◀️معرفی کتاب های خارجی▶️

آشناترین_غریبه

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/07/17
ارسالی ها
3,510
امتیاز واکنش
13,821
امتیاز
746
سن
20
محل سکونت
طــهران آبانی
IMG_20190515_231936_807.jpg #معرفی_کتاب

در این دنیا آدم نمی تواند انتخاب کند که به او آسیب رسانده بشود یا نه ؛
ولی تا حدودی می تواند این انتخاب را بکند که چه کسی به او این آسیب را بزند.
من از انتخابم راضی‌ام. امیدوارم او هم از انتخابش راضی باشد.

" نحسی ستاره‌های بخت ما "
نویسنده: جان گرین
مترجم: آرمان آیت اللهی
ناشر: آموت

داستان رمان " نحسی ستاره های بخت ما " از زبان بیمارانی که از سرطان رنج می برند نوشته شده است.
هیزل، شانزده سال دارد و مدتی است که از سرطان خود خبر دارد و رنج می برد. بنابر توصیه والدین خود جهت جلوگیری از منزوی شدن و گوشه گیری، در جمعی که در آن کودکان سرطانی شرکت دارند حضور پیدا می کند.

در طی مدتی که هیزل در جمع کودکان مبتلا به سرطان حضور دارد با پسر جوانی به نام آگوستوس آشنا می‌شود که به خاطر سرطان استخوان یکی از پاهایش را از دست داده است.

این آشنایی سرآغاز یک رابـ ـطه دوستانه و عاشقانه عمیق بین آن دو می شود که با توجه به اینکه هر دو بیمارند و امید به زندگی در آنها به حداقل رسیده است دچار اتفاق‌های غیر منتظره ای می شوند و....
 

پیوست ها

  • IMG_20190515_231759_673.jpg
    IMG_20190515_231759_673.jpg
    28.1 کیلوبایت · بازدیدها: 29
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • پیشنهادات
  • آشناترین_غریبه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/17
    ارسالی ها
    3,510
    امتیاز واکنش
    13,821
    امتیاز
    746
    سن
    20
    محل سکونت
    طــهران آبانی
    IMG_20190515_232046_846.jpg #معرفی_کتاب
    " ای کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم "

    نویسنده: تینا سیلیگ
    مترجم: محمدرضا آل یاسین
    موضوع: کار آفرینی
    ناشر : هامون
    سال انتشار: زمستان ۱۳۹۷
    تعداد صفحات : ۲۲۸

    در کتاب " ای کاش وقتی بیست ساله بودم میدانستم " خانم سیلیگ داستان‌ها و خاطرهایی از تجربه های خود به عنوان کارآفرین و دانشمندی موفق و استادی سرشناس به اشتراک می گذارد و در قالب داستان‌های واقعی و مهیج، توصیه‌های الهام‌بخش و عمل‌گرایانه، رشد اخلاقیات، حرفه‌ای عمل کردن و ارتقای قابلیت‌های کارآفرینانه را هدف‌گذاری کرده است که با استقبال شایسته‌ای نیز مواجه شده است.
    خانم " تینا سیلیگ " استاد برجسته دانشگاه استنفورد(همان دانشگاه معروفی که شرکت‌های بسیاری مانند Google از دل‌ آن درآمدند و اسم این دانشگاه در ادبیات کارآفرینی بسیار شنیده می شود.) و مدیر مرکز کسب و کار‌های فناوری استنفورد فردی که رهبران بزرگی را در کلاس‌های خود با تکنیک‌هایی بسیار جالب آموزش داده است و کارآفرینان زیادی را تربیت کرده است.
    این کتاب ناب و بامحتوا از دانشمند و کارآفرینی برجسته از پرفروش‌ترین کتاب‌های دنیا به شمار میرود.
     

