وظايف اخلاقي مرد در برابر همسرش چيست؟
<BR> نخست بايد دانست:<BR> آفرينش و ساختار وجودي و زيستي جنس زن براي كارهاي عاطفي و سبك و لطيف آفريده شده و كارهايي كه به توانايي بالاي جسمي نيازمند است، متناسب وجود مرد ميباشد. از اين رو، وظايفي كه اسلام براي هر يك از زن و مرد مقرر كرده، بر اساس هماهنگي و تناسب با ساختار وجودي آنهاست. در اينجا به برخي از وظايف مردان كه در ايجاد روابط دوستانه و صميمانه بسيار مؤثر و سازنده است، اشاره ميشود:<BR> 1. تأمين رفاه خانواده<BR> شكي نيست؛ كه بر اساس آيات و روايات اسلامي، نظام مطلوب خانواده براساس مشورت و در نهايت با سرپرستي و مديريت اجرايي مرد ساماندهي ميشود.<BR> خداوند ميفرمايد: «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَي النِّساءِ»؛ نساء (4)، آيه 34.؛ «مردان، سرپرست زنانند».<BR> مرد از آن جهت كه به طور معمول از جنبه اداره زندگي و نيروي جسمي قويتر است، سرپرست خانواده ميباشد. او در اين زمينه دو وظيفه دارد؛ يكي وظيفه شرعي و قانوني به عنوان تأمين نفقه زن و فرزند و فراهمسازي شرايط ضروري زندگي و ديگري از نظر اخلاقي و انساني وظيفه تأمين رفاه و راحتي خانواده را دارد كه چيزي فراتر از تأمين نفقه و هزينه زندگي است. از اين رو تكاليفي را بر دوش او ميگذارد. اگر مرد در هزينه كردن حاصل دسترنج خود سخاوت و گشاده رويي به خرج داد، مِهر و شادابي و صفا را در خانواده چند برابر كرده و باعث افزايش محبت و تحكيم بنيان خانواده ميشود.<BR> اين نوع تعامل و رفتار همان نيكي و احسان است؛ كه در روايات به آن تأكيد شده است.<BR> از رسول اكرمصلي الله عليه وآله نقل شده: «بهترين شما كسي است كه بهترين براي خانوادهاش باشد و من براي خانواده ام بهترين هستم» «خَيْرُكُمْ خَيْرُكُمَ لِاَهْلِهِ و أنا خَيْرُكُمْ لِاَهلي»؛ (وسائلالشيعه، ج 14، ص 221)..<BR> و نيز آن حضرت ميفرمايد: «از ما نيست كسي كه وسعت زندگي بر او داده شود و او بر خانوادهاش سخت بگيرد» «لَيْسَ مِنَّا مَنْ وُسِّعَ عَلَيْهِ ثُمَّ فَتَّرَ عَلي عِيالِهِ»؛ (مستدركالوسائل، ج 15، ص 256)..<BR> و در حديث ديگري ميفرمايد: «هركس به بازار رود و هديهاي براي خانوادهاش بخرد و ببرد، (-(پاداش او)-) مانند كسي است كه براي نيازمندان صدقه ميبرد» «مَنْ دَخَلَ السُّوقَ فَاشْتَري تُحْفَةٌ فَحَمَلَها اِلي عِيالِهِ كانَ كَحامِلِ صَدَقَةٍ اِلي قَوْمِ مَحاوِيجِ»؛ (وسائلالشيعة، ج15، ص227)..<BR> امام رضاعليه السلام ميفرمايد: «سزاوار است انسان بر خانوادهاش فراخي و توسعه دهد تا مرگ او را آرزو نكنند». «يَنْبَغي لِلرَّجُلِ اَنْ يُوَسِّعَ عَلي عِيالِهِ لِئَلاَّ يَتَمَنّوا مَوْتَه»؛ (من لايحضره الفقيه، ج 2، ص 68).<BR> مرد نبايد تصور كند؛ كه بخل ورزيدن و جمعآوري اموال و سختگيري بر زن و فرزند، زهد و ارزش محسوب شده و با اين كار از پاداش الهي بهرهمند ميشود؛ بلكه بر اساس رواياتي كه گذشت اين نوع تصور تصوري باطل و ضدارزش است و مرد ميبايست در زمينه توسعه مالي و رفاهي خانواده بسيار مثبت و با سخاوت و گشادهرويي با آنان برخورد كند.<BR> 2. تأمين آسايش خانواده<BR> مرد كه در بيرون خانه مشغول كار و تلاش است، سزاوار است زمان رفت و آمد خود را تنظيم نموده و بر طبق برنامه عمل نموده و بدون علت، تأخير در بازگشت به منزل نداشته باشد كه باعث نگراني و اضطراب خانواده نشود.