دلنوشته ~•°درهــــم کــــده ~•°

☆ℳสみძịყξ☆

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/07/21
ارسالی ها
793
امتیاز واکنش
5,978
امتیاز
571
محل سکونت
اعماق دریا
شنیدنِ «دوستت دارم» برای یک زن
درست «مانند اکسیژن است»
شاید وقت شنیدنش، همه‌ چیز عادی باشد!
اگر یک لحظه، آن‌را دریغ کنید
می‌فهمید چقدر حیاتی است...
 
  • پیشنهادات
  • ☆ℳสみძịყξ☆

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/21
    ارسالی ها
    793
    امتیاز واکنش
    5,978
    امتیاز
    571
    محل سکونت
    اعماق دریا
    عشقه من . . .
    همه جا هستي . . .
    در نوشته هايم . . .
    در خيالم . . .
    در دنيايم . . .
    تنها جايي که بايد باشي و ندارمت کنارم است . .
     

    ☆ℳสみძịყξ☆

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/21
    ارسالی ها
    793
    امتیاز واکنش
    5,978
    امتیاز
    571
    محل سکونت
    اعماق دریا
    مدرسه كه ميرفتيم ،
    هربار كه دفتر مشقمون رو جا ميذاشتيم معلممون ميگفت "مواظب باش خودتو جا نذارى"
    و ما ميخنديديم و فكر ميكرديم نميشه خودمونو جا بذاريم!
    بزرگ كه شديم بارها و بارها يه قسمت از خودمون رو جاگذاشتيم؛
    توى يه كافه،
    توى يه خيابون،
    توى يه خاطره...
     

    ☆ℳสみძịყξ☆

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/21
    ارسالی ها
    793
    امتیاز واکنش
    5,978
    امتیاز
    571
    محل سکونت
    اعماق دریا
    مهم نیست چند سالته20،30،40،80....اگر یه روز هم زنده ای،اون روز رو به معنای واقعی با تمام وجودت زندگی کن،این حد ‌حدود مسخره سن رو رها کن، این خطیه که خودمون کشیدیم، دور خودمون، از زندگیت لـ*ـذت ببر.
     

    ☆ℳสみძịყξ☆

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/21
    ارسالی ها
    793
    امتیاز واکنش
    5,978
    امتیاز
    571
    محل سکونت
    اعماق دریا
    ‏دلشدهٔ کوی توام
    دار به گیسوی توام
    مـسـ*ـتِ تن وبوی توام
    محو لب و روی توام
    جزتو به کس برحذرم
    گرکه روم در خطرم
    نازِ نگاهت نظرم
    ‏هیچ مگو رهگذرم
     

    ☆ℳสみძịყξ☆

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/21
    ارسالی ها
    793
    امتیاز واکنش
    5,978
    امتیاز
    571
    محل سکونت
    اعماق دریا
    چه خوب بود...
    اگر بین من و تو...
    نه رودی بود و نه کوهی...
    و نه سایه‌ی هیچ ناامیدی...
    و نه هیچ آفتاب تند سوزانی..
    بین ما فقط راهی بود
    هموار
    و صاف
    و روشن
    که قلب‌های ما را به هم می‌پیوست ...
     