    آشناترین_غریبه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/17
    ارسالی ها
    3,510
    امتیاز واکنش
    13,821
    امتیاز
    746
    سن
    20
    محل سکونت
    طــهران آبانی
    IMG_20190515_232114_998.jpg #معرفی_کتاب

    اگر از کتاب های خشک خودشناسی خسته شده اید فقط با این کتاب می توانید کمی خستگی در بکنید و البته چیزی بخوانید که هم به شما کمک کند و هم وقتتان را خوش کند.
    جریان کتاب از این قرار است که نویسنده با شرح دقیق مشاهدات دقیق خود از گربه اش الگوهایی برای زندگی ما انسان ها ارائه می دهد. جای جای این کتاب جملات بزرگانی مثل " اسپینوزا " یا " همینگوی " در مورد رفتارهای گربه ها نقل شده است که همین کتاب را برای خوانندگان حرفه ای ادبیات و فلسفه هم خواندنی می کند.

    " گربه راهنمای ما "
    نویسنده: استفان گارنیه
    انتشارات: شمعدونی
    تعداد صفحات: ۱۶۷
    موضوع: روانشناسی تطبیقی
     

    آشناترین_غریبه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/17
    ارسالی ها
    3,510
    امتیاز واکنش
    13,821
    امتیاز
    746
    سن
    20
    محل سکونت
    طــهران آبانی
    IMG_20190515_232147_443.jpg #معرفی_کتاب

    وقتی در مورد دیگران قضاوت می‌کنید، عمدا دارید به آنها صدمه می‌رسانید. احترام به تفاوت‌ها فراتر از کنار آمدن با دیگران است.

    " همسر خاموش "
    نويسنده : ای. اس. ای. هریسون
    مترجم : مریم مفتاحی
    موضوع : رمان
    تعداد صفحات : ۳۵۲ صفحه

    خلاصه:
    تاد و جودی زن و شوهری هستند که سال‌های زیادی عاشقانه در کنار هم زندگی کرده‌اند، اما به مرور زمان، روند زندگی و یکنواختی آن به گونه‌ای رقم می‌خورد که تغییر بزرگی در روابطشان ایجاد می‌شود. مرد در عین حال که به همسرش عشق می‌ورزد، روابط عاشقانه‌ای با یک دختر جوان پیدا می‌کند و دوگانگی و تناقضاتی در خود می‌بیند. در نهایت کار او را به جایی می‌کشد که....
     

    آشناترین_غریبه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/17
    ارسالی ها
    3,510
    امتیاز واکنش
    13,821
    امتیاز
    746
    سن
    20
    محل سکونت
    طــهران آبانی
    IMG_20190519_170145_509.jpg
    #معرفی_کتاب
    "اتاق‌خواب غیرعادی است و ناآشنا. نمی‌دانم کجا هستم، و چه طور از اینجا سر درآورده‌ام. مانده‌ام چه طور باید خودم را به خانه برسانم. شب را همین‌جا گذرانده‌ام. با صدای زنی از خواب بیدار شدم و اولش خیال کردم کنارم روی تخت خوابیده است، ولی بعد متوجه شدم دارد اخبار می‌گوید و من صدای ساعت رادیویی را می‌شنوم، وقتی چشم‌هایم را باز کردم، دیدم اینجا هستم؛ در اتاقی که نمی‌شناسم. چشم‌هایم که به تاریکی عادت می‌کند، نگاهی به اطراف می‌اندازم. پیراهن راحتی‌ای پشت در کمد لباس آویزان است؛ که مناسب زن‌هاست، ولی زنی که سنش از من خیلی بیشتر باشد... "
    کتابی "پیش از آنکه بخوابم" یکی از آثار پرفروش سال 2011، از طرف نیویورک‌تایمز و ساندی تایمز، معرفی ‌شده است. این اثر حاصل تجربه‌ی سال‌ها حضور نویسنده در کنار بیماران آلزایمری است و تاکنون به بیش از 30 زبان ترجمه ‌شده است.
    داستان درباره‌ی فردی است که دچار بیماری نادری است که هربار بعد از اینکه از خواب بیدار می‌شود تمام حوادث گذشته‌اش از حافظه‌اش پاک می‌شود و تنها با نوشتن اتفاقات زندگی‌ در دفترچه یادداشت روزانه‌اش سعی در یادآوری گذشته‌‌ خود دارد.

