چه سودی برای یک مردم درد کشیده دارد که این همه طرفدارش هستند؟ اما حالا، با اتفاقی که در جام جهانی سال 2018، در کشور روسیه و در ورزشگاه سن پترزبورگ افتاد، همه چیز را فهمیدم. شما هم دیدید؟ ناگهان چنان شور و شوقی برپا شد که فیوز از سر همه دردها و اجاره ها و قسط هایمان پرید و همه چیز به یک باره خاموش شد. همه چیز جز پیروزی کشورمان، پس از 20 سال در جام جهانی!

    آنچه خواهید خواند...
    خبر... خبرای داغ.... خبر
    تجـ*ـاوز... تبعیض... دختر
    ایرانشهری های عزیز
    با ما همراه باشید
     

    دینه دار

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/30
    ارسالی ها
    1,555
    امتیاز واکنش
    29,224
    امتیاز
    806
    بالا