    ☆ℳสみძịყξ☆

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/21
    ارسالی ها
    793
    امتیاز واکنش
    5,978
    امتیاز
    571
    محل سکونت
    اعماق دریا
    اولین جمعه ی پاییز بود...
    خوب میدانست من عاشق این فصلم!
    سه روز از دعوای کودکانه مان میگذشت!
    سه روز بود یک کلمه هم حرف نزده بودیم.
    سه روز بود هر یک ساعت یک بار زنگ میزدم به نزدیک ترین دوستش و آمار تمام رفت و آمدهایش را میگرفتم... .
    سه روز سکوت بی سابقه بود برای کسی که هر دو دقیقه یکبار با بهانه های خنده دار زنگ میزد و سوالی صدایم میکرد تا جوابِ جانم نفس بشنود!
    من هم از قصد در این سه روز هیچ تماسی نگرفتم که دل دل کند برای بغـ*ـل کردنم.
    از قصد به دیدن اش نرفتم که از این انتظار، بـ..وسـ..ـه ای بیست ثانیه ای حاصل شود...!
    از آن بـ..وسـ..ـه هایی که تا بند آمدن نفس، لبهایش جدا نمیشد!
    اولین جمعه ی پاییز بود...
    دیگر طاقتم طاق شده بود از این دوری و داشتم موهایش را از قاب عکسی که در آغوشم بود بو میکشیدم که تلفنم زنگ خورد... .
    نزدیک ترین دوستش بود
    صدایش لرز داشت
    هی قسم می داد که آرام باشم و بعد از کلی مِن و مِن کردن گفت:
    نیم ساعت پیش دیدمش که دست غریبه ای رو گرفته بود و به فلان کافه رفت....!
    گفت و لابه لای قسم دادن هایش گوشی از دستم افتاد.
    اصلا نمیفهمیدم چه شنیده ام
    دو سه باری محکم به خودم سیلی زدم که بیدار شو اما این کابوس را در بیداری میدیدم نه خواب!
    دلیل سه روز بی تفاوتی اش برایم روشن شده بود... .
    با دست و پایِ کرخت راهیِ کافه شدم.
    فقط میخواستم ببینم این غریبه کیست ؟
    میخواستم ببینم این غریبه اندازه ی من او را بلد است؟!
    این غریبه وسطِ حرف هایش یکدفعه مکث میکند که بگوید الهی فدای آرامشِ چشمانت شوم؟
    این غریبه....!
    به حال جنون سمت کافه میرفتم
    به حال دیوانه ای که دویده بود و نفسش بالا نمی آمد!
    چند قدم مانده بود برسم اما قلب و دست و پا یاری ام نمیکرد... .
    کشان کشان و با چشمانی نیمه باز وارد کافه شدم که ناگهان همگی جیغ کشیدند و مواجه شدم با کِیکِ بزرگی که روی آن نوشته بود اولین جمعه ی پاییزمان مبارک جانا... .
    و بعد هم همان آغـ*ـوش و بـ..وسـ..ـه ی ناشی از انتظار رخ داد!
    میدانست عاشق پاییزم و میخواست اولین جمعه ی پاییزیِ با هم بودنمان را جشن بگیرد!
    .
    .
    حالا اولین جمعه ی پاییز است جانا... .
    از آخرین حرف هایت که به تنهایی ام ختم شد، چند ماه و چند روز و چند ساعت میگذرد
    اینبار قهرت خیلی طولانی شده عزیزم!
    اینبار کنج اتاق، قاب عکس ات مرا در آغـ*ـوش کشیده و در انتظار غافلگیری ات ثانیه ها را میشمارم!
    نمی دانم کجا و با کدام غریبه جشن پاییز گرفته ای
    اما میخواهم راهی کافه شوم
    با همان حال پریشان
    با همان حال پریشان...!
     

    ☆ℳสみძịყξ☆

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/21
    ارسالی ها
    793
    امتیاز واکنش
    5,978
    امتیاز
    571
    محل سکونت
    اعماق دریا
    در دل و جان خانه کردی عاقبت
    هر دو را دیوانه کردی عاقبت
    آمدی کاتش در این عالم زنی
    وانگشتی تا نکردی عاقبت
    ای ز عشقت عالمی ویران شده
    قصد این ویرانه کردی عاقبت
    من تو را مشغول می‌کردم دلا
    یاد آن افسانه کردی عاقبت
    عشق را بی‌خویش بردی در حرم
    عقل را بیگانه کردی عاقبت
    یا رسول الله ستون صبر را
    استن حنانه کردی عاقبت
    شمع عالم بود لطف چاره گر
    شمع را پروانه کردی عاقبت
    یک سرم این سوست یک سر سوی تو
    دوسرم چون شانه کردی عاقبت
    دانه‌ای بیچاره بودم زیر خاک
    دانه را دردانه کردی عاقبت
    دانه‌ای را باغ و بستان ساختی
    خاک را کاشانه کردی عاقبت
    ای دل مجنون و از مجنون بتر
    مردی و مردانه کردی عاقبت
    کاسه سر از تو پر از تو تهی
    کاسه را پیمانه کردی عاقبت
    جان جانداران سرکش را به علم
    عاشق جانانه کردی عاقبت
    شمس تبریزی که مر هر ذره را
    روشن و فرزانه کردی عاقبت

    مولانا
     

    ☆ℳสみძịყξ☆

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/21
    ارسالی ها
    793
    امتیاز واکنش
    5,978
    امتیاز
    571
    محل سکونت
    اعماق دریا
    پرسیدند بدترین درد کدومه؟
    یکی گفت: عاشقی
    یکی گفت: تنهایی
    یکی گفت: دلتنگی
    یکی گفت: فقر
    اما هیچکس نگفت:
    پیرشدنِ پدر و مادر!
     

    ☆ℳสみძịყξ☆

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/21
    ارسالی ها
    793
    امتیاز واکنش
    5,978
    امتیاز
    571
    محل سکونت
    اعماق دریا
    زیبایی عشق به وفاداریشه...
    وفاداری این نیست که همه چیز خوب باشه و پاش وایسی...
    اتفاقا وفاداری اینه زمانی که هیچکس نخواست پیشش باشه تو بمونی باهاش...
    حالا میخواد بخاطر اخلاق بدش باشه
    بخاطر تغییر ظاهرش باشه
    بخاطر شرایط مالی بدش باشه
    هرچی که بود باید بمونی پاش تا وفاداری رو معنی کنی براش...
    وگرنه توی خوشی ها که همه باهات میمونن...
    معرفت و وفاداری تازه از جایی شروع میشه که صبرت تموم شه...
     
    بالا