    قسمت هایی از رمان پیش از آنکه بخوابم
    اسم من کریستین لوکاس است و من چهل و هفت سال دارم. به بیماری فراموشی مبتلا شده ام. اینجا؛ روی این تخت نا آشنا نشسته ام، و دارم سرگذشت زندگی ام را در لباسی ابریشمی می نویسم که مرد طبقه پایین که بهم می گوید شوهر من است و اسمش بن است از قرار معلوم به مناسبت تولد چهل و شش سالگی ام برایم خرید. اتاق ساکت است و تنها نور به لامپ نارنجی رنگ ملایمی مربوط می شود که روی پاتختی است. حس می کنم انگار به حالت معلق در برکه ای نور شناور هستم.
    این آلبوم برایم می گوید چه کسی هستم، ولی هنوز هم دلم نمی خواهد لایش را باز کنم. می خوام مدتی همین جا بنشینم؛ در حالی که کل گذشته محو و مبهم است. در وضعیت تعلیق و بلاتکلیفی ام؛ جایی بین احتمال و واقعیت. از کشف گذشته ام وحشت دارم؛ از آن چه به دست آورده ام و آن چه به دست نیاورده ام.
    به اتاق خواب برمیگردم. عکس هنوز تو دستم است آن را جلوی خودم میگیرم. میگویم: «چه خبر شده است؟ تو کی هستی؟» دارم جیغ میکشمو اشک ها از صورتم جاری اند. مرد با چشمانی نیمه باز روی تخت سرجایش نشسته است. صورتش خواب آلود است و هیچ نشانی از کلافگی در چهره اش نیست. و میگوید:«من شوهرت هستم. ما سالهاست با هم ازدواج کرده ایم.» می خواهم بدوم, ولی جایی برای رفتن نیست. می پرسم:«منظورت چی است که سالهاست که با هم ازدواج کرده ایم؟ چه میخواهی بگویی؟» بلند میشود و میگوید:«بیا بگیرش» و خودش صبر میکند تا آن را بپوشم. پیژامه پایش زیادی گشاد است, زیرپوش او سفید است ؛ مرا یاد پدرم می اندازد. او میگوید:«ما سال هزار و نهصد و هشتاد و پنج با هم ازدواج کردیم. بیست و پنج سال پیش. تو…» حس میکنم دیگر خونی در صورتم جریان ندارد و اتاق دور سرم میچرخد. ساعتی در جایی نامشخص از خانه صدا میکند که صدایش به بلندی یک چکش است:«چی؟…اما…چه طوری؟…»

    این کتاب را می توان در تریلر روانشناسی و تا حدودی جنایی گذاشت و این دو در کنار هم داستانی فوق العاده و جذاب را به وجود اورده است. هرچند ترجمه خوب خانم قندهاری را نباید فراموش کرد.
    تمام کتاب پر از هیجان و اتفاقات و رازهایی است که به مرور معلوم میشود و سوالاتی که تا اخر کتاب همراه خواننده است. کتاب با نثر ساده نوشته شده اما پر از پیچیدگی های روانکاوانه را در بر دارد.
    از روی این رمان یک فیلم هم با بازی نیکول کیدمن و کالین فرث ساخته شده است. اما پیشنهاد می کنم قبل از دیدن فیلم کتاب را بخوانید.
     

    آشناترین_غریبه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/17
    ارسالی ها
    3,510
    امتیاز واکنش
    13,821
    امتیاز
    746
    سن
    20
    محل سکونت
    طــهران آبانی
    IMG_20190523_141009_458.jpg
    جزء از کل
    نویسنده: استیو تولتز
    ترجمه: پیمان خاکسار
    نشر چشمه



    هیچ وقت نمی‌شنوید ورزشکاری در حادثه‌ای فجیع، حس بویایی‌اش را از دست بدهد.
    اگر کائنات تصمیم بگیرد درسی دردناک به ما انسان‌ها بدهد، که البته این درس هم به هیچ درد زندگی آینده‌مان نخورد، مثل روز روشن است که ورزشکار باید پایش را از دست بدهد، فیلسوف عقلش، نقاش چشمش، آهنگساز گوشش و آشپز زبانش را.
    درس من؟ من آزادی‌ام را از دست دادم و اسیر زندانی عجیب شدم.