<BR> مرد بايد خود را ملزم بداند كه بعد از فراغ از كار براي استراحت به كانون گرم خانواده بازگردد و نسبت به آنان بيتوجهي نشان ندهد.<BR> از امام صادقعليه السلام نقل شده كه: «بر مرد سزوار نيست در شهري كه خانوادهاش آنجا زندگي ميكند، جاي ديگري به استراحت بپردازد». «هَلكَ بذي المروةَ انْ يبيت الرّجل عن مَنْزِله بالمصر الذي فيه أهلُه»؛ (وسائلالشيعه، ج 14، ص 122).<BR> رسول اكرمصلي الله عليه وآله ميفرمايد: «نشستن مرد در كنار خانوادهاش، نزد خداي بزرگ دوست داشتنيتر از اعتكاف (-(و نشستن)-) در اين مسجد من است.» «جُلُوسُ الْمَرْءِ عِنْدَ عِيالِهِ اَحَبُّ اِلَي اللَّهِ تَعالي مِن اِعْتِكافٍ فِي مَسْجِدي هذا»؛ (ميزان الحكمة، ج4، ص287).<BR> اين به جهت تأمين نيروي عاطفي زن است. خانواده هر كس، چشم اميدشان به او است؛ پدر در عين اين كه پدر و مدير بوده، همسر است، بايد دوست و دلسوز براي خانواده باشد و اگر ثروتي دارد، از آنها است و اگر زحمتي ميكشد، براي راحتي آنان است. پس بايد در خانواده به گونهاي عمل كند كه همسر و فرزندان، در رفاه و آرامش باشند.<BR> هر گونه خشونت و سختگيري و يا بيتوجهي به خواست خانواده، ممكن است زندگي را تلخ و محبت را از دل خانواده بيرون ببرد. سختگيريهاي بيمورد و بهانهگيريهاي نابجا و در تنگنا قرار دادن خانواده شايسته نيست. سختگيري در هزينه زندگي و در فشار اقتصادي قرار دادن خانواده به صلاح نيست يا سختگيري در رفت و آمد ممكن است پيامدهاي ناگواري در پي داشته باشد.<BR> پدر خانواده بايد در عين نظارت و جديت در تربيت، از سختگيريهاي بيمورد دوري جويد. زماني كه اعضاي خانواده همه در كنار هم هستند به قدري لـ*ـذت بخش است كه بعضي خانوادهها به طور منظم زماني را براي بحث و گفتوگو در مورد مشكلات يا حتي صحبت در مورد اتفاقات خوشايندي كه برايشان رخ داده است، اختصاص ميدهند.<BR> سپري كردن اوقاتي از روز يا هفته براي دور هم جمع شدن اعضاي خانواده به كودكان حس همبستگي ميدهد، تا جايي كه حتي وقتي بزرگ شوند به خانواده خود احساس تعلق و وابستگي دارند. بعضي خانوادهها به طور مرتب و به صورت دسته جمعي در مراسم مذهبي شركت ميكنند (مثلاً همه با هم به مسجد ميروند) و بعضيها آخر هفته به پارك ميروند. يك شام ساده و لـ*ـذت بخش كه همه آن را دوست دارند، انجام چند بازي با حضور همه اعضاي خانواده، به سينما رفتن و همين جشنهاي كوچك كودكان را به صرف وقت بيشتر در كنار ديگر اعضاي خانواده علاقه مند ميكند.<BR> 3. احترام به زن<BR> زن از نظر اسلام امانت خدا در دست شوهر و از نظر دخالت در امور زندگي شريك مرد و از نظر تربيت فرزندان مادر خانواده است. هر مردي وقتي ازدواج ميكند، بايد همسرش را احترام كند و هرگز او را اذيت و آزار نرساند و ايشان را تحقير و به استهزاء نگيرد.<BR> خداوند ميفرمايد «وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ»؛ نساء (4)، آيه 19..<BR> حضرت صادقعليه السلام از پدرش نقل كرده كه فرمود: «هر كس زن گرفت، بايد او را گرامي دارد و به او احترام كند» «مَنْ اِتَّخَذَ اِمْرَأةً فَلْيَكْرِمْها»؛ (بحارالانوار، جلد 103، ص 224)..