- عضویت
- 2016/08/30
- ارسالی ها
- 1,555
- امتیاز واکنش
- 29,224
- امتیاز
- 806
روزنامه آرمان امروز :
چرا کتاب حذف شد؟
پاسخش کاملا مشخص است و تنها میتوان به دو استدلال روانشناسی کودک و مشکلات برنامهریزی شهری در تسهیل دسترسی به کتاب و نسخه چاپی اشاره کرد.
در درجه اول روانشناسان کودک معتقدند سن آشنا کردن کودک با کتاب و جا انداختن رفتار کتابخوانی در او در در اوایل کودکی است و نه حتی اوایل نوجوانی، بنابراین همه افرادی که کتابخوانهای بزرگی در هر زمینه شدند یا خانوادهشان مستقیم کتابخوان بوده و کتاب به دستشان داده اند یا توانسته اند این میل و رغبت را به نوعی به فرزندان خود منتقل کنند.
خیلی سخت است به فردی که عمری دور از کتاب و فضاهای فرهنگی زندگی کرده یاد داد که حالا بیا و به زور کتاب بخوان و در درجه دوم در مورد جوانان و جمعیت باسواد و شهری که سطح آگاهی عمومی برای مطالعه هر کتابی را دارند این وضعیت بیشتر جنبه اقتصادی دارد تا اجتماعی.
بررسیهای شهرداری امسال نشان داد افرادی که در مترو و مکانهای عمومی کتاب رایگان در اختیارشان قرار داده می شود حتما ۹۰ درصدشان کتابها را مطالعه می کنند و حتی کودکان هم آن را ورق می زنند که این نشان میدهد میل و رغبت کتابخوانی در ایرانیان بالاست.
خیلی از کودکان و نوجوانان ایرانی کتابهای ایرانی داخلی را در تمام سال های دوران کودکی و نوجوانی خود ورق زدهاند و با محصولات فرهنگی و سرگرمی بزرگ شدند که صددرصد داخلی بودند.
تیراژ کتابهای قصه و سایر محصولات مربوط به کودک در ایران کماکان بالاست و به سرنوشت شوم نسخههای چاپی بزرگسالان دچار نشده است. بنابراین با در نظر گرفتن همه این متغیرها باید به این نتیجه رسید که میل و رغبت کتاب خواندن در وجود همه مردم ایران وجود دارد و دلیل اصلی کتاب نخواندن آنها هم سختی دسترسی به کتاب در بسیاری از نقاط کشور و البته هزینه گزاف آن است.
كمبود كتابخانه که طبق آمار كنفرانس بينالمللي كتابداري و اطلاعرساني در هر جامعهاي براي هر ۳ تا ۵ هزار نفر بايد يك كتابخانه عمومي وجود داشته باشد و اگر ما حداقل استاندارد را در نظر بگيريم بايد براي هر ۵۰۰۰ نفر يك كتابخانه وجود داشته باشد، يعني در كشور ما بايد حدود ۱۴۰۰۰ كتابخانه عمومي وجود داشته باشد، درحالي كه طبق آمار ارائه شده حدود ۱۵۰۰ كتابخانه داريم و اگر كتابخانههاي مدارس، حوزههاي علميه و مساجد و غيره را هم در نظر بگيريم در مجموع حدود ۴۰۰۰ كتابخانه عمومي داريم و اين بدين معناست كه ۱۱۰۰۰ كتابخانه كم داريم. به عبارت ديگر از هر ۱۰۰ كتابخانه كه بايد داشته باشيم تنها ۲۰ كتابخانه داريم.
در اين صورت يك نوجوان يا جوان ۵ بار كمتر كتابخانه ميبيند یا در وضعي كه كتابخانه به عنوان يكي از گزينههاي مهم براي پر كردن اوقات فراغت بايد خودش را نشان بدهد پنج جایگاه خود را کم دارد.
چرا کتاب حذف شد؟
پاسخش کاملا مشخص است و تنها میتوان به دو استدلال روانشناسی کودک و مشکلات برنامهریزی شهری در تسهیل دسترسی به کتاب و نسخه چاپی اشاره کرد.
در درجه اول روانشناسان کودک معتقدند سن آشنا کردن کودک با کتاب و جا انداختن رفتار کتابخوانی در او در در اوایل کودکی است و نه حتی اوایل نوجوانی، بنابراین همه افرادی که کتابخوانهای بزرگی در هر زمینه شدند یا خانوادهشان مستقیم کتابخوان بوده و کتاب به دستشان داده اند یا توانسته اند این میل و رغبت را به نوعی به فرزندان خود منتقل کنند.
خیلی سخت است به فردی که عمری دور از کتاب و فضاهای فرهنگی زندگی کرده یاد داد که حالا بیا و به زور کتاب بخوان و در درجه دوم در مورد جوانان و جمعیت باسواد و شهری که سطح آگاهی عمومی برای مطالعه هر کتابی را دارند این وضعیت بیشتر جنبه اقتصادی دارد تا اجتماعی.
بررسیهای شهرداری امسال نشان داد افرادی که در مترو و مکانهای عمومی کتاب رایگان در اختیارشان قرار داده می شود حتما ۹۰ درصدشان کتابها را مطالعه می کنند و حتی کودکان هم آن را ورق می زنند که این نشان میدهد میل و رغبت کتابخوانی در ایرانیان بالاست.
خیلی از کودکان و نوجوانان ایرانی کتابهای ایرانی داخلی را در تمام سال های دوران کودکی و نوجوانی خود ورق زدهاند و با محصولات فرهنگی و سرگرمی بزرگ شدند که صددرصد داخلی بودند.
تیراژ کتابهای قصه و سایر محصولات مربوط به کودک در ایران کماکان بالاست و به سرنوشت شوم نسخههای چاپی بزرگسالان دچار نشده است. بنابراین با در نظر گرفتن همه این متغیرها باید به این نتیجه رسید که میل و رغبت کتاب خواندن در وجود همه مردم ایران وجود دارد و دلیل اصلی کتاب نخواندن آنها هم سختی دسترسی به کتاب در بسیاری از نقاط کشور و البته هزینه گزاف آن است.
كمبود كتابخانه که طبق آمار كنفرانس بينالمللي كتابداري و اطلاعرساني در هر جامعهاي براي هر ۳ تا ۵ هزار نفر بايد يك كتابخانه عمومي وجود داشته باشد و اگر ما حداقل استاندارد را در نظر بگيريم بايد براي هر ۵۰۰۰ نفر يك كتابخانه وجود داشته باشد، يعني در كشور ما بايد حدود ۱۴۰۰۰ كتابخانه عمومي وجود داشته باشد، درحالي كه طبق آمار ارائه شده حدود ۱۵۰۰ كتابخانه داريم و اگر كتابخانههاي مدارس، حوزههاي علميه و مساجد و غيره را هم در نظر بگيريم در مجموع حدود ۴۰۰۰ كتابخانه عمومي داريم و اين بدين معناست كه ۱۱۰۰۰ كتابخانه كم داريم. به عبارت ديگر از هر ۱۰۰ كتابخانه كه بايد داشته باشيم تنها ۲۰ كتابخانه داريم.
در اين صورت يك نوجوان يا جوان ۵ بار كمتر كتابخانه ميبيند یا در وضعي كه كتابخانه به عنوان يكي از گزينههاي مهم براي پر كردن اوقات فراغت بايد خودش را نشان بدهد پنج جایگاه خود را کم دارد.