    وقتی بچه هستی، مدام از تو می‌پرسند: حالا فرض کنیم همه مردم خودشون رو انداختن توی چاه. تو هم باید این کار رو بکن؟.
    وقتی بزرگ می‌شی ماجرا فرق می‌کنه. آدمها بهت می‌گن: آهای. همه داران می‌پرن تو چاه. تو چرا نمی‌پری؟
    کتاب جزء از کل در مورد مارتین و جسپر دین – پدر و پسر – است که هر کدام از یک زاویه خاص و متفاوت با عامه مردم به زندگی و اتفاقات آن نگاه می کنند. مارتین با باورهای خاص و گاه عجیب خودش سعی می کند پسرش، جسپر را به بهترین شکل ممکن تربیت کند و به همین خاطر داستان زندگی خودش را از همان دوران کودکی برای او تعریف می کند. داستانی که نشان می دهد زندگی او همیشه تحت تاثیر مارتین، برادر ناتنی اش قرار داشته است و…
    ________________________________________
    داستان کتاب جزء از کل از زمان کودکى پدر تا زمان بزرگ شدن فرزند ادامه پیدا می کند و تمامی حوادث و اتفاقات شگفت انگیز زندگی آن ها همراه با یک طنز تلخ و یک تم فلسفی روایت می شود.
    ________________________________________
    کتاب بعضی مواقع از زاویه دید مارتین و بعضی مواقع از زاویه دید چسپر بیان می شود که همین موضوع باعث جذاب تر شدن آن می شود. حوادث و اتفاقات موجود در کتاب بسیار زیاد هستند و هر کدام از آن ها جذابیت خاص خودش را دارد.

    پیمان خاکسار - مترجم - در قسمتی از مقدمه کوتاهی که نوشته است به زیبایی اشاره می کند که:
    "خواندن “جزء از کل” تجربه‌ ای غریب و منحصر به فرد است. در هر صفحه‌ اش جمله‌ ای وجود دارد که می‌ توانید آن را نقل قول کنید. کاوشی است ژرف در اعماق روح انسان و ماهیت تمدن. سفر در دنیایی است که نمونه‌ اش را کمتر دیده‌ اید. رمانی عمیق و پرماجرا و فلسفی که ماه‌ ها اسیرتان می‌ کند. به نظرم تمام تعاریفی که از کتاب شده نابسنده‌ اند."
     

    آشناترین_غریبه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/17
    ارسالی ها
    3,510
    امتیاز واکنش
    13,821
    امتیاز
    746
    سن
    20
    محل سکونت
    طــهران آبانی
    IMG_20190527_020812_824.jpg
    “هر آنچه آدمی در خیال خود تصور کند- دیر یا زود- در زندگی‌اش نمایان می‌شود. مردی را می‌شناسم که از مرضی معین که بسیار نادر بود می‌ترسید. او آن قدر به آن مرض اندیشید و درباره‌اش مطالعه کرد که آن بیماری آشکارا بدنش را فراگرفت و مرد. او در واقع، قربانی خیال‌پردازی خود شد. جهت پیروزی در بازی زندگی، باید نیروی خیالمان را آموزش دهیم. کسی که به قوه‌ی تخیل خود آموخته باشد که تنها نیکی را تصور کند و ببیند، خواهد توانست به همه‌ی مرادهای به حق دلش- خواه سلامت و خواه ثروت و خواه دوستی و یا هر آرزوی بزرگ دیگر – برسد.