<BR> حضرت عليعليه السلام ميفرمايد: «زنان امانت خدا بر شما هستند. به ايشان زيان نرسانيد و برايشان سخت نگيريد. «اِنَّهُنَّ اَمَانَةُ اللَّهِ عِنْدَكُمْ فَلا تُضارّوهنُنَّ وَلا تَعْضِلُهُنَّ»؛ (مستدركالوسائل، ج 4، ص 251). همانگونه كه ساير امانتهاي الهي ارزشمند و قابل اكرام و احترام است، زن نيز بايد آنگونه كه شايسته است مورد احترام شوهر قرار گيرد؛ چه اينكه در قيامت خداوند متعال از امانتهاي خود سؤال ميكند كه با آنها چگونه رفتار كرديد. آيا حق امانتداري را به جا آورديد؟!<BR> به همين جهت است كه وقتي حضرت، همسر خود حضرت فاطمهعليها السلام را به خاك ميسپارند، ميفرمايد: «امانت خدا از دست من گرفته شد».<BR> 4. اظهار محبت به زن<BR> گفته شد كه ثبات بنيان خانواده بر پايه مهر و محبت است. هم زن بايد به مرد اظهار مودت و دوستي نمايد و هم مرد به زن ولي نياز زن به عشق و علاقه بيشتر است و مرد بايد محبت قلبي خود را بيرون بريزد. مرد بايد بداند كه زن از نظر ساختار زيستي با او تفاوت دارد مرد بنده خواهــش نـفس است و زن در بند محبت مرد است مرد زني را دوست دارد كه او را پسنديده و انتخاب كرده باشد و زن مردي را دوست دارد كه ارزش او را درك كرده باشد و محبت خود را از قبل اعلام كرده باشد. هر كسي ميتواند با دو زبان سخن بگويد؛ زبان عاطفه و احساس، و زبان عقل و منطق. زبان عاطفي به خاطر ارتباط مستقيمي كه با قلب و جان شنونده دارد، تأثير بسياري در ايجاد محبت ميگذارد.<BR> ابراز عشق صريح و صادقانه (جملات عاشقانه) لحظههاي زندگي را شيرين و لبريز از لـ*ـذت و هيجان ميكند.<BR> به قول «مترلينگ»: «زندگي وقتي لـ*ـذتبخش است كه در آن، لذات كوچك و عشقهاي كوچك وجود داشته باشد و همين چيزهاي كوچك است كه ما را به زندگي پايبند ميكند» راز تفاهم در زندگي زناشويي، ص99..<BR> واژههاي عاشقانه و دلنشين، به طور شگفتانگيزي ميتواند آفرينندهي لـ*ـذتهاي كوچك باشد. ابراز محبت با صراحت و در عين صداقت و راستي در حالي كه آميخته با هيجانات روحي است، محبت را تا مرز عشق ميرساند كه شيريني و لـ*ـذت آن را بايد در عمق دلها جستجو كرد ولي پنهان كردن عشق، محبت را خفه ميكند و ميميراند. هيچگاه نبايد غرور مرد مانع از ابراز عشق و علاقه به همسرش شود، يا در طول زمان مشكلات زندگي و گاه مشاجرات و درگيريها، باعث ترك ابراز عشق و علاقه شود؛ بلكه بايد همواره و در همه حالات زندگي طوري رفتار كند كه فضاي عاطفي از بين نرود و جايي براي گفتن جملات عاشقانه و البته صادقانه بماند.<BR> نبياكرمصلي الله عليه وآله ميفرمايد: «اين سخن مرد كه به همسرش ميگويد: واقعاً تو را دوست دارم، هرگز از قلبش خارج نخواهد شد» «قَوْلُ الرَّجلِ لِلْمَرْأَةِ اِنّي اُحِبُّكَ لايَذْهَبُ مِنْ قَلْبِها اَبَداً»؛ (وسائلالشيعة، ج 20، ص 23)..<BR> و نيز ميفرمايد: «هر چه ايمان انسان كامل تر باشد به همسرش بيشتر اظهار محبت مينمايد.» «كُلَّما اَزْدادَ الْعَبْدُ اِيمانً اِزْدادَ حُبًّ لِلنِّساءِ»؛ (بحارالانوار، ج 103، ص 228).<BR> امام صادقعليه السلام ميفرمايد: «محبت و دوستي زنان يكي از اخلاق پيامبران است». «من اخلاق الانبياء حب النساء»؛ (بحارالانوار، ج 100، ص 236).<BR> <BR>