    در بازی زندگی، کلام نقشی تعیین کننده دارد؛ چه بسیارند کسانی که با کلام کاهلانه‌ی خود، به زندگی‌اشان مصیبت فرا خوانده‌اند. مثلاً زنی ثروتمند مدام به شوخی می‌گفت: «دارم خودم را جهت زندگی در خانه‌ی مساکین آماده می‌کنم.» با تصویر نقش تنگدستی و تهیدستی بر ذهن نیمه هوشیار، چند سالی نیز نگذشت که کارش به همانجا کشید. خوشبختانه این قانون در هر دو جهت کار می‌کند. یعنی می‌توان فقر را نیز به ثروت بدل کرد. وفور نعمت همواره بر سر راه انسان هست. ولی از طریق آرزو، ایمان، یا کلام به زبان آمده، می‌تواند نمایان شود. خداوند آشکارا گفته است که نخستین حرکت را انسان باید انجام دهد. بخواهید که به شما داده خواهد شد. بطلبید که خواهید یافت. بکوبید که جهت شما باز کرده خواهد شد.”
    کتاب «چهار اثر از فلورانس اسکاول شین» نوشته‌ی نقاش، نویسنده و مشاور آمریکایی «فلورانس اسکاول شین» و ترجمه‌ی نویسنده و مترجم صاحب‌نام ایرانی «گیتی خوشدل» هست. همان‌طور که از نام کتاب مشخص هست، این کتاب مجموعه‌ی چهار نوشته‌ی اسکاول ‌شین هست. این چهار کتاب عبارت‌اند از: «بازی زندگی و راه این بازی»، «کلام تو، عصای معجزه‌گر توست!»، «در مخفی توفیق» و «نفوذ کلام».
    زبان اسکاول شین ساده، صمیمی، بی‌تکلف و طنز هست؛ ازهمین‌رو به‌راحتی با خواننده ارتباط برقرار می‌کند و در انتقال پیام‌های خود که پرده از حقیقت زندگی بر‌می‌دارد، بسیار موفق بوده هست. در بخشی از کتاب «بازی زندگی و راه این بازی» می‌خوانیم: «بیشتر مردم زندگی را پیکار می‌انگارند. ولی زندگی پیکار نیست، بازی هست. هرچند بدون آگاهی از قانون معنویت نمی‌توان در این بازی برنده شد و پیروز بود و عهد عتیق و عهد جدید، با وضوحی شگفت‌انگیز قواعد این بازی را بیان می‌کنند. عیسی مسیح آموخت که زندگی، بازی بزرگ دادوستد هست؛ لیکن آنچه آدمی بکارد، همان را درو خواهد کرد. یعنی هر آنچه از آدمی در سخن یا عمل آشکار شود یا بروز کند، به خود او باز خواهد گشت و هر چه بدهد باز خواهد گرفت.» انتشارات «پیکان» چاپ شصتم این کتاب را در سال ۱۳۸۶ منتشر کرده است.
    در این کتاب خانم اسکاول شین به معرفی ابعاد گوناگون زندگی میپردازد و سعی دارد با تعاریف ناب و جدید از آن دیدمان را به مفهوم کلی زندگی تغییر دهد و سپس با ایجاد تغییرات مورد نظر ما را به اصول اصلی زندگی نزدیک تر نماید. هر کدام از بخشهای کتاب به نفسیر بخشی خاص از زندگی میپردازند و پرده از اسرار نابی بر میدارند.
     

    آشناترین_غریبه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/17
    ارسالی ها
    3,510
    امتیاز واکنش
    13,821
    امتیاز
    746
    سن
    20
    محل سکونت
    طــهران آبانی
    IMG_20190528_212330_099.jpg
    “در زمان های برداشت محصول سیب زمینی، هولگر وقت زیادی برای رویابافی داشت و در همین رویابافی ها به این نتیجه رسیده بود که بهترین کار این است که خاندان سلطنتی سوئد را به حیات وحش لاپلند تبعید کنند و اگر تمام اعضای خاندان سلطنتی حاضر نشدند استعفاء دهند، بمب اتم را همان جا منفجر کنند. با چنین حرکتی غبار ناشی از سمی ناشی از انفجار هم به مردم بی گـ ـناه آسیبی نمی زد و هم در مجموع کمترین خسارت به بار می آمد. به علاوه افزایش احتمالی دما که بر اثر انفجار بمب اتم به وجود می آمد به نفع طبیعت بود چون آن بالا نزدیک قطب هوا خیلی خیلی سرد بود."