<BR> نخست بايد دانست:<BR> آفرينش و ساختار وجودي و زيستي جنس زن براي كارهاي عاطفي و سبك و لطيف آفريده شده و كارهايي كه به توانايي بالاي جسمي نيازمند است، متناسب وجود مرد ميباشد. از اين رو، وظايفي كه اسلام براي هر يك از زن و مرد مقرر كرده، بر اساس هماهنگي و تناسب با ساختار وجودي آنهاست. در اينجا به برخي از وظايف مردان كه در ايجاد روابط دوستانه و صميمانه بسيار مؤثر و سازنده است، اشاره ميشود:<BR> 1. تأمين رفاه خانواده<BR> شكي نيست؛ كه بر اساس آيات و روايات اسلامي، نظام مطلوب خانواده براساس مشورت و در نهايت با سرپرستي و مديريت اجرايي مرد ساماندهي ميشود.<BR> خداوند ميفرمايد: «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَي النِّساءِ»؛ نساء (4)، آيه 34.؛ «مردان، سرپرست زنانند».<BR> مرد از آن جهت كه به طور معمول از جنبه اداره زندگي و نيروي جسمي قويتر است، سرپرست خانواده ميباشد. او در اين زمينه دو وظيفه دارد؛ يكي وظيفه شرعي و قانوني به عنوان تأمين نفقه زن و فرزند و فراهمسازي شرايط ضروري زندگي و ديگري از نظر اخلاقي و انساني وظيفه تأمين رفاه و راحتي خانواده را دارد كه چيزي فراتر از تأمين نفقه و هزينه زندگي است. از اين رو تكاليفي را بر دوش او ميگذارد. اگر مرد در هزينه كردن حاصل دسترنج خود سخاوت و گشاده رويي به خرج داد، مِهر و شادابي و صفا را در خانواده چند برابر كرده و باعث افزايش محبت و تحكيم بنيان خانواده ميشود.<BR> اين نوع تعامل و رفتار همان نيكي و احسان است؛ كه در روايات به آن تأكيد شده است.<BR> از رسول اكرمصلي الله عليه وآله نقل شده: «بهترين شما كسي است كه بهترين براي خانوادهاش باشد و من براي خانواده ام بهترين هستم» «خَيْرُكُمْ خَيْرُكُمَ لِاَهْلِهِ و أنا خَيْرُكُمْ لِاَهلي»؛ (وسائلالشيعه، ج 14، ص 221)..<BR> و نيز آن حضرت ميفرمايد: «از ما نيست كسي كه وسعت زندگي بر او داده شود و او بر خانوادهاش سخت بگيرد» «لَيْسَ مِنَّا مَنْ وُسِّعَ عَلَيْهِ ثُمَّ فَتَّرَ عَلي عِيالِهِ»؛ (مستدركالوسائل، ج 15، ص 256)..<BR> و در حديث ديگري ميفرمايد: «هركس به بازار رود و هديهاي براي خانوادهاش بخرد و ببرد، (-(پاداش او)-) مانند كسي است كه براي نيازمندان صدقه ميبرد» «مَنْ دَخَلَ السُّوقَ فَاشْتَري تُحْفَةٌ فَحَمَلَها اِلي عِيالِهِ كانَ كَحامِلِ صَدَقَةٍ اِلي قَوْمِ مَحاوِيجِ»؛ (وسائلالشيعة، ج15، ص227)..<BR> امام رضاعليه السلام ميفرمايد: «سزاوار است انسان بر خانوادهاش فراخي و توسعه دهد تا مرگ او را آرزو نكنند». «يَنْبَغي لِلرَّجُلِ اَنْ يُوَسِّعَ عَلي عِيالِهِ لِئَلاَّ يَتَمَنّوا مَوْتَه»؛ (من لايحضره الفقيه، ج 2، ص 68).<BR> مرد نبايد تصور كند؛ كه بخل ورزيدن و جمعآوري اموال و سختگيري بر زن و فرزند، زهد و ارزش محسوب شده و با اين كار از پاداش الهي بهرهمند ميشود؛ بلكه بر اساس رواياتي كه گذشت اين نوع تصور تصوري باطل و ضدارزش است و مرد ميبايست در زمينه توسعه مالي و رفاهي خانواده بسيار مثبت و با سخاوت و گشادهرويي با آنان برخورد كند.<BR> 2. تأمين آسايش خانواده<BR> مرد كه در بيرون خانه مشغول كار و تلاش است، سزاوار است زمان رفت و آمد خود را تنظيم نموده و بر طبق برنامه عمل نموده و بدون علت، تأخير در بازگشت به منزل نداشته باشد كه باعث نگراني و اضطراب خانواده نشود.<BR> مرد بايد خود را ملزم بداند كه بعد از فراغ از كار براي استراحت به كانون گرم خانواده بازگردد و نسبت به آنان بيتوجهي نشان ندهد.<BR> از امام صادقعليه السلام نقل شده كه: «بر مرد سزوار نيست در شهري كه خانوادهاش آنجا زندگي ميكند، جاي ديگري به استراحت بپردازد». «هَلكَ بذي المروةَ انْ يبيت الرّجل عن مَنْزِله بالمصر الذي فيه أهلُه»؛ (وسائلالشيعه، ج 14، ص 122).<BR> رسول اكرمصلي الله عليه وآله ميفرمايد: «نشستن مرد در كنار خانوادهاش، نزد خداي بزرگ دوست داشتنيتر از اعتكاف (-(و نشستن)-) در اين مسجد من است.» «جُلُوسُ الْمَرْءِ عِنْدَ عِيالِهِ اَحَبُّ اِلَي اللَّهِ تَعالي مِن اِعْتِكافٍ فِي مَسْجِدي هذا»؛ (ميزان الحكمة، ج4، ص287).<BR> اين به جهت تأمين نيروي عاطفي زن است. خانواده هر كس، چشم اميدشان به او است؛ پدر در عين اين كه پدر و مدير بوده، همسر است، بايد دوست و دلسوز براي خانواده باشد و اگر ثروتي دارد، از آنها است و اگر زحمتي ميكشد، براي راحتي آنان است. پس بايد در خانواده به گونهاي عمل كند كه همسر و فرزندان، در رفاه و آرامش باشند.<BR> هر گونه خشونت و سختگيري و يا بيتوجهي به خواست خانواده، ممكن است زندگي را تلخ و محبت را از دل خانواده بيرون ببرد. سختگيريهاي بيمورد و بهانهگيريهاي نابجا و در تنگنا قرار دادن خانواده شايسته نيست. سختگيري در هزينه زندگي و در فشار اقتصادي قرار دادن خانواده به صلاح نيست يا سختگيري در رفت و آمد ممكن است پيامدهاي ناگواري در پي داشته باشد.<BR> پدر خانواده بايد در عين نظارت و جديت در تربيت، از سختگيريهاي بيمورد دوري جويد. زماني كه اعضاي خانواده همه در كنار هم هستند به قدري لـ*ـذت بخش است كه بعضي خانوادهها به طور منظم زماني را براي بحث و گفتوگو در مورد مشكلات يا حتي صحبت در مورد اتفاقات خوشايندي كه برايشان رخ داده است، اختصاص ميدهند.<BR> سپري كردن اوقاتي از روز يا هفته براي دور هم جمع شدن اعضاي خانواده به كودكان حس همبستگي ميدهد، تا جايي كه حتي وقتي بزرگ شوند به خانواده خود احساس تعلق و وابستگي دارند. بعضي خانوادهها به طور مرتب و به صورت دسته جمعي در مراسم مذهبي شركت ميكنند (مثلاً همه با هم به مسجد ميروند) و بعضيها آخر هفته به پارك ميروند. يك شام ساده و لـ*ـذت بخش كه همه آن را دوست دارند، انجام چند بازي با حضور همه اعضاي خانواده، به سينما رفتن و همين جشنهاي كوچك كودكان را به صرف وقت بيشتر در كنار ديگر اعضاي خانواده علاقه مند ميكند.<BR> 3. احترام به زن<BR> زن از نظر اسلام امانت خدا در دست شوهر و از نظر دخالت در امور زندگي شريك مرد و از نظر تربيت فرزندان مادر خانواده است. هر مردي وقتي ازدواج ميكند، بايد همسرش را احترام كند و هرگز او را اذيت و آزار نرساند و ايشان را تحقير و به استهزاء نگيرد.<BR> خداوند ميفرمايد «وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ»؛ نساء (4)، آيه 19..<BR> حضرت صادقعليه السلام از پدرش نقل كرده كه فرمود: «هر كس زن گرفت، بايد او را گرامي دارد و به او احترام كند» «مَنْ اِتَّخَذَ اِمْرَأةً فَلْيَكْرِمْها»؛ (بحارالانوار، جلد 103، ص 224)..