    در 14 ژوئن 2007، پادشاه و نخست وزیر سوئد از انظار حاضرین در جشنی بزرگ در کاخ سلطنتی ناپدید شدند. بعدا گفته شد که هر دو، به بیماری دچار شده بودند اما حقیقت، چیز دیگری است. نومبکو مایکی در کلبه ای کوچک در شهری بزرگ در آفریقای جنوبی به دنیا می آید. او که فقیر و یتیم است، خیلی زود درمی یابد که شانس چندانی برای جان به در بردن از شرایط سخت خود ندارد. نومبکو اما نقشه های بزرگی در سر دارد. این دختر باهوش و شجاع هیچ نمی داند که وارد چه ماجراهای عجیب و غریبی خواهد شد: دزدین گنجینه ای از الماس، مواجهه با دانشمندی دیوانه، سفر در سراسر جهان، رویارویی با دو قاتل خبیث و در نهایت نجات پادشاه و شاید حتی جهان.

    کتاب "دختری که پادشاه سوئد را نجات داد " نوشته یوناس یوناسون است که توسط کیهان بهمنی ترجمه شده است و انتشارت آموت آن را به چاپ رسانده است.
    یوناس یوناسون سوئدی پیش از شروع کار نویسندگی مدت‌ها در روزنامه‌ها به کار نویسندگی مشغول بود. نخستین و مشهورترین اثر او «پیرمرد صد ساله‌ای که از پنجره بیرون پرید و ناپدید شد» در سال ۲۰۰۹ برای او شهرت بسیاری را به‌همراه آورد. این اثر تاکنون به ده‌ها زبان ترجمه شده و در زمره آثار پرفروش است. یوناسون دومین اثر خود با عنوان «بی‌سوادی که شمردن بلد بود» را در سال ۲۰۱۳ نوشت. در ترجمه انگلیسی این عنوان به «دختری که پادشاه سوئد را نجات داد» تغییر یافت. کیهان بهمنی، مدرس و مترجم، تاکنون آثار نویسندگان بسیاری را به فارسی ترجمه کرده است.
     

    Elle marie

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/03/06
    ارسالی ها
    1,432
    امتیاز واکنش
    19,501
    امتیاز
    914
    Screenshots_2019-05-29-09-12-38.png
    عنوان:میراث اوریشا legacy of orisha
    نویسنده:تومی ادی امی
    مترجم:سعیده کاظمیان
    ژانر:فانتزی تخیلی

    مادرم را کشتند
    جادویمان را گرقتند
    خواستند دفن مان کنند
    اکنون،برمی خیزیم...
    زیلی یک دختر اله سان است.ولی با اینکه به سن هفده سالگی رسیده،هنوز به مجای تبدیل نشده.چرا؟
    جواب سه کلمه است:جادو_از بین_رفته!
    برادرش زین مثل پدرشان یک کوسیدان است.ولی او، همانند مادرش.مادر مرگ ور اش!
    ولی حال،مادرش کجاست؟
    پادشاه اوریشا،او و تمام مجای ها را به قتل رسانده!تمام مرگ ور ها،موج ور ها،آتش ور ها،زمین ور ها...
    همه و همه کشته شدند.او هنوز هم جسد مادرش را به یاد دارد که با مجاسایت به درخت آویزان شده بود.
    درست زمانی که همه فکر می کردند جادو برای همیشه از بین رفته،طوماری پیدا می شود.یکی از سه اشیای مقدس!طوماری که با لمس آن،جادوی نهفته در آشه ی اله سان ها،فعال می شود.ولی،پادشاه می خواهد آن را از بین ببرد!چون از آینده ای با جادو وحشت دارد!درست در لحظه ای که این حرف ها را به کاپیتان می زند،شاهزاده آماری گوش ایستاده.اول باور نمی کند،ولی...
    ولی زمانی که به فرمان پادشاه،بینتای اله سان،ندیمه شخصی او و بهترین دوستش،با لمس طومار به مجای تبدیل می شود،از تعجب بر جایش میخکوب می شود.رقـ*ـص نور!نور از دستان بینتا خارج می شود.یک نور ور!
    پادشاه میگوید:هیچ کس نباید چیزی بفهمه!
    و در همان لحظه شمشیر خود را در بدن بینتا فرو می برد.آماری جلوی جیغ خود را می گیرد.دستمالی که به دهن بینتا بسته شده،به رنگ قرمز در می آید...