<BR> حضرت عليعليه السلام ميفرمايد: «زنان امانت خدا بر شما هستند. به ايشان زيان نرسانيد و برايشان سخت نگيريد. «اِنَّهُنَّ اَمَانَةُ اللَّهِ عِنْدَكُمْ فَلا تُضارّوهنُنَّ وَلا تَعْضِلُهُنَّ»؛ (مستدركالوسائل، ج 4، ص 251). همانگونه كه ساير امانتهاي الهي ارزشمند و قابل اكرام و احترام است، زن نيز بايد آنگونه كه شايسته است مورد احترام شوهر قرار گيرد؛ چه اينكه در قيامت خداوند متعال از امانتهاي خود سؤال ميكند كه با آنها چگونه رفتار كرديد. آيا حق امانتداري را به جا آورديد؟!<BR> به همين جهت است كه وقتي حضرت، همسر خود حضرت فاطمهعليها السلام را به خاك ميسپارند، ميفرمايد: «امانت خدا از دست من گرفته شد».<BR> 4. اظهار محبت به زن<BR> گفته شد كه ثبات بنيان خانواده بر پايه مهر و محبت است. هم زن بايد به مرد اظهار مودت و دوستي نمايد و هم مرد به زن ولي نياز زن به عشق و علاقه بيشتر است و مرد بايد محبت قلبي خود را بيرون بريزد. مرد بايد بداند كه زن از نظر ساختار زيستي با او تفاوت دارد مرد بنده خواهــش نـفس است و زن در بند محبت مرد است مرد زني را دوست دارد كه او را پسنديده و انتخاب كرده باشد و زن مردي را دوست دارد كه ارزش او را درك كرده باشد و محبت خود را از قبل اعلام كرده باشد. هر كسي ميتواند با دو زبان سخن بگويد؛ زبان عاطفه و احساس، و زبان عقل و منطق. زبان عاطفي به خاطر ارتباط مستقيمي كه با قلب و جان شنونده دارد، تأثير بسياري در ايجاد محبت ميگذارد.<BR> ابراز عشق صريح و صادقانه (جملات عاشقانه) لحظههاي زندگي را شيرين و لبريز از لـ*ـذت و هيجان ميكند.<BR> به قول «مترلينگ»: «زندگي وقتي لـ*ـذتبخش است كه در آن، لذات كوچك و عشقهاي كوچك وجود داشته باشد و همين چيزهاي كوچك است كه ما را به زندگي پايبند ميكند» راز تفاهم در زندگي زناشويي، ص99..<BR> واژههاي عاشقانه و دلنشين، به طور شگفتانگيزي ميتواند آفرينندهي لـ*ـذتهاي كوچك باشد. ابراز محبت با صراحت و در عين صداقت و راستي در حالي كه آميخته با هيجانات روحي است، محبت را تا مرز عشق ميرساند كه شيريني و لـ*ـذت آن را بايد در عمق دلها جستجو كرد ولي پنهان كردن عشق، محبت را خفه ميكند و ميميراند. هيچگاه نبايد غرور مرد مانع از ابراز عشق و علاقه به همسرش شود، يا در طول زمان مشكلات زندگي و گاه مشاجرات و درگيريها، باعث ترك ابراز عشق و علاقه شود؛ بلكه بايد همواره و در همه حالات زندگي طوري رفتار كند كه فضاي عاطفي از بين نرود و جايي براي گفتن جملات عاشقانه و البته صادقانه بماند.<BR> نبياكرمصلي الله عليه وآله ميفرمايد: «اين سخن مرد كه به همسرش ميگويد: واقعاً تو را دوست دارم، هرگز از قلبش خارج نخواهد شد» «قَوْلُ الرَّجلِ لِلْمَرْأَةِ اِنّي اُحِبُّكَ لايَذْهَبُ مِنْ قَلْبِها اَبَداً»؛ (وسائلالشيعة، ج 20، ص 23)..<BR> و نيز ميفرمايد: «هر چه ايمان انسان كامل تر باشد به همسرش بيشتر اظهار محبت مينمايد.» «كُلَّما اَزْدادَ الْعَبْدُ اِيمانً اِزْدادَ حُبًّ لِلنِّساءِ»؛ (بحارالانوار، ج 103، ص 228).<BR> امام صادقعليه السلام ميفرمايد: «محبت و دوستي زنان يكي از اخلاق پيامبران است». «من اخلاق الانبياء حب النساء»؛ (بحارالانوار، ج 100، ص 236).<BR> <BR>
دانلود رمان های عاشقانه