    اله سان:کودکانی که رنگ موی سفید دارند اما قدرت جادویی ندارند،در 13 سالگی قدرت های جادویی شان شکوفا می شود و مشخص می شود از کدام قبیله اند.معمولا بیشتر اله سان ها قدرت های قبیله را از مادرشان به ارث می برند.
    مجای:ساکنان اوریشا که قدرت های جادویی،موهایی کاملا سفید و پوستی تیره تر از مردم عادی دارند.
    کوسیدان:مردم عادی اوریشا که قدرت جادویی ندارند،رنگ موهایشان معمولی است و پوستی روشن از مجای ها دارند.
    مرگ ور:مجای هایی که ارواح به آرامش نرسیده را به خدمت می گیرند و بعد کمکشان میکنند به آلافیا بروند.
    آلافیا:نوعی بهشت که ارواح به آرامش رسیده پس از مرگ به آنجا می روند.
    موج ور ها،آتش ور ها،زمین ور ها،نور ور ها و...:قبیله های جادویی.در کتاب توضیح داده شده.
    مجاسایت:فلزی با ترکیب خاص که پوست مجای ها را می سوزاند و مانع جادویشان می شود.
    آشه:چیزی که در خون مجای ها جاری است و جادویشان از آن نیرو می گیرد.
     

    پیوست ها

    • Screenshots_2019-05-29-09-12-38.png
      Screenshots_2019-05-29-09-12-38.png
      1.2 مگایابت · بازدیدها: 1
    آخرین ویرایش:

    Elle marie

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/03/06
    ارسالی ها
    1,432
    امتیاز واکنش
    19,501
    امتیاز
    914
    Screenshots_2019-05-29-21-40-40.png عنوان:ملکه ی سرخ red queen
    نویسنده:ویکتوریا اویارد
    مترجم:محمد صالح نورانی زاده
    این کتاب مجموعه ای است.که شامل جلد های،ملکه ی سرخ،زخم های پولادین،شمشیر شیشه ای،قفس پادشاه،و آواز ملکه می باشد.در پست های بعدی توضیح میدم.

    دنیای مر بارو در تفاوت رنگ خون خلاصه شده است.آن هایی که خونشان نقره ای است و آن هایی که سرخ اند.مر و خانواده اش از سرخ ها هستند،که سرنوشت شان خدمت یه نقره ای های برگزیده است.مر برای کمک به خانواده اش هر چه بتواند می دزدد،اما وقتی بهترین دوستش به سربازگیری محکوم می شود،او هر کاری که در توانش هست انجام می دهد تا آزادی او را بخرد.ولی پیچش سرنوشت او را به قصر سلطنتی می کشاند و در آنجا مر در حضور پادشاه و دیگر اشراف زادگان متوجه می شود که توانایی هایی فرا انسانی دارد که تا به حال از آنها خبر نداشته است.
    اما مشکل اینجاست که...خون او سرخ است.
    پادشاه برای مخفی کردن این ناممکن،مجبورش می کند خود را شاهدختی گمشده معرفی کند و بعد به نامزدی یکی از شاهزادگان درآید.با هر چه بیشتر فرو رفتن در دنیای نقره ای،مر کارهایی انجام می دهد که آغازگر رقصی مرگبار هستند که شاهزاده ها را در برابر هم و مر را در برابر احساسات خود قرار می دهد.

    سرخ ها انسان های معمولی هستند.ولی نقره ای ها توانایی های فرا انسانی دارند.هر کدام از آنها مهارت مخصوص به خود را دارد.
     
    آخرین ویرایش:

    برخی موضوعات مشابه